دلم تجربه اون حسی رو میخواد که جمال ثریا میگه:
"دستم را بگیر و آنگونه دوستم داشته باش که انگار نفس توام. که اگر در سینهات نباشم خواهی مُرد."🫀
💕@harimeheshgh
یه جا خوندم که نوشته بود:
اون موقع که به دنیا میایم، چیزی که هستیم هدیه ی خداوند به ماست؛
چیزی که در روند زندگی بهش تبدیل میشیم، هدیه ی ماست به خدا.
این جمله رو همیشه مد نظر داشته باشین...
💕@harimeheshgh
دعا میکنم با آدمهای خوب مواجه شوی و با آدمهای خوب تعامل کنی و با آدمهای خوب هممسیر شوی.
هرکجا رفتی و هرکجا گذارت افتاد و هرکجا که کارت گیر افتاد عزیزم، دعا میکنم گیرِ آدمِ نانجیب نیفتی!
💕@harimeheshgh
میگن شیشه حافظه داره، یعنی هر ضربهای بهش بزنی تو خودش جمع میکنه.
برای همینه که بعضی وقتا بی دلیل با یه تقه کوچیک میشکنه.
حکایت دل ما آدماست..❤️🩹
💕@harimeheshgh
هيچوقت جلوتر از سنتون زندگی نكنين، يهو به خودتون مياين میبينين همسِنهاتون از كارايی لذت میبرن که شما از انجام دادنش، حالتون بهم ميخوره.
💕@harimeheshgh
💕 ܟߺܝܢߺ࡙ܩ ࡃ̈̇ࡄࡐ߳ 💞
#لیانا #قسمت_پنجاهوپنجم توی حیاط به خونه ثریا نگاهی انداخت... چیزی دیده نمیشد.... خیلی زود سعی
#لیانا
#قسمت_پنجاهوششم
گلرخ تمام مدت طوری حرکت میکرد که کنار بردیا باشه... و چنان با فخر راه میرفت که زیبایی و خوش لباسیش رو دو چندان میکرد!
توی اتاق، بردیا فقط تو این فکر بود چطوری به خاله خبر بده چنین دروغی گفته و اگر احیانا با تاجیک روبرو شد و حرفی از سفر پیش اومد دروغش برملا نشه. و تنها راهی که به دهنش رسید این بود که به لیانا اس ام اس بده!
- سلام... یه زنگ بزن خاله... بگو من به تاجیک گفته بودم خاله مسافرته.. احیانا باهم روبرو شدن سوتی نده!
لیانا بعد از خوندن پیغام خندهی موذیانهای کرد و جواب داد:
- به من چه!
و بردیا که مشغول بحث و صحبت با تاجیک بود، دندونهاش رو روی هم فشرد و دوباره جواب داد:
- هنوز فیش حقوقیت بسته نشده ها!
- تو که هی داری کسر میکنی کلا این ماه حقوق نده خیال خودتو راحت کن!
بردیا پشت گوشش رو خاروند... و جواب داد:
- لیانا خیلی کار دارم!! خواهش میکنم!
لیانا اینبار با حرص نوشت:
- کارت چیه؟؟؟ خانوم وقتتونو پر کردن؟
لیانا سوتی داد و بردیا دو دستی سوتی رو گرفت... لیانا خیلی نامحسوس حرصش رو و علاقهی کمی که به بردیا پیدا کرده بود رو بروز داد و بردیا اینقدر تیز بود تا این نکته بگیره.... مخصوصا در مورد لیانا!
لبخند کجی زد و بدون دادن جواب، لیانا رو تو خماری گذاشت! باید برای در جریان گذاشتن خاله راه دیگه ای پیدا میکرد.
- گوشت با منه؟؟؟
صدای تاجیک بود که بردیا رو از فکر درآورد و قبل از بردیا، گلرخ جواب داد:
فکر کنم مزاحمشون شدیم... شنیدم تو ایران یکی از راههای ابراز عشق و علاقه اس ام اس هستش که الان بردیا مشغولشه!
بردیا که هول شده بود با دستپاچگی گفت:
- نه... اصلا.... یه موضوع کاری بود!
- همیشه موضوعات کاری لبخند رو لب شما میاره؟؟؟
و اینبار بردیا هوشیارانه جواب داد:
- همیشه نه، اما گاهی که طرفم آدم شوخی باشه اینطوری میشه!
تاجیک: بس کنید.... بردیا جان میخوام در مورد یه مسئله ی مهم باهات صحبت کنم... که کاملا به موضوع پروژه ربط داره!
- بفرمایید سراپا گوشم!
- من خیلی روش فکر کردم...میخوام یه سرمایه گذار خارجی رو شریک کنم. البته با موافقت شما.
- برای چی باید اینکار رو بکنیم؟
- برای اعتبار بیشتر.... مطمئنا که ما به پولشون احتیاج نداریم. اما وقتی اسم شرکت (....) در میون باشه... اعتبار خوبی به شرکت میده.
- ولی وقتی خودمون سرمایه اش رو داریم دلیل نداره اینکار رو بکنیم. اتفاقا فکر میکنم اگر پای سرمایه گذار دیگه ای حالا چه ایرانی... چه خارجی وسط بیاد همه فکر میکنن کم آوردیم!
- نه اصلا اینطوری نیست این میشه اعتبار که یه شرکت خارجی حاضر شده سرمایه اش رو در اختیار شرکت ما بذاره...!!
و اون روز تاجیک اینقدر گفت و دلیل و منطق آورد تا بردیا مجاب شد در این مورد فکر کنه.......
💕@harimeheshgh
✅ با شریک زندگیت مثل یه دختر مستقل و با اعتماد به نفس صحبت کن :
دختر بی اعتماد به نفس :
میشه بهم بگی هنوزم دوست داری یا نه؟
دختر با اعتماد به نفس :
هر زمان حس کردی کمبودی تو رابطمون هست بهتره در موردش با هم صحبت کنیم.
دختر بی اعتماد به نفس :
قبل تو زندگی برام بی معنی بود
دختر با اعتماد به نفس :
بودنت تو زندگی انگیزم رو بیشتر کرده
دختر بی اعتماد به نفس :
میشه ازت خواهش کنم همیشه کنارم بمونی؟
دختر با اعتماد به نفس :
من احساس خوبی دارم وقتی کنارم هستی.
دختر بی اعتماد به نفس :
توروخدا منو ببخش غلط کردم
دختر با اعتماد به نفس :
معذرت میخوام بابت اشتباهی که کردم
💕@harimeheshgh
از شکست نترسید ؛
از این بترسید که سال آینده
همین جایی باشید که امروز هستید!
💕@harimeheshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آستانه ی اعصاب من این روزا:
💕@harimeheshgh
تو ممکنه صدبار از یه آدم ناراحت بشی و یادت بره، ولی فقط کافیه یه بار ازش ناامید بشی، محاله فراموش کنی❤️🩹
💕@harimeheshgh
بهقول محمود درویش:
«بعضی حرفها خلق شدهاند که فقط یکبار و فقط به یک نفر زده شوند، بعد از آن دیگر هیچ معنایی ندارند...»
💕@harimeheshgh