eitaa logo
ما انسانیم...!
189 دنبال‌کننده
792 عکس
125 ویدیو
14 فایل
یک قدم به سوی خویشتن ... کانال علی رضا اندرزگو دانش آموز
مشاهده در ایتا
دانلود
شما رو به خدا مراقب باشید🚨 ✍آیت الله حق شناس رحمه الله: رفقای عزیز ! شما را به خدا مواظب زبان و گوشتان باشید. هر حرفی نزنید، به هر حرفی گوش ندهید.خدا شاهد است گاهی اوقات به خاطر یک غیبت فقط یک غیبت حاجت شما را نمیدهند.در قیامت از اعمال خوب شما بر میدارند و روی اعمال خوب غیبت شونده میگذارند. حال هِی برو غیبت کن ببیبن کجا رو میگیری؟ من در یک جلسه ای بودم که پشت سر شخصی غایب حرف های ناروایی زده شد. با اینکه بنده حرف های آنها را رد کردم و از آن شخص دفاع کردم.امّا شب در عالم رویا به بنده گفتند: چرا از آن مجلس برنخواستی؟ گفتم: من هر آنچه که آنها گفتند رد کردم و از شخص غایب دفاع کردم. گفتند: آیا حرف های شما را قبول کردند؟ گفتم خیر! گفتند: پس چرا از آن مجلس بیرون نرفتی؟ همان رفتن تو جواب قاطعی برای آنها بود.آره داداش جون! مسئله، بسیار مهم و ظریف است همیشه این حدیث را به یاد داشته باشید که: " سامع الغیبة احد المغتابین " یعنی گوش کننده به غیبت در حکم غیبت کننده است. https://eitaa.com/harkatbejolo
شما دلّاکی بلدی ؟ 🤔 اين يك قاعده است كه انسان به اندازه ای كه صحيح فكر كند، صحيح عمل مي كند. به همين جهت، آنهايی كه خيلی كار می كنند ولي کم فكر مي كنند عملاً كارهایشان بر ضد اهدافی که دنبال می کنند، نتیجه می دهد، چون فکر نمی کنند چگونه در ابتدای کار، راه کارهای رسیدن به نتیجه ی مطلوب را پیدا کنند. در حمام های قديم، دلاّك هايی بودند كه سر افراد را می تراشيدند، يكي از آن ها وقتی تيغ اش كُند مي شد، به تیغ فشار می آورد تا با فشاری که به آن تیغ می آورد و با صرف نیروی بیشتر، سر طرف را بتراشد، درنتيجه پوست سر آن فرد بيچاره كنده می شد. يك بار شخصی به آن دلاّك گفت: «آقاي محترم! يك تيغ نو بخر و سر مردم را درست بتراش!» دلاّك با خونسردي تمام كه گويا كارش هيچ عيبي ندارد، گفت: «چرا پول بدهم تيغ بخرم، نان مي خرم و می خورم تا زورم زياد شود و بتوانم به تیغ نیروی بیشتر وارد کنم». در بعضي موارد مَثَل ما، مَثل آن دلاّك است؛ چون عقل مان به كارمان نمی رسد و سعی نمی کنیم به راه هایی فکر کنیم که بهتر به نتیجه می رسیم، دائماً كار می كنيم و در نتيجه دچار مشكلات بيشتری مي شويم و باز برای رهايی از اين مشكلات، به جاي اين كه ريشه ی مشكلات را پيدا كنيم، باز بيشتر كار می كنيم، آن وقت سراسر زندگيمان می شود پريشانی و پراكندگی. برشی از کتاب ارزشمند" جوان و انتخاب بزرگ" https://eitaa.com/harkatbejolo
انا لله و انا الیه راجعون چهار شهید در یک قاب از چپ شهید سجاد شهرکی امام جماعت مسجد زاهدان شهید سیدحمیدرضا هاشمی معاون اطلاعات سپاه زاهدان شهید قاسم سلیمانی شهید عباسعلی سلیمانی امام جمعه و نماینده مجلس خبرگان (امروز ترور شدند) https://eitaa.com/harkatbejolo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر مظلومانه رفتی حاج آقا ... دعای قابل تامل شب قدر آیت الله سلیمانی واقعا مظلومانه بود 😭😭😭 جالب اینکه تو تیتر اخبار ۲۱ جزء اخبار مهم نبود ایشون اصلا🤔🤔😐 واقعا کجا داریم میریم یادمه جناب پیروز(یوز پلنگ ایرانی) که مرد سر تیتر خبرها شد اما آیت الله سلیمانی اصلا تو عناوین اصلی نبود از ماست که بر ماست خدایا ... https://eitaa.com/harkatbejolo
احساس پوچی داری و مضطربی؟😔 گاهي انسان در «خود» احساس پوچي و اضطراب مي كند. در چنين حالي اگر انسان علت آن را بداند مي تواند آن را رفع كند وگرنه براي فرار از آن خود را سرگرم و مشغول چيزهاي ديگري ساخته، از سرابي به سرابي و از دردي به دردي ديگر پناه مي برد و از درد دروني و درمان صحيح آن غافل مي شود، و مشكل همان طور باقي مي ماند. به همين دليل، براي درمان صحيح بايد بدانيم ريشه پوچي ها و اضطراب ها چيست. اين يک قاعده است که هرگاه انسان به «خود»ش رجوع كند، اگر احساس كند زندگي و كارهايش بيهوده و بي فايده است، دچار پوچي مي شود؛ و همين كه اين احساس به او دست دهد، اضطرابي نيز در او به وجود مي آيد كه باعث تشويش و سرگرداني و «چه كنم؟ چه كنمِ؟» او مي شود، هر وقت انسان اضطرابي را در «خود» حس مي كند اگر خط آن را بگيرد و ادامه دهد، به پوچي يا ضرر مي رسد. اگر عميقاً ارزيابي کنيم؛ ريشه احساس پوچي برمي گردد به اين که انسان ... برشی از کتاب ارزشمند "آشتی با خدا" https://eitaa.com/harkatbejolo
آب یا سراب؟🤔 همه انسان ها تشنه كمال هستند ولي بعضي ها به دنبال سراب مي روند، وقتي كسي دنبال سراب برود هم آب به دست نمي آورد و هم توان برگشتن را از دست مي دهد و در نتيجه تلف مي شود. راه نجات از پوچي و يأس اين نيست که زندگي را به طور عادي بگذرانيم. اگر انسان بخواهد پوچي و اضطرابش كم شود بايد بداند كه دل او، خدا مي خواهد و بايد به دنبال خدا برود. مولوي مي گويد: اي آدم ها! اگر آب مي خواهيد، آب درون كوزه است، چرا محو گُلِ روي كوزه شده ايد؟! چرا همين طور قربان ظاهر زيباي كوزه مي رويد، در صورتي كه آب داخل كوزه است و نه در گُل روي كوزه؟ چند بازي عشق با نقش سبو؟ بگذر از نقش سبو و آب جو چند باشي عاشق صورت، بگو طالب معني شو و معنا بجو صورت ظاهر فنا گردد بدان عالم معني بماند جاودان صورتش ديدي ز معنا غافلي از صدف درّ را گزين گر عاقلي يعني انسان در اين دنيا آمده است كه به خدا وصل شود و اگر در اين دنيا به دنبال دنيا بدود مثل اين است كه انسان تشنه اي بخواهد با گُلِ روي كوزه سيراب شود و از محتواي درون کوزه غافل بماند. مشغول شدن به صورت و ظاهر دنيا، انسان را در اضطرابِ بي ايماني و تشنگي نسبت به حقيقت نگه مي دارد. در آخر هم، دنيا دست يافتني نخواهد بود، خدا مي ماند و آن ارتباطي که انسان توانسته باشد با خدا به وجود آورد و ديگر هيچ. تنها راه از بين بردن افسردگي اين است كه... برش دیگری از کتاب ارزشمند "آشتی با خدا" https://eitaa.com/harkatbejolo
مرگ‌خاموش😱☠ https://eitaa.com/harkatbejolo
پشت پرده مدگرایی😳 امروز مي توان نمونه اي از ضايع شدن زندگي را در عنصر «مُد» ديد. مُد در يک بررسي انسان شناسي پديده اي است که خبر از روح پوچ گرايي انسان مدرن مي دهد. انسان هايي كه نظرشان به معنويت است و جانشان از عالم غيب تغذيه مي شود و عملاً اسير مُد نيستند پيراهنشان را موقعي كه مي پوسد و پاره مي شود و ديگر قابل استفاده نيست، عوض مي کنند. چون پيراهن مي پوشند براي اين كه از سرما و گرما حفظ شوند و بدنشان پوشش داشته باشد، و زماني اين پيراهن را نمي خواهند كه ديگر قابل استفاده نباشد. اما انساني كه راه را گم كرده است و نمي داند در اين دنيا چه کار بايد بکند، حتّي پيراهن را هم مي پوشد تا كاري كرده باشد! چرا فردا آن پيراهن را عوض مي كند؟ چون نمي داند چه كار بكند، هدفي ندارد که بر اساس آن هدف برنامه ريزي کند! آدمي كه نمي داند چه كار كند هر روز دست به كاري مي زند! گاهي روزهاي جمعه انسان نمي داند چه كار كند. بيكار است و بايد كاري كند. مقداري با خواهرش دعوا مي كند! بعد چند بار به يخچال سرمي زند، به در و ديوار ور مي رود، اگر در حيات مورچه اي را ببيند تكه چوبي برمي دارد و مورچه را دنبال مي كند! چوبي را جلوي مورچه مي گذارد تا مورچه مجبور شود جهت خود را عوض كند. دوباره جلوي راه جديد آن را مي بندد. آدم بيكار، همه كاري مي كند چون نمي داند چه کار کند! كاري مي كند براي اين كه كاري كرده باشد. (البته این مثالها برا دوران قبل از گوشیه😊) پديد ه مُدگرايي از اين نوع کارهاست، و مربوط به آدم هاي بي هدف است، يك پديده ي رواني قرون اخير است كه براي بشرِ پوچ گرا به وجود آمده است. https://eitaa.com/harkatbejolo
✧ چهار ذکر ارزشمند آرامش بخش ✧ 💟امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمی‌برد؟ ❶ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد! 【حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ】⇦سوره آل عمران، آيه ۱۷۱ ❷و در شگفتم برای کسی‌که اندوهگین است، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد! 【لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ】⇦سوره انبيا، آيه ۸۷ ❸و در شگفتم برای کسی‌که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد! 【اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد】⇦سوره غافر، آیه ۴۴ ❹و در شگفتم برای کسی‌که طالب دنیا و زیبایی‌های دنیاست، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد! 【مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ 】 https://eitaa.com/harkatbejolo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا می دانستید؟🤔 عرض تسلیت خدمت همه دوستان اهلبیت علیهم السلام تا به حال از خود پرسیده اید قبور مطهر بقیع چرا تخریب شد😔 و از آن مهمتر چرا کسی برای مرمت آن کاری نکرد؟😢😢 یا اینکه کارهایی صورت گرفت و ما بی خبریم؟😳 الآن آیا میتوان کاری انجام داد؟🤔 اصلا اهمیتی دارد یا خیر؟🤔 مشاهده این کلیپ را به دوستان عزیز توصیه می کنم🙏 https://eitaa.com/harkatbejolo
دوتا کلیپ از ثمرات انقلاب👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینا از خیلیا بهتر فهمیدن بچه هاشون باید چه سمتی برن اما تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی... https://eitaa.com/harkatbejolo
خیالتون راحته یا نه؟😳 يك بُعد ديگر از ابعاد وجود انسان، بُعد خيال اوست. اين بعد هم در جاي خود مي تواند بسيار مفيد باشد، هر چند اگر مديريت نشود و جهت گيري لازم را پيدا نکند انسان را به شدت به زحمت مي اندازد. همان طور كه مي دانيد؛ سرعت خيال نسبت به جسم مادي خيلي بيشتر است، شما اگر بخواهيد از اينجا به خانه تان برويد بايد مسافتي را در زماني خاص طي کنيد ولي اگر بخواهيد در خيال خود به طرف خانه تان حرکت کنيد، خيلي سريع اين کار را عملي مي کنيد. حال اگر اين خيال درست تغذيه نشود، خطورات و وسوسه هايي ناخوانده در آن ظاهر مي شوند و ما را به خود مشغول مي نمايند. در آن صورت انسان با خيالاتي پوچ که هيچ مبنايي ندارند زندگي مي كند و به اصطلاح؛ انسان خيالاتي مي شود. بشر امروز - تحت تأثير فرهنگ مدرنيته - به شدت خيالاتي است و خيالاتش را جدي گرفته است و آروزها و آينده اش را در همان خيالاتش پيگيري مي کند، خيالاتي که به مباني قدسي و عقلي متصل نيست. آري، خيال، يک بُعد بسيار مهم از ابعاد وجودي انسان است و چنانچه تربيت شود، کمالي براي انسان به حساب مي آيد. يكي از راه هاي تربيت خيال ارتباط آن است با عالم عقل، تا عقل سايه ي خود را بر خيال بيندازد و آن را مديريت و کنترل کند، و نتواند خودسرانه هر طور خواست جلو برود. گاهي ممکن است يك فنجان ببينيد و خيالات تان تحريك مي شود كه «چقدر قشنگ است! كاشكي من هم داشتم». اين خيال، چنانچه در زير سايه ي عقل قرار گرفت، اجازه جلو رفتن نمي يابد تا انسان را وادار کند، فردا برود آن نوع فنجان را خريداري نمايد. بسياري مواقع خيال ما زباله دان صورتي مي شود كه آن را يك كسي بر اساس خيالات خود ساخته است و حالا آن صورت آنچنان جاي خود را در ذهن ما باز مي کند که نمي توانيم از آن بگذريم. برشی از کتاب با ارزش "ادب قوه خیال، عقل و قلب"   https://eitaa.com/harkatbejolo  
بی خیال بشیم بهتر نیست؟😢😳 (تنبل ها نمی خوانند😉)   ادامه بحث خیال: خيال را مي توان تربيت كرد، و جهت داد، تا نه تنها عامل سرگرداني ما نشود بلکه موجب تشويق ما به سوي خوبي ها بگردد، به همين جهت خيال را نبايد سرکوب نمود بايد تلاش کرد در جهتي صحيح شكوفا گردد. تمام شاعران بزرگ، در عالم خيالِ خودشان به اين مقام رسيده اند، خيال است كه به انسان عشق و آرامش و نشاط مي دهد . انسان با عقل به تنهايي نمي تواند زندگي كند، چون زندگي اش آنچنان خشك و بي نشاط است كه نمي تواند به آن راضي باشد، بايد خيال را به صحنه آورد و آن را به سوي خوبي ها سير داد تا با پري رويان بستان خدا اُنس بگيريم. به همين جهت مولوي در رابطه با خيالات پاک که عکس انوار غيبي الهي است مي گويد: آن خيالاتي که دام اولياست عکس مه رويان بستان خداست چون اولياء الهي جهت فکر و انديشه ي خود را به سوي معارف عاليه و انوار معنوي انداخته اند، نه تنها عقل و قلب شان از نور آن معارف بهره مند مي شود، بلکه به تبع عقل و قلب، خيال آن ها هم از آن انوار تغذيه مي کند. عقل و قلبِ انسان هاي غير معنوي تحت تأثير وسوسه هاي شيطاني و حرص و هوس دنيايي است و ذهن خود را با همان ها مشغول کرده اند و در همان راستا ادامه مي يابد و همواره گرفتار خيالات پوچ و پستي هستند. مولوي مي گويد: آدمي را فربهي هست از خيال گر خيالاتش بُوَد صاحب جمال گر خيالاتش نمايد ناخوشي مي گدازد همچو موم از آتشي يعني آدم با خيال، فربه مي شود و اوج مي گيرد، زيرا خيال، محل ظهور عشق است، عشق در خيال ظاهر شود، در خيال است كه مي توان با صورت مطلوب خود مأنوس شد، البته در بيت دوم مي فرمايد: اگر خيالات افراد، خيالات ناخوش و غير سالمي بود، همان طور که موم در اثر آتش ذوب مي شود، خيالات غير سالم انسان را ذوب مي نمايد و زندگي او را نابود مي کند. عشق در موطن خيال پديد مي آيد و آن در صورتي است که بتوانيم از مطلوب خود صورتي در خيال ايجاد کنيم و يا صورتي را مدّ نظر قرار دهيم که ما را به محبوب يا مطلوب مان منتقل کند، به طوري که قلب آن را بپسندد و خيال از طريق آن بپرورد. در این صورت قلب به سوي او جهت مي گيرد و خيال صورتي از او و يا صورتي از لوازم او را در درون خود پديد مي آورد. گفت: به صحرا بنگرم، صحرا تِه وينم به دريا بنگرم دريا تِه وينم به هرجابنگرم،کوه و در و دشت نشان از روي زيباي ته وينم در حالت عشق به محبوب، چون عقل و قلب به سوي محبوبي است که خيال نيز نمي تواند از آن بگذرد، با ديدن هرچيزي که اثري از محبوب را به ياد او مي آورد، سريعاً در خيال خود به سوي محبوب منتقل مي شود. اولياء الهي با حاکميت عقل و ادب کردن آن، در عين به صحنه آوردن خيال، نمي گذارند خيالشان به بيراهه رود و لذا اگر گل را مشاهده کنند به شعف مي آيند، چون به جمال حق منتقل مي شوند و اگر كوير را ببيند به خلوت با حق منتقل مي شوند، با پاييز که روبه رو شوند، آرامشِ با حق بودن را در عين رفع تعلقات مي يابند، با رؤيت بهار به حيات مطلقِ حق منتقل مي شوند. خلاصه يک لحظه اين خيال بدون محبوب خود نيست، چون خيالشان مؤدب شده و تمام عالم را صورت انكشافِ مطلوب متعالي خود مي بينند. و اين صادق ترين رؤيت است، زيرا به واقع عالم چيزي جز تجليات اسماء الهي نيست، و برهمين اساس گفته اند: عشق؛ کسي را در خود غرق نمي کند مگر آن که معشوقش حق تعالي باشد.   https://eitaa.com/harkatbejolo  
باور کنید راه باز است❤️ امروزه راه تشرف به حقیقت ولایت آن حضرت [ امام مهدی علیه السلام ] باز است ، و مهم هم همین است ؛ ولی نیاز به مجاهده با نفس اماره و تزکیه اخلاق دارد. و نیاز به سیر و سلوک در راه عرفان حضرت احدیت سبحانه و تعالی دارد، خواه ظهور خارجی و عمومی آن حضرت به زودی واقع گردد و یا واقع نگردد. زیرا خداوند ظالم نیست، و راه وصول را برای افرادی که مشتاقند نبسته است. قدس الله سره 📚 مطلع انوار، ج۵ ، ص ۱۰۸ https://eitaa.com/harkatbejolo
عزیزم نمیدونی برو بپرس😊 ✍آیت‌الله بهجت(ره) : اگر در امور دینی و یا عقیدتی اشکالی داری، برو از اهلش بپرس تا اشکالت بر طرف شود. انسان گاهی در امر دین اشکالی به نظرش می‌رسد و یا شبهه‌ای به او القا می‌شود، گمان می‌کند که آن اشکال لایَنحَل است و دیگر جوابی ندارد و پیشِ خود و بدون مراجعه به اهل آن قضاوت می‌کند و می‌گوید: پس دین باطل است و ایراد دارد. چگونه از اهل دین و اهل علم می‌ترسی و نزد آنها نمی‌روی و از آنها سؤال نمی‌کنی، ولی از خود شبهه و اشکال نمی‌ترسی که چه‌بسا موجب نابودی و هلاک دائمی تو گردد؟! 📚 در محضر بهجت، ج١ https://eitaa.com/harkatbejolo
شما چی خیال می کنی؟🤔 آدمي كه در دنيا گم شده است و نظرش به خودش و نفس امّاره اش معطوف است، گل را هم كه ببيند آن را نسبت با خود ارزيابي مي کند، لذا به جاي ديدن زيبايي گل، مي خواهد آن گل براي او باشد، به همين جهت هم هيچ وقت به معني واقعي، زيبايي گل را نمي بيند. نمي تواند طوري زندگي كند كه گل در طبيعت باشد و او بتواند به آن نگاه كند و با زيبايي آن ارتباط برقرار كند و آن را دريچه ي ورود به عالم حيات ببيند. او با صورت هاي زنده كه در دل طبيعت هست نمي تواند ارتباط برقرار كند، يا گل را از شاخه قطع مي کند و به خانه مي برد، يا يك تابلو مي خرد كه عكس گل بر آن کشيده اند، تا خودش در ميان باشد و بتواند آن گل را به خود نسبت دهد، چون خيال خود را درست تربيت نکرده نمي تواند با حقايق ارتباط برقرار کند، مسير صحيحِ جهت دادن به خيالش را گم كرده ، شخصيت او مرده گرا شده است. قرآن در اين رابطه مي فرمايد: «ألْهَكُمُ التَّكاثُر»؛ شما ها با كثرت ها بازي خورده ايد، «حَتّي زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ»؛ تا اين كه با قبرها روبه رو شديد و همه چيز را مرده مي بينيد. يعني كسي كه نمي تواند اين گُل را كه در دل طبيعت است زنده ببيند، براي او آن گُل با اين گُلي كه روي تابلو كشيده اند، فرقي نمي كند. قرآن مي فرمايد : مي داني تو چرا همه ي چيزها را مرده مي بيني؟ چون گرفتار كثرت ها شده اي: «ألْهَكُمُ التَّكاثُر * حَتّي زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»؛ «مقابر» يعني مقبره ها. تو چون بازي خورده ي كثرت هايي و به حضور وحدت در هستي چشم نمي دوزي، همه چيز را مقبره مي بيني. «بازي خورده ي كثرت ها» کسي است که جزءجزءهاي متکثر برايش مهم است، امکان انتقال از کثرات به نور معنوي جاري در باطن عالم را از دست داده است. چطور شده كه به اين مشکل افتاده است؟! چون خيال خود را به کمک عقل و قلب تربيت نکرده است تا متوجه حقايقي شود که عقل مي فهمد و قلب احساس مي کند. خيالِ ادب شده مي تواند وحدت را در عالم كثرات به حضور آورد و يا بگو: حضورِ آن وحدت را در صورت اين كثرات بيابد. اما آدم كثرت زده، كثرتِ صرف را با وهميات خود تركيب مي كند و آن را به عالم خيال مي آورد. خيلي فرق مي كند كه ايده آل شما در ذهن تان فرش باشد يا گستره ي عالم معنا. در حالت اول خيال انسان زباله دان كثرت ها شده و در حالت دوم انسان با خيالات ادب شده و از طريق همين کثرات، قلب او آماده مي شود تا با حق ارتباط برقرار كند.   https://eitaa.com/harkatbejolo
شهید امر به معروف در آغوش امام رئوف https://eitaa.com/harkatbejolo
💔واقعا ما کجا شهدا کجا😭 🔰 درسی از شهدا 🔸حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه، به یک نفر بر برخوردیم که در آتش می‌سوخت، فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می‌سوزد؛ من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده‌خدا با بقیه همراه شدیم، گونی سنگرها را برمی‌داشتیم و از همان دو سه متری، می‌پاشیدیم روی آتش، جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می‌سوخت، اصلاً ضجه و ناله نمی‌زد و همین موضوع پدر همه‌ی ما را درآورده بود!» 🔸 بلند بلند فریاد می‌زد خدایا...الان پاهام داره می‌سوزه، می‌خوام اون ور ثابت قدمم کنی، خدایا! الان سینه‌ام داره می‌سوزه، این سوزش به سوزش سینه‌ی حضرت زهرا(س) نمی‌رسه... خدایا! الان دست‌هام سوخت، می‌خوام تو اون دنیا دست‌هام رو طرف تو دراز کنم... نمی‌خوام دست‌هام گناهکار باشه! 🔸 خدایا! صورتم داره می‌سوزه! این سوزش برای امام زمانه، برای ولایته، اولین بار حضرت زهرا(س)اینطوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید،گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی‌تونم، دارم تموم می‌کنم، خدایا! خودت شاهدباش! خودت شهادت بده آخ نگفتم... 🔸 آن لحظه که جمجمه‌اش ترکید من دوست داشتم خاک گونی‌ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت، حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغلکرده بود و های های گریه می‌کرد ومی‌گفت: ما جواب اینارا چه جوری بدیم، مافرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا مارو نگه نمی‌داره، بگه جواب اینارو چی می‌دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هرطوری بود راه افتادیم، تمام مسیر پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه‌ من و آنقدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیرپوشم خیس شد. 👈 ما به کجا میرویم؟؟ https://eitaa.com/harkatbejolo
خیال پنجره ای به عالم غیب🤔 حتماً مستحضريد که در مقايسه با عالَم ماده، جنس خيال، به خدا بيشتر شبيه است و زمينه ي قرب بيشتري دارد چون تجرّدش بيشتر است، پس خيال به خودي خود به عالم غيب نزديك تر است. شما همين حالا مي توانيد در خيال تان دشتي را ببينيد كه پاييز و بهار و زمستان ندارد، همه زيبايي هاي آن فصول يک جا جمع باشد، ولي اگر با دشت هاي موجود در اين دنيا روبه ر و شويد، هرگز آنقدر که در خيالتان با صفا بودند، باصفا نيستند، چون آن دشت ها به جهت حالت تجردي که دارند ظرفيت کمالات بيشتري در آن ها هست، در حالي که دشت دنيايي ظرفيت مخصوص به خود را دارد، و لذا مي توان با روبرو شدن با دشت بيروني، در ذهن خود با دشتي روبه رو شد که بيشتر از دشت بيروني صفا و زيبايي دارد، و اين به جهت آن است که دشت موجود در خيال مي تواند با زيبايي هاي عالم مافوق خيال مرتبط باشد و شما با ديدن دشت بيروني به آن زيبايي ها منتقل شويد. به همين جهت مي توان گفت: اگر در عالم دنيا خيال انسان آنچنان زنده نباشد که بتواند با عوالم برتر مرتبط گردد، فقط به جسم عالم وصل است و با روح عالم مرتبط نيست. آن هايي که با عقل خود متوجه وجود حقايق عالم شده اند و با قلب خود يک نحوه اتصال با آن پيدا کرده اند، همين كه با دشت بيروني روبه رو مي شوند ، به دشت باطني که جنبه ي ملکوتي است بيروني است، منتقل مي گردند، و چون دشت بيروني از دشت باطني ريشه گرفته است، ديدن اين دشت هم براي آن ها نشاط آور است. مثل الفاظ يک انسان حکيم است؛ الفاظ او از روح او ريشه گرفته است، حال اگر كسي با روح او بيگانه باشد لفظ هاي او را فقط در حافظه اش قطار مي كند و فقط صدا مي شنود، بدون آن که به معاني مربوطه منتقل شود. اما اگر با معانيِ الفاظ او آشنا باشد، با شنيدن الفاظ به روح آن الفاظ منتقل مي شود. https://eitaa.com/harkatbejolo    
😳واقعا خدا عقل بده😊 چنانچه ملاحظه فرموديد يکي از ابعاد وجود انسان جسم او است، و يكي ديگر از ابعاد او خيال است، و عرض شد که لازم است خيال مديريت شود. حال عنايت داشته باشيد که يکي ديگر از ابعاد وجودي انسان «عقل» است. عقل، همان استعداد و توانايي فهم حقايق از طريق استدلال است. عقل به کمک استدلال مي فهمد که حقايقي در اين عالم هست و قلب از طريق تزکيه مي تواند با «وجود» آن حقايق مرتبط شود، ولي عقل به «مفهوم» آن ها پي مي برد. ابن سينا قهرمان عقل است، اصلاً اين كه مي گويند «شيخ الرئيس»، به اين دليل است كه او شيخ و پيشرو همه ي فلاسفه است، حتي ملاصدرا هم قبول دارد كه شيخ الرئيس از نظر استدلال از خودش قوي تر است. يك جا گلايه مي کند که چرا شيخ با اين همه استعداد، عقل خود را در چيزهايي صرف كرده كه بقيه هم مي توانستند صرف بكنند؟! شيخ الرئيس آنچنان در تربيت عقلِ خود تلاش مي کند که مواظب است هر کاري که موجب شود عقل او از قوت و قدرت عدول کند، انجام ندهد. مي گويد: من عهد کرده ام قصه نخوانم، با اين که اهل شعر است ولي در نوشته هاي فلسفي اش سعي مي كند هيچ گونه سخني که روح استدلال را ضعيف مي کند مطرح نکند، چون مي داند آنجا كه جاي عقل است، نبايد خيال وارد بشود. با يك انضباط محكمِ عقلي جلو مي رود به همين جهت حالا هم بهترين كتاب فلسفي از نظر انسجام «الإشارات و التَنبيهات» شيخ الرئيس است و انصافاً به خواننده ي خود انضباط عقلي خوبي مي دهد. حاصل سخن اين که انسان اگر خواست ناقص نماند و همه ي ابعاد خود را تربيت کند، بايد بداند يکي از ابعاد او عقل است و لازم است سعي کند در زندگي خود هرگز عقل را مغلوب احساسات و حرص و هوس خود ننمايد، انساني که به عقل خود پشت نکند گرفتار خرافات نمي شود، فرق انسان خرافاتي با انسان عاقل در آن است که انسان خرافاتي خيالات خود را در زير سايه ي عقل جلو نمي برد، و بدون دليل عقلي چيزهايي را باور مي کند و بر اساس آن ها عمل مي نمايد و يا به راحتي احساساتش او را تحريک مي نمايد. https://eitaa.com/harkatbejolo  
حال قلبتون چطوره؟😉 علاوه بر سه بُعدي که عرض شد، انسان بُعد ديگر هم دارد که به آن «قلب» مي گوئيم. عرض شد که عقل مي تواند به وجود حقايق پي ببرد ولي آن بُعد از ابعاد وجودي انسان که مي تواند با حقايق ارتباط برقرار کند و با آن متحد شود و انسان را از نور آن ها بهره مند کند، قلب است. راهي که انبياء و اولياء طي مي کنند و عرفا نيز از آن ها پيروي مي نمايند به صحنهآوردن هرچه بيشتر قلب است. انساني که توانسته باشد با عقل خود متوجه حقايق بشود و با قلب خود - از طريق تزکيه هاي شرعي- با آن حقايق متحد گردد و خيال خود را تحت تأثير عقل و قلب خود قرار دهد، در اوج عشق و محبتِ روحاني قرار مي گيرد، چنين انساني به واقع مي تواند با قرآن و روايات ائمه ي معصومين(ع) به بهترين نحو ارتباط برقرار کند. آري اگر كسي خواست خيالش را درست بپروراند، بايد مثنوي جلال الدين محمد بلخي را بخواند، مثنوي قهرمان خيال صادق است. شما گاهي تعجب مي كنيد؛ اين همه مثال را مولوي چگونه در کلمات خود مي آورد و اين قدر منظم نتيجه مي گيرد! اشعار مثنويِ مولوي و ديوان حافظ و از آن مهم تر مثال هاي قرآني، بسترهاي مناسبِ تربيت خيال است. اگر كسي بخواهد عقلش را رشد بدهد، راهش مطالعه ي كتاب هاي متفكراني است که بيشتر با استدلال با ما سخن مي گويند. اگر كسي بخواهد قلبش را رشد بدهد، در عين رشد عقلي و توجه به حقايق عالم، بايد وارد تزکيه هاي شرعيه شود، که البته اگر راه را درست بشناسد فرهنگ قرآن و اهل البيت(ع) بستر رشد هر سه بُعد از ابعاد انساني است. قرآن جايگاه ايمان را قلب يا دل مي داند و مي فرمايد: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛(11) اعراب گفتند ايمان آورديم، اي پيامبر بگو: هنوز ايمان نياورده ايد ولکن بگوييد تسليم دستورات الهي شده ايد ولي هنوز ايمان وارد قلب هاي شما نشده. چون وقتي ايمان وارد قلب ها شد، از آن جهت که حقيقت انسان همان قلب اوست، انسان با تمام حقيقتش با خدا مرتبط مي شود و به کمالات غير قابل توصيفي دست مي يابد. به گفته ي مولوي: وصف بيداري دل اي معنوي در نگنجد در هزاران مثنوي https://eitaa.com/harkatbejolo