13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای ساقی سرمست زپا افتاده
دنبال لبت آب بقا افتاده
مشک و علم و دست
سه حرف عشق است
افسوس که این هرسه جدا افتاده...
#حاج_علی_انسانی
@haramedell
28.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه این جهان را باور کنم؟
وقتی دربارهی انسان و انسانیت سخن میگوید؟
و میبیند مادری برای کودکش گریه میکند
چون زیر آوار مرده است!
@haramedell
از اشتباهات بیپایه مردم یکی این است که خیال میکنند هر کس دارای خصوصیاتی است تغییرناپذیر؛ یکی بد است و دیگری خوب، این هشیار است و آن احمق؛ این فعال است و آن تنبل.
حال آن که اینجور نیست. آدمها مثل رودخانهاند، اگر چه همه یکشکل و یکجورند ولی رودخانه را که دیدهاید، همچنانکه پیش می رود، گاهی آهسته حرکت میکند، گاهی تند، گاه که به کوهسار میرسد باریک میشود، گاهی که به دشت میرسد پهن می شود و وسعت پیدا میکند؛ در جایی آبش سرد است و چند فرسنگ آن طرفتر آبش گرم میشود. یک زمان آرام است و یک زمان طغیان میکند.
هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد، گاهی روی خوبش را نشان میدهد
و گاهی روی بدش را ...!
#لئو_تولستوی
@haramedell
فکرش را بکنید کسی خودش را در آب انداخته.
از دو حال خارج نیست؛ یا شما برای نجاتش خود را به آب میاندازید و در فصل سرما به عواقب بسیار سخت آن دچار میشوید یا او را به حال خود وا میگذارید. شیرجههای نرفته گاهی کوفتگیهای عجیبی به جا میگذارند.
#آلبر_کامو
@haramedell
13.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا
@haramedell
بریده تیغ بخل آسمان ، لبهای صحرا را
پر از خون کرده خشم صخره ها، پهلوی دریا را
زمستان در غروب دشت ، گرد مرگ پاشیده
بهاری بر نمی خیزد بگیرد دست گلها را
همین ساعت که لندن ،کودکانش را بغل کرده
نوازش می کند موشک ، عروسکهای صنعا را
اگر نقاش بودم غنچه ای را نقش میکردم
که با لبخند خود بهتر کند احوال دنیا را
شکایت را به یعقوب پیمبر میبرم آخر
چه باید کرد فرزندان ناباب یهودا را ؟
سوالی در سکوت و سایه شب مانده بی پاسخ
جواب روشنی حل میکند روزی معما را
#علی_حسنی
@haramedell
تنهایی اغلب مبتلا میکند آدم را به مرضی به نام "مرور خاطرات" به شکلی از هم گسیخته و نامرتب.
خاطرات که مرور شوند حسرتِ کردهها و ناکردهها هم سر بر میآورد و چیزی مدام میشود در سر شبیه به یک هذیان. آنگاه روز و شب پر میشود از یک تکگویی درونی و پایان ناپذیر که هیچ نتیجهای ندارد جز آشکار کردن دلهرهای مبهم. فرقی هم نمیکند که بیست ساله باشیم یا پنجاه ساله.
#رضا_قاسمی
@haramedell
در جنگ های تن به تن آغاز می شويم
اين رسم ماست:در کفن آغاز می شويم
از ابتدای خون گلو، از شروع عشق
از انتهای خويشتن آغاز می شويم...
#امید_مهدی_نژاد
@haramedell
بی هوا بوسیدمش اما همان یکبار شد
اشتیاقش مثل عمر قاصدک کوتاه بود
زود آمد دل سپرد و زود هم بیزار شد
ماهی تنهایی ام در تنگ خود خوابیده بود
تا صدای موج آمد ناگهان بیدار شد
عشق بعداز سالها برگشت و کبریتی کشید
کودکی در من پس از آن عاشق سیگار شد
در قنوتم از خدا آغوش گرمی خواستم
ربنا گفتم ولی سهمم عذاب النار شد
چون مترسک مانده ام در کشتزاری بی ثمر
زندگی بیهوده بعد از او فقط تکرار شد
#مهدی_دهاقین
@haramedell
موذن زاده فکرش را هم نمی کرد که یک روز صبح زیر صدای آن اعزاز آسمانی، شلیکهایی باشد از جنس مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ و ... و ما خاطرمان جمع باشد این خفاشها به زمین نمی رسند.
همه خواب بودیم ، خواب بودیم و آنها که می باید بیدار می بودند ، بیدار بودند . چشمهایی روشن تر از ستاره که در هدف گیری لنگه نداشتند. خفاش ها قصد حمله داشتند و نمی دانستند اینجا شیران بیشه بیدارند ، ترسو های بدبخت شلیک کردند و خودشان به زیر زمین هاشان گریختند ، ما پشت بام بودیم و رصد میکردیم ترکیدن ترقه هاشان را ...
ما آبی آسمانمان خراش افتاده ، آسمانی که چهل و چند سال پرنده غریبه به خودش ندیده بود ، حالای صدای غار غار غریبه میشنید . آمده بودند اذان موذن زاده را محو کنند . آمده بودند خواب بچه هامان را پریشان کنند ، نتوانستند . از این به بعدش را هم نمیتوانند ، چند مادر داغدار پسرانشان شدند که برادران ماهم بودند، که پسران مادران و پدران ماهم بودند . خون خواهی شهید سر جای خودش است .تشییعی درخور و عظیم باید برای شهدای رعنای حمله مستقیم شغالها برگزار شود . ما آسمانمان خال افتاده باید جبرانش کنیم ، بی عجله ، بی تاخیر ، باید مراقب این خاک بود ، این آسمان عرصه سیمرغ ، ققنوس ، عقاب و کبوتر است . خفاش و مگس را به این آسمان راهی نیست ...
#حامد_عسگری
@haramedell