هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زائری با گریه آمد،
با دل آرام رفت
یک نگاهت میتواند
مرهم طوفان شود . . .
❤️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
📹 کربلایی حنیف طاهری
#سلام_آقا
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
ج: احاديث ائمه عليهم السلام
در اين بخش رواياتى نقل مى شود كه از امامان شيعه و نياكان امام رضا عليه السلام بازگو شده است.
امام على عليه السلام در حديثى طولانى مى فرمايد: اين پيمانى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از من ستانده
و فرموده كه اين امر را دوازده امام به پايان مى رسانند پس از موسى، فرزندش على است كه او را (رضا) گويند. (اثبات الهداة۱/۵۹۸)
امام حسين عليه السلام فرموده است: پيشوا و جانشين پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام است، سپس حسن عليه السلام و آن گاه من و نه تن از فرزندان من: فرزندم على، فرزندش محمد، فرزندش جعفر، پسرش موسى، فرزندش
على. (الصراط المستقيم۲/۱۵۶)
امام سجّاد عليه السلام فرمود: اين نسخه اى از آن لوحى است كه خداوند متعال به پيامبر خود هديه داد و در آن نام خداوى تبارك و تعالى، و پيامبر خدا، و اميرالمؤمنين على. و فرزندش على ّ معروف به رضا است (اثبات الهداة۱/۶۵۱)
امام باقر عليه السلام فرمود: امامان پس از پيامبر صلى الله عليه و آله دوازده تن هستند:
نخست على عليه السلام. و آن گاه فرزندش على معروف به رضا. (كفاية الاثر۲۴۸)
امام صادق عليه السلام فرمود: من به فرزندم موسى كه امام پس از من است، وصيّت كرده ام. پرسيدند: پس از او كيست؟ فرمود: فرزندش على كه به (رضا) معروف است، و در سرزمينى دور در خراسان دفن خواهد شد. (اثبات الهداة۱/۶۰۳)
امّا بيش از همه رواياتى است كه
امام موسى كاظم عليه السلام پدر گرامى امام رضا عليه السلام بازگو شده و در همه آنها
گواه راستينى بر امامت حضرت على بن موسى ديده مى شود.
۱ داود رقّى گويد: به امام كاظم عليه السلام عرض كردم: قربانت گردم، عمرم به پايان رسيده و ناتوانى بر من چيره شده است. پيشتر از پدرت خواستم كه امام
پس از خود را معرفى كند، شما را نشان داد. اينك همين پرسش را از شما دارم! آن گاه حضرت اشاره به فرزندش ابوالحسن كرد و فرمود: پس از من، اين امام شماست.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خواب امام رضا - @Maddahionlin.mp3
1.33M
♨️خواب امام رضا(علیه السلام)
👌#سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #قرائتی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔴https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
۲ محمد بن اسحاق بن عمار گويد: به امام كاظم عرض كردم: آيا مرا به كسى راه نمى نمايى كه دين خويش را از او فرا گيرم؟ فرمود: اين فرزندم على است، دين خود را از او فرا گير.
۳ زياد بن مروان قندى كه خود از واقفيان بود، گويد: خدمت ابوابراهيم (امام كاظم عليه السلام) رسيدم، فرزندش ابوالحسن هم نزد او بود. فرمود: اى زياد! اين فرزند من، گفته هايش گفته من، نوشته هايش نوشته من و فرستاده اش به سوى شما، نماينده من است. هرچه گويد، حقّ همان است.
۴ مخزومى كه مادرش از فرزندان جعفر بن ابى طالب بود، گويد:
حضرت موسى بن جعفر عليه السلام ما را به منزلش فرا خواند، ما پيرامون آن جناب گرد آمديم، جضرت فرمود: آيا مى دانيد چرا شما را در اين جا فرا خوانده ام؟ گفتيم: خير. فرمود
: گواهى دهيد كه اين فرزندم، وصى ّ من است و پس از من جانشين و سرپرست امور مربوط به من خواهد بود
۵ داود بن ذربى گويد: خدمت امام كاظم عليه السلام رسيدم، اموالى را نيز با خود براى آن جناب برده بودم. حضرت مقدارى از آن اموال را پذيرفت. پرسيدم: چرا همه را قبول نكرديد؟ فرمود: امام شما در موقع خود آن را از شما خواهد خواست. هنگامى كه خبر شهادت حضرت به ما رسيد، فرزندش ابوالحسن الرضاعليه السلام مال را از من خواست و من همه را تسليم ايشان كردم.
۶ محمد بن فضل هاشمى گويد: خدمت حضرت موسى بن جعفر عليه السلام رسيدم. آن حضرت بشدّت از اوضاع نگران و ناراحت بود. عرض كردم: اگر حادثه اى پيش آيد بايد از كه پيروى كنيم؟ فرمود: از فرزندم على. او وصى ّ و جانشين من در ميان شماست.
۷ على بن يقطين گويد: خدمت امام كاظم عليه السلام بودم و فرزندش على هم نزد او بود. موسى بن جعفر فرمود: اى على
بن يقطين! اين فرزند، سرور فرزندانم است و من كنيه خود را به او بخشيدهام در اين هنگام هشام بن سالم دست خود را بر پيشانى زد و گفت: به خدا سوگند كه از مرگ خويش خبر داد!
۸ سليمان بن حفص مروزى گويد: خدمت امام كاظم عليه السلام رسيدم و در انديشهام اين بود كه درباره
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_امام_رضا علیه السلام
ما در خانه ی سلطان سر و سامان داریم
هرچه داریم ز آقای خراسان داریم
.......:
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
۸ سليمان بن حفص مروزى گويد: خدمت امام كاظم عليه السلام رسيدم و در انديشهام اين بود كه درباره
امام پس از وى پرسش كنم. امام نگاهى به من انداخت و خود آغاز سخن كرد و فرمود: اى سليمان! فرزندم على وصى من و پيشواى مردم پس از من است و او بهترين فرزندان من مى باشد. اگر زنده ماندى و او را درك كردى، گواهى امامت او را در نزد شيعيان من نيز ابراز نما و هر كس از جانشين من پرسيد او را معرفى من.
۹ عبدالله مرحوم گويد: به قصد مدينه از بصره بيرون شدم، در بين
راه، موسى بن جعفر عليه السلام را ملاقات كردم كه او را به سمت بصره مى بردند. حضرت دنبال من فرستاد و من خدمت رسيدم. نامه اى به من دادند كه آن را به مدينه برسانم. عرض كردم: نامه را به چه كسى تسليم كنم؟ فرمود: به فرزندم على. زيرا او وصى ّ و امام پس از من و بهترين فرزندان من است.
۱۰ حسين بن بشير گويد: امام كاظم عليه السلام فرزندش على را
براى ما به عنوان امامت معرفى كرد، همان گونه كه حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله، در روز غدير خم على عليه السلام را معرفى فرمود. ايشان به اهل مدينه و يا مردمان حاضر در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب كرد و فرمود: اى مردم! اين وصى و پيشواى پس از من است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
°•🌱🌸•°
آقامرامتو،بہمنازحدگذشتہاست
اۍبھترینرفیـقدودنیاۍمن رضا
#سلام آقا
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
۱۱ محمد بن سنان گويد: پيش از آن كه حضرت امام كاظم عليه
السلام را به عراق تبعيد كنند، خدمت ايشان رسيدم. فرزندش على هم نزد وى بود.
فرمود: اى محمد! امسال حادثه اى رخ خواهد داد. از آن هراسان مباش و بى تابى مكن.. سپس سر مبارك خود را پايين افكند و انگشتان خود را به زمين زد. آن گاه سر را بلند كرد
. و فرمود: خداوند گمراهان را به
حال خود وامى نهد و آن چه را اراده كند به انجام مى رساند.
پرسيدم: مقصود از اين سخنان چيست؟
فرمود: هر كس به اين فرزندم ستم روا دارد و حقش را ناديده انگارد و امامتش را انكار كند، به سان كسى است كه حق على بن ابى طالب عليه السلام را پامال كرده و امامت وى را منكر شود.
. من از سخنان وى چنين دريافتم
كه از مرگ خود خبر مى دهد و فرزندش على را به عنوان امام پس از خود معرفى مى كند.
عرض كردم: به خدا سوگند، اگر پروردگار به من عمر دهد و روزگار او را دريابم، حقوق او را ادا كرده، به امامت و خلافت وى گردن خواهم نهاد و هم اينك گواهى مى دهم و تصديق مى كنم كه او پس از شما حجّت خدا در روى زمين و امام مردم است و جامعه را به آيين اسلام فرا مى خواند.
فرمود: اى محمد! خداوند عمر تو را دراز خواهد كرد و روزگار امامت او را درخواهى يافت و مردم را به سوى او
فرا خواهى خواند و حتّى به امام پس از او هم اعتراف و تصديق خواهى نمود.
پرسيدم: قربانت گردم! امام پس از او كيست؟
فرمود: فرزندش على.
گفتم: به فرمان شما تسليم هستم و به امامت فرزند او نيز گواهى مى دهم.
فرمود: آرى اى محمد! من نام تو را در كتاب اميرالمؤمنين عليه السلام ديدم و تو از شيعيان ما هستى و در ميان آنان به آذرخشى مى مانى كه در شب تاريك مى درخشد و نور مى افشاند. اى محمد! مفضّل مونس من است، هر گاه او را مى بينم، آرامشى مى يابم. تو نيز مونس دو امام پس از
من خواهى بود و آنان با ديدن تو آرامش مى يابند. آتش جهنم بر بدنت حرام است و هرگز بدنت را لمس نخواهد كرد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مولای من....
منم كه عالم و آدم
زخويشتن راندند!!!
ميان صحن شما
جا برای من هم هست ؟؟....
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
برخوردهاى دوگانه مامون پس از ولايتعهدى امام رضا (ع)
در دوران خلافت مامون عباسى آشفتگى هاى سياسى و امنيتى آن چنان بالا گرفته بود كه مامون را به شدت نگران ساخت. زيرا پى آمدهاى كشته شدن امين و شورش هاى پى درپى گروه هاى مختلف، فساد و غارت اموال مسلمانان توسط گروهى وابسته به عباسيان و ظلم و فشار بيش از حد بر قاطبه مردم، پيوسته به جو پرالتهاب دامن مى زد.
بدين جهت مامون مدتها در پى چاره جويى و گشودن گره كار بود تا به اين نتيجه رسيد كه براى مسلط شدن بر اوضاع كشور و خواباندن بسيارى از فتنهها و شورش ها، از چهره پاك و مقدس امام رضا عليه السلام آن هم به طرز ماهرانه اى استفاده كند. با
دعوت كردن از امام و جلب او به مرو مساله خلافت و ولايتعهدى را به آن حضرت پيشنهاد نمود.
مامون از همان ابتدا به ويژه پس از تحميل ولايتعهدى با امام دوگانه برخورد مى كرد. در اين جا اگرچه برخى آگاهانه يا از روى ناآگاهى به طرفدارى از حكومت بنى عباس و مامون مى خواهند وى را فردى مخلص و مؤمن و معتقد به امام عليه السلام معرفى كنند و مساله پيشنهاد و واگذارى ولايتعهدى را به على بن موسى الرضا عليهما السلام نشانه ايمان و ارادتش بدانند اما غافل از آن كه اين حركت مرموزانه و خائنانه نه تنها به امام عليه السلام خدمت نبود، بلكه با تحقق بخشى از اهداف شوم خود، زمينه شهادت آن حضرت را نيز فراهم ساخت.
دليل اين مدعا همان برخوردهاى دوگانه اش بود كه پس از اين جريان از خود نشان داد و در تاريخ به گوشه هايى از آن اشاره شده است. و ما نيز در اين نوشتار كوتاه دوازده مورد از همان برخوردها را جمع آورى كرده، تقديم شيفتگان امام عليه السلام مى نماييم. به اين اميد كه گامى در جهت تبيين مظلوميت امام رضا عليه السلام و شناساندن چهره
مامون باشد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نسیم مرقدتان عطر کوچه باغ بهشت
برد ز خاطره ها غصهی فراق بهشت
رواقهای حریمت بهشت نور و بلور
بلند گنبد نورانیت چراغ بهشت
#سلام_آقا
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
برخى از دلايل ناخشنودى امام (ع)
متونى كه در اين باره به دست ما رسيده آن قدر زياد است كه به حد تواتر رسيده. ابوالفرج مى نويسد: «... مامون، فضل و حسن، فرزندان سهل، را نزد على بن موسى (ع) روانه كرد. ايشان به وى مقام وليعهدى را پيشنهاد كردند، ولى او نپذيرفت - آنان پيوسته پيشنهاد خود را تكرار كردند و امام همچنان از پذيرفتنش ابا مى كرد،
تا يكى از آن دو نفر زبان به تهديد گشود، ديگرى نيز گفت، بخدا سوگند كه مامون مرا دستور داده تا گردنت را بزنم اگر با خواست او مخالفت كنى ». (۶)
برخى ديگر چنين آورده اند كه مامون به امام (ع) گفت: اى فرزند رسول خدا، اينكه از پدران خود داستان مسموم شدن خود را روايت مى كنى، آيا مى خواهى با اين بهانه جان خود را از تن دردادن به اين كار آسوده سازى و مى
خواهى كه مردم ترا زاهد در دنيا بشناسند؟
امام رضا پاسخ داد: بخدا سوگند، از روزى كه او مرا آفريده هرگز دروغ نگفته ام، و نه بخاطر دنيا زهد در دنيا را پيشه كرده ام، و در ضمن مى دانم كه منظور تو چيست و تو براستى چه از من مى خواهى.
- چه مى خواهم؟
- آيا اگر راست بگويم در امان
هستم؟
- بلى در امان هستى - تو مى خواهى كه مردم بگويند، على بن موسى از دنيا روى گردان نيست، اما اين دنياست كه بر او اقبال
نكرده. آيا نمى بينيد كه چگونه به طمع خلافت، وليعهدى را پذيرفته.
در اينجا مامون برآشفت و به او گفت: تو هميشه به گونه
ناخوشايندى با من برخورد مى كنى، در حالى كه ترا از سطوت خود ايمنى بخشيدم. بخدا سوگند، اگر وليعهدى را پذيرفتى كه هيچ، و گرنه مجبورت خواهم كرد كه آن را بپذيرى. اگر باز همچنان امتناع بورزى، گردنت را خواهم زد (۷).
امام رضا (ع) در پاسخ ريان كه علت پذيرفتن وليعهدى را پرسيده بود، گفت:
«... خدا مى داند كه چقدر از اين كار بدم مى آمد. ولى چون مرا
مجبور كردند كه از كشتن يا پذيرفتن وليعهدى يكى را برگزينم، من ترجيح دادم كه آن را بپذيريم... در واقع اين ضرورت بود كه مرا به پذيرفتن آن كشانيد و من تحت فشار و اكراه بودم.. » (۸)
امام حتى در پشت نويس پيمان وليعهدى اين نارضايتى خود و به سامان نرسيدن وليعهدى خويش را بر ملا كرده بود. (۹)
https://eitaa.com/zandahlm1357