eitaa logo
💕 ܟߺܝ‌ܢߺ࡙ܩ ࡃ̈̇ࡄࡐ߳ 💞
23.8هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
475 ویدیو
20 فایل
اگه دنبال رشد کردنی، اینجا برای توعه رفیق🌱🐚 . منتظر حرف‌ها، نظرات و پیشنهاداتتون هستیم: 🫶🏼👇🏻 💌https://daigo.ir/s/5310761401 .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻وقتی دهان ما در حال صحبت است، از دستان خود استفاده کنیم: به این دلیل که حرکات دست به دیگران نشان می دهد که در ارتباط خود مشتاق هستید. همچنین به تأکید برخی از نکات در گفتگو کمک می کند. این باعث میشود که هنگام صحبت کردن نیز احساس راحتی بیشتری داشته باشید. 💕@harimeheshgh
‌ همان‌طور که دمای بدن انسان در کنار کسانی که سردشان است کم می‌شود، در مجاورت افراد حقیر نیز از حرمت انسان کاسته می‌شود... |ویکتور هوگو| 💕@harimeheshgh
هدایت شده از حتما ببینید👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر قصد بوتاکس دارید قبلش این کلیپ رو ببینید 😢 این خانم میخواست بوتاکس کنه ولی با محصولی آشنا شد که دیگه نیازی به تزریق نبود👌🏻 برای اطلاعات بیشتر و دریافت این جوان کننده ی گیاهی با 40%تخفیف روی لینک زیر بزنید👇👇👇 https://landing.saamim.com/oXxy2 https://landing.saamim.com/oXxy2
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترین صحبت های این کارشناس تغذیه بابت چاقی و اضافه وزن حرف هایی که تاحالا هیچکس بهت نگفته بود😱 لینک سایت اصلی سفارش این معجون لاغری با تخفیف ویژه 👇🏻👇🏻👇🏻 https://landing.saamim.com/wm1hB https://landing.saamim.com/wm1hB
‌ ‏من برای آدمی که هستم خیلی زحمت کشیدم. روز بد زیاد دیدم؛ خودم دست خودمو گرفتم و کشیدم بالا. اجازه نمیدم کسی، چه با قصد و نیت بد و چه ناخواسته، بهش ضربه و آسیب بزنه. 💕@harimeheshgh
‌ با مردی ازدواج کنید که به تمام زن‌ها احترام می‌ذاره، به شما بیشتر نه مردی که فقط به شما و مادرش احترام می‌ذاره. 💕@harimeheshgh
‌ به کره مریخ هم که بروید و دنیای جدیدی برای خود بسازید، زندگیتان تغییری نخواهد کرد! چون افکار شما همراهتان هستند، این فکر شماست که نیازمند تغییر است... 💕@harimeheshgh
‌ هیچ‌وقت نمی‌توانی چیزی را که قرار است از دست بدهی، نگه داری، فهمیدی؟! تو فقط قادر هستی چیزی را که داری، قبل از آنکه از دستت برود، عاشقانه دوست داشته باشی! |کیت‌دی‌کاملو| 💕@harimeheshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه بدونی درست کردن چقدر راحته دیگه از بیرون نمیخری😍 طرز تهیه سالم و تو بطری اینجاس👇 https://eitaa.com/joinchat/614335156C89e964b55b 👆برای بچه هات غذای سالم درست کن.
فروش دستگاه های تولید فیلترهوای اتومبیل با ضمانت خريد محصولات 🔺حداقل ماهانه ۸۰ میلیون سود خالص  🔹تامين مواد اوليه رایگان و تضمين خريد از ما 💰قیمت دستگاه ۲۳۹ میلیون ✅شماره های تماس 👇
02144283918
        
02144283905
    
09387173142
       
09128956549
👇👇👇 Www.filtersazanesabz.com
💕 ܟߺܝ‌ܢߺ࡙ܩ ࡃ̈̇ࡄࡐ߳ 💞
#لیانا #قسمت_چهل‌ونهم ثریا چپ چپ نگاهش کرد: - مسخره‌م میکنی؟ - اصلا!! جدی میگم....همین که هر ش
بردیا در رو باز کرد و وارد کوچه خلوت شد. تا وسط کوچه رفت و با دقت به انتهای خیابون خیره شد. وقتی چیزی ندید خواست برگرده و ماشین و برداره که صدای لیانا متوقفش کرد: - سلام مامان چرا اومدی دم در؟ اما قبل از ثریا، بردیا که حسابی ترسیده بود و خودش بابت اینکه‌ لیانا رو تو شرکت نگه داشته سرزنش میکرد داد زد: - کجایی؟؟؟ مگه نگفتم با راننده بیا؟؟؟ میدونی ساعت چنده؟؟ تا الان کارت طول کشید؟؟؟!! - چرا داد میزنید؟! - چرا داد میزنم؟؟ ساعت ۱۰ شبه!! - خودتون گفتید بمونم حقوقها رو درست کنم!!! - بله.. بعدم گفتم با کی بیا؟؟ - کار داشت... دیرش شده بود گفتم بره خودم میام. - آژانس میگرفتی!! - نبود! ثریا پا در میونی کرد: - اشکال نداره خدا رو شکر سالمه.. چرا دعوا میکنید؟ - ترسیدم خاله.. نگران شدم یهو.. اگه اتفاقی می‌افتاد خودمو نمیبخشیدم.. - من بلدم از خودم مراقبت کنم!!! - بله.. یادم نبود شما خودت یه پا بتمنی!!! لیانا بر خلاف همیشه سرش رو پایین انداخت!!! انگار از این نگرانی بردیا دلش قنج رفت. بردیا که سکوت لیانا رو دید سعی کرد به خودش مسلط بشه. سری تکون داد و گفت: - خیلی خب... بریم تو! ثریا و لیانا به دنبال بردیا وارد خونه شدن و در سکوت نیمه‌های راه از هم جدا شدن. - کجا بودی مادر؟؟ نگرانت شدم! - بابا این گیر داد باید بمونی حقوقها رو اضافه کنی!! - خب مادر میخوای راه بیافتی زنگ بزن - گفتم تو خیابون زنگ میزنم گوشیمو درآوردم دیدم خاموش شده دیگه نمیشد برگردم تو شرکت.. - نصفه جونم کردی.... حالا کارت تموم شد؟ - بله تموم شد.. شام چی داریم؟؟؟ - کتلت!! حالا چته؟؟ دعوات کرد ناراحتی؟ - نخیر..حقوق همه رو زیاد کرد حقوق منو نه!!! عوضی ازش خوشم نمیاد به خاطر این کارهاش! ثریا که خودشم اینبار از کار بردیا متعجب شده بود گفت: - نمیدونم والله... اشکال نداره ... بالاخره باید جبران کارای باباتو یه جوری بکنه دیگه! لیانا لقمه تو گلوش رو به زور پایین داد و گفت: - پس به این نتیجه رسیدی عقده ایه؟ - نه مادر میگم شاید داره اینکار رو میکنه - شاید؟؟؟ داره میکنه دیگه.. چرا برای بقیه نگفت حقوق اضافه نکن؟؟ فقط من؟؟ منم مثل بقیه کار کردم دیگه...!! - اشکال نداره... بزار پای لطفی که کرد و خونه دارمون کرد.. - خونه دار!! هههههه!! مگه به ناممون زده؟ - توقع داشتی بزنه؟؟؟ - نه... اما اینقدرم خورد و تحقیرم نکنه..... من که فردا به همه میگم حقوقم اضافه شده وگرنه دلیلی ندارم بهانه بیارم برای اضافه نشدن حقوقم!! - هر کاری دوست داری بکن..... فقط امشب براش مهمون میاد از خارج از کشور... گفته دلش نمیخواد مارو تو خونه ببینه...مخصوصا تورو!!! گفته به هیچ عنوان آفتابی نشی! - بیا اینم یه مدل دیگه تحقیر کردنشه... عارش میاد مارو نشون بده.. - مادر من نمیدونم. اینجوری گفت. دیگه من نمیتونم سین جیمش کنم که چرا و برای چی که!!! - مثلا صبحها میخوام برم سرکار چیکار کنم؟؟؟ غیب بشم؟؟؟ ثریا سر تکون داد: والله نمیدونم!! - ولى من میدونم... همون که گفتم قرار بوده خودش سرایدار باشه... حالا طرف داره میاد میخواد سوتی نشه مارو اینجا ببینه...!!! ثریا که خودشم دلیلی برای این پنهان کاری پیدا نکرده بود ناخواسته کمی تو دلش رو این نظریه لیانا صِحه گذاشت... اما برای خوابوندن قائله سکوت کرد! 💕@harimeheshgh