از مرجعیت فقهی تا مرجعیت فکری یکی از ویژگیهای سده های گذشته ارتباط سنتی بین فقها و مردم بود که عمدتا بسیاری از مسلمانان (وحتی در سایر ادیان) متکی بر نظریات و دیدگاههای عالمان دینی رفتار و حتی افکار خود را تنظیم مینمودند که اصطلاحا به آن تقلید گفته میشد. شاید تا همین دهه های اخیر وضع بر همین منوال بود اما به نظر میرسد که امروزه کارکرد مرجعیت از محور رفتاری به افکار و اندیشه ها سرایت کرده و ملاکهای آن نیز تغییرات قابل توجهی داشته. مرجعیت فقهی که ملاکش برتری اجتهادی از منابع شریعت، بوده امروز تبدیل به مرجعیت فکری در میان مردمان بویژه جوانان وتحصیلکردگان شده. به جرأت میتوان گفت امروزه دایره اقتدای(تقلید) مردم منحصر به اعمال روزمره و مستمری مثل جزئیات اقامه نماز و روزه و برخی احکام حج شده و در بسیاری از عملکردهای جامعه اسلامی نقش استدلال و تفکر پررنگتر شده. در واقع مرجعیت در اختیار کسانی قرار گرفته که یا با اِشراف عالمانه تر و یا بیان جذاب تر بتوانند افراد را پیرو خود سازند. البته این امر در سالها بلکه قرون ماضی هم بوده اما هیچگاه همانند دهه های اخیر نبوده همانند سیدجمال الدین اسدآبادی ها که در تاریخ بیش از آنکه مرجع تقلید شناخته شوند به عنوان متفکر و اندیشمند مطرح هستند. در دوره های اخیر نیز کسانی همچون شهید مطهری،بهشتی،دکتر شریعتی و طی سالهای جاری نیز هستند کسانیکه با استفاده از رسانه های گسترده جامعه و هنر سخنوری در واقع نقش مرجعیت فکری در جامعه را پیدا کرده اند. مقایسه ای کوچک از میزان نفوذ و پی گیری آثار و افکار این جماعت توسط اقشار جامعه بویژه جوانان گواه این مطلب است. متاسفانه دامنه این مرجعیت حتی به افرادی که کمترین بهره علمی را داشته و صرفا نان شهرت خود را میخورند وعنوان سلبریتی را یدک میکشند نیز کشیده شده و در بسیاری از حوادث مهم و سرنوشت ساز جامعه اینان تعیین کننده سمت و سوی جامعه شده اند. شکستن قلیانها و آتش زدن دخانیات توسط مردم با یک خط نوشته میرزای شیرازی ساکن عراق کجا و بی خبری و یا ابهام نوجوانان و جوانان امروز در خصوص انتخاب مرجع تقلید کجا؟ #مرجعیت_نوین #مطهری #شریعتی #پورازغدی #رائفی_پور ✍️ حرف حساب 📚 @harfehessab☄️ 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷