💕 ܟߺܝܢߺ࡙ܩ ࡃ̈̇ࡄࡐ߳ 💞
#لیانا #قسمت_پنجاهوپنجم توی حیاط به خونه ثریا نگاهی انداخت... چیزی دیده نمیشد.... خیلی زود سعی
#لیانا
#قسمت_پنجاهوششم
گلرخ تمام مدت طوری حرکت میکرد که کنار بردیا باشه... و چنان با فخر راه میرفت که زیبایی و خوش لباسیش رو دو چندان میکرد!
توی اتاق، بردیا فقط تو این فکر بود چطوری به خاله خبر بده چنین دروغی گفته و اگر احیانا با تاجیک روبرو شد و حرفی از سفر پیش اومد دروغش برملا نشه. و تنها راهی که به دهنش رسید این بود که به لیانا اس ام اس بده!
- سلام... یه زنگ بزن خاله... بگو من به تاجیک گفته بودم خاله مسافرته.. احیانا باهم روبرو شدن سوتی نده!
لیانا بعد از خوندن پیغام خندهی موذیانهای کرد و جواب داد:
- به من چه!
و بردیا که مشغول بحث و صحبت با تاجیک بود، دندونهاش رو روی هم فشرد و دوباره جواب داد:
- هنوز فیش حقوقیت بسته نشده ها!
- تو که هی داری کسر میکنی کلا این ماه حقوق نده خیال خودتو راحت کن!
بردیا پشت گوشش رو خاروند... و جواب داد:
- لیانا خیلی کار دارم!! خواهش میکنم!
لیانا اینبار با حرص نوشت:
- کارت چیه؟؟؟ خانوم وقتتونو پر کردن؟
لیانا سوتی داد و بردیا دو دستی سوتی رو گرفت... لیانا خیلی نامحسوس حرصش رو و علاقهی کمی که به بردیا پیدا کرده بود رو بروز داد و بردیا اینقدر تیز بود تا این نکته بگیره.... مخصوصا در مورد لیانا!
لبخند کجی زد و بدون دادن جواب، لیانا رو تو خماری گذاشت! باید برای در جریان گذاشتن خاله راه دیگه ای پیدا میکرد.
- گوشت با منه؟؟؟
صدای تاجیک بود که بردیا رو از فکر درآورد و قبل از بردیا، گلرخ جواب داد:
فکر کنم مزاحمشون شدیم... شنیدم تو ایران یکی از راههای ابراز عشق و علاقه اس ام اس هستش که الان بردیا مشغولشه!
بردیا که هول شده بود با دستپاچگی گفت:
- نه... اصلا.... یه موضوع کاری بود!
- همیشه موضوعات کاری لبخند رو لب شما میاره؟؟؟
و اینبار بردیا هوشیارانه جواب داد:
- همیشه نه، اما گاهی که طرفم آدم شوخی باشه اینطوری میشه!
تاجیک: بس کنید.... بردیا جان میخوام در مورد یه مسئله ی مهم باهات صحبت کنم... که کاملا به موضوع پروژه ربط داره!
- بفرمایید سراپا گوشم!
- من خیلی روش فکر کردم...میخوام یه سرمایه گذار خارجی رو شریک کنم. البته با موافقت شما.
- برای چی باید اینکار رو بکنیم؟
- برای اعتبار بیشتر.... مطمئنا که ما به پولشون احتیاج نداریم. اما وقتی اسم شرکت (....) در میون باشه... اعتبار خوبی به شرکت میده.
- ولی وقتی خودمون سرمایه اش رو داریم دلیل نداره اینکار رو بکنیم. اتفاقا فکر میکنم اگر پای سرمایه گذار دیگه ای حالا چه ایرانی... چه خارجی وسط بیاد همه فکر میکنن کم آوردیم!
- نه اصلا اینطوری نیست این میشه اعتبار که یه شرکت خارجی حاضر شده سرمایه اش رو در اختیار شرکت ما بذاره...!!
و اون روز تاجیک اینقدر گفت و دلیل و منطق آورد تا بردیا مجاب شد در این مورد فکر کنه.......
💕@harimeheshgh