شیرین زارع‌پور نویسنده کتاب، روایتگر فراز و نشیب زندگی دو نفر است؛ مادر و پسر. او از وقایع مشترک می‌گوید و از روحیات متفاوت، از استعداد‌ها می‌گوید و آرزو‌های مختلف. از دفاع مقدس و جوان‌هایی که عطای بورسیه‌ های بهترین دانشگاه‌ها را به لقایشان بخشیدند و خونشان بر نهال نو پای انقلاب ریخت، تا مادرانی که رنگ و بوی فرزندانشان را گرفتند و ادامه دهنده راهشان شدند. او از مسئولیت می‌گوید و وظیفه شناسی؛ از دشمنی می‌گوید و شهادت مظلومانه، ترور ناجوانمردانه و پرونده باز شهادت یک نماینده مجلس، یک مادر شهید… باید این کتاب را خواند تا مفهوم تربیت ایرانی اسلامی را درک کرد. @hasebabu

اگر مادر نبود دنیا و زندگی دیگر معنایی داشت؟ اگر مادر خلق نمی شداز چه طریقی می توانستیم کلمه عشق را درک کنیم؟ از کجا می توانستیم به حقیقت مهربانی برسیم؟ کتاب " #فرشته_ای_که_بال_نداشت" برایمان از مادری می گوید که حتی شهادت پسرش را هم نتوانست تحمل کند و خودش هم راه او را ادامه داد تا شهیده نامیده شود.  پرواز این فرشته بی بال به سمت فرزند خویش با یک ترور ناجوانمردانه، با پرونده ای از یک نماینده مجلس که هنوز هم باز است. این کتاب از زیبایی های تربیت اسلامی می گوید. از پرورش نهال خوبی و مهربانی تا درو شهادت و سعادت... پرواز کردم به سویت مادر جان... #به_بدرقه_ام_بیا #فرشته_ای_که_بال_نداشت @hasebabu

قیمت هر دوکتاب 105000 تومان 🎁امااا با #تخفیف_ویژه 💥85000 تومان😍 ⭕️موجودی محدود⭕️ #به_بدرقه_ام_بیا #فرشته_ای_که_بال_نداشت

☆بسم رب الحسین ع☆ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ وَ عَلیَ الْمُسْتَشْهِدِینَ بَینَ یَدَیکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهْ» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu

یکـے از رمانتیک ترین رفتارهایـے کھِ از یڪ کتاب‌خوان حرفہ‌اۍ سر میزند ، کند خواندنِ کتابـے ست کھ عاشقانھِ دوستش دارد . زیستن در فاصلہ‌ۍ میانِ واژه ها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ💞ـــــــــــــــــــــــــــــــ سلام رفقا روزتون بخیر وشادی @hasebabu

#رمان_عاشقونه_سیاسی #ارتداد #وحیدیامین_پور یامین پور در رمان «ارتداد» به سراغ سیاست رفته و کوشیده یک عاشقانه سیاسی را برای علاقه مندان تدارک ببیند. در «ارتداد»، داستان از اوج شروع می شود و خواننده از شنیدن خبری شوکه می شود، او ما را به 22 بهمن 57 برده اما نه آن 22 بهمنی که انقلاب پیروز شد! بلکه یک 22 بهمن سیاه و خون آلود ... 22 بهمنی که رنگ و بویی از پیروزی ندارد ... سیاه تر از 17 شهریور. _248صفحه ــــــــــــــــــــــــ @hasebabu

#یه_قاچ_کتـــــــ📚ـــــــــــاب #ارتداد گاهی انسان برای کارهایی که می‌کند در همان لحظه دلیل موجهی ندارد. آن کار را به منزلهٔ محصول یک سلسله فعل و انفعالات عقلی یا احساسی مرتکب می‌شود. اگر فعل ارتکابی‌اش نتیجهٔ خاصی نداشت که فراموش می‌شود؛ هم خودِ فعل و هم آنچه باعث انجام شدنش شده بود. ولی اگر نتیجهٔ آن فعل ارتکابی ماندگار باشد، آن‌وقت وسواس فکری آدم را بیچاره می‌کند و انبوهی از پرسش‌های سرزنش‌آمیز فرامی‌رسد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu

هر حرکتی از هر توقفی بهتر است. توقف به طور فزاینده خود را بازتولید می‌کند. در توقف، رسوب می‌کنیم، بوی کهنگی و ماندگی می‌گیریم. انسان متوقف یعنی مرده؛ حرکتِ متوقف یعنی سکون؛ مبارزهٔ متوقف یعنی سازش. #ارتداد #یه_قاچ_کتـــــــاب

#رمان_بلند #پس_از_بیست_سال هزار و سیصد و چهل و یک سال از آن واقعه عظیم می گذرد و یک سوال همچنان باقی است:«چرا حسین(ع) را کشتند؟» پاسخ این سوال را همان عصر عاشورا امام فرمود وآن پاسخ معنایی وسیع داشت که اینک سلمان کدیور در ۷۰۰صفحه به آن پرداخته است.  این اثر به بیان مقام معظم رهبری یک عاشقانه جذاب تاریخی است. کتابی که در روایت عدالت‌خواهانه خود، تاریخ را از دوران امام علی (ع)، تا پس از واقعه کربلا کاوش می کند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu

#بریده_ای_از_کتاب #پس_از_بیست_سال ستم‌گران حکومت خویش را بر جهل و ترس و عادات مردم بنا می‌کنند. آیا نمی‌بینید که چگونه ثروتمندان را به ارضای شهوات و مفلسان را به سیر کردن شکم‌هایشان مشغول ساخته تا جز این‌ها اندیشه‌ای نداشته باشند؟ و در این میان آنان که هوشیار شوند را با سلاحِ ترس خاموش می‌نمایند؟ ترس از دست دادن جان و مال و آبرو. و سخت‌تر از این‌ها عادت است. وقتی مردمان ستمبریِ خود و ستم‌گری حاکمان را بپذیرند و به آن خو بگیرند. جهل و ترس را شاید علاجی باشد، امّا عادت را هرگز.» @hasebabu ـــــــــــــــ

#پس_از_بیست_سال #رمان_بلند ۷۵۲صفحه ـــــــــــــــــ قیمت 320/000تومان با #تخفیف_ویژه💥275000🎁 🎁 #ارسال_رایـــــگان (فقط امـــــــروز) 🎁 @hasebabu

#تیزر_دیدنی_و_جذاب #تنها_گریه_کن @hasebabu

#بریده_ای_از_کتاب #تنها_گریه_کن اوایل که جنگ شروع شد، ما فکر می‌کردیم خیلی زود تمام می‌شود. به خیالمان هم نمی‌رسید که هی جوان‌ها بروند و برنگردند، مردها سایه‌شان از سر زن و بچه‌هایشان کم شود و زن‌ها تلاش کنند قوی روی پا بمانند و بچه‌هایشان را دست‌تنها بزرگ کنند. ما بارها و بارها هر چیزی را که به فکرمان می‌رسید، پشت کامیون‌ها بار بزنیم و هر دفعه توی دلمان دعا کنیم دفعهٔ آخر باشد و خیلی زود شر جنگ از زندگی‌مان کم شود، ولی نشود و دوباره سبزی خشک کنیم و لباس بدوزیم و چشم به راه، بغضمان را فرو بخوریم و به هم دلداری بدهیم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــ قیمت95000تومان قیمت با #تخفیف_ویژه 80000🎁 @Yaa_zahra18

توصیہ میکنم این کتـٰاب‌هایی را کہ درباره‌ی شہدا نوشتہ شده، درباره‌ی ایثـٰارگران دوران دفـٰاع مقدّس نوشتہ شده و شخصیّت‌های اینہا را تشریح میکند، بخوانید؛ هم کتـٰاب‌های شیرین و پرجاذبه‌ای است، هم ذهن شما را با مسائل بسیاری آشنا می‌کند. حضرت‌آقا🤍 [۱۳۹۵/۹/۲۳]

بریم یه سوال چالشی؟! 😉

👈شاید 👈یا نباشه دیگه لطفا🚶‍♂ فقط یه وسیله

.

.✓

به نکته ی ظریفی اشاره کردین این دو مورد آخر😅

این صفحه همش خوب بود بخصوص اینا... 🚶‍♂

چقد اینا خوب بودن مخصوصا وسطی😄

خب تا اینجا یه نکته ای بگم🙂 اونایی که گفتین گوشی خیلی ضرر کردین باهوشا کجان بگن دلیلشو؟! 😉

باهوشای حسیبا ♡اومدن😉👇

👌درود بر شمـــــــــــــــــا 😅 اخه تو مسیر شارژ گوشیت تموم میشه که... برو یه فکری به حال خودت کن رفیق🤭🚶‍♂

الان خواستم نصیحتتون کنم،،، نگفتم برید چوب جمع کنید بیاریدو.... 😁 +نصیحت من به شما گوشی رفیق نیمه راهه زیاد دل نبند بهش😜 باریکلا به اونایی که گفتن قران ☺️و جانماز و چادر ♡✓و همسر😑 و مامان🤗و... و دروووود به اونی که گفت بالشت 🥱 و پول💵💳😅

نه🥴 دیگه تو فکرش نرو

خلاصه بعد این پند و نصیحت و نکات اخلاقی و...... امروز سه شنبه س🙄 عزیزایی که سفارشاتون ثبت نکردین به ترافیک پستی اخر سال میخوریداااااا از ما گفتن🙃چن روز دیگه نگی چرا بسته ام نمیرسه😇 پس امشب تا فردا ثبت سفارش کنید ک بعدش شرمنده تون نشم مهربونا🥰

#ازدواج_به_سبک_شهدا #خاطراتی_کوتاه از #ازدواج_خواستگاری_عقد_شهدا 📝 #برشی_از_کتاب 🔹️هم خوش تیپ بود، هم درس خوان. خیلی زود برای همه توی کلاس شناخته شد. دخترهای کلاس به هر بهانه ای، پاپیچش می شدند؛ یکی درس را نمی فهمید، یکی کمک برای نوشتن مقاله یا پایان نامه اش را بهانه می کرد، یکی هم جزوه می خواست و.... کارشان به جایی رسیده بود که علنی پیشنهاد ازدواج می دادند بهش. محل شان نمی گذاشت. ـــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu