#معرفی_چایت_را_من_شیرین_می_کنم☕️
سارا که در محیطی غیر مذهبی بزرگ شده است برای آشنایی با #شیعه جستجوی اینترنتی می کند اما دیدن تصاویر وحشتناکی از قمه زنی و زنجیر تیغ دار زدن بر بدن و… او را بیش از پیش نسبت به #اسلام و #شیعه بدبین می کند.
سارا برای یافتن و نجات برادرش تلاش می کند و در ادامه ی سفرش بر خلاف میل باطنی اش راهی ایران می شود. نویسنده در این بخش احساس و دیدگاه سارا نسبت به ایران را این گونه توصیف می کند:
ـــــــــــــــــ #بریده_کتاب📚 ـــــــــــــــــ
« هرچه به ایران نزدیک تر می شدیم ، تپش های قلبم کوبنده تر می کوبید😥. هنوز تصویر آن زن های مشکی پوش و آن مردهای ریش دار را در برنامه های مورد علاقه ی پدر به خاطر داشتم، که چطور انسانیت را زیر پا له می کردند😒…پسری جوان ، تمسخروار از رعایت حجاب خواهران گفت و دوستانش خندیدند. تعداد زیادی از زنان یک به یک ،روسری و شال از کیف هایشان بیرون می آوردند و بر خلاف میل باطنی با غر زدن های زیر لبی آن را بر سر می کشیدند. چه قدر عقب ماندگی بر این دیار حکم رانی می کرد »
ــــــــــــــــــــــــــــــ📚ــــــــــــــ
@hasebabu