eitaa logo
366 دنبال‌کننده
129 عکس
41 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خارج از ساعت اداری
هوالشاهد برای شناسایی شهدا، با همان کمر شکسته، راهی سردخانه فرودگاه دمشق شدیم؛ پیچ گوشتی ها به آسانی، سه لایی های روی تابوت ها را کنار می زدند تا شهدا رخ بدهند. هفت سال پیش، دقیقا در چنین روزی گفتم این تابوت را هم باز کنید؛ دنیا سرم خراب شد، سعید بود. بگذریم؛ نوشتن از خاطرات رنگهای قرص هایم را پر رنگ خواهد کرد! پس در اوج بیدلی به یاد که مثل امروزی در خون غلتید قطعه ای را تقدیم میکنم به امام حسین علیه السلام، باشد که قطعه ای را در کنار سعید به من هدیه کند. ■ الان، تلفنی با مادر سعید صحبت میکردم، برایش دعا کنید، هنوز داغش جوان است ... و اما بعد یزید گفت که باید به ظلم تن بدهی حسین گفت ندیدم حیات در ذلت یزید گفت بیا و ببند چشمت را حسین گفت نمیرم به بستر خفّت یزید گفت سپاه عظیمی آوردم حسین گفت که این نیست معنی عظمت یزید گفت برای چه بگذری از خویش؟ حسین گفت به شوق هدایت امّت یزید گفت که خون تو مثل آب وضوست حسین گفت به قصد چه میکنی نیّت؟ یزید گفت به قصد رضای حضرت حق حسین گفت منم خون پاک آن حضرت یزید گفت که حرف حساب با تو بس است و خیزان به هوا رفت و بعد با شدّت... میان تشت طلا با لبان بسته ی خود حسین گفت خوشا مرگ، مرگ با عزّت ■ یزید سینه ی بعضی هنوز جان دارد حسین سینه ی من مانده است در غربت خدا فروش محلّه، حسینیه زده است و خولی است که نان می پزد در آن هیئت نه در محبّت تو صد سلام من کافی است نه در برائت از دشمن تو صد لعنت ■ برای یاری مولا قیام خواهم کرد که سجده نیست عبادت به وقت قَد قامت http://eitaa.com/medaadjangi