#بابانظر📘
خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد
شاید «محمد حسن نظرنژاد» در میان کسانی که جنگ هشتساله را تجربه کردهاند، یک استثناء باشد. در سالهای جنگ او به قائممقامی فرماندهی لشکری که بچههای خراسان بیرق آن را بالا برده بودند، رسید.
جنگ، محمد حسن نظر نژاد را «بابا نظر» کرد. سایة او مانند پدری روی سنگرها و خاکریزها بود و خراسانیها شجاعت و تدبیر او را طی عملیاتهای مختلف دیدهاند. او بیش از 140 ماه در مناطق جنگی حضور داشت. در بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد، در فکه کمرش شکست، در فاو قفسه سینهاش شکافت وگازهای شیمیایی به ریهاش رسید. وقتی جنگ تمام شد، 160 ترکش به بدنش خورده بود که تنها 57 ترکش از بدنش خارج شد. «شریف» و «ابراهیمی» اشخاصی هستند که شانه به شانة بابا نظر جنگیدند و در عملیات کربلای پنج به شهادت رسیدند. کتاب حاضر حاصل گفتوشنود 36 ساعتة سید «حسین بیضایی» با این شهید گرانقدر، پیش از شهادتش، دربارة زندگیاش است
.....
قیمت کتاب ۹۰/۰۰۰ت
قیمت با تخفیف ۸۵/۰۰۰ت
@hasebabu
#دل_آشوب📗
🖌این کتاب خاطرات مریم حسینزاده، همسر شهید #مدافع_حرم، رئوف رفیعی است.
🖇درباره کتاب دل آشوب
📌نهتنها خاطرات مادران شهدا، که همسران آنها نیز بخشی از جذابترین آثار در حوزه ادبیات پایداری ما هستند. آنهایی که از جوانی پابهپای همسرانشان بوده و در کنار تربیت فرزند، همیشه آماده و منتظر بودهاند. در کتاب دل آشوب، روایتی از زندگی مریم حسینزاده همسر شهید محمدرئوف رفیعی را میخوانیم. روایتی که با تولد و کودکی او در افغانستان آغاز میشود و به سوریه میانجامد.
....
قیمت کتاب ۱۲۵/۰۰۰ت
قیمت با تخفیف ۱۲۰/۰۰۰ت
@hasebabu
📌سر مزار شهید آوینی رفتم:میگویند شهدا زندهاند. تو سیدی؛ آبرو داری؛ من بیخانه و درماندهام. پول پیش ندارم. دارند از خانه بیرونم میکنند.». به شهید آوینی گفتم که «میدانی من رو ندارم مشکلاتم را به دیگران بگویم. تو شاهدی. فقط یک خانه از تو میخواهم. یک خانه بده که آرامش داشته باشم و دغدغهٔ کرایه نداشته باشم. تو میتوانی این کار را برای من بکنی.». به آن خدایی که میپرستید، من پنجشنبه از مزار که برگشتم، دکتر زندی که با بچههای فاطمیون کار میکرد، زنگ زد. سه سال پیش بود. گفت «مژده بده که یک خانه برایتان پیدا کردهام.». گفتم «مگر میدانی که ما جواب شدهایم؟». گفت «مگر صاحبخانه جوابت کرده؟». گفتم «دو ماه است و داریم دنبال خانه میگردیم.». گفت «فردا با نازنینزهرا میآیم. امیرحسین را هم میآورم. صبحانه آماده کن. بعدش برویم خانه را ببُریم.». مژگان، خانمش، هم آمده بود. خودشان صبحانه خریده و آورده بودند. ما هم نان سنگک گرفتیم. خوردیم و آمدیم اینجا را دیدیم. این منزل را من از شهید آوینی گرفتم. گفتند میتوانی ۵ سال بنشینی. من پول پیش نداشتم که بابت خانه بدهم. بدون پول پیش، این خانه را گرفتم و الآن اجاره میدهم.»
#بریده_کتاب✂️
#دل_آشوب
#خون_شریک📘
🖇این کتاب مستند داستانی از زندگی شهید مدافع حرم میرزامهدی صابری است.
🖌درباره کتاب خون شریک
📌میرزامهدی از افغانستان بود. در قم به دنیا آمد و بزرگ شد. دانشجو بود و همزمان بنایی میکرد که خبر سوریه به گوشش رسید. یکسالونیم زمان گذاشت تا مادرش راضی شود. در سوریه طوری درخشید که مسئولیت مخابرات را به او سپردند. جایگاهی که فقط بر عهدهٔ ایرانیها بود. لقبش «باکلاس» بود و همه دوست داشتند رفیقش باشند. وقتی برای مرخصی برگشت ۲۰ روز طول کشید تا دوباره از مادر رضایت بگیرد. این بار همراه گردان ویژه در سه عملیات دشوار و ویژه جنگید. در نهایت هم رفت جایی به قول خودش بالایِ بالایِ بالایِ بالایِ ابرها.
💢در «خونشریک» در کنار روایتی از زندگی شهید میرزامهدی صابری دقیق و مفصل از عملیاتها میخوانید، تاریخچهای از داعش و جبهه النصره و چگونگی حضور ایرانیها و افغانستانیها در سوریه نیز پیش روی شماست.
....
قیمت کتاب ۱۷۸/۰۰۰ت
قیمت با تخفیف ۱۷۰/۰۰۰ت
@hasebabu📲
سلام دوستان عزیزم عذرخواهی میکنم سوالاتتون بی پاسخ موند حلال کنید
ان شاءالله اولین فرصت پاسخگو هستم
•📝📚•
عـــارفان عـــلم عاشــق مــــیشوند
بـــهترین مـــردم مـعلم مــیشوند
عـــــشق با دانش متمم مــیشود
هر که عاشق شد معلم میشود
💐 روز مــــعلم بر همه مـــعلمان
عزیز و شهدای معلم "به خصوص
شـــهید هــادی " مــــبارک بـــاد 💐
#روز_معلم🔮
.
•••مادر بزرگم همیشه میگفت:
"خدا بدون احـــــــوال پُرست نذاره"
⭕️ازش پرسیدم حالا چرا این دعا؟🙄
💢گفت: نمیدونی چقدر قشنگه که یکی توی سرشلوغیهای روزانهش به یادت باشه و با یه احوالپرسی ساده هم حال خودشو خوب کنه، هم حال تورو❤️
ـــــــــــــــــــــــــــ
سلام رفقای جان روزتون بخیر و نیکی♡
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
رفقای صبور و با معرفت☺️❤️
بازم عذرخواهی میکنم بابت غیبت این چند روز.
شرایط مساعد نبود برا فعالیت حلال کنید 🌷
رفقا سفارشاتون ثبت و ارسال شدن خیالتون راحت 🌺