eitaa logo
دانستنیهای قرآن و احادیث
35هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
8.1هزار ویدیو
55 فایل
استفاده وکپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی امام زمان (عج) . پست های تبلیغاتی از نظر ما نه تایید و نه رد می‌شود🔴 تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1262354873Cf856639733 آیدی ادمین @farzane_ostadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹اعتراف و لجاجت مخالفین!🔹 برهان ابراهیم علیه السّلام، تزلزلی شدید در مبانی فکری قوم ایجاد کرد و آنان را چنان تحت تأثیر قرار داد که متوجه خواب غفلت خود شدند، لذا عده ای از آنها روبه دیگران نموده و گفتند: شما خود ستمگرید که خدایان را بدون نگهبان و مراقب رها کردید. حیرت، آنان را فراگرفت، ناراحتی زبانهایشان را به لکنت انداخت، سرهای خود را با تأمل به زیر انداختند، افکار ناقص و پراکنده خود را متمرکز کرده و گفتند: ای ابراهیم! تو میدانی که این بتها به پرسشی، پاسخ نمی دهند و جوابی از ناحیه آنها صادر نمی شود، چگونه ما قادریم که از آنها سؤال کنیم؟! چگونه از ما انتظار داری که از آنها گواه بخواهیم؟! در اینجا فردفرد قوم بالاجبار اقرار کردند که خدایانشان از شنیدن عاجزند و از حوادثی که در اطرافشان می گذرد، بی خبرند و اتفاقاتی را که برای آنها می افتد، درک نمی کنند. اینها قدرت دفع تجاوز و رفع مکر و کید از خود را ندارند. ابراهیم علیه السّلام آنان را در اصرار به جهل و پافشاری بر باطل سرزنش کرد و تأسف خورد چرا پس از آشکار شدن حق، بر باطل خود استوارند؟ ابراهیم از غفلت و مجادله قوم عصبانی شد، زیرا می دید که صبح حقیقت دمیده است ولی ایشان هنوز در خواب غفلتند. ابراهیم آنان را به تفکر در گفتار خویش و دقت در دعوت خود تشویق نمود و گفت «آیا به جای خدای یکتا موجوداتی را پرستش می کنید که ذره ای نفع و ضرر به حال شما ندارند؟» «اف بر شما و آنچه به جای خدا می پرستید، چرا تعقل نمی کنید؟» چشمان این قوم از دیدن حقایق کور و گوشهایشان برای شنیدن سخن حق سنگین است و قلبهایشان در پس حجاب جهالت قرار گرفته و حقایق را درک نمی کنند. آنگاه که مغلوب برهان ابراهیم شدند و ترسیدند وضع آنان مفتضح گردد و دیگر سخنی بر ایشان باقی نماند، از بحث و مناظره دست کشیدند و به زور متوسل شدند تا شکست منطق خود را بپوشانند و باطل خویش را حفظ نمایند، لذا گفتند: «ابراهیم را بسوزانید و اگر اهل عمل هستید، خدایان خود را یاری نمائید!». منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه 💯 🌺 @harrozba_qoraan 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹ازدواج یعقوب علیه السّلام«3» 🔹 یعقوب علیه السّلام که پیغمبر شایسته خدا بود، نتوانست خواهش دایی خود را رد کند و لطف و احسان او را فراموش کند، زیرا لابان بود که قدوم یعقوب را گرامی داشت و او را در احسان و انعام خود غرق ساخت و برای دامادی خویش برگزید، لذا شرط لابان را پذیرفت و ابتدا با لیا ازدواج کرد و به کار خود مشغول شد تا هفت سال دیگر به پایان رسید و سپس با راحیل نیز ازدواج نمود. لابان به هریک از دختران خویش کنیزی داد که مشغول خدمت دختران خود و حفظ زندگی آنان گردند ولی این دو خواهر کنیزان خویش را از روی مهربانی و جلب عواطف یعقوب به او بخشیدند. خدا از لیا و راحیل و آن دو کنیز، دوازده پسر به یعقوب عطا نمود که اسباط بنی اسرائیل نامیده شدند. علیه السلام! منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى 💯 🌺 @harrozba_qoraan 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹ازدواج یعقوب علیه السّلام«3» 🔹 یعقوب علیه السّلام که پیغمبر شایسته خدا بود، نتوانست خواهش دایی خود را رد کند و لطف و احسان او را فراموش کند، زیرا لابان بود که قدوم یعقوب را گرامی داشت و او را در احسان و انعام خود غرق ساخت و برای دامادی خویش برگزید، لذا شرط لابان را پذیرفت و ابتدا با لیا ازدواج کرد و به کار خود مشغول شد تا هفت سال دیگر به پایان رسید و سپس با راحیل نیز ازدواج نمود. لابان به هریک از دختران خویش کنیزی داد که مشغول خدمت دختران خود و حفظ زندگی آنان گردند ولی این دو خواهر کنیزان خویش را از روی مهربانی و جلب عواطف یعقوب به او بخشیدند. خدا از لیا و راحیل و آن دو کنیز، دوازده پسر به یعقوب عطا نمود که اسباط بنی اسرائیل نامیده شدند. علیه السلام! منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى 💯 🌺 @harrozba_qoraan 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹ازدواج یعقوب علیه السّلام«3» 🔹 یعقوب علیه السّلام که پیغمبر شایسته خدا بود، نتوانست خواهش دایی خود را رد کند و لطف و احسان او را فراموش کند، زیرا لابان بود که قدوم یعقوب را گرامی داشت و او را در احسان و انعام خود غرق ساخت و برای دامادی خویش برگزید، لذا شرط لابان را پذیرفت و ابتدا با لیا ازدواج کرد و به کار خود مشغول شد تا هفت سال دیگر به پایان رسید و سپس با راحیل نیز ازدواج نمود. لابان به هریک از دختران خویش کنیزی داد که مشغول خدمت دختران خود و حفظ زندگی آنان گردند ولی این دو خواهر کنیزان خویش را از روی مهربانی و جلب عواطف یعقوب به او بخشیدند. خدا از لیا و راحیل و آن دو کنیز، دوازده پسر به یعقوب عطا نمود که اسباط بنی اسرائیل نامیده شدند. علیه السلام! منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى 💯 🌺 @harrozba_qoraan 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹پیراهن خون آلود«۲» 🔹 برادران یوسف گمان کردند که با گذشت ایام، یوسف فراموش می شود و دوستی آنان جای عشق یوسف را در قلب یعقوب پر می کند، ولی دست تقدیر مکر و حیله برادران یوسف را خنثی و نقشه های آنان را برآب می کند و سرانجام همان خواست خداست که به وقوع می پیوندد. آنگاه که خورشید عالم تاب انوار طلایی خود را از روی زمین جمع کرد و تاریکی همه جا را فراگرفت، برادران یوسف با ظاهری غمگین و افسرده نزد پدر آمدند و با مکر و حیله شروع به صحنه سازی کردند، به دروغ گویی و گریه های ساختگی متوسل شدند. برادران یوسف فکر می کردند مکر و حیله و صحنه سازی آنها می تواند ادعایشان را اثبات کند. لذا پیراهن یوسف را به خون آغشته کردند، با این تصور که این پیراهن خون آلود می تواند دلیلی بر صحت ادعای ایشان باشد. (ادامه دارد...) منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى 💯 🌺 @harrozba_qoraan 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺 ◉