ـــــــــــــــــــــــــــ☆☆ـــــــــــــــــــــ
رفیق♡اگــه خداااایی نکرده دلت گرفت و خواستی که زمان زودتر بگذره،اون لحظه #کتــــاب بخون، کتاب مثلِ پلی در گذر از زمان به تو کمک میکنه☺️
#رفیــق_همیشه_همــــــــــــراه📚
ــــــــــــــــــــــــــــ🌺ــــــــــــــــ
@hasebabu
#کتاب برایم دنیای ِ تازھای است ؛
حرفها و کارهای تازه .
جوری جذب نوشتههایش میشوم که
اگر بیخ گوشم توپ بترکانند ، حالیام
نمیشود.
همانند آدم تشنهای که بہ آب رسیده
باشد ، هر جمله برایم یک جرعه آب
گوارا است ؛ آب خنک ، صاف و زلال
که بھ من جـآن میدهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ📚ــــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میدانی چرا این #کتاب ها📚 آنقدر اهمیت دارند؟ زیرا، جان دارند💚. به عقیده من، جان یعنی کیفیت، یعنی جنس، یعنی بافت.
این #کتابها را میتوان زیر میکروسکوپ🔬 برد و دید که تار و پود دارند📖.
از زیر شیشهی میکروسکوپ میتوانی زندگی را ببینی که با سرعتی بی پایان از گذشته تا به امروز در جریان است.📝
سلام رفقای جان روزتون بخیر ❣
@hasebabu
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#واریزی🔥 یه کتابخونِ به تمام معنا، همیشگی، با معرفت، از #شیـــــــراز🦋 ــــــــ کتب سفارشی شون 📚👇 س
ــــــــــــــ♡ـــــــــــــــ ♡ــــــــــــــــــــ ♡ــــــــــــــ
صبــــــــح باشد،
خــــــــــــدا باشد
خــــــــــــــورشید باشد،
تـــــــــــــــــــــــو باشی...
دیگر چه میخواهم از زندگی؟
😉راستی! دو فنجان چای و یک #کتاب هم لطفا...|ꯁ
ـــــــــــــــــــــــــــــ♡ـــــــــــــــــــ
روزت بخیر رفیق جان
مراقب خودت و خوبیهات باش♡✓
راستی ببین خدا بهت فرصت دوباره ی زندگی داده و سلامتی ✓ پس همین الان بگو خدایاااا شکرت ☆♡
@hasebabu
📚 دوست بیجایگزین #کتاب!
📗 هر چقدرم تکنولوژی پیشرفت کنه نیاز ما به کتاب کم نمیشه که هیچ، زیادم میشه!😉
📲 اصلا تکنولوژی هم خودشو با کتاب شارژ میکنه!🙃
📚 #رفاقت_ماندگار
بین بچهها احمد بیشتر از همه با پول توجیبیاش #کتاب 📚 میخرید و برای اینکه آنها را به ما #امانت بدهد ازمان پول میگرفت.
⭕️میگفت: "شما با پولهاتون خوراکی میخرید و من همهٔ پولم رو کتاب میخرم.
حالا میخواید زرنگی کنید و کتاب مجانی بخونید؟" یک ریال میدادیم و کتابهایش را امانت میگرفتیم و بعد از خواندن باید تمیز و تانخورده به او برمیگرداندیم. بعضی روزها هم با بچههای همسایه دایرهوار مینشستیم و احمد مثل نقالها وسط میایستاد و داستانهای کتابش را با شور و حرارت برایمان میخواند. داستانهایی حماسی از جنگ رستم و سهراب و یا دلاوریهای مختار.
ــــــــــــــــــــــ
#مثل_یک_خواب_شیرین📚
#بریده_ای_از_کتاب 🦋
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
با #کتاب که مانوس شوی،« #کتابخوانی» میشود بخشی از تفریحاتت. تفریحی که هم تو را سرِحال میآورد و هم تو را بزرگ میکند، و عمیق...😉
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
#با_کتاب_حال_من_خوب_است
سلام رفیقم، جانِ دلم روزت بخیر و نیکی💚
@hasebabu
گاهی روایت هایی می آیند که شرحشان درد است؛ درد واقعی.. دردهایی نشسته بر شانه های واقعیت و واقعیت گرایی.😢
تارشان از غرور است و پودشان از رنج مدام رج می خورد.
این که می گویم غرور، واقعا غرور است. همان سرِ افراشته و قلبِ مطمئن. اوج غرور است که زن باشی و طوری پای کار بمانی که جز تو از هیچ کس برنیاید.
می بینی و می مانی و دم نمی زنی تا خون بشود به دلت.💔
حوض خون همان خونِ دل است..
📖| برگی از #کتاب
چند دقیقه آرام می شدم، دوباره با دیدن لباسی ترکش خورده به مادرهای شهدا نگاه می کردم و می زدم زیر گریه😭. غصهٔ دو سه سال جنگ و ترس از ماندن زیر آوار، گوشهٔ دلم بود😢. ولی دیدن لباس های خونی هزار برابر سخت تر از آن همه ترس و اضطراب بود. آن روز آن قدر گریه کردم که چشم هایم شدند کاسه خون........
#حوض_خون
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu