♨️با یه رضایت داااااغ از یه کتاب فعالیت رو شروع کنم
نمیدونم چی درموردش بگم دیگه🤷♀
💯فقط میگم هر کی این کتاب رو نخونه خیلی ضرر کرده
📌اگه این کتاب رو سفارش دادی و دوسش نداشتی یا تاثیری برات نداشت هزینه کتاب و هزینه ارسال کلا براتون برگشت میزنم کتاب هم هدیه به خودتون🤷♀
📍چون دوست ندارم دوست کتابخونی بینمون باشه و این کتاب رو نخونده باشه🥺❤️
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
میدونی چه کتابیه؟؟! 👇 ★᭄ꦿ↬ @hasibaa2 •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🙄حدس تون نمیاد؟!
همین چند نفر؟؟!!
کتاب قصه ی ننه علی یکی از بهترین و تأثیرگذارترین کتابایی هس که خوندم🥺
😔کتابی که فقط باید بشینی پا تا پای کتاب همراه ننه علی گریه کنی 🥀
❌ کتاب #تنها_گریه_کن رو کوزت چاشنیش کنی میشه کتاب #قصه_ننه_علی 🥺
❌بهتون پیشنهاد میکنم حتمااااا این کتاب رو تهیه کنید و بخونید اگه از خریدش پشیمون شدین هزینه برگشت داده میشه❤️
#بریده_کتاب
#قصه_ننه_علی
همه را به فحش کشید و برگشت خانه😣.
تازه دست و پای کبودم داشت خوب میشد که دوباره بساط دعواهای شبانه پهن شد.😞
شب و روزم را به هم دوخته بود. تا مدتها از ترس اذیتهایش جرئت نداشتم وضو بگیرم و نماز صبح بخوانم😭.
وقت و بیوقت با کمربند و چوب به جانم میافتاد. بچهها در خواب زهرهشان میترکید😔.
😭صدای اذان که از بلندگوی مسجد پخش میشد، بغض میکردم و پتو را روی سرم میکشیدم. بدون وضو ذکرهای نماز را زیر لب میگفتم و با خدا حرف میزدم:
🥺😭 «این نماز کم و ناقص رو خودت از زهرا قبول کن.» چارهای نداشتم جز اینکه دندان روی جگر بگذارم.
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#قصــــــــه_ننه_علی📚
در کتاب قصه ننه علی داستان زندگی دخترکی کم سن و سال را که برای کمک به معیشت خانواده پا به پای مادرش کار کرد و رشد یافت را میخوانیم. این دختر در سن پایین به خانهٔ بخت رفت. ازدواج زهرا برایش زندگی راحتی به ارمغان نیاورد
✅قیمت کتاب ۹۵/۰۰۰ ت
❌قیمت با تخفیف ۹۰/۰۰۰
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 بعضی #کتابها رو باید
در وقتش خوند، در مناسبتش.
📍 برخلاف بعضی دیگه
که نه محدود به زمان هستن
و نه مکان.
☕ یه لیوان چای باشه
و چند ساعتی فراغت بال
که بشینی و یهنفس بخونی
و روحت رو پرواز بدی و رها کنی.
📖 #آرام_جان
🔺داستان زندگی شهید حریم امنیت #محمد_حسین_حدادیان به روایت مادر
✂️ انگار زخم پای محمدحسین ذرهذره روحم را میخورد. نمیتوانستم دور خانه راه بروم. زبانم در دهانم شده بود مثل یک تکه چوب خشک. دو تا توت خشک گذاشتم در دهانم. تا توت نم پس داد و مزهاش رفت زیر زبانم، هُرّی دلم ریخت. مزۀ شیرینی توت. بیهوا رفتم در قعر چاه خاطرات روز شهادت آقامهدی.
@hasebabu
📚 بعضی #کتابها رو باید
در وقتش خوند، در مناسبتش.
📍 برخلاف بعضی دیگه
که نه محدود به زمان هستن
و نه مکان.
☕ یه لیوان چای باشه
و چند ساعتی فراغت بال
که بشینی و یهنفس بخونی
و روحت رو پرواز بدی و رها کنی.