|⇦•چیزی نخواست از من...
#زمزمه وتوسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام االه علیه ویژهٔ شبهای قدراجرا شده#شب_بیست_و_سوم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چیزی نخواست از من، تا لحظهی آخر
حتی همون، لحظه که داشت، میسوخت کنارِ در
شرمنده ام، من تا ابد، از اون چشای تر
چیزی از اینکه زمین خورده، به من نگفت
از اینکه تو کوچهها سیلی، زدن نگفت
درد دلهاشو به هیچکس جز، حسن نگفت
یه بار نگفت، از اون همه غم
نگفت نگفت، از قامتِ خم
که میدونست، شرمنده میشم
«نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر»
خیلی مدارا کرد، با فقر من هم ساخت
پای دل، حیدر نشست، با این همه غم ساخت
اما یه بار، شِکوه نکرد، با روزیِ کم ساخت
بخشید رختِ عروسی شو هم، برا خدا
با دستاش نونِ تازه میپخت، برای ما
تنها لبخندش رو میبخشید، به مرتضی
یه بار نگفت، علی بریدم
این آخرا، نگفت خمیدم
یه شکوه هم، ازش ندیدم
«نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر»
با بودنِ زهرا، خونه بهشتم بود
حتی اگر، که قلب من، لبریزِ از غم بود
حتی اگر، که قامِتش، از غصهها خم بود
یک دفعه هم توو کوچه من رو، صدا نکرد
اما دستم رو یک لحظه هم، رها نکرد
حتی واسه عذاب این شهر، دعا نکرد
خدا ببین، دلم شکسته
دلم از این، ستم شکسته
که قدِّ همسرم شکسته
کاشکی میشد بمونی زهرا
آخه هنوز جوونی زهرا
دستم به بازوش خورد
آتیش گرفت جونم
#شاعر: رضا یزدانی
*آخه امیرالمؤمنین به بچهها گفته بود آرومگریه کنید، مردم صدامونو میشنون، شاید دوباره بیان شما روهم بزنن، بچه ها آستین به دهان گریه می کردند. یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید، اسماء داره نگاه میکنه، امیرالمؤمنین برگشت روبه دیوار هی دستِ مُشت کرده به دیوار میزنه. علی! بلند گریه نکن... آخه نگاه کن این بازوی ورم کرده و کبود رو ببین ....*
وقتی صدای در میپیچه توخونه
حس میکنم، باز خونه رو آتیش میسوزونه
*هرکی میاد در خونه ی ما، بچه ها میترسن، هر کی در میزنه بچه ها همدیگه رونگاه میکنن، میگن اینا یه ذره در میزنن بعد در رو میشکنن، بعد در رو می سوزونن.....*
حس میکنم افتاد رو خاک مادر، غریبونه
*آقای مهربونم، آقای کریمم، اون شب چه اتفاقی
افتاد؟ اون روز چه اتفاقی افتاد؟...*
«این کودکت چه دیده که زار میزند
هی دستِ مشت کرده به دیوار می زند
به هر جا مادری از شوق دست طفل خود گیرد
در اینکوچه گرفته طفل دست مادر خودرا
*چی گفت امامحسن؟ ...*
اون روز شکست انگار توکوچه غرور من
خیلی گریه کردیم با یادش من و حسن
آخه یه زن رو پیش بچه اش نمی زنن
ای بی حیا ببند چشاتو
پایین بیار اینجا صداتو
از رو چادر بردار پاهاتو
*اینجا اومدن داخل خونه ی حضرت زهرا پا روچادر حضرت گذاشتن، گذشت و گذشت، زید بن اَرقم میگه: کوفه نشسته بودم عُبیدالله ملعون نشسته بود سرِ ابی عبدالله رو براش آوردن، اول بلند شد سر رو برداشت گذاشت روی زمین. گفتم: خدایا! میخواد چیکار کنه؟ یهوقت پاش رو بلند کرد گذاشت روی صورت امامحسین، صدا زد :حسین! چه زود پیر شدی؟ یه وقت یکی گفت پا تو بردار من خودم دیدم پیغمبر این لبها رو میبوسید... *
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_مهدی_رسولی
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•بر روی لب هایت به جز...
#روضه و توسل به حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده #شب_هفتم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است
زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست
زخم گلویِ تو پذیرفته است اما
زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
*خیلی شیعیان فشار آوُردن به هارون، گفتن که آقای ما در سختی است، این نانجیب زیرِ این فشار، یه مَکری زد، میگه: دستور داد آقا موسی بن جعفر رو لباسِ تازه پوشاندن، آوُردنش تویِ یک تالاری، میوه ها و غذاها جلویِ آقا گذاشتن، یه عده هم شاهد آوُرد، از همون تالار بالا و ایوان ها گفت: نگاه کنید موسی بن جعفر رو، برید به شیعیانش بگید چطوری در ناز و نعمتِ، کجا تویِ زندانِ؟ میگه: اینهارو آوُردن از بالا نگاه میکردن، آقا در لباسِ تازه، جلویِ آقا بهترین غذاها و نوشیدنی ها، میگه: یهو موسی بن جعفر سر رو بالا گرفت، گفت: همه ی اینها دروغِ، دروغ میگن...
نقشه ی هارون رو زد بهم....دوباره آقارو برگردوندن تویِ سیاه چال، زندانبانش هم آمد، موسی بن جعفر نیمه شب تویِ زندان، این زندانبانِ آخری یهودیِ خبیث، دست بُرد به تازیانه، گفت: حالا نقشه ی مارو خراب میکنی؟ اینقدر با تازیانه به سر و صورتِ موسی بن جعفر زد..*
نامرد، زندان بان، در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا، عبا نیست
*اما یا موسی بن جعفر!...*
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان
*یا موسی بن جعفر! تازیانه خوردی آقا! اما آقاجان! شما عزیزی، شما بزرگی، شما مَرد هستید، اما بمیرم برا عمه جانِ شما زینب، به جای همه ی بچه ها تازیانه خورد، به جای تمامِ اُسرا کتک خورد...ای حسین...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_مهدی_رسولی
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•همه عبدیم و تو مولا...
#مناجات وتوسل به امام زمان روحی له الفدا اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
همه عبدیم و تو مولا، بابی أَنتَ و أُمّی
به تو داریم تولا بابی أَنتَ و أُمّی
تا به کی وصف تو را گفتن و روی تو ندیدن
پرده بردار زِ سیما بابی أَنتَ و أُمّی
بر وجود تو جهان باقی و افسوس که باشد
جای تو دامن صحرا بابی أَنتَ و أُمّی
#شاعر:سید رضا موید
*پدرومادرم فدات، کجایی آقاجانم!؟ امشب کربلایی یا مدینه ای؟ امشب مشهدی یا سامرایی یا کاظمینی؟
عزیز دلم! یه سر به روضه ی ما بزن پسر فاطمه، ما که خونه هامون جای تو نیست حداقل تو روضه کنار ما بنشین....*
هر شب باید مجنونت شم
لیلا کیه؟ لیلا تویی قربونت شم
بی سر و بی سامونت شم
کاشکی یک شب کرب و بلا مهمونت شم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#کربلایی_حسین_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•دواى درد بى تابى...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دواى درد بى تابى در اين زندان به جز تب نيست
كسى بين غل و زنجير مثل من معذب نيست
كسى غير از دو زندانبان سراغ از من نميگيرد
ميان آسمان من، ستاره نيست كوكب نيست
غروبى گريه ميكردم، به ياد دخترم بودم
اگر نامه ندادم غير خون اينجا مُرّكب نيست
پَرِ زخم، دلِ مضطر، غل و زنجير، جاى تنگ
همه اينها به جاى خود، نگهبان هم مؤدب نيست
به كه گويم سر سجاده ام خيلي كتك خوردم
كه اينسان ناجوانمردى ميان هيچ مذهب نيست
خلاصه اينكه اين شبها نگهبان بدي دارم
كه حتي دست بردار از سَرِ من نيمه شب نيست
لگد خوردم، زمين خوردم، دمادم خون دل خوردم
ولي اين چارده سالم، چنان يك روز زينب نيست
نگهبان زد مرا اما، نگهبان داشت ناموسم
زنى از خاندانم پا برهنه پشت مَركب نيست
كسى معصومهٔ من را به بَزم مِى نخواهد برد
شرابى نيست دستي نيست، چوبى بر روى لب نيست
تنى دور از وطن دارم، ولى چندين كفن دارم
شبيه جد عطشانم، تن من نا مرتب نيست
#شاعر:محمد جواد پرچمی
*علی بن محمد نوفَلی میگه : وقتی هارون الرشید مأمور فرستاد دنبال موسی بن جعفر آقا مشغول نماز بود.
نوشتن بیست و یک نفر آقا رو دوره کردن یکی عمامه از سرش انداخت، یکی سجاده از زیر پاش می کشید، چنان آقا با صورت به زمین افتاد محاسنش به خون خضاب شد، مگه چهجوری انداختند روی زمین؟ دیدن شروع کرده به گریه کردن، هارون صدا زد: یا موسی! براچی داری گریه میکنی؟ شماها آستانه تحملتون بالاست؟! فرمود: برا خودم گریه نمیکنم، یادِ مصیبتای جدم ابی عبدالله افتادم...
عجب دنیايی است، عجب رسمیه، هرکس تو این عالم باب الحوائج شده وقتی میری نگاه میکنی میبینی اونایی که به مقام باب الحوائجی رسیدن، اونهایی بودن که بد جوری دست و پازدن، اونهایی بودن جون دادنشون فرق میکرد با بقیه...
یه باب الحوائج علی اصغر بود، ابی عبدالله دید این بچه داره سخت دست و پا میزنه، خنجر رو برداشت گوشه ی قنداق رو پاره کرد گفت: حالا دست و پا بزن... یه باب الحوائج اینجوری دست و پا زده...
یه باب الحوائج هم کنار نهر علقمه، ابی عبدالله تا رسید، نوشتن: دید عباس هی میخواد پاهاش روجمعکنه، امام اومده بالا سرش، خجالت میکشه جلوی ابی عبدالله پا نشده، نوشتن:"اِرْتَجَحُ جَسَدَه" دیدن از خجالت بدن عباس داره میلرزه... یه باب الحوائج هم اینجوری بود....
اما من بمیرم برا اون آقایی که تو قعر سیاه چال هرچی اومد دست و پاش رو تکون بده این غل و زنجیر اجازه نداد...*
هربلایی سرم آمد کفنم دست نخورد
وقت تشییع تنم پیروهنم پاره نشد
ساق من خم شده اما تن من کامل بود
قدر انگشت بریده بدنم دست نخورد
صَلی اللّه عَلیک یا مَظلوم
صَلی اللّه عَلیک یا سَیدنَا الْعَطشان
صَلی الّله عَلیک یا سَیِدنَا العُریان
گریه زیاد کردم روضه زیاد خوندم
پشت سرت خیلی وَ اِن یَکاد خوندم
وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا
نیزه فرو شد به تنت
وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا
خودت بگو از کفنت
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
#قسمت_پایانی روضه و توسل ویژهْ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مجلس دَرست شلوغ و خانه ات خلوت شده
سهم تو در این دیار آشنا غربت شده
بازهم پشت دری لبریز جمعیّت شده
خانۀ امن الهی سَلب امنیت شده
آتشی از خانه ی زهرا به این در هم رسید
ارثِ دستِ بستهٔ حیدر به جعفر هم رسید
پیرمرد شهر از دارالعباده رفتنی ست
نور حق با عده ای ابلیس زاده رفتنی ست
دستهایش بسته شد پس بی اراده رفتنی ست
بی عمامه بی عبا پای پیاده رفتنی ست
کوچه در کوچه به پشت اسب حالا میدوی
پیش چشم مردمی بی عار تنها میدوی
گرچه کوچه گردی و دست تو بندِ سلسله ست
راستی آقا! بگو دور شما هم هلهله ست؟
راستی بر پای تو از خار صحرا آبله ست؟
راستی آقا! دلت دلواپس یک قافله ست؟
راستی اهل و عیالت را اسارت میبرند
چادر و روبند از آنها به غارت میبرند؟
نه کسی اینجا ز سرها معجری را میکِشد
نه کسی با تازیانه خواهری را میکِشد
نه کسی از پشت موی دختری را میکِشد
نه کسی بر گردن تو خنجری را میکِشد
نیزه داری هم اگرباشد سری بر نیزه نیست
قلبِ هجده پاره ی پیغمبری بر نیزه نیست
#شاعر : سید پوریا هاشمی
*گفت فردای اون شبی که نانجیبا جسارت کردن خونه ی حضرت رو آتیش زدن، اومدم خدمت آقا دیدم حضرت سر سجاده نشسته خیلی بی صبری میکنه چنان داره اشک میریزه. گفتم قربونت برم این همه بی قراری و گریه برا چیه؟فرمود: نبودی ببینی چه طور خونه رو آتیش زدن...
گفتم: الحمدالله، هیچ اتفاقی برا شما نیوفتاده، شما مظهر صبرین قربونت برم چرا اینقدر بی قرارین؟ فرمود : نه! اشتباه کردی من برا خودم گریه نمی کنم. دیشب وقتی خونه رو آتیش زدن دیدم بچه ها از این حجره به اون حجره از ترس می دوند. من بالاسرشون بودم هیچ اتفاقی هم نیوفتاد دشمن به حریم من تعرض نکرده بود. اما اینا ترسیده بودن. یادم افتاد از بچه های جدّ غریبم حسین .اون لحظه ای که حضرت سجاد فرمود: فرارکنید. همه دویدن به سمت بیابونا......
از اینجا روضه خون دشمنه. میگه دیدم یه بچه از دل خیمه فرارکرد دامن عربیش آتیش گرفته، تو این هیاهو که هر کسی دنبال غنیمت بود. من دلم به حال این بچه سوخت. خدا الان این بچه می سوزه برم دامنش رو خاموش کنم نزدیک شدم دامن رو خاموش کردم دیدم این بچه ترسیده دستش رو روی سرش گذاشته، گفتم: نترس کاریت ندارم اومدم کمکت کنم.
از دشمن که اینها محبت ندیدن، دیدم انگار یه حرفی می خواد بزنه هی دست دست میکنه. گفتم چی میخوای بگو؟ دوباره صبر کرد من اصرار کردم چی میخوای؟ فرمود بگو ببینم تو خورجین اسبت یه مقدار آب داری؟ چند روزه این آب رو به روی خیمه ها بستن. رفتم تو سپرم آب آوردم مقابلش گفتم نوش جان کن. دیدم نگاه به آب میکنه. هی داره اشک میریزه، گفتم مگه تشنه نبودی؟ فرمود :چرا خیلی تشنه هستم. اما هنوز صدای بابام تو گوشمه هی صدا میزد: آه! جیگرم از تشنگی داره میسوزه ...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
#قسمت_پایانی روضه و توسل ویژهْ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مجلس دَرست شلوغ و خانه ات خلوت شده
سهم تو در این دیار آشنا غربت شده
بازهم پشت دری لبریز جمعیّت شده
خانۀ امن الهی سَلب امنیت شده
آتشی از خانه ی زهرا به این در هم رسید
ارثِ دستِ بستهٔ حیدر به جعفر هم رسید
پیرمرد شهر از دارالعباده رفتنی ست
نور حق با عده ای ابلیس زاده رفتنی ست
دستهایش بسته شد پس بی اراده رفتنی ست
بی عمامه بی عبا پای پیاده رفتنی ست
کوچه در کوچه به پشت اسب حالا میدوی
پیش چشم مردمی بی عار تنها میدوی
گرچه کوچه گردی و دست تو بندِ سلسله ست
راستی آقا! بگو دور شما هم هلهله ست؟
راستی بر پای تو از خار صحرا آبله ست؟
راستی آقا! دلت دلواپس یک قافله ست؟
راستی اهل و عیالت را اسارت میبرند
چادر و روبند از آنها به غارت میبرند؟
نه کسی اینجا ز سرها معجری را میکِشد
نه کسی با تازیانه خواهری را میکِشد
نه کسی از پشت موی دختری را میکِشد
نه کسی بر گردن تو خنجری را میکِشد
نیزه داری هم اگرباشد سری بر نیزه نیست
قلبِ هجده پاره ی پیغمبری بر نیزه نیست
#شاعر : سید پوریا هاشمی
*گفت فردای اون شبی که نانجیبا جسارت کردن خونه ی حضرت رو آتیش زدن، اومدم خدمت آقا دیدم حضرت سر سجاده نشسته خیلی بی صبری میکنه چنان داره اشک میریزه. گفتم قربونت برم این همه بی قراری و گریه برا چیه؟فرمود: نبودی ببینی چه طور خونه رو آتیش زدن...
گفتم: الحمدالله، هیچ اتفاقی برا شما نیوفتاده، شما مظهر صبرین قربونت برم چرا اینقدر بی قرارین؟ فرمود : نه! اشتباه کردی من برا خودم گریه نمی کنم. دیشب وقتی خونه رو آتیش زدن دیدم بچه ها از این حجره به اون حجره از ترس می دوند. من بالاسرشون بودم هیچ اتفاقی هم نیوفتاد دشمن به حریم من تعرض نکرده بود. اما اینا ترسیده بودن. یادم افتاد از بچه های جدّ غریبم حسین .اون لحظه ای که حضرت سجاد فرمود: فرارکنید. همه دویدن به سمت بیابونا......
از اینجا روضه خون دشمنه. میگه دیدم یه بچه از دل خیمه فرارکرد دامن عربیش آتیش گرفته، تو این هیاهو که هر کسی دنبال غنیمت بود. من دلم به حال این بچه سوخت. خدا الان این بچه می سوزه برم دامنش رو خاموش کنم نزدیک شدم دامن رو خاموش کردم دیدم این بچه ترسیده دستش رو روی سرش گذاشته، گفتم: نترس کاریت ندارم اومدم کمکت کنم.
از دشمن که اینها محبت ندیدن، دیدم انگار یه حرفی می خواد بزنه هی دست دست میکنه. گفتم چی میخوای بگو؟ دوباره صبر کرد من اصرار کردم چی میخوای؟ فرمود بگو ببینم تو خورجین اسبت یه مقدار آب داری؟ چند روزه این آب رو به روی خیمه ها بستن. رفتم تو سپرم آب آوردم مقابلش گفتم نوش جان کن. دیدم نگاه به آب میکنه. هی داره اشک میریزه، گفتم مگه تشنه نبودی؟ فرمود :چرا خیلی تشنه هستم. اما هنوز صدای بابام تو گوشمه هی صدا میزد: آه! جیگرم از تشنگی داره میسوزه ...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•غم اگر از توست...
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژۀ شبِ جمعه _ حجت الاسلام سمیعی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة"
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ *تو هم شب جمعه با مادرش برو كربلا، حسين جان! راستي راستي دلم برا كربلات تنگ شده آقاجان!... تو هم امشب كنارِ مادرش سلام بده...* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
غم اگر از توست، مُردن پای این غم راحت است
سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است
بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط
سوی جنت رفتنِ حوا و آدم راحت است
ما دو دَم دادیم اما یک دَمش هم کافی است
مرده زنده کردن ما با همین دَم راحت است
یا حسینِ ماهِ مُحرم یاربِ ماه خدا ست
پس رسیدن تا خدا، ماهِ محرم راحت است
مادرانِ شهر، النگو خرج هیئت میکنند
حرف روضه میشود، حاتم شدن هم راحت است
هرچه باشم باز هم، در روی من وا میکند
من نوکر این خانه ام دیگر خیالم راحت است
مالِ دنیا را نمی خواهم، به من گریه بده
*وقتي حبيب رو مرحوم كاشفِ الغطاء در عالمِ خواب ديد، گفت: آرزويي داري يا نه؟ گفت: ما وقت نكرديم برا اربابمون حسين گريه كنيم، آرزوم اينه بيام تويِ دنيا، اينبار فقط بشينم برا ارباب گريه كنم...*
مالِ دنیا را نمی خواهم، به من گریه بده
دخل و خرجِ گریه کُن، حتی شود کم راحت است
هر که رفته کربلا، خیرِ دوعالم دیده است
کربلا رفته خیالش از دو عالم راحت است
#شاعر علی سپهری
*حسين جان! مارو شبِ جمعه اي نميخواي يه كربلا ببري؟ دلم برا بابُ القبله تنگ شده، دلم برا سرازيريِ حرمت تنگ شده، دلم برا شلوغيِ حرمت تنگ شده، حسين جان! مي ترسم بميرم ديگه نتونم كربلات رو ببينم، حسين جان! يه كربلا به ما بده آقا...كيآ نرفتن كربلا؟...*
شب هاي جمعه ميگيرم هواتو
اشكِ غريبي ميريزم، براتو
بيچاره اونكه نديده حرم رو
بيچاره تر اون كه ديد كربلارو
*يعني ميشه يه بارِ ديگه اربعينت بيام حرمت، اونايي كه اربعين رفتن ميدونن چه صفايي داره، خستگيِ راه، سر و صورت خاكي، لبا تشنه، امام سجاد فرمودند: هر موقع خواستي به زيارتِ پدرم بري، با سر و صورت آشفته برو، با شكمِ گرسنه، با لبايِ تشنه...چرا آقا؟ آخه پدرم با لبايِ تشنه شهيد شده، گرسنه بود كشتنش، اونقدر بابام رو تويِ گودال چرخوندن، سر و صورتِ بابام خاكي شد...هر جا نشستي برو كربلا، ناله بزن: حسين...
يا اللهُ... يا اللهُ... يا اللهُ...فرجِ امامِ زمانِ مارو برسان، آقامون از ما راضي بفرما، خيلي ها گرفتارن،حاجتمندن، حاجت روا بفرما، اين دست هاي ما كه به سويت بلند است، خالي برمگردان، اين دست ها به ضريحِ سيدالشهدا برسان، دشمنانِ ما خار و ذليل بگردان، همه مرضامون شفايِ عاجل مرحمت بفرما، اموات و گذشتگانمون سَرِ اين سفره بهره مند بفرما، مشكلات و گره هاي زندگيمون مرتفع بفرما، آنچه گفتيم و نگفتيم و تو بهتر ميداني در حقِ اين جمع به اجابت برسان"الفاتحه مع صلوات"
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حجت_الاسلام_سمیعی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•غم اگر از توست...
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژۀ شبِ جمعه _ حجت الاسلام سمیعی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة"
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ *تو هم شب جمعه با مادرش برو كربلا، حسين جان! راستي راستي دلم برا كربلات تنگ شده آقاجان!... تو هم امشب كنارِ مادرش سلام بده...* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
غم اگر از توست، مُردن پای این غم راحت است
سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است
بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط
سوی جنت رفتنِ حوا و آدم راحت است
ما دو دَم دادیم اما یک دَمش هم کافی است
مرده زنده کردن ما با همین دَم راحت است
یا حسینِ ماهِ مُحرم یاربِ ماه خدا ست
پس رسیدن تا خدا، ماهِ محرم راحت است
مادرانِ شهر، النگو خرج هیئت میکنند
حرف روضه میشود، حاتم شدن هم راحت است
هرچه باشم باز هم، در روی من وا میکند
من نوکر این خانه ام دیگر خیالم راحت است
مالِ دنیا را نمی خواهم، به من گریه بده
*وقتي حبيب رو مرحوم كاشفِ الغطاء در عالمِ خواب ديد، گفت: آرزويي داري يا نه؟ گفت: ما وقت نكرديم برا اربابمون حسين گريه كنيم، آرزوم اينه بيام تويِ دنيا، اينبار فقط بشينم برا ارباب گريه كنم...*
مالِ دنیا را نمی خواهم، به من گریه بده
دخل و خرجِ گریه کُن، حتی شود کم راحت است
هر که رفته کربلا، خیرِ دوعالم دیده است
کربلا رفته خیالش از دو عالم راحت است
#شاعر علی سپهری
*حسين جان! مارو شبِ جمعه اي نميخواي يه كربلا ببري؟ دلم برا بابُ القبله تنگ شده، دلم برا سرازيريِ حرمت تنگ شده، دلم برا شلوغيِ حرمت تنگ شده، حسين جان! مي ترسم بميرم ديگه نتونم كربلات رو ببينم، حسين جان! يه كربلا به ما بده آقا...كيآ نرفتن كربلا؟...*
شب هاي جمعه ميگيرم هواتو
اشكِ غريبي ميريزم، براتو
بيچاره اونكه نديده حرم رو
بيچاره تر اون كه ديد كربلارو
*يعني ميشه يه بارِ ديگه اربعينت بيام حرمت، اونايي كه اربعين رفتن ميدونن چه صفايي داره، خستگيِ راه، سر و صورت خاكي، لبا تشنه، امام سجاد فرمودند: هر موقع خواستي به زيارتِ پدرم بري، با سر و صورت آشفته برو، با شكمِ گرسنه، با لبايِ تشنه...چرا آقا؟ آخه پدرم با لبايِ تشنه شهيد شده، گرسنه بود كشتنش، اونقدر بابام رو تويِ گودال چرخوندن، سر و صورتِ بابام خاكي شد...هر جا نشستي برو كربلا، ناله بزن: حسين...
يا اللهُ... يا اللهُ... يا اللهُ...فرجِ امامِ زمانِ مارو برسان، آقامون از ما راضي بفرما، خيلي ها گرفتارن،حاجتمندن، حاجت روا بفرما، اين دست هاي ما كه به سويت بلند است، خالي برمگردان، اين دست ها به ضريحِ سيدالشهدا برسان، دشمنانِ ما خار و ذليل بگردان، همه مرضامون شفايِ عاجل مرحمت بفرما، اموات و گذشتگانمون سَرِ اين سفره بهره مند بفرما، مشكلات و گره هاي زندگيمون مرتفع بفرما، آنچه گفتيم و نگفتيم و تو بهتر ميداني در حقِ اين جمع به اجابت برسان"الفاتحه مع صلوات"
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
#حجت_الاسلام_سمیعی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
@hasanalim
|⇦•شامیان خنده....
#روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۰به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با نالۀ ذرّیۀ زهرا نزنید
سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
مرد باشید دگر سنگ به زنها نزنید
* یه خورده مقتل بگم؟ بعضی مقاتل نوشتند مردم صبح علی الطلوع جلو دروازه ساعات جمع شده بودند به مردم گفته بودند خارجیها از دین خروج کردهها رو به اسارت گرفتن و میخوان وارد شهر کنند برای جشن و پاکوبی صبح زود مردم اومده بودند پشت دروازه اولیا مخدره زینب. باهشتادوچهار زن و بچهها..
توی مقتلی میخوندم یه قدری از زیورآلات مونده بود زینب همه اینها رو از این زن و بچهها جمع کرد تحویل شمر بن ذی الجوشن داد و فرمود: شمر یه درخواستی ازت دارم اینها احترام دارند اینها اهل بیت پیغمبرند اگه قراره ما رو وارد این شهر کنی از یه دروازه دیگه وارد کن پشت دروازه ساعات شلوغه نامحرما جمع شدند احترام این زن و بچهها رو نگه دار از قضا اون زیر ورآلات رو گرفت و ارباب مقاتل نوشتند اینها رو از دروازه ساعات وارد کردند. اونایی که سوریه رفتن تایید می کنند حرف من رو
از دروازه ساعات که الان هم هست تا کاخ یزید علیه لعنه والعذاب که الان هم هست پیاده یکی بخواد بره نیم ساعت راهه اما مقتل نوشته صبح اینها وارد شهر شدند انقدر که شلوغ بود انقدر حرکت کاروان آهسته بود اینها رو به بازار یهودیا بردند وقتی به کاخ رسیدند نزدیک غروب بود*
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با ناله ذریه زهرا نزنید
سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
مرد باشید دگر سنگ به زنها نزنید
به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید
دختران را به کنار سر بابا نزنید
*بعضیها میگن سرها رو به نیزه زده بودند کنار این کاروان اسرا سرهارو هم حمل میکردند *
علی و فاطمه در جمع شما اِستادند
پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید
رقص شادی جلو محمل زینب نکنید
پای سرهای بریده به زمین پا نزنید
بگذارید برای شهدا گریه کنیم
خنده بر داغ دل سوختۀ ما نزنید
کشتن فاطمه بین در ودیوار بس است
تازیانه به تن زینب کبری نزنید
به تماشای سر پاک حسین آمده اید
اینقدر دست به هنگام تماشا نزنید
سخن «میثم» دل سوخته را گوش کنید
دوستان غیر در خانۀ مولا نزنید
#شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حجت_الاسلام_سیدحسین_موسوی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
@hasanalim
|⇦•ای وجودت برتن...
#مناجات و توسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا
ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا
ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا
ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا
ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا
ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا
زینب کبرا سر بازار میخواند تو را
فاطمه بین در و دیوار میخواند تو را
آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟
ماهتابا جلوهای شبهای هجران تا بکی؟
باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟
یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟
احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟
مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟
از جگرها آه میجوشد که یا مهدی بیا
خون ثارالله میجوشد که یا مهدی بیا
گاه دور کعبه با اشک روان میجویمت
گه چو بلبل نغمه زن در بوستان میجویمت
گه کنار خانه برگرد جهان میجویمت
در منی من در زمین و آسمان میجویمت
که به بزم دوستان با دوستان میجویمت
گه درون خویشتن مانند جان میجویمت
هرچه میگردم در این گلشن نمیبینم تو را
تو مرا میبینی امّا من نمیبینم تو را
دیدهها اختر شمار صبح دیدار تؤاند
اختران آئینهدار ماه رخسار تؤاند
گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند
شهریاران خاکسار پای زوّار توأند
سربداران پایدار دار ایثار توأند
دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند
یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی
از تو عالم میشود چون نظم «میثم» با صفا
#شاعر:غلامرضا_سازگار✍
.
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@hasanalim