eitaa logo
حرفیخته
317 دنبال‌کننده
134 عکس
16 ویدیو
2 فایل
یک آزاده اینجا حرف می‌زند که آرزویش آزاده شدن است. باهام حرف بزنید: @azadr0 آزاده رباط‌جزی
مشاهده در ایتا
دانلود
¤ پسرک گفت: "وای اگه پزشکیان رأی بیاره بدبخت می‌شیم." برق از سرم پرید. ما خانواده سیاست‌زده و اهل بحثی نیستیم. هرازگاهی گزاره‌‌هایی را با همسر ردوبدل می‌کنیم و نهایتا در سکوت خبری، هر کدام کاندیدای خودمان را انتخاب می‌کنیم. نمی‌دانم این گزاره را که "اگر پزشکیان رأی بیاره بدبخت می‌شیم"، پسر کلاس دومی‌مان از کجا شنیده یا با کدام دیتا، تحلیل کرده. ولی باید اعتراف کنم که با وجود لایک کردن همه پست‌های مخالف با تفرقه و دوقطبی، با وجود کف زدن برای کسانی که می‌گویند طرف مقابل را تخریب نکنید، با وجود قبول داشتن حرف آن‌هایی که می‌گفتند جوری در مقابل رقیب موضع بگیرید که شنبه اگر اسمش از توی صندوق درآمد، زندگی را تمام‌شده نبینید، با وجود همه این‌ها، باید اعتراف کنم که ته دلم، عمق جانم، یک پیرزن غرغروی ازخودراضی نشسته بود که در تمام این روزها، زیر گوشم می‌خواند: "اگر پزشکیان رأی بیاره، بدبخت می‌شیم." و هرچقدر ژست "توکل به خدا هرچی بشه خیره" و "بالأخره ایشونم مسلمونه و هم‌وطن ماست و خدا خودش کمک می‌کنه" و "مملکتی که رهبر داره، با این بادها نمی‌لرزه" می‌گرفتم، زور آن پیرزن ناامید بوگندوی درونم می‌چربید و تهش فکر می‌کردم که "اگر پزشکیان رأی بیاره، بدبخت می‌شیم." این، واقعیِ فکر من بود که ریخته بود روی همین فرشی که پسرک نشسته بود. این روزها می‌آیند و می‌روند و باید بیشتر حواسم به ته و توی خودم و عزیزانم باشد. پس‌فردا اگر اویی که من قبولش ندارم، رفت و نشست روی آن صندلی، چطور باید از ته و توی دلم، برای بچه‌هایم امید و توکل بیرون بکشم و بگذارم روی میز؟ پسرکی که این‌طور فکر می‌کند، چطور باید یاد بگیرد که رقابت خوب است و تفرقه نه؟ از کجا باید بفهمد یکی بودن در عین مختلف بودن را؟ چه شکلی رواداری و تاب‌آوری را تمرین کند؟ پناه بر خدا از من... ؟ ¤https://eitaa.com/harfikhteh