eitaa logo
هر روز با امام رضا (ع)
22 دنبال‌کننده
413 عکس
455 ویدیو
10 فایل
آرشیو پستهای امام رضایی تقدیم به حضور ملک آستان حضرت سلطان گذر تک تک ثانیه های عمرم به قدیمی شدن نوکریت می ارزد
مشاهده در ایتا
دانلود
1543662456-10168-144.pdf
344.4K
آسیب شناسی مناظره بر اساس الگوی مناظرات امام رضـاعلیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
به‌گفتهٔ باقر شریف قرشی، مورّخ شیعه، در توصیف ویژگی‌های ظاهری علی بن موسی الرّضا اختلافاتی وجود دارد؛ این اختلاف در سفیدرو یا سرخ‌رویی و خرمایی‌رنگ بودن پوست صورتش گزارش شده‌است. شمایل وی از لحاظ ظاهری، شبیه به جدَّش محمد توصیف شده‌است. نویسندگان، قد و قامتش را میانه و پُرهیبت نوشته‌اند.[۱۸۷] در ویژگی‌های اخلاقی‌اش آورده‌اند که با مردم، خوش‌اخلاق و نرم‌خوی بوده و هرگز بدگویی نکرده‌است. در عَفْو و بخشش، سرآمد بوده و به حلم و بردباری دعوت می‌کرده‌است. فروتن بوده و به اخلاص، کم‌حرفی، راستگویی، امانت‌داری و خوش‌قولی بیش از دیگر صفاتش شهره بوده‌است.[۱۸۸] ناجی و باغستانی در دانشنامه جهان اسلام می‌گویند که در رعایت برخی آداب، اهتمام داشت؛  غذا را آهسته و اندک می‌خورد. گزارش کرده‌اند که صدایش را بلند نمی‌کرد و صبح‌ها بعد از اقامهٔ نماز صبح، با مردم به گفتگو می‌نشست. آورده‌اند که هرگز پایش را مقابل کسی دراز نکرده و تکیه نمی‌زده‌است. مهمان‌نواز بود و از مهمان کار نمی‌کشید. در دیدار مردم لباس فاخر می‌پوشید اما در غیر آن لباسش خشن و ارزان بود. نظافت را رعایت می‌کرد، ظاهری آراسته و نظیف داشت، با عود هندیِ تازه، گلاب و مُشک خود را خوشبو می‌کرد.[۱۸۹] ابراهیم بن عباس از اخلاقیات علی بن موسی نقل می‌کند که: «وی هرگز کلام کسی را قطع نکرد و حاجت هیچ‌کس را رد ننمود. هرگز پایش را در مقابل کسی دراز نکرده و با تندی با کسی صحبت ننموده‌است. شب‌ها کم می‌خوابید و با خدمتکارانِ خود بر سر یک سفره می‌نشست.»[۱۹۰] از  کیفیت عبادتش، صدوق، محدث شیعه، گزارش کرده‌است که روزهٔ بسیار می‌گرفت و دائم در ذکر بوده‌است. شب‌ها کمتر می‌خوابیده و بیشتر به عبادت و شب‌زنده‌داری می‌پرداخته‌است. صدقهٔ بسیار می‌داد و تقاضای مردم را سریع اجابت می‌کرد. کیفیتِ انفاقش به‌قدری بود که در روزِ عَرَفه، تمام اموالش را میان مردمِ خراسان تقسیم کرد.[۱۹۱] https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: آشنايى با مفهوم و جايگاه امامت امامت، استمرار نبوّت و همچون پيامبرى، لطفى از جانب خداى متعال است. امامت جز با تصريح خداوندى تحقق نمى پذيرد و مردم در تعيين امام معصوم نقشى ندارند. امامت يكى از اصول بنيادى دين است و ايمان راستين جز با باور داشتن به بايستگى آن شكل نمى گيرد. امام كسى است كه خداوند متعال او را، پس از پيامبر به عنوان هدايتگر بشر برگزيده و بايد از هر گناه و ناراستى پاك و معصوم، و به اذن خدا، از جهان غيب آگاه باشد. امام نمونه كامل انسان و داراى برترين درجه كمال و فضيلت است و از آن جا كه به يارى حق، همه گفتارها و رفتارهاى او نشان از راهى خدايى دارد، بر همه مردم پيروى از وى لازم و بايسته است. بنا بر اين امام بايد از سه ويژگى برخوردار باشد: عصمت آگاهى به غيب انتصاب. امام رضا عليه السلام در بيانى زيبا و رسا، به برترين شيوه و گوياترين زبان، مقام امامت را براى ما نمايانده است. پس شايسته تر آن است كه جايگاه امامت را از سخن آن بزرگوار بشناسيم: امام سررشته دين، نظام مسلمين، رستگارى دنيا و عزّت مؤمنان است. https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: امام ريشه و بنياد اسلام بالنده و شاخه بلند آن است. به بركت امام است كه نماز، روزه، حج و جهاد تكميل مى شود، خراج و صدقات فراوان مى گردد و حدود و احكام الهى به اجرا درمى آيد و مرزها از يورش مصون مى ماند. امام به سان خورشيدى رخشانى است كه تابش آن جهان را فرا مى گيرد و در افقى است كه در دسترس نمى آيد. امام ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستاره نمايانى است كه در شب تاريك راهنماى هدايت است و نجات بخش از نابودى. امام از هر گناهى پاك و از هر عيبى به دور است. امام به علم ويژگى يافته و به بردبارى نام آور شده است. امام يگانه روزگار خويش است، هيچ كس همپاى او نيست و هيچ دانشمندى با او ياراى برابرى ندارد و براى او همانندى يافت مى نشود. دو ويژگى عصمت و انتصاب نيز در پايان سخن امام رضا عليه السلام به اين گونه بيان شده است: چون خداوند بنده اى را براى تدبير امور بندگانش برگزيند، او را سينه اى فراخ عنايت فرموده و سرچشمه هاى حكمت را در دلش به وديعت مى نهد، زبانش گويا مى شود و در پاسخ درنمى ماند، و جز درستى در او يافت نگردد. او انسانى موفق، راه يافته و تأييدشده از جانب خداوند و از هر گونه خطا و لغزشى در امان است. اين ويژگى از آن رو است كه حجّت بر خلق و گواه بر بندگان خدا باشد. آيا آنان توانايى چنين گزينشى را دارند تا برگزيده ايشان از اين صفات بهره ببرد؟ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاشکی! خاک حريم حرمت می بودم می‌خراميدی و من در قدمت می‌بودم بی غم عشق تو صد حيف ز عمری که گذشت! پيش ازين، کاش! گرفتار غمت می بودم https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: احسان مردى به محضر حضرت رضا (ع) آمد و گفت: به اندازه مروت خويش به من احسان كن، فرمود: نمى توانم (زيرا مروت امام خارج از حد بود). گفت: پس بقدر مروت من احسان كن، امام فرمود: آرى، بعد به غلامش فرمود: دويست دينار به او بده. امام در روز عرفه در خراسان همه مالش (شايد نقدينه باشد) را احسان كرد و به اهل نياز تقسيم فرمود. فضل بن سهل گفت: اين غرامت و اسراف است. فرمود: نه، بلكه غنيمت است، آنچه را كه در آن پاداش و كرامت هست، غرامت مشمار. ۱۳ https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: امام رضا (ع) الگويي براي اخلاق امامان پاك ما در ميان مردم و با مردم مى زيستند، وعملا به مردم درس زندگى و پاكى و فضيلت مى آموختند، آنان الگو و سرمشق ديگران بودند، و با آن كه مقام رفيع امامت آنان را از مردم ممتاز مى ساخت، و برگزيده خدا و حجت او در زمين بودند درعين حال در جامعه حريمى نمى گرفتند، و خود را از مردم جدا نمى كردند، و به روش جباران انحصار و اختصاصى براى خود قائل نمى شدند، و هرگز مردم را به بردگى و پستى نمى كشاندند و تحقير نمى كردند. آنان نمونه بارز اسوه حسنه مي‌باشند. « ابراهيم بن عباس » مى گويد: « هيچگاه نديدم كه امام رضا عليه السلام در سخن بر كسى جفا ورزد، و نيز نديدم كه سخن كسى را پيش از تمام شدن قطع كند، هرگز نيازمندى را كه مى توانست نيازش را بر آورده سازد رد نمى كرد، در حضور ديگرى پايش را دراز نمى فرمود، هرگز نديدم به كسى از خدمتكاران و غلامانشان بدگوئى كند، خنده او قهقهه نبود بلكه تبسم بود، چون سفره غذا به ميان مى آمد همه افراد خانه حتى دربان و مهتر را نيز بر سفره خويش مى نشاند و آنان همراه با امام غذا مى خوردند. شبها كم مى خوابيد و بيشتر بيدار بود، و بسيارى از شبها تا صبح بيدار مى ماند و به عبادت مى گذراند، بسيار روزه مى داشت و روزه سه روز در هر ماه را ترك نمى كرد (۱)، كار خير و انفاق پنهان بسيار داشت، وبيشتر در شبهاى تاريك مخفيانه به فقرا كمك مى كرد. (۲) « محمد بن ابى عباد » مى گويد: فرش آن حضرت در تابستان حصير و در زمستان پلاسى بود. لباس او- در خانه- درشت و خشن بود، اما هنگاميكه در مجالس عمومى شركت مى كرد (لباسهاى خوب و متعارف مى پوشيد) و خود را مى آراست. (۳) شبى امام ميهمان داشت، در ميان صحبت چراغ نقصى پيدا كرد، ميهمان امام دست پيش آورد تا چراغ را درست كند، امام نگذاشت و خود اين كار را انجام داد و فرمود: ما گروهى هستيم كه ميهمانان خود را به كار نمى گيريم. https://eitaa.com/zandahlm1357
" اَلسَّلامَ عَلیک اَلسُّلطان یٰا "عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا جز رضا چیزی نمی شاید، نمی شاید به تو من چنین تسلیم را بی ترجمان آموختم ... رنگمان کرده است دوران، باز امّا طوسی ام پای بر جا ماندنم را از مکان آموختم
.......: يكبار شخصى كه امام را نمى شناخت در حمام از امام خواست تا او را كيسه بكشد، امام عليه السلام پذيرفت و مشغول شد، ديگران امام را بدان شخص معرفى كردند ، و او با شرمندگى به عذرخواهى پرداخت ولى امام بى توجه به عذر خواهى او همچنان او را كيسه مى كشيد و او را دلدارى مى داد كه طورى نشده است. (۵) شخصى به امام عرض كرد: به خدا سوگند هيچ كس در روى زمين از جهت برترى و شرافت پدران به شما نمى رسد. امام فرمود: تقوى به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگارآنان را بزرگوار ساخت. (۶) مردى از اهالى بلخ مى گويد: در سفر خراسان با امام رضا عليه السلام همراه بودم، روزى سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران و غلامان حتى سياهان را بر آن سفره نشاند تا همراه او غذا بخورند. من به امام عرض كردم: فدايتان شوم. بهتر است اينان بر سفره اي جداگانه بنشينند. فرمود: ساكت باش، پروردگار همه يكى است، پدر و مادر همه يكى است، و پاداش هم به اعمال است. (۷) « ياسر » خادم امام مى گويد: امام رضا عليه السلام به ما فرموده بود اگر بالاى سرتان ايستادم (و شما را براى كارى طلبيدم) و شما به غذا خوردن مشغول بوديد برنخيزيد تا غذايتان تمام شود. بهمين جهت بسيار اتفاق مى افتاد كه امام ما را صدا مى كرد، و در پاسخ او مى گفتند به غذا خوردن مشغولند، و آن گرامى مى فرمود بگذاريد غذايشان تمام شود. (۸) يكبارغريبى خدمت امام رسيد و سلام كرد و گفت: من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم، از حج باز گشته‌ام و خرجى راه تمام كرده ام، اگر مايليد مبلغى به من مرحمت كنيد تا خود را بوطنم برسانم، و در آنجا از جانب شما معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد، زيرا من در شهر خويش فقير نيستم و اينك در سفر نيازمند مانده ام. امام برخاست و به اطاقى ديگر رفت، و دويست دينار آورد و از بالاى در دست خويش را فراز آورد، و آن شخص را خواند و فرمود: اين دويست دينار را بگير و توشه راه كن، و به آن تبرك بجوى، و لازم نيست كه از جانب من معادل آن صدقه بدهى. آن شخص دينارها را گرفت و رفت، امام از آن اطاق به جاى اول بازگشت، از ايشان پرسيدند چرا چنين كرديد كه شما را هنگام گرفتن دينارها نبيند؟ فرمود: تا شرمندگى نياز و سؤال را در او نبينم. (۹) https://eitaa.com/zandahlm1357