دلتنگی_۲۰۲۳_۰۸_۱۴_۲۱_۳۷_۳۳_۸۴۰.mp3
4.35M
شبتون بی دغدغه ♡
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
گاهی دلم هیچی نمیخواد...
جز یه گپ ریز ریز با مامانم
هی من حرف بزنم...
هی او چای تازه دم بریزه…
هی چاییم سرد بشه
هی دلم گرم…
اونجایی که چاییت سرد میشه
ولی دلت گرم..
♡“خـــونه ی مـــــــــــادرته”♡
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام رفقای جان صبحتون بخیر و نیکی ♡
❤️دوستان عزیز بعضی کتابا امــــــروز #ارسال_رایگان هس 🎁
به تعداد محـــــــدود... پس از فرصت استفاده کنین و معرفی های امروز رو هم از دست ندین😉
« #دختر_شینا »
نویسنده: بهناز ضرابی زاده
-------------------
#معرفی_کتاب :
کتاب «دختر شینا» یکی از آثار سوره مهر با موضوع خاطرات زنان است که با قلمی روان به روایت زندگی قدم خیر محمدی کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی میپردازد.
درباره زندگی این شهید فعالیتهای فرهنگی مختلفی صورت گرفته بود. با توجه به آثار به عمل آمده متوجه شدم، قدم خیر در سن 22 سالگی، همسرش به شهادت رسیده و با وجود 5 فرزند، ازدواج نکرده است و به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد.
بهناز ضرابی زاده می گوید: این موضوع برای من بسیار تامل برانگیز بود، زنی که در روستا زندگی می کرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود. بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیب های زندگی این زن با او مصاحبه کنم.
-------------------
@hasebabu
💠|بریده اے از #یــادت_باشد
#دختر_شینا
📌ما لقا را به بقا بخشیدیم...
به واسطه دوستم کتاب #دخترشینا 📗به دستم رسید. روایت زندگی زن و شوهری را میخواندم که شبیه زندگی خودمان بود؛🥺
❤️ عشقی که ببینشان بود،خاطرات اول زندگی که همسر شهید از حاج ستار خجالت میکشید یا ماموریت های همیشگی شهید،نبودن ها و فاصله ها،همهٔ اینها را در زندگی مشترکمان هم میتوانستم ببینم.😔
😭 صفحه به صفحه میخواندم و مثل ابر بهار اشک میریختم و با صدای بلند گریه میکردم. هر چه به آخر کتاب نزدیک میشدم ترسیم بیشتر میشد. میترسیدم شباهت زندگی ما با این کتاب در آخر قصه هم تکرار بشود. 😥
به حدی در حال و هوای کتاب و زندگی «قدم خیر»، قهرمان کتاب #دخترشینا غرق شده بودم که متوجه حضور حمید نشده بودم بالای سرم ایستاده بود و چهرهٔ اشک آلودم را نگاه میکرد. وقتی دید تا این حد متاثر شدم کتاب را از دستم گرفت و پنهان کرد. گفت:
حق نداری بقیه کتاب رو بخونی تا همین جا خوندی کافیه. با همان بغض و گریه به حمید گفتم: داستان این کتاب خیلی شبیه زندگی ماست. میترسم آخر قصه عشق ما همه به جدایی ختم بشه. 😭
آنقدر بغض گلویم سنگین بود که تا چند ساعتی هیچ صحبتی نمیکردم ...
📗 #دخترشینا
📕 #یادت_باشد #عاشقونه_شهدایی
•┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈•
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu 🍃
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خودت میدانی از تمام دنیا برایم عزیزتری. تا به حال هیچ کس را توی این دنیا اندازه تو دوست نداشتهام. گاهی فکر میکنم نکند این همه دوست داشتن خدای نکرده مرا از خدا دور کند؛ اما وقتی خوب فکر میکنم، میبینم من با عشق تو به خدا نزدیکتر میشوم. روزی صدهزار مرتبه خدا را شکر میکنم بالاخره نصیبم شدی.❤️
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بریده_ای_از_کتاب....
#دخترشینا 📚
#روزمادر
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لحظه آخر هم از هم دور بودیم. دلم تنگ بود. یك عالمه حرف نگفته داشتم. میخواستم بعد از نه سال، حرفهای دلم را بزنم. میخواستم دلتنگیهایم را برایش بگویم. بگویم چه شبها و روزها از دوریاش اشك ریختم. میخواستم بگویم آخرش بدجوری عاشقش شدم.😭
ــــــــــــــــــــــــ
#دخترشینا #عاشقونه_شهدایی #روزمادر
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از دستم کلافه شده بود گفت: «قدم! امروز چرا اینطوری شدی؟ چرا سربهسرم میگذاری؟!😳»
یکدفعه از دهانم پرید و گفتم: «چون دوستت دارم.»😭
این اولین باری بود که این حرف را میزدم.. دیدم سرش را گذاشت روی زانویش و هایهای گریه کرد. خودم هم حالم بد شد. رفتم آشپزخانه و نشستم گوشهای و زارزار گریه کردم. کمی بعد لنگانلنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانهام. گفت: «یک عمر منتظر شنیدن این جمله بودم♡ قدم جان. حالا چرا؟! کاش این دم آخر هم نگفته بودی. دلم را میلرزانی و میفرستیام دم تیغ.»😔
ــــــــــــــــــــــــ
#دخترشینا #عاشقونه_شهدایی #روزمادر
★᭄ꦿ↬ @yaa_zahraa18📲
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#رسیدسفارشات 📚
کتابخونِ عزیزمم از #همدان😍
. ـــــــــــ
#قصه_دلبری #نذرفرهنگی
عمرتون پربرکت باشه همیشگی باشین ♡♡
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#قصــــــــه_ننه_علی📚
در کتاب قصه ننه علی داستان زندگی دخترکی کم سن و سال را که برای کمک به معیشت خانواده پا به پای مادرش کار کرد و رشد یافت را میخوانیم. این دختر در سن پایین به خانهٔ بخت رفت. ازدواج زهرا برایش زندگی راحتی به ارمغان نیاورد
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#قصه_ننه_علی📚
🖌همسر زهرا مردی تندخو بود که هر حرف و رفتار زهرا را که به مذاقش خوش نمیآمد با کتک جواب میداد. سالها گذشت و زهرا مادر چند فرزند بود. دوتا از فرزندان پسر زهرا، به نامهای علی و امیر قصد حضور در جبهه را داشتند و برای کسب رضایت پدر دست به دامان مادر شدند. زهرا برای اجابت خواستهٔ فرزندانش با ترفندهای زنانه و قربان صدقه رفتن پا پیش میگذاشت و با کتک جواب میگرفت؛ اما با اصرار زیاد و تحمل سختیهای این مسیر بالاخره موفق شد تا مجوز بهشت را برای فرزندانش بگیرد؛ و حالا او مادر دو شهید🥀 و مورد احترام یک ملت است و بسیاری از مردم او را ستایش میکنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــ
((گفتم: «رجب! باز کن. شبه بی انصاف یه چادر بده سرم کنم زنجیر پشت در را انداخت و چراغ های خانه را خاموش کرد پشت در نشستم از خجالت سرم را پایین می انداختم تا رهگذری صورتم را نبیند پیش خودم گفتم اینم عاقبت تو زهرا مردم با این سر و وضع ببیننت چه فکری می کنند؟!»
ـــــــــــــــــــــــــــ
#بریده_ای_از_کتاب....
#قصه_ننه_علی 📚
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
✍میدونین...
خدا تنها کسی هس که بعد هر بار حرف زدن باهاش..
نیازی نیست بهش بگی منظوری نداشتم...
#فاتح_دلها_و_دژها📚
کتاب «فاتح دلها و دژها» زندگینامه مستند سردار شهید محمدحسین ساعدی؛ فرمانده گردان روح الله است که به تازگی به قلم محمدجواد مرادی نیا نگاشته شده است. شهید «محمدحسین ساعدی» که در سال 1335 در خمین دیده به جهان گشوده و در سال 1362 به درجه رفیع شهادت نائل آمده، یکی از آن انبوه باشکوه شهدایی است که کم تر کسی از او نامی شنیده است، مگر این که همشهری یا همرزم او بوده باشد.
ـــــــــــــــــــ
قیمت کتاب 38/000 ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#همسایه_های_خانم_جان📚
همسایه های خانم جان، روایتی از پرستار احسان جاویدی است. روایتی از یک تجربه ناب انسانی که در خاک سوریه رقم خورده است.
از زمانی که سوریه، درگیری و جنگ با داعش را آغاز کرده است، ایران از هیچ کمکی فروگذار نکرده است. مدافعان حرم چه با اسلحه دست گرفتن، چه با کمک کردن در بخش خدمات اجتماعی نشان دادند که ار فداکاری دریغ نمیکنند و این کتاب هم، نوع دیگری از همان فداکاریها را به تصویر کشیده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ
قیمت کتاب 70/000ت
قیمت با تخفیف 65/000ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
یک روز جمعه با خانوادهات دور هم جمع شدهاید، آن وقت یک ازخدابیخبر بیاید و دخترت را بهعنوان کنیز با خود ببرد. چرا؟ چون در خانهات یک تلویزیون سیاه و سفید پیدا کردهاند. نمیدانم به این مرد چه دلداریای بدهم؟ چه بگویم تا داغ دلش سرد شود؟ اصلاً مگر این داغ سرد میشود؟ داغ باختن ناموس. از قوانین داعش زیاد شنیده بودم. قانون منع استفاده از موبایل و تلویزیون. قانون وجوب روبند برای زنها، حکم مسخرهٔ سه تکبیر برای محرمیت و جمعههای زکات. دختر حامد را در همین جمعهٔ سیاه به اسارت بردهاند
ـــــــــــــــــــــــــــ
#بریده_ای_از_کتاب....
#همسایه_های_خانم_جان📚
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
سلام روزتون مبارک باشه🌸
معذرت میخوام که نتونستم زودتر پیام بدم( این روزها مشغول دادن امتحانای ترم هستم )
روز چهارشنبه 1402/10/06 ساعت 11/24 دقیقه صبح هدیه ارزشمندتون به دستم رسید و تاریخ دوستی مون رو اول صفحه کتابها نوشتم😍
توی این ماه بخاطر امتحانا نمی تونم کتاب رو بخونم ولی قول میدم به محض تموم شدن امتحانا بخونمش
بی نهایت سپاسگزارم از شما و بانی محترم انشاءالله همیشه نگاه شهدا بر روی زندگیتون باشه
خیلی ممنونم از بانی محترم که شرط چله کسا رو انتخاب کردن که رزق معنوي خیلی بزرگیه، من از ۶ دی چله رو شروع کردم و حدیث کسا را با معنیش میخونم ولی پنجشنبه ۷ دی نتونستم حدیث کسا رو بخونم😢
امیدوارم بانی محترم من رو حلال کنن و ببخشن