eitaa logo
💕 ܟߺܝ‌ܢߺ࡙ܩ ࡃ̈̇ࡄࡐ߳ 💞
27.5هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
340 ویدیو
20 فایل
اگه دنبال حال خوبی، اینجا برای توعه 🌱🐚 . 💌 تعرفه تبلیغات : https://eitaa.com/joinchat/1467547841C310d874767 .
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ داشتم فکر میکردم همه تو بچگیشون یه فکرای عجیب و غریبی داشتن که الان وقتی بهش فکر میکنن کلی با خودشون میخندن😁🤪 مثلا خودم وقتی تلویزیون پخش میشد فکر میکردم مجری تو تلویزیونم می‌تونه منو ببینه 😂😆 بخاطر همین اون موقع خیلی حرف گوش کن میشدم😅 بیاین تعریف کنین شما تو بچگی چه تصورات اشتباهی داشتین😁👇🏻 @bi_refigh طولانی نباشه🙏🏼 @harimeheshgh 💕
♨️ یکی از تباه ترین تصوراتم این بود که یهو چاه دسشویی باز شه و منو بخوره😐😐 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 فک میکردم بچه هارو لک لکا میارن میشستم دعا میکردم کاش یه لک لکی یه بچه بندازه تو خونمون😂 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 من وقتی تلوزیون نگا میکردم همش ازمامانم میپرسیدم مگه نامحرم نیستن اونا؟! فک میکردم اونایی ک تو تلوزیونن منو دارن میبینن روسری سرم میکردم میگفتم هرجا میشینم مرده نگام میکنه😂 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 من اهل اصفهانم و فکر میکردم فقط اصفهان ایرانه یعنی تهران و بقیه شهرا خارجه😂😂😂 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 فک میکردم تو مراسم پاتختی به یه پای مصنوعی جوراب میپوشونن میذارن رو تخت عروس داماد😶 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 من اون موقعه که ۷-۸سالم بود فکر میکردم که مدیر مدرسه ما مدیر همه مدرسه هاست . مثلا دختر عموم خونه شون قم هست بعد گفتم چرا نمیای تعطیلات گفت مدیرمون اجازه نمیده امتحاناتم نزدیکه گفتم خانم گودرزی که خیلی مهربونه چرا ؟😢😂 یا مثلا فکرمیکردم وقتی که بریم بیرون یا خوابیم وسایل خونه باهم صحبت میکنن مخصوصا وقتی قولنج میشکونن😂😂😅 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 من بچه که بودم همش بهم میگفتن تو بچه ما نیستی 😒😭😭 البته آبجیام میگفتن دلیلش این بود که من وقتی بچه بودخیلی چاق و توپل و سفید بودم زمانی که چهار دست و پا میرفتم بعد ی روز من میرم سم موش بر میدارم میخورم حالم بد میشه منو میبرن شهر تو بیمارستان ده روز نمیارن تو این ده روزم انقد حالم بد بوده که بابام مجبور میشه بهم خون بده وقتی منو میارن خونه آبجیم تعریف میکنه میگه ی بچه سیاه و لاغر مردنی 😒😒میگه نمیشد اصلا نگاهت کرد به بابا گفتیم پس بچمون کو 😳گفته رفتیم عوضش کردیم اینام تو زمان کودکی باور میکنن 😂😂بعد همش به من میگفتن تو بچه ما نیستی در صورتی که فهمیدن بابا به شوخی این حرف رو زده 😂😂منم باورم شده بود همش میگفتم تو خیالاتم علی دایی داداشمه از خونواده اونام 🙈😂😂😂😂چقد تباه بودم 🤦‍♀🤦‍♀🤦‍♀حالا چرا اون نمیدونم و تو خیالاتمم خاستگارم فوتبالیست بود مهدوی کیا 🤦‍♀🤦‍♀😂😂😂😂😂😂 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 منم تو بچگی فک میکردم معلم‌ ما واقعا یک کلاغ دنبال ما فرستاده که ببینه چیکار میکنیم و بهش خبر میده برای همین اول درس هارو میخوندم بعد بازی میکردم آسمون رو نگا میکردم میگفتم ببینم نیس برم بازی کنم😕😕😕😕 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 بعضی وقتا تلویزیون رو میگفتم بشکنم برم چیز هایی که توش هس برا خودم بردارم فک میکردم بشکنه همه اون مجری ها میان بیرون ☺️ @harimeheshgh 💕
♨️ فک میکردم پا روی نون بذارم میرم جهنم اگه نون و بردارم بوس کنم میرم بهشت😐😂 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 بچه که بودم همیشه منتظر اخرین قسمت اخبار بودم😅😅 و اگه برنامه ای کنارش نزده بود زنده فک میکردم مُرده 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 من فک میکردم ایران جداس مثلا کره یا امریکا جدان ینی تو یه سیاره نیستیم. برا رفت امدم با هواپیما از این سیاره ب اون سیاره میریم مثلا امریکا😐👌ینی چییی چ تباه بودم 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 فک میکردم اگه یه زن عرب بشم حتما میرم بهشت😁 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 فکر میکردم اگه پامو روی قبرها بذارم مرده ها دردشون میاد یا فکر میکردم از توی آفتابه یه دست میاد بیرون میگیرم😅🤣 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 وقتایی که فیلم میدیدم فک میکردم از ماهم فیلم میگیرن تو تلویزیون پخش میکنن😂🤣 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 من فکر میکردم واژه طلاق یعنی اینکه زن میره طلافروشی طلاهاش رو میفروشه که بهش میگن طلاق😂 @harimeheshgh 💕
♨️ من همیشه فکر میکردم هرکس چشاش رنگی هست همه جا رو رنگی میبینه یا اینکه اگه به سیاه پوست دست بزنم دستم سیاه میشه 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 اهل استان فارسم ، عاشق لاک‌پشت بودم🐢 اما خانواده بدشون میومد ازش. انقد ک هر روز میگفتم لاک پشت میخوام بهم گفتن وقتی رفتیم دریاچه مهارلو لاک پشت میاریم چون اونجا پُر از لاک‌پشته😂. باورتون میشه تا دوازده سالگی فک میکردم دریاچه مهارلو میرن لاک‌پشت میارن ، انقد وضعم خراب بود که فرق لاک پشتارو هم نمیدونستم😐😂 این موضوع رو هم به کسی دیگه نگفته بودم که بهم بگن شوخی کردن و همش تو ذهن خودم بوده و تا چهار پنج سال پیش فکر میکردم دریاچه نمک پر از لاک پشته😂 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 عمم آپاندیسشو عمل کرده بود، فک کردم کلیه شو اهدا کرده، چقد پوزشو دادم تو مدرسه 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 فک میکردم بابا ها پسر دنیا میارن و مامانا دختر 😂😑 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 فکر میکردم پشت تلویزیون رو باز کنم بازیگرا رو میبینم واقعی 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 من یکی از تصورات دوران جاهلیتم این بود فک میکردم خدا ابره 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 صیاد شیرازی شهید شد بابام گفت خانمش خواهرمونه ( منظورش خواهر دینی بود) منم رفتم همه جا گفتم شوهرعمم شهید شده چرا واقعا😐 @harimeheshgh 💕
🔥 بیاین از باحال ترین و خنده دارترین خاطره ها و سوتیاتون بگید باهم بخندیم 😁🤪 خودم یه سوتی که دادم این بود ، مادربزرگ دوستم بنده خدا مریض بود ، بعد چند وقت زنگ زد گفت مادربزرگم فوت کرده منم به جای خدا بیامرزه گفتم خداروشکر 🤕🤭🤣 زیاد طولانی نباشه 🙏🏼🌷 آیدی ادمین 👇🏻 @bi_refigh @harimeheshgh 💕
🔥 نشستم تو ماشین به راننده گفتم ببخشید آقا عابر بانک دارید؟ منظورم کارت خوان بود😁😁 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 تو بانک اصلا هواسم نبود جلو رئیس بانک رو صندلی چرخدار چرخ میخوردم آهنگ تو سفر کردی به سلامت آغاسی رو میخوندم😂 یهو به خودم اومدم دیدم همه اینجوری😯 نگام میکنن ... آخه خیلی طول داد کارمو همش با تلفن حرف میزد 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 برای ۱۳ بدر رفته بودیم باغ بهادران بعد داداشم افتاد تو آب رفتم بگیرمش منم افتادم تو آب بعد مامانم اومد مارو بگیره اونم افتاد آخرش بابام اومد ما ۳ تا رو نجات داد🤣🤣😅 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 خالم تو اتوبوس دکمه ی شلوارشو باز گذاشته بود که راحت باشه وقت پیاده شدن یادش میره رو پله ها شلوارش میاد پایین🤭😂 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 روز اول دانشگاه تو پله ها با نشیمن خوردم زمین جلو همه پسرای کلاس ولی کسی به روی خودش نیاورد. هنوز خجالت میکشم😭 @harimeheshgh 💕
🔥 یه تلفن ناشناس زنگ زد من فکر کردم مزاحمه فحش دادم بهش... نگو استادمون بوده زنگ زده بگه کلاس دیر تشکیل میشه به بچه ها بگو😑 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 یه بار داشتم سر کلاس آدامس میجوییدم معلم گفت آدامس داری؟ گفتم نه گفت پس چرا نشخوار میکنی😖 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 همه فامیلاخونه ما دربزرگم جمع بودیم که عموم گفت پدر خدابیامرزم همیشه میگفته خانما از برگ گل نازک ترن و همیشه باید احترامشونو نگه داشت .منم که خیلی خوشم اومده بود😍 میخواستم بگم رحمت بهش گفت لعنت بهش😂 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 دخترمو بغل کردم وسط خیابون یهو گفتم مامان یه دیقه پیاده شو😶😅 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 رفتم تیشرت بخرم برا بابام، مانکن سر راه بود بغلش کردم بذارم اونور دیدم مانکن صاحب مغازس🤣 @harimeheshgh 💕
🔥 ⭕️ تا حالا شده کسی در حقتون بدی کنه و ببینید که خدا دیر یا زود جوابشو داده؟🤫 اینجور مواقع خوشحال میشید یا ناراحت؟🤔 💓 بیاین برامون تعریف کنید چه اتفاقی افتاد 👇🏻 @bi_refigh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🔥 من بچه ی اولم رو تجربه نداشتم، سنم کم بود. پسرم هم خیلی گریه میکرد. اطرافیان گفتن سیر نمیشه، منم شیر خشک دادم ودیگه سینه ام رو نگرفت یه روز که تو جمعی نشسته بودیم. من پسرم رو بوسیدم 😘مادرشوهرم برگشت گفت هر چقدر هم ببوسی به شیر دادن به بچه نمیشه 😒 چند وقت بعد خواهر شوهرم بچه دار شد ونتونست به بچه اش شیر بده. دومی رو هم آورد ونتونست شیر بده ولی من بچه ی دومم رو شیر خودم رو دادم 😍قربون دوتا پسرهام بشم. ولی من از این که خواهر شوهرم نتونست شیر بده خوشحال نبودم ولی دیدم که اگه دل بشکونی خدا میذاره تو کاسه ات 😊 💕💕💕💕💕💕💕💕 وقتی جاریم به معنای واقعی دلم و شکست سر سجاده اشک ریختم ... به همسرمم چیزی نگفتم که نکنه میونه دوتا برادر بهم بخوره... از خدا خواستم جاریم جلوم خورد و خجالت زده بشه...اخه اون خیییلی ادعاشه...هیچ کس و قبول نداره...من پسرم و تو سن ۲۲ سالگی زن گرفتم براش بعد از اون جاریم برا پسرش یواشکی رفته خاستگاری جواب رد بهش دادن...وقتی که من متوجه شدم به معنای واقعی خورد و مچاله شده سر یه هفته....من برا اولین بار دلم خنک شد 💕💕💕💕💕💕💕💕 جاریم شب حنابندون منو بهم زد و اشک منو در آورد شب عروسیه خودش بهم خورد و اشک خودش دراومد مامانش غش کرد . دلم خنک شد 💕💕💕💕💕💕💕💕 حامله بودم رفتم خونه مادرشوهرم ماه آخر گفت نیا با ساک برگشتم و گریه، سال بعد جاریم دعوا گرفت باهاش با گریه انداختش بیرون از خونش. من اصلا برام مهم نبود خیلی وقته بخشیدمش 💕💕💕💕💕💕💕💕 من کسی رو تا حالا نفرین نکردم اما هرجا دلم شکسته بعدش خدا بهترشو بهم داده یا بلا رو ازم رفع کرده 💕💕💕💕💕💕💕💕 جاریم همش تو زندگی من دخالت میکرد ما قطع رابطه کردیم باهاشون. تویه سال دوبار خودشون تاپای طلاق‌ رفتن. من از پاشیدن زندگی کسی خوشحال نمیشم ولی ناراحتم نشدم 💕💕💕💕💕💕💕💕 پناه برخدا به من تهمت زدن سکه طلا دزدیدم که طلاقم بدن بخاطر پسرم ناحق معذرت خواستم طلاقم ندن. دخترشون طلاق گرفت 💕💕💕💕💕💕💕💕 باهمسرم اختلاف داشتم خواهرم به داداشم گفت ازبس بداخلاقه که شوهرش نمیخوادش تاصبح گریه کردم دلم سوووخت، الان خودش داره جدا میشه . ولی هرچی باشه خواهرمه راضی به بدبختیش نیستم خیلی براش ناراحتم😔 ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🔥 بله برای من اتفاق افتاده. بیست سال پیش ازدواج کردم چون دست همسرم تنگ بود و خانوادشون هم حمایتشون نکردند ما بدون هیچ مراسمی رفتم سر زندگیمون. شهرستان ما خیلی کوچیک و خبرا توش زود می پیچه هر کس از مادر شوهرم می‌پرسید چرا برای عروستون مراسم نگرفتید جواب میداده چون عروسمون باردار بوده و گفتیم: آبرو ریزی میشه🥺🥺 وقتی من این حرفها رو شنیدم خیلی دلم شکست ، ولی از اونجا که خدا کریمه و زمین گرد، زد و خواهر شوهرم تو عقد حامله شد و بدون جشن بردنش . هر چند خیلی طول کشید که خدا جواب حرفای مفت مادرشوهرم رو داد ولی من واقعا اونجا فهمیدم گر صبر کنی زقوره حلوا سازی 💕💕💕💕💕💕💕💕 بعد ۱۵ سال عروسی وکلی احترام ومحبت مادرشوهرم به تحریک دخترش مدام همه چیزم مقایسه میکردن وقدر خوبی نمیدونستن وهمه خوبیام بی ارزش میکردن وحتی ۳سال باهام قهر کردن ودخترم تا ۳سالگی یه بارم بغل نکردن الان بعد اومدم جاری کوچیک از بس اذیت میکنه و تحقیرشون‌ میکنه و مدام تو خونشون آشوب و دعوا میندازه و ابروریزی تو در همسایه درست میکنه الان دیگه قدر منو میدونن و اومدن سمت من ولی برا من خیلی بی ارزش شده محبت و احترامشون 💕💕💕💕💕💕💕💕 تمام کارایی که خواهرشوهرم اوایل ازدواج در حقم کرده بود بعد از چند سال عیناً خواهرشوهر دخترش باهاش میکرد 💕💕💕💕💕💕💕 نامزد سابقم عین تهمتی که به من زد و باعث شد یهو ازش دل بکنم و جدا بشیم سر زندگیش اومد و واقعا خوشحال شدم از این اتفاق چون حقش بود. هرچیزی تاوانی داره 💕💕💕💕💕💕💕💕 مادر من یه زن به شدت مهربونه و از غیبت و تهمت دوری میکنه دو تا از عروساش انواع بی احترامی رو بهش کردن، جوری که برادرامم پشت زنهاشون هستن حتی تهمت دزدی زدن به مادرم. درحالیکه در بدترین روزهای زندگیشون مادرم لگن از زیر خودشون و بچه هاشون برداشته. قلب مادرم شکسته و چند باری دیدم که میگه خدا عوضشو دربیاد ازشون، ولی نمیدونم چرا همیشه در خوشی غلت میزنن. البته یکی از عروسا بعد از مدتی بخاطر اینکه برادرم بهش گفته بود چرا من به خانوادت احترام میزارم و تو نمیزاری دست از رفتاراش برداشت، ولی عروس دیگه و برادرم مادرمو خرد کردن، ارزو میکنم هیچوقت همچین برادری نداشتم‌. یه بار ندیدم مادرمو خوشحال کنن. ماها هر کدوم زندگی و مشکلات خودمونو داریم هیچوقتم توی زندگی برادرامون دخالت نمیکنیم. حتی یکی از عروسا بخاطر همین اخلاقمون پشت سرمون غیبت کرده بود که آره دو تا خواهرشوهرام خیلی موذی و آب زیرکاهن، هیچ حرفی پیش کسی نمیزنن😒 خب بریم بدی شما رو بگیم آبروی خودمون میره که. در هر صورت این دنیا تقاص ندن اون دنیا هست. حتما تقاص میدن ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🔥 سلام آشنایی من و همسرم سال۸۶ اتفاق افتاد زمستون بود و تهران برف سنگینی اومده بودب طوری ک زمین ۸ روز یخ زده بود . یه روز غروب من داشتم میرفتم خونه عمه جونم ک پام یهو لیز خورد و من سر خوردم رو زمین افتادم. یهو دیدم ی آقایی اومدو با لبخند کمی ک روی لباش بود گف ،ای وایی چی شدی منم عصبانی گفتم هیچی پام سر خورد مگه ندیدی ایشون هم گفتن چرا دیدم ولی فک کنم زمین کجه😂 خودمم خندم گرفت اونجا اولین دیدار من و همسرم بود . ۱۴ سال از اون ماجرا میگذره و حاصل این زندگی ۲ تا دختر و یه پسر ک جیگرگوشه هامون هستن و خوشبخت در کنار هم برای هم بهترین لحظه هارو می‌سازیم . ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🔥 با سلام موضوع اشتی کردن من و همسرم باهم سر یه چیز الکی بحثمون شد قهر کردیم.. خیلی دلم میخواست منو بغل کنه یه تصمیمی گرفتم ، وقتی خوابید رفتم خودکارو برداشتم و کف دست همسرم نوشتم دوست دارم. صبح که بیدار شد و دیدش، منو غرق بوسه کرد و اینجوری آشتی کردیم☺️ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام وقتتون مبارک درمورد چالش قهر و آشتی من اینجور وقتا کارایی میکنم که همسرم خودش میاد سمتم و معذرت‌خواهی میکنه حتی اگر مقصر نباشه. مثلا حتما بدرقه و استقبال کردن از همسر رو دارم حتی موقع قهر ، حرف هایی رو که نمیتونم زبونی بگم در قالب پیام براش میفرستم ، وقتی از سرکار برمیگرده حتما با میوه و ... ازش پذیرایی خوب میکنم و غذاهایی که دلش میخواد رو میپزم و تزیین میکنم ، حتما کنارش میخوابم حتی پشت به من کنه ، در آخر هم چون بهش گفتم هروقت چای آوردم یعنی بهت نیاز دارم، اینکارو که میکنم خودش باهام حرف میزنه دلجویی و معذرت‌خواهی میکنه و آشتی میکنه و سعی میکنیم بیشتر از یکروز طول نکشه. ضمنا مطالب کانالتون عالیه 🌺 شاد باشید 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 من یه بار که دوست داشتم با همسرم آشتی کنم تو سجاده‌ش نامه نوشتم با این مضمون قبول باشه تکیه گاه زندگیم التماس دعا و بعد از نماز صبح همه چی با خوشی تموم شد ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🔥 منو شوهرم دعوا کردنی ۹۰درصد اون اشتی میکنه چون همیشه مقصره امااگر منم مقصرباشم وقتی پیش همیم به گوشیش تک زنگ میزنم بعد بهم نگاه میکنیم میخندیم😂😂😂😅😅😅 اگه دعوا و قهر تا یه ساعت دوساعت باشه میشه با چیزای کوچیک اشتی کرد اما وقتی از یه روز بیشتر بشه دیگه پیشقدم شدن سخته🙁🙁 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام وقت بخیر بنده ۳ ساله ازدواج کردم و تاحالا قهر نکردیم . یعنی روز خواستگاری گفتم از قهر کردن متنفرم بخاطر همین اصلا قهر نمیکنیم اگه ناراحتی پیش بیاد اخر شب در کمال ارامش دلیل ناراحتی مو میگم و از هم دلجوی میکنیم .البته هر شخصی فرق میکنه و اینکه طرف مقابلت ادم با درک و شعوری هم باشه خیلی مهمه.موفق باشید 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام به همه … یه ایده جالب واسه جلوگیری از دعوا و شاید قهر 😜 من همیشه موقعی که از همسرم ناراحت میشم 😔 و میدونم اگه بخوام درموردش صحبت کنم اخرش به دعوا😖 وقهر😢 تبدیل میشه صحبت نمیکنم عوضش صبر میکنم موقعی که اروم شدم واسش درمورد ناراحتیم مینویسم ✍ میدم بهشون میخونن و اینطوری باعث میشه هم اون بیشتر درموردش فکر کنه و شاید چندین بار بخونه و اینکه درگیری نداشته باشیم ما یه دفتر سررسید مخصوص همین چیزا گذاشتیم و متقابلا همسرم هم همین کارو میکنن و وقتی چیزی تو مینویسیم بهم میگیم وقت کردی یه سر به دفتر سررسید بزن 😜 البته فقط ناراحتیمون رو نمی‌نویسیم گاهی اوقات نامه‌ی عاشقانه هم میدیم بهم😉 واین واقعا باعث شده حالمون خوب باشه بهتر همو درک کنیم😊 ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🔥 سلام در مورد نحوه آشتی من و نامزدم وقتی قهر میکنیم، اولش یکی دوساعت سکوت میکنیم ک یکم آروم بشیم بعدش از اونجایی ک من تحمل قهر ندارم حرفو پیش میکشم، ولی ادامه ی آشتی رو محول میکنم ب ایشون، یعنی شروع کننده منم ولی وظیفه ی منت کشی و آشتی کردن باایشونه نمونه: دوساعت بعد از قهر من- : تو چرا ب من پرخاش میکنی اون+ : 😒 - : باشه حرف نزن، ببین من پیشقدم شدما خودت خواستی قهرمون طولانی شه + : تو چرا فلان حرفو زدی - : خوب من قبول دارم فلان حرفم درست نبود،ولی توام نباید اینکارو میکردی . این وسط هرچی ک ناراحتمون کرده منطقی مطرح میکنیم، حرفامونو میزنیم، غرامونو میشنویم یکمم باید آستانه تحملمون بالا باشه و ب طرف مقابلمونم حق بدیم، حقم ندادیم نظرمونو درمورد رفتارش بگیم، نه اینکه سرکوبش کنیم . + :اصلا بیا این بحثو ادامه ندیم - :ن اینجوری ک قبول نیست + :پس چی - :الان تو باید ناز منو بکشی یکم قربونم بری،آخر هفته ام بریم فلان جا تفریح، تا از دل من دربیاد + :ولی تو خودت مقصر بودی - :باشه دلیل نمیشه عشقم منتمو نکشه و قربونم نره و به این صورت قهرمون طولانی نمیشه و اون وسط منطقی حرفامونو علت ناراحتیمونم میگیم و تهشم میشیم آدم خوبه چون نذاشتیم قهر طولانی بشه (لطفا نگید لوسه و چندشه و من عصبانی ام و فلان، چون ادامه دادن قهر هیچ سودی نداره و این لوس بازیا حال و هواتونو عوض میکنه و تاثیر مثبت توو رابطه داره) ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🔥 سلام به اعضای خوب کانال عرض کنم خدمتتون که من سه سال و خرده ای ازدواج کردم و خیلی کم پیش اومده دعوا کرده باشیم یا قهر ولی در همین مدت هم وقتی سر چیزی حرفمون شده معمولا سرسنگین میشم اما نه جامو ازش جدا کردم (عوضش پشتمو میکنم بهش 😄 یا موقع خواب بغلش نمیکنم چون بیشتر مواقع همدیگه رو بغل میکنیم موقع خواب) غذا همیشه پختم ولی دیگه تزئین اینا نمیکنم با قابلمه میذارم سر سفره😄 سلام و خدافظ داریم ولی بوس و بغل نه! حرفای ضروری میزنیم مثلا نون نداریم یا زنگ زدی خونه مامانت؟ یا بیا شام و ... مهمون بیاد یا مهمون بریم نشون نمیدیم قهریم اینجوری نیستیم از فرصت استفاده کنیم به مادرش مثلا گلایه کنم یا عمدا جلوش وانمود کنم ک دعوامون شده. اتفاقا اصلا به کسی نمیگیم. اگه شوهرم مقصر باشه (یعنی حرفی بزنه که بهم برخوره یا فلان) اکثر اوقات موقع آشپزی یا میرم تو اتاق کتاب میخونم، میاد بغلم میکنه دلجویی میکنه منم معمولا ناز میکنم و تموم میشه میره. من اگه مقصر باشم و بدونم که حق با من نبوده میرم دلجویی مظلوم نگاش میکنم میگم: "قاش قاباقین یِرلَه گِدیر، دِ گوروم نِیلَمیشم؟"😁 (ترجمه به فارسی یعنی این همه اخم و تَخم برا چیه، بگو چیکار کردم) ولی اگه موضوع جدی باشه و جفتمون به خودمون حق بدیم معمولا قهر بیشتر از یک روز طول میکشه و برخلاف میل باطنیم من پیش قدم میشم برای صحبت کردن چون نمیخوام طولش بدیم و میخوام مشکل حل بشه (متاسفانه چون همسر من خیلی درونگرانست و کم حرف مجبورم من پیش قدم بشم) بهش میگم لازمه که صحبت کنیم. و شروع میکنم به طرح مساله و اینکه چرا ازش ناراحتم. اونم ناراحتیشو میگه گاها میبینیم سوء تفاهم بوده یا اگه ببینم حق داشته ناراحت بشه عذرخواهی میکنم؛ ولی از موضع خودم عقب نمیشینم و باید عذرخواهی کنه و بهش میگم تا مطمئن نشدم دیگه تکرار نمیشه همینجوری سرسنگین میمونم با کادو و فلانم بلانسبت خر نمیشم. بیشترین چیزی که آزارم میده اینه که آقایون توجیه کار خوبی هستن همه ی ناراحتی که پیش آوردن رو توجیه میکنن. سفسطه میکنن که عذرخواهی نکنن و اظهار پشیمانی نکنن ولی قیافه شون و چشماشون داره داد میزنه که میدونم من مقصرم ببخش😄 ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🔥 چالش قهر ☺️ سلام. من و همسرم هر وقت دعوا میکنیم ایشون قهر می کنن اگه من پا پیش نذارم تا مدتها طول میکشه ، خیلی سعی میکنم کارمون به قهر نکشه ولی گاهی پیش میاد . ایشون این عادت رو داشتن و دارن حتی ۱۲ سال با پدرشون قهر بودن و زمانی هم که سرباز بودن یه سال با خانوادشون قهر بودن ، خسته شدم از ناز کشیدن. من خانمم بجا اینکه من قهر کنم ایشون قهر می کنن خیلی از این بابت عقده ای شدم. ⭕️ لینک ناشناس برای ارسال پیام: https://harfeto.timefriend.net/16681872842254 ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ @harimeheshgh ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
🌻 ✨با ارزش ترین هدیه ای که گرفتید از نظر مادی چی بوده و از کی گرفتید؟ اینجا بگید👇🏻 https://daigo.ir/pm/AFeS22
شروع چالش ۳۰ روزه که باید انجام بدیم : - شروع کن ۸ لیوان آب بخور - ورزش و شروع کن - مدیتیشن شروع کن - ویژگی مثبت خودتو بنویس - هدف هاتو تصور کن - یه کتابو شروع کن - تابلو آرزو درست کن - پادکست جدید گوش بده - برنامه خوابتو تنظیم کن - برای خودت هدف درست کن - بیشتر میوه و سبزیجات بخور - اتاقتو بریز بیرون و مرتب کن - مهارت جدید یاد بگیر - چیپس و پفک هارو بریز دور - هرروز سه تا چیز که بخاطرش شکرگذاری بنویس - پیاده روی روزانه شروع کن - خودت تنهایی برو بیرون - هر روز سه صفحه بنویس - ورزش کششی شروع کن - به خودت برس - ویدیو روتین صبح و شب درست کن - کاری که ازش میترسی انجامش بده - کاری که عقب انداختی انجامش بده - یه تغییر ایجاد کن - افکار منفیتو دور بریز - برو بیرون عکاسی کن - دودل بودن کنار بذارو انجامش بده - یه سریال خوب ببین - یک روز بدون گوشی بگذرون 💕@harimeheshgh
بیا باهم این چالش اعتماد به نفس ۹ روزه رو انجام بدیم: ۱. امروز اگه پاشدی رفتی بیرون برای روز اول سعی کن حداقل به یک غریبه لبخند بزنی. ۲. برای روز دوم‌، اون تمرین یا حرکت ورزشی مورد علاقت رو انجام بده. ۳. برای روز سوم، ۵ چیزی که درمورد شخصیتت دوست داری رو لیست کن. ۴. برای روز چهارم، با آهنگی که دوسش داری برقص حتی اگه فکر میکنی رقصیدنت افتضاحه! ۵. برای روز پنجم، تمرینت اینه که از یه نفر تعریف کنی و کلی بهش اعتماد به نفس بدی. ۶. برای روز ششم، لباسی که دوسش داری رو از کمدت بردار و واسه پوشیدنش دو به شک نشو. ۷. برای روز هفتم، چهار پنج‌ تا وسیله‌ای که ازشون استفاده نمی‌کنی رو به یک نفر که بهشون نیاز داره تقدیم کن. ۸. تو روز هشتم، این جمله رو هی با خودت تکرار کن: «من قوی‌ام و هیچی قوی‌تر از اراده‌ی من نیست.» ۹. روز نهم کمی سخته، چون تو کل اون بیست و چهار ساعت نباید هیچ حرف منفی‌ای بزنی یا غیبتی درباره‌ی دیگران بکنی! 💕@harimeheshgh
🟢 حال کودک درونت خوب نیست؟ حال روحی خوبی نداری؟ این چالش 30 روزه رو انجام بده : چالش نوشتن کمک میکنه که علاوه بر مرتب سازی تفکرات و حذف پارازیت ذهنی، حال روحیتون بهبود پیدا کنه و باعث میشه خودتون رو بهتر بشناسید. 🔻این چالش ۳۰ روز داره و به این ترتیبه : روز ۱: شخصیتت رو توصیف کن روز ۲: چیزایی که خوشحالت میکنه رو بنویس روز ۳: یه خاطره که دوستش داری روز ۴: مکان هایی که میخواید ازشون دیدن کنید روز ۵: پدر و مادرت رو توصیف کن روز ۶: راجب خوبی های تنهایی بنویس روز ۷: لیست فیلم های مورد علاقه و لیستی که قصد داری ببینیشون روز ۸: لیست موسیقی های مورد علاقه روز ۹: راجب شادی بنویس روز ۱۰: بهترین دوستت رو توصیف کن روز ۱۱: درمورد خواهر و برادرت بنویس روز ۱۲: لیست سریال های تلویزیونی مورد علاقه روز ۱۳: لیست کتاب های مورد علاقه روز ۱۴: استایلت رو توصیف کن روز ۱۵: اگه میتونستی فرار کنی کجا میرفتی؟ روز ۱۶: کسی که امروز دلم براش تنگ شده روز ۱۷: راه های به دست آوردن قلب من روز ۱۸: سی حقیقت راجب من روز ۱۹: اولین عشق من روز ۲۰: علاقه شما نسبت به یک فرد معروف (یا افراد معروف) روز ۲۱: عشق چیه روز ۲۲: درباره امروز بنویس روز ۲۳: نامه به یک نفر(هرکسی) روز ۲۴: درسی که امسال یاد گرفتی روز ۲۵: متنی الهام گرفته از یازدهمین عکس گالریت روز ۲۶: مدرسه روز ۲۷: کسی که به شما الهام میده (یه جورایی الگوتونه) روز ۲۸: درباره دوست داشتن یه نفر بنویسید روز ۲۹: اهداف من برای آینده چیه؟ روز ۳۰: درباره چیزی که موقع نوشتن احساس می‌کنید بنویسید 💕@harimeheshgh
ازت می‌خوام به مدت یک هفته:🤌🏻 - جنگ با خودتو تموم کنی و از سرزنش کردن خودت دست برداری - به دنبال سؤالای که چرا رفت؟! چرا فلانی اون کار رو کرد؟! یا چرا فلان اتفاق افتاد نباشی! - همه‌ حسرتا و کمبودهات رو فراموش کنی - خودت رو با دیگران مقایسه نکنی - منتظر آینده بهتر نباشی و سعی کنی از الانت لذت ببری - تو این یه هفته نه حسرت گذشته رو بخور، نه به آینده فکر کن، تنها چیزی که باید برات وجود داشته باشه زمان حاله - و تو باید از تک تک نفس‌هات و تمام کارهایی که می‌کنی لذت ببری این چالش یه هفته‌ای رو امتحان کن🌱 💕@harimeheshgh
چالش یک هفته ای رفع اضطراب : •شنبه: هروقت احساس اضطراب کردی نفس عمیق بکش. •یکشنبه: کاری که بهت احساس خوبی میده انجام بده. •دوشنبه: تلاش کن زیاد بخندی. •سه‌شنبه: قبل از خواب دلایل اضطرابتو بنویس‌. •چهارشنبه: قبل از شروع روز کاری، قدم بزن. •پنج‌شنبه: برو حموم بعدش. مدیتیشن کن. شمع و عود روشن کن. •جمعه: سعی کن به ذهن و جسمت استراحت بدی. دمنوش و موسیقی بیکلام فراموش نشه. ‌ 💕@harimeheshgh
چالش یه هفته ای برای پیشرفت و منظم شدن تو زندگی : روز اول: نیم ساعت زودتر بیدار شو و ورزش کن روز دوم:یک لیست برای کارهای روز تهیه کن و همه رو تا آخر روز تیک بزن روز سوم:یک مسیر رو پیاده روی کن روز چهارم: روز رو با جملات انگیزشی شروع کن روز پنجم: یک برنامه ماهانه بریز روز ششم: یک کار عقب افتاده رو شروع کن روز هفتم: یک جایزه برای خودت تهیه کن ‌ 💕@harimeheshgh
🌱یه چالش ۳۰ روزه برای منظم شدن برنامه هر روزت: 1- هر روز سعی کن سر یه ساعت مشخص بیدار شی. 2- توی این سی روز متعهد به برنامه‌ای که داری باش. 3- هر روز نیم ساعت پیاده‌روی یا ورزش کن. 4- هر روز ۱۰ صفحه کتاب بخون یا ده دقیقه پادکست گوش بده. 5- هر ۱۵ دقیقه تمرکز کن، شکرگزاری داشته باش و خواسته‌هاتو تکرار کن و انرژی‌های منفی رو از خودت دور کن. 💕@harimeheshgh
یه چالش ۳۰ روزه برای منظم شدن برنامه هر روزت: 1- هر روز سعی کن سر یه ساعت مشخص بیدار شو. 2- توی این سی روز متعهد به برنامه‌ای که داری باش. 3- هر روز نیم ساعت پیاده‌روی یا ورزش کن. 4- هر روز ۱۰ صفحه کتاب بخون یا ده دقیقه پادکست گوش بده. 5- هر ۱۵ دقیقه تمرکز کن، شکرگزاری داشته باش و خواسته‌هاتو تکرار کن و انرژی‌های منفی رو از خودت دور کن. 💕@harimeheshgh