#ارسال_اعضا
#تجربه_اعضا
جواب خوبی کردن اینه؟؟؟
سلام خسته نباشی ممنون از کانال خوبتون
می خواستم تجربه زندگیم رو براتون بگم شاید به دردتون خورد ما و برادر شوهرم اینا توی یه کوچه خونه اجاره کرده بودیم خیلی با هم صمیمی بودیم ما پارسال خانواده گی که چهار نفریم کرونا گرفتیم و هیچ کس رو نداشتیم بهمون برسه جاریم هم با پسرش رفته بودن خونه مامانش که یه شهر دیگه هستن برادر شوهرم ترسید اونارو بیاره بیان از ما کرونا بگیرن ما بعد یک ماه خوب شدیم ولی جاریم خونه پدرش کرونا گرفت حالش خیلی بد بود فوت شد 😔😔بعد من به برادر شوهرم اگه پسرت رو بیاری خونت کمکت میکنم واس نگهداریش و چهار ماه پسر برادر شوهرم خونه ما بود انقد بهش می رسیدم از بچههای خودم بیشتر به اون توجه می کردم اونم منو بچه ها مو خیلی دوست داره
کلا حموم کردنش غذا خوردنش بامن بود کار دوتا خونه افتاده بود گردن من با سه تا پسر بچه دوتا مال خودم ویکی مال برادر شوهرم بود انقد خسته میشدم ولی به خاطر خدا وشوهرم که خیلی خوبه تحمل می کردم بعد پسر برادر شوهرم رفت یک هفته خونه مادر بزرگش بمونه مارو هم شوهرم برد خونه خواهرم بعد شام که خواستیم برگردیم بچهها م گریه کردن ما اون شب اونجا موندیم بعد من شب خوابم نمی امد توی گوشیم چرخ میزدم ساعت یک شب بود دیدم از برادر شوهرم پیام امده توی واتساپ باز کردم دیدم عکس بدی برام فرستاده یعنی حالم چنان خراب شد گوشی از دستم افتاد
بعد از چند دقیقه که به خودم آمدم عکس رو حذف کردم ولی تا صبح خواب به چشم نیومد همش فکر کردم کجای کارم اشتباه بود که برادر شوهرم چنین برداشتی از من کرده که در خواست کار بدی از من کرده چون من به حجابم خیلی توجه می کنم تا نوک پام دامن می پوشیدم و یه تار مو هم نمزاشتم بیرون بعد صبح که شد بهش پیام دادم دیگه سمت خونه ما نیا اولش حاشا کرد بعد گفت اشتباهی شده دیگه اعتمادم بهش از بین رفت بهش گفتم خوب جواب خوبی هام رو دادی اگه من شب خونه بودم شوهرم اون عکس رو میدید زندگیم نابود می شود من به شوهرم چیزی نگفتم نمی دونم کار خوبی کردم یا نه ولی به شوهرم چیزی نگفتم والان دیگه پسرش رو نگه داری نمی کنم اینم جواب خوبی کردن
@harimemehrvaarzy