💐💐💐💐
💐💐
💐
چشم برهم نهادیم گردش دوران گذشت
بر یکی سخت و بر دیگری آسان گذشت
روزگاری خواهد آمد با خودت نجوا کنی
یاد باد آن روزگارانی که با یاران گذشت
🎁 پنجشنبهها هدیه مسافرای آسمونی رو فراموش نکنیم، با ذکر فاتحه و صلوات
#عصر_۵شنبه
#یاد_اموات
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori
☀️☀️☀️
☀️☀️
☀️
💵 قیمت بدن 💵
📣 امام کاظم علیه السلام می فرمایند:
💎 اِنَّ اَبْدانَكم لَيْسَ لَها ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةُ،فَـلاتَبيعُـوها بِغَيْـرِها.
🔷 همانا بدنهاى شما را بهايى جز بهشت نيست. پس آنـرا به غـير بهشت نفـروشـيد.
📕تحف العقول، ص 389
#حدیث
#قیمت_بدن
#امام_کاظم_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori
🌾🌾🌾
🌾🌾
🌾
☸️ انواع ذکر ☸️
🔉 امام باقر عليه السلام :
💫 ذكْرُ اللِّسَانِ الْحَمْدُ وَ الثَّنَاءُ
💫 و ذِكْرُ النَّفْسِ الْجُهْدُ وَ الْعَنَاءُ
💫 و ذِكْرُ الرُّوحِ الْخَوْفُ وَ الرَّجَاءُ
💫 و ذِكْرُ الْقَلْبِ الصِّدْقُ وَ الصَّفَاءُ
💫 و ذِكْرُ الْعَقْلِ التَّعْظِيمُ وَ الْحَيَاءُ
💫 و ذِكْرُ الْمَعْرِفَةِ التَّسْلِيمُ
💫 و الرِّضَا وَ ذِكْرُ السِّرِّ الرُّؤْيَةُ وَ اللِّقَاء
ذكر زبان حمد و ثناء،
ذكر نفس سختكوشى و تحمل رنج
ذكر روح بيم و اميد
ذكر دل صدق و صفا
ذكر عقل تعظيم و شرم
ذكر معرفت تسليم و رضا
و ذكر باطن مشاهده و لقا است.
📒مشكاة الانوار ص ۵۵
#حدیث
#ذکر
#امام_باقر_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
⚜⚜⚜
⚜⚜
⚜
💫💫 بهترین شکل آرامش 💫💫
پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را به تصویر بکشد.
نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند، آن تابلو ها، تصاویری بودند از خورشید به هنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که در چمن می دویدند، رنگین کمان در آسمان، پرنده و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.
پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد...
اولی، تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود، در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه می کردند، در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر می خواست، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است.
تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد، اما کوهها ناهموار بود، قله ها تیز و دندانه ای بود، آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بودند.
این تابلو با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هیچ هماهنگی نداشت.
اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید آنجا، در میان غرش وحشیانه ی طوفان، جوجه گنجشکی ، آرام نشسته بود.
پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ی جایزه ی بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است، بعد توضیح داد:
آرامش چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا، بی مشکل و بدون کار سخت یافت شود، بلکه معنای حقیقی آرامش این است که هنگامیکه شرایط سختی بر ما می گذرد آرامش در قلب ما حفظ شود.
#داستان
#تصویر
#آرامش
#پادشاه
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها
✨بسم االه الرحمن الرحیم✨
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمينَ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَديجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحُسَيْنِ الشَّهيدِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقيّةُ النَّقيَّةُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الزَّكِيَّةُ الْفاضِلَةُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِيَّةُ،
صَلَّى اللهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ،فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ،
الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الْمَعْصُومينَ،اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ،وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّينَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّريفِ،وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً برَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
التماس دعا🤲
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
🖤روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🖤
حضرت رقیه سلام الله علیها فرزند امام حسین علیهالسلام است.
گفته شده است دختری سه یا چهار ساله بود که همراه اسیران کربلا در شام بوده است.
او شبی پدر را در خواب دید هنگامی که از خواب بیدار شد، بسیار گریه و بیتابی میکرد و پدرش را میخواست.
یزید با شنیدن صدای گریه او، دستور داد سر امام حسین علیهالسلام را نزد او ببرند. این دختر با دیدن این منظره ناراحتیاش بیشتر شد و به سبب همین ناراحتی درگذشت.
📕کامل بهائی، ص۵۲۳
#نحوه_شهادت
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#خرابه_شام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🥀🥀🥀
🥀🥀
🥀
💎 نیاز کسی را از ظاهرش تشخیص نده💎
بیست سال پیش بود از تهران میآمدم...
سوار اتوبوس شدم تا به شهرستان بیایم.
دههزار تومان پول همراه داشتم...
اتوبوس در یک غذاخوری بینراهی برای صرف شام توقف کرد.
به یک مغازه ساندویچی که کنار غذاخوری بود رفتم، یک ساندویچ کالباس سفارش دادم.
در آخرهای لقمه بودم که دست در جیب کردم تا مبلغ ۲۰۰ تومان پول ساندویچ را پرداخت کنم.
دست در جیب پیراهن کردم پول نبود، ترس عجیبی مرا برداشت.
دست در جیب سمت راست کردم؛ خالی بود!
شهامت دست در جیب چپ کردن را نداشتم؛ چون اگر پولهایم در آن جیب هم نبود، نه پول ساندویچ را داشتم و نه پول رفتن به خانه از ترمینال.
وقتی دستم خالی از آخرین جیبم برگشت، عرق عجیبی پیشانی مرا گرفت.
مغازه ساندویچی شلوغ بود، جوانی بود و هزار غرور، نمیتوانستم به فروشنده نزدیک شده و در گوشش بگویم که پولی ندارم.
لقمه را آرام آرام میخوردم چون اگر تمام میشد، باید پول را میدادم.
میخواستم دیر تمام شود تا فکری به حال و آبروی خودم کرده باشم.
آرام در چهره چند نفری که ساندویچ میخوردند نگاه کردم تا از کسی کمک بگیرم ولی تیپ و قیافه و کیف سامسونت در دستم بعید میدانستم کسی باور کند واقعاً بیپولم.!
با شرم نزد مرد جوانی رفتم، کارت دانشجوییام را نشان دادم و آرام سرم را به نزد گوشش بردم و گفتم پولهایم گم شده است، در راه خدا ۲۰۰ تومان کمک کن.
مرد جوان تبسمی کرد و گفت: سامسونتات را بفروش اگر نداری.
خنجری بر قلبم زد.
سرم را نتوانستم بالا بیاورم ترسیده بودم چند نفر موضوع را بدانند.
مجبور شدم پشت یخچال رفته و با صدای آرام و لرزان به فروشنده گفتم: من ساندویچ خوردم ولی پولی ندارم، ساعتام را باز کردم که ۴ هزار تومان قیمت داشت به او بدهم.
مرد جوان دست مرا گرفت و گویی دزد پیدا کرده بود، با صدای بلند گفت: «من این مغازه شاگرد هستم باید پیش صاحب مغازه برویم.» عصبانی شدم و گفتم: «مرد حسابی من کجا میتوانم فرار کنم؟ تا وقتی که این اتوبوس هست من چطور میتوانم فرار کنم در وسط بیایان؟؟»
با او رفتیم، مردی جوان در داخل رستوران دور بخاری نشسته بود که چند نفر کنارش بودند.
مرد ساندویچی گفت: «بیا برویم تو.»
گفتم: «من بیرون هستم منتظرم برو نتیجه را بگو.»
مرد ساندویچی رفت و با صاحب مغازه بیرون آمد.
گفت: «اشکالی ندارد برو گذرت افتاد پول ما را میدهی.»
گفتم: «نه!گذر من شاید اینجا نیفتد اگر چنین بمیرم مدیون مردهام، یا ساعت را بگیر یا به من ۲۰۰ تومان را ببخش یا از صدقه حساب کن، که شهرم رسیدم ۲۰۰ به نیابت از شما صدقه میدهم.»
مرد جوان گفت: «بخشیدم»
آن روز یاد گرفتم که هرگز نیاز کسی را از ظاهرش تشخیص ندهم و به قول اللهتعالی، نیازمند واقعی چنان است که انسان نادان او را از نادانی ثروتمند میپندارد.
#حکایت
#دانشجو
#بی_پولی
#بخشش
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🔰♦️🔰♦️
♦️🔰♦️
🔰♦️
♦️
☀️ با نافرمانى خدا در پىِ كارى نرو ☀️
🔸امام حسين عليه السلام:
🔆 مَن حاوَلَ أمرا بِمَعصِيَةِ اللّه ِ
🔅كانَ أفَوتَ لِما يَرجُوا
🔅 و أسرَعَ لِما يَحذَرُ
🔹كسى كه با نافرمانى خدا در پىِ كارى باشد، آنچه را اميد دارد، بيشتر ازدست بدهد و به آنچه از آن مى پرهيزد، زودتر گرفتار آيد.
📚 الکافی، ج ۲، ص ۳۷۳
#حدیث
#نافرمانی_خدا_در_کارها
#امام_حسین_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🖤 🖤 🖤 🖤 🖤
🏴 روز هفتم صفر المظفر مصادف است با شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام و همچنین ولادت امام کاظم علیه السلام▪️
🔴 سیره علمی علماء و بزرگان و سنت عملی آنان اینگونه بوده است که این بزرگان در روز هفتم ماه صفر، در تمامی حوزه ها و سرزمین های شیعه ، اقامه عزا می نمودند.
به ویژه این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم، اینگونه بوده که دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه می دادند و اقامة عزا می نمودند؛ و پس از آن همچنان این سنت ادامه کرده است و همه مراجع به همین سنت فتوا داده اند.
#شهادت
#امام_حسن_علیه_السلام
#ولادت
#امام_کاظم_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
💢 نتیجه شناخت خداوند و دنيا 💢
📣 امام حسن مجتبی عليه السلام:
❇️ مَنْ عَرَفَ اللهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا زَهِدَ فيها
♦️ هرکس خدا را (در عمل و گفتار) بشناسد، او را دوست دارد
♦️و کسي که دنيا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.
📕 کلمه الامام حسن ج۷ ص۱۴۰
#حدیث
#شناخت_خدا
#شناخت_دنیا
#امام_مجتبی_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
♦️🔹♦️🔹
🔹♦️🔹
♦️🔹
🔹
🌼معجزهای از امام حسن علیهالسلام🌼
📢امام صادق علیهالسلام فرمود:
حسن بن على علیه السلام در یک سالى براى عمره با مردى از فرزندان زبیر که عقیده به امامتش داشت، به سفرى بیرون شد و در آبگاهى زیر نخل خشکى بار انداختند.
آن نخله از بىآبى خشک شده بود. براى امام حسن علیه السلام زیر آن نخله خشک فرش انداختند و براى آن زبیرى زیر نخله دیگرى برابر آن حضرت.
آن زبیرى سر برداشت و گفت: اگر این نخله خرمایی داشت، ما از آن مىخوردیم.
امام حسن علیه السلام به او فرمود:
تو میل به خرما دارى؟
زبیرى گفت: بله.
زبیرى گفت: آن حضرت دست به آسمان برداشت و سخنى گفت که من آن را نفهمیدم. آن نخل سبز شد و برگ داد و خرما آورد.
جمّالى که شتر از او کرایه کرده بودند، گفت: به خدا جادوست.
امام حسن علیهالسلام به او فرمود: واى بر تو جادو نیست، اما دعاى مستجاب پسر پیغمبر است.
در نهایت سوی نخله رفتند و آنچه در آن بود چیدند و براى آنها بس بود.
📘 الكافي، ج1، ص: 463
#حدیث
#معجزه
#امام_مجتبی_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
💠💠💠
💠💠💠
💠
⚜ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟ "
ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺘﯽ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ !
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ...
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ !
ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؟؟؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ ...!
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﺪ؟!
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ
ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ"!
♦️ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺩﯾﺮ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻮﺩ!
#تلنگر
#درون_انسانها
#استاد
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
💫💫💫
💫💫
💫💫
❇️ خدا هیچ بنده ای را فراموش نمیکند ❇️
روزی حضرت سلیمان علیهالسلام در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچهای افتاد که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل میکرد.
سلیمان علیهالسلام همچنان به او نگاه میکرد که در همان لحظه قورباغهای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان علیهالسلام مدتی به فکر فرو رفت و شگفتزده شد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه گندم را همراه نداشت.
سلیمان علیهالسلام آن مورچه را طلبید، و سرگذاشت او را پرسید.
مورچه گفت:
«ای پیامبرخدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی میکند که نمیتواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل میکنم و خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد.
قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است میبرد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ میگذارد، من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او میگذارم و سپس باز میگردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بیرون از آب دریا میآورد و دهانش را باز میکند و من از دهان او خارج می شوم.»
سلیمان علیهالسلام به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری، آیا سخنی از او شنیدهای؟
مورچه گفت: آری او میگوید:
«یا من لا ینسانی فی جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک، لا تنس عبادک المومنین برحمتک»
ای خدایی که رزق و روزی مرا در درون این سنگ در قعر دریا فراموش نمیکنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
#داستان
#رزاقیت_خداوند
#سلیمان
#مورچه
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
✨✨✨
✨✨
✨
⚡️آبرو داری⚡️
📣 امام حسن علیه السلام:
💎 إذا سَمِعتَ أحَدا یَتَناوَلُ أعراضَ النّاسِ فَاجتَهِد أن لایَعرِفَک.
⚜ هر گاه شنیدى شخصى آبروى مردم را مى ریزد، بکوش تا تو را نشناسد.
📕بحار الأنوار، ج ۷۸، ص۱۹۸
#حدیث
#آبرو
#امام_مجتبی_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🍀🍀🍀
🍀🍀
🍀
💢 مهمان خدا 💢
مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت.
از چوپانی در آن حوالی پرسید: «چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟» چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟ چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد. از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد، با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
🍂 به نام خدای آن چوپان…گاهی دعای یک دل صاف،ازصدنماز یک دل پرآشوب بهتراست !
#داستان
#چوپان
#نماز_میت
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
💠موش آهن خور💠
آورده اند بازرگانی بود اندک مایه که قصد
سفر داشت صد من آهن داشت که در خانه
دوستی به رسم امانت گذاشت و رفت.اما
دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج
کرد.بازرگان روزی به طلب آهن نزد وی رفت
مرد گفت:آهن تو را در انبار خانه نهادم ومراقبت تمام کرده بودم اما آنجا موشی زندگی می کرد که تا من آگاه شوم همه را بخورد.بازرگان گفت:راست می گویی!موش خیلی آهن دوست دارد و دندان
او برخوردن آن قادر است
دوست اش خوشحال شد و پنداشت که بازرگان قانع گشته و دل از آهن برداشته.پس
گفت:امروزبه خانه من مهمان باش.بازرگان
گفت:فردا باز آیم.رفت و چون به سر کوی رسید
پسر مرد را با خود برد و پنهان کرد.چون بجستند
از پسر اثری نشد.پس ندا در شهر دادند.
بازرگان گفت:من عقابی دیدم که کودکی
می برد.مرد فریاد برداشت که دروغ و محال
است،چگونه می گویی عقاب کودکی را ببرد؟بازرگان خندید و گفت:در شهری که موش صد
من آهن بتواند بخورد،عقابی کودکی
بیست کیلویی را نتواند گرفت؟
مرد دانست که قصه چیست
گفت:آری موش نخورده است!پسر باز ده وآهن بستان.
#داستان
#موش_آهن_خور
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
🔰غیرت بیجا نسبت به زنان🔰
📣 قال امیرالمومنین علیهالسلام
☀️ وَ إِیاک وَ التَّغَایرَ فِی غَیرِ مَوْضِعِ غَیرَةٍ، فَإِنَّ ذَلِک یدْعُو الصَّحِیحَةَ إِلَی السَّقَمِ وَ الْبَرِیئَةَ إِلَی الرَّیب.
💢 از غیرت نشان دادن بیجا و بیمورد اجتناب کن؛ زیرا این کار، درستکاران را بیمار دل خواهد کرد و افراد پاکدامن را به سوی شک و بدگمانی سوق میدهد.
📕 نهجالبلاغه نامه ۳۱
#حدیث
#غیرت_بیجا
#زنان
#امام_علی_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
🔅 مومن ضعیف 🔅
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
💫 إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعيفِ الَّذي لادينَ لَهُ
فَقيلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعيفُ الَّذي لا دينَ لَهُ؟
قالَ: اَلذّي لا يَنْهي عَنِ الْمُنْكَرِ؛
☀️ همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمني را كه ضعيف و بي دين است، سؤال شد: مؤمن ضعيف و بي دين كيست؟ پاسخ داد: كسي كه نهي از منكر و جلوگيري از كارهاي زشت نمي كند.
📚وسائل الشّيعة، ج 16، ص 122
#حدیث
#مومن_ضعیف
#دشمن_خدا
#پیامبر_صل_الله_علیه_واله
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
♦️♦️♦️
♦️♦️
♦️
💎خاستگاری دو جغد💎
روزی حاکمی همراه با وزیر حکیمش ،از کنار روستایی می گذشتند.خانه های روستا خراب و ویران شده و مردمش آواره شده بودند.صدای آواز دو جغد به گوش حاکم و وزیرش رسید.
حاکم از وزیر پرسید:« به نظر تو این دو جغد باهم چه می گویند؟»
وزیر که همیشه می خواست حاکم را متوجه وظیفه و مسئولیت هایش نماید از فرصت استفاده کرد و پاسخ داد:« ای حاکم بزرگ ، یکی از این دوجغد دارد دختر جغد دیگر را برای پسرش خواستگاری می کند.»
حاکم خندید و گفت:«چه جالب!مگرجغدها هم شیربها و مهریه می گیرند و دخترشان را شوهر می دهند؟»
وزیر پاسخ داد:« بله این دوجغد هم دارند برسر شیربها چانه می زنند.»
حاکم با کنجگاوی پرسید:« خوب چه می گویند؟»
وزیر گفت:«جغدی که دختر دارد به آن یکی می گوید اگر میخواهی دخترم را به پسرت بدهم باید چندین روستای خراب و ویران را به عنوان شیربها به من بدهی.»
حاکم خندید و گفت:«چرا روستای خراب و ویران؟»
وزیر گفت:«چون جغدها به خرابه ها علاقه دارند.هرجا خرابه ای باشد جغد در آن زندگی می کند و آنجا را به عنوان خانه اش انتخاب می کند.»
حاکم گفت:«جغد دومی پیشنهاد او را قبول کرد؟»
وزیر گفت:« آری قبول کرد.او به جغد اولی گفته که اگر حاکم به همین شکل که امروز دارد بر مردم حکومت می کند به کارش ادامه دهد،کم کم تمام روستاها به ویرانه تبدیل می شوند و ساکنان آنها آواره می شوند.
آن وقت ویرانه های زیادی برجا می ماند و من تمام آن خانه های خراب و ویران را به عنوان شیربها و مهریه ی دخترت به تو می دهم.می گوید:
گر ملک اینست و همین روزگار
زین ده ویران دهمت صدهزار
#داستان
#پادشاه
#وزیر
#جغد
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🌟🌾🌟🌾
🌾🌟🌾
🌟🌾
🌾
📣 بیان سخنان اهل بیت علیهمالسلام 📣
🌺 قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله:
🔆 نَضَّرَ اللّهُ عَبدا سَمِعَ مَقالَتي فَوَعاها وحَفِظَها، وبَلَّغَها مَن لَم يَسمَعها.
🔆 خداوند شاد گردانَد آن كس كه سخنم را بشنود و بفهمد و حفظ كند و به كسى كه آن را نشنيده است، برساند.
📕 الکافی ج1 ص403
#شنیدن
#فهمیدن
#حفظ
#رساندن
#احادیث
#اهل_بیت_علیهم_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🌷 پنج شنبه و یاد اموات و شهداء 🌷
🍃🌸 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ 🌸🌿
🌿🌸 بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ🌸🌿
🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿
#پنج_شنبه_ها
#یاد_اموات
#یاد_شهداء
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🌺 فاصله تا ظهور 🌺
تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا؟
آه! از جمعه بی تو گله داریم آقا
من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد
صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد
به خدا منتظر آمدنت میمانیم
پای این عشق، اویس قرنات میمانیم
تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد
سحر وصل همیشه شب هجران دارد
تا به اندازه شمعی که ز سر میسوزد
پر پروانه به امید سحر میسوزد
خیر از جمعه ندیدیم به والعصر قسم
بی تو ما طعنه شنیدیم به والعصر قسم
#شعر
#جمعه
#امام_زمان_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
❇️❇️❇️
❇️❇️
❇️
🔶 امام حسين عليه السلام :
💎 لَيست العِفَّةُ بِمانِعَةٍ رِزْقا
و لا الحِرصُ بجالِبٍ فَضْلاً
🔹 نه عفّت و مناعت طبع مانع روزى مى شود
و نه حرص زدن روزى بيشتری مى آورد؛
📚 أعلام الدين، ص ۴۲۸
#حدیث
#عفت
#مناعت
#امام_حسین_علیه_السلام
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🔸🔸🔸
🔸🔸
🔸
♦️حکایت زندگی ما...
🔹 شخصی برای خرید کفش نو راهی شهر شد. در ویترین کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند.
🔹 وارد مغازه ای شد، فروشنده چند جفت از انبار هم آورد تا خریدار آزادی بیشتری برای تهیه کفش دلخواهش داشته باشد.
🔹خریدار یکی یکی کفش ها را امتحان کرد؛ اما هیچ کدام را باب میلش نیافت.
🔹هر کدام را که می پوشید ایرادی بر آن وارد می کرد! بیش از ده جفت کفش اطرافش چیده شده بود و فرشنده با صبر و حوصله هر چه تمام به کار خود ادامه می داد.
🔹 خریدار دیگر داشت از خریدن کفش ناامید می شد که ناگهان متوجه یک جفت کفش زیبا شد! آنها را پوشید.
🔹دید کفش ها درست اندازه پایش هستند، چند قدمی در مغازه راه رفت و احساس رضایت کرد. بالاخره تصمیم خود را گرفت، می دانست که باید این کفشها را بخرد.
🔹از فروشنده پرسید: قیمت این یک جفت کفش چقدر است؟!
🔹فروشنده جواب داد: این کفش ها، قیمتی ندارند!
🔹خریدار گفت: چه طور چنین چیزی ممکن است؟! مرا مسخره می کنی؟!
🔹فروشنده گفت: ابدا، این کفش ها واقعا قیمتی ندارند؛ چون کفش های خودت است که هنگام وارد شدن به مغازه به پا داشتی...!
♦این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست...!
"همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است!
ایده آل ها و زیبایی ها را در دنیای بیرون جست و جو می کنیم...! خوشبختی و آرامش را از دیگران می خواهیم، فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است...!"
#حکایت
#خریدار_کفش
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
📣 علامه حسن زاده رحمت الله علیه نقل می کنند:
یک وقتی ، در محضر مبارک جناب آقای قمشه ای، بودم .
ایشان فرمودند : آقا، شما خیر می بینید.
من عرض کردم :الهی آمین
اما آقا، شما چرا این فرمایش را، می فرمائید؟
و روی چه لحاظی ،این بشارت را به من دادید که من خیر می بینم ؟
ایشان فرمودند: چون شما را زیاد نسبت به اساتید، متواضع می بینم . خیلی مراعات ادب با اساتیدت ، می کنی و آنها را در نام بردن ، نیک نام می بری .این ادب و تواضع ، سبب می شود که شم، به جائی می رسید و خیر می بینید.
#حکایت
#احترام_به_استاد
#علامه_حسن_زاده_آملی
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
🔵🔵🔵
🔵🔵
🔵
🔹🔹نجات یافتگان🔹🔹
بزرگمهرِ حکیم در کشتی نشسته بود که طوفان شد...
ناخدا گفت: دیگر امیدی نیست و باید دعا کرد.
مسافران همه نگران بودند اما بزرگمهر آرام نشسته بود که گفتند: در این وقت چرا اینگونه آرامی؟!
او گفت: نگران نباشید زیرا مطمئنم که نجات پیدا میکنیم.
سرانجام همان گونه شد که او گفته بود و کشتی به سلامت به ساحل رسید.
مسافرین دور بزرگمهر حلقه زدند که تو پیامبری یا جادوگر؟ از کجا میدانستی که نجات پیدا میکنیم؟!
بزرگمهر گفت: من هم مثل شما نمیدانستم. اما گفتم بگذار به اینها امیدواری بدهم. چرا که اگر نجات نیافتیم دیگر من و شما زنده نیستیم که بخواهید مرا مواخذه کنید.
🔴 امید هیچ آدمی رو ازش نگیرید!
#حکایت
#امید_دادن
#بزرگمهر
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55
💎 اعمال روز اربعین 💎
1⃣زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین
در این روز زیارت امام حسین علیهالسلام مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری علیه السلام روایت شده که فرمود: " علامت مؤمن پنج چیز است،
۱- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن
۲- و زیارت اربعین کردن
۳- و انگشتر بر دست راست کردن
۴- و جَبین (پیشانی)را در سجده بر خاک گذاشتن
۵- و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن است."
2⃣ «غسل اربعین و توبه»
3⃣ بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم)
4⃣ ۷۰ مرتبه تسبیحات اربعه
5⃣ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس ۷۰ مرتبه استغفار
6⃣ غروب اربعین ۴۰ مرتبه لا اله الا الله
7⃣ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
📚 وسائل الشیعه ج۱۰ ص۳۷۳
#اعمال
#روز_اربعین
https://t.me/mansoori60
https://eitaa.com/hasamansoori55