باران مرا به یادِ تو آیا میآوَرَد؟
باران تو را به یادِ من اما میآورد
باران چه میهمان عزیزیست، با خودش
انبوه خاطرات به دنیا میآورد
هر روز پشت پنجره، لطفِ خیال تو
دستی به مهربانی بالا میآورد
باران؛ سکوتِ منجمدِ سالهای سال
خود را به پیشِ چشمِ تماشا میآورد
عشق است، عشق، عشق که هر موجِ رفته را
با پای خود دوباره به دریا میآورد
تا دل بَرَد دوبارهتر و عاشقانهتر
امروز میبَرَد دل و فردا میآورد
پژمردهام که بوسه بباری بر این کویر
باران چقدر حال مرا جا میآورد!
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
.
#شعر_خوب_بخوانیم
.
@hasankhosravivaghar
هدایت شده از لحظههای بیملاحظه (مبین اردستانی)
مانندِ دلشکستهترینِ دریچهها
غرقیم در سکوت و تماشای هیچجا
مثل همان پلی که معلقتر از خودش
ماندهست بین اینطرف و آنطرف رها.
باران دوباره آمده تا شستوشو دهد
با لطفِ خویش غربتِ دلهای خسته را
باران دوباره آمده تا زیر و رو کند
خاکِ وجودِ باغچه را بی سر و صدا
آیینه باش و حالِ مرا از خودت بپرس
بی چند و بی چگونه و بی چون و بی چرا
باز آمدهست خواب و مرا باز برده است
بر دوشِ خویش تا شبِ پایانِ دردها
تو سررسیدهای و من از خویش رفتهام
دنبالِ تو به سوی سرآغاز ماجرا
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani