eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.7هزار ویدیو
640 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
4_468051916576786804.mp3
4.02M
🎧 با صدای استاد فرهمند 🎁 به سفارش آقا صاحب الزمان (عج) و با نیت تعجیل در امر فرج ایشان هر روز یڪ زیارت عاشورا بخوانیم.
برايت شادی دم کرده‌ام🌼☕🌼 بخند و......🌼 یک فنجان دعا مهمانِ من باش🌼🙏🌼 زندگیتون آرام و شاد🌼 و سرشار از...🌼 خوشبختی و عشق...🌼💛🌼 صبح زیباتون بخیر ☕ 🌼😊
فرحة الزهراء ۱۴۴۳ شماره 10 از 40 😉 😍 😍 ❣️ 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
💢🚩 لعن حضرت پدر محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بر فلان و فلان در نماز از صحیح ترین کتب عامه یعنی 😊 🔻حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ عَبْدِ اللَّهِ السُّلَمِيُّ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، حَدَّثَنِي سَالِمٌ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ مِنَ الرَّكْعَةِ الآخِرَةِ مِنَ الفَجْرِ يَقُولُ: «اللَّهُمَّ العَنْ فُلاَنًا وَفُلاَنًا وَفُلاَنًا» بَعْدَ مَا يَقُولُ «§سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، رَبَّنَا وَلَكَ الحَمْدُ» فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ} [آل عمران: 128]- إِلَى قَوْلِهِ - {فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ} [آل عمران: 128] صحيح البخاري/ج5/ص99 🔻حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ سَالِمٍ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ، أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، يَقُولُ فِي صَلاَةِ الفَجْرِ وَرَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ قَالَ: «§اللَّهُمَّ رَبَّنَا، وَلَكَ الحَمْدُ فِي الأَخِيرَةِ»، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ العَنْ فُلاَنًا وَفُلاَنًا»، فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: {لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ} [آل عمران: 128] صحيح البخاري/ج9/ص106 🔻حَدَّثَنَا حِبَّانُ بْنُ مُوسَى، أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنِي سَالِمٌ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ فِي الرَّكْعَةِ الآخِرَةِ مِنَ الفَجْرِ، يَقُولُ: «§اللَّهُمَّ العَنْ فُلاَنًا وَفُلاَنًا وَفُلاَنًا، بَعْدَ مَا يَقُولُ سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، رَبَّنَا وَلَكَ الحَمْدُ»، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ} [آل عمران: 128] إِلَى قَوْلِهِ {فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ} [آل عمران: 128] رَوَاهُ إِسْحَاقُ بْنُ رَاشِدٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ صحيح البخاري/ج6/ص38 در روایاتِ جماعت عمریِ لعنت الله علیهما آمده که حضرت محمد صلی الله علیه و آله در نماز بعد از رکوع ، موقع قیام می فرمود: اللَّهُمَّ العَنْ فُلاَنًا وَ فُلاَنًا 🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
💢🚩 لعن چهار مرد و چهار زن پس از نماز 🔻عنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ وَ أَبِي سَلَمَةَ السَّرَّاجِ قَالا: سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ هُوَ يَلْعَنُ فِي دُبُرِ كُلِّ مَكْتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ التَّيْمِيَّ وَ الْعَدَوِيَّ وَ فُعْلانَ وَ مُعَاوِيَةَ وَ يُسَمِّيهِمْ وَ فُلانَةَ وَ فُلانَةَ وَ هِنْدَ وَ أُمَ‏ الْحَكَمِ‏ أُخْتَ‏ مُعَاوِيَةَ. ♦️حسین بن ثُوَیر و ابوسَلمَه گفتند: از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدیم که حضرت بعد از هر نماز واجب، چهار مرد و چهار زن را به نام لعن می کرد و آنها عبارتند از: تَیمی (ابوبکر) و عَدَوی (عمر) و فُعلان (عثمان) و معاویه و فلانة (عایشه) و فلانة (حفصه) و هند و امّ الحَکَم خواهر معاویه. تهذيب الأحكام/ج‏2/ص321 ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
🌎 نحوه جمع شدن ۳۱۳ یار حضرت ولی عصر ارواحنافداه 🌟امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی که به امام اجازه قیام داده شود، خداوند عز وجل را به اسم عبرانی اش می خواند و پس خدا برای او ۳۱۳ یار برگزیده و آنها را مانند پاره های☁️🌥 ابر پاییزی جمع می کند ایشان یاران محکم واستوارند. 🌟برخی از آنان از بستر خود ناپدید شده و در مکه صبح میکند و برخی از آنها دیده می شود که بر روی 🌥☁️ابرها سیر می کنند در حالیکه به نام خودش و پدرش وحسب و نسبش شناخته میشوند... مفضل گفت : فدایت شوم کدامشان با ایمان تر است؟ امام فرمود: آن که در روز به روی ابر میرود و ایشان ناپدید شدگانند و درباره ی ایشان نازل شده است که: ‌‌{ به سوی خیرات بشتابید ،هر کجا باشید خدا شما را جمع میکند..}بقره/۱۴۸ 📔 تفسیر برهان ذیل آیه ۱۴۸ سوره بقره
4_6032912313244191252.mp3
3.47M
📜هر دوشنبه و پنجشنبه اعمالمان نزد امام زمان حاضر میشود... آماده ایم؟❗️ 💔او مرا می بیند... 💔به من سر می زند... 💔برای من استغفار میکند 💥ولی ما برای او هیچ کاری نکردیم❗️❗️ *لطفاً حتما شنوا باشید🙏🏻😔*
🦋 معجزات انبیا در دست مهدی فاطمه 💫 ▫️امام صادق علیه السلام: 💬💫 هیچ معجزه ای از انبیا و اوصیا نیست مگر اینکه خداوند مثل آن را به دست قائمِ ما ظاهر میکند تا حجّت بر دشمنان تمام شود. 📚اثبات الهداة ج 5 ص328 ✨ چه شکوهی خواهد داشت روزی که مولای مهربان ما با عصای موسی و دم عیسی و خُلق محمّدی، همه عالم را مبهوت کند❗️...
✴️ سه شنبه 👈 4 آبان /عقرب 1400 👈 19 ربیع الاول 1443👈 26 اکتبر 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ امروز روز مبارکی است و برای امور زیر خوب است: ✅ خواستگاری و عقد و ازدواج. ✅ خرید وسیله سواری و حیوانات و چهارپایان . ✅ دیدار بزرگان و روسا. ✅ مسافرت . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✅ شاگرد گرفتن. ✅ نقل و انتقال و جابجایی . ✅ و آغاز نگارش و امور تعلیمی خوب است . 👶 زایمان خوب و نوزادش مبارک و شایسته و روزی دار خواهد شد.ان شاءالله 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🚘 مسافرت :مسافرت خوب و سودمند است. 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز قمر در برج سرطان است و برای امور زیر نیک است : ✳️ نو پوشیدن . ✳️ کندن چاه و کانال و نهر . ✳️ خط نوشتن و نگارش . ✳️ خرید و فروش ملک و کالا . ✳️ امور زراعی و کشاورزی . ✳️ ایجاد کانال . ✳️ درختکاری . ✳️ خرید و فروش . ✳️ و بذر افشانی و کاشت نیک است . 👩‍❤️‍👨مباشرت. مباشرت در شب چهارشنبه "، مباشرت و عروسی مکروه است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث توانگری می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، سبب رفع درد بدن می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 20 سوره مبارکه "طه " است . فالقاها فاذا هی حیه تسعی ...... و از معنای آن استفاده می شود که دلیلی قوی تحت تصرف خواب بیننده در آید و کار خود را با آن پیش ببرد .ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #نم‌نم‌عشق ‍ ‍ #قسمت_دوم وسطای خواب شیرینم بودم که صدای آیفون بلند شد... تف به من که خوابم
.* 💞﷽💞 مهســو پسره همونجور که سرش پایین بود گف:پدرتون فرمودن داخل منتظرباشم چن دقیقه دیگ میرسن... +اوکی بیاتو اومد داخل درو پشت سرش بستم...راستش ترسیدم ببرمش داخل خونه..درسته مسیحی بودیم ولی منم یه دخترم... ترجیح دادم بزارم توی حیاط منتظرباشه... بادست به آلاچیق اشاره کردم و گفتم +میتونید اینجامنتظرباشید.. با گفتن لفظ متشکرم به سمت الاچیق رفت و نشست‌... ازش دور شدم.. رفتم توی آشپزخونه ‌تا براش قهوه دم کنم... ازپشت پنجره شروع کردم دیدزدنش... قدبلند چارشونه بود و هیکل ورزشکاری قشنگی داشت...ازون قلمبه ها نبود شیک بود.. موهای مشکی که حالت خاصی شونه کرده بود مثل مهیار... صورت کشیده و گندمگونی داشت و چشایی که فقط برای یه لحظه دیده بودمشون... ابی یا سورمه ای حتی... و یه شکستگی بالای ابروی راستش که چهره اشو خشن جلوه میداد ولبایی که برجسته وقلوه ای بودنش ازدورهم معلوم بود. یه پیرهن یقه دیپلمات مشکی که دکمه هاشم تااخر بسته بود و شلوار کتون نوک مدادی و یه کیف سامسونت شیکم دستش بود.. وااای مهسو کارت به جایی کشیده که این بچه بسیجیارو انالیزمیکنی؟؟؟ قهوه اماده شد و ریختمش تو یه فنجون و با ی برش کیک خونگی بردم براش.. گذاشتم جلوش که با حرفی که زد حسابی از دست خودم و خنگ بازیام کفری شدم... _لطف کردید خانم.ولی من روزه ام +عه چیزه...شرمنده حواسم نبود.. و سریع سینی رو برداشتم و ازونجادورشدم خاااک توسرت مهسو..ببینم شرف باباتو به باد میدی یا ن؟؟؟ توهمین فکرابودم که صدای جیغ لاستیکای ماشین بابااومد... چه عجب بعد از دوروز به خونه برگشت..اونم لابدبخاطر این پسره اس... رفتم توی اتاقم و روی تخت ولوشدم و فکرمو رها کردم.. هه..مسخرس.. زندگیمونومیگم.. ازوقتی یادمه همین بوده وضعمون.. پدرم مدیرعامل بزرگترین شرکت داروسازی ایران بود.و مادرمم جراح قلب هیچکدومشون هیچوقت خونه نبودن.. همه کسم شده بود مهیار از بچگی که اونم ازهجده سالگیش ازینجارفت... منم دیگ باش ارتباط انچنانی نداشتم.مگه هرازگاهی ک میاد یه سر به بابامامان میزنه. خودمم که.. دختر همیشه تنها..مغرور..سرکش..جذاب وپولداربین رفقا رفقایی که مگسن دورشیرینی.. هیچوقت دور و ور پسرجماعت نرفتم حوصله دردسر نداشتم.. بااینکه دینمون اسلام نیس ولی بابا روی ارتباطم با جنس مخالف حساسه... ولی خب نوع پوششم... ازفکر و خیال رهاشدم و‌دوباره خوابیدم... 😋 ادامه دارد... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
.* 💞﷽💞 #نم‌نم‌عشق #قسمت_سوم مهســو پسره همونجور که سرش پایین بود گف:پدرتون فرمودن داخل منتظرباش
* 💞﷽💞 ‍ یاسر توی این دوروز کل کارامو راست و ریس کردم‌ قراربودامشب برم خواستگاری دختری که قراربود زندگی همه رو نجات بده...ای خدا قربونِ کَرمت با لبخند رفتم توی سالن توی اینه قدی نگاهی به خودم انداختم.. کت شلوار سورمه ای به رنگ‌چشمام و پیرهن مردونه‌ی دیپلماتی که زیرش پوشیدم .. موهامم خیلی خوشگل دومادی شونه کرده بودم.. باباو مامان از پشت سر باذوق نگام میکردن... ومامان توی چشمای سورمه ایش هاله ی اشکی بود... رفتم جلو دست انداختم دورکمرش و گونشوبوسیدم و گفتم:الهی قربونت برم اخه چراگریه؟ _اشک شوقه مادر و پشت بندحرفش سرموبوسید یهودیدم یه چیزی خورد تو کمرم برگشتم عقب که یاسمن و بااخمای درهم دیدم... +قربون اجی اخموم برممممم باعشق بغلش کردم که گف _زن که بگیری دیگه منو ندوووس +لوس نشو خره خعلیم ترو دوس راه افتادیم و من به این فک میکردم که من عشق میخاستم...ولی الان.. مهسو باصدای ایفون نگام کشیده شد سمت در.. دیشب تاحالا خوابم نبرده بود... حرفای بابا تو گوشم زنگ میخورد... اینکه گف اروم باشم مثل همیشه منطقی برخورد کنم تا یاسربیاد و همه چیوخودش بگه برام... اخه این پسره کیه؟یهو ازکجاپیداش شد؟؟اه چندش قراره با زندگیم چیکارکنن اینا... باصدای احوالپرسی ازافکارم جداشدم.. امشب مهیارم اومده بود...اعتراف میکنم بعداین همه مدت دلم براش تنگ شدن بود..ولی وقتی خواسته بود بام حرف بزنه ازخودم روندمش... باصدای مادرم که می گفت چای ببرم به خودم اومدم هفتاچای خوشرنگ ریختم و یه صلیب روسینه ام کشیدم و به عیسی مسیح دلموسپردم و وارد پذیرایی شدم... با لبخندی مصنوعی به افرادی که به احترامم ایستاده بودن سلام دادم..چای رو اول ازهمه به پدر یاسرتعارف کردم که خیلی خوشتیپ بود و فهمیدم یاسر جذابیتشو ازون به ارث برده جانممم؟جذابیتتتت؟خفه شومهسو نفر بعدی مادرش بود که چادر مدلی زیبایی سرش بود و چشمای آبیش خودنمایی میکرد...مثل پسرش نفر بعدی دخترشون بود که اونم مثل مادرش چادری بود و روسریشو مدل جذابی بسته بود.. و نفربعدی یاسر...همونجور که سرش پایین بود چایی روهم برداشت.. ایش مزخرفِ امل... ! ... ... 😔😞 ادامه دارد... لایک❤فراموش نشه😉 _ *