هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔹در مجلس حضرت رضا(علیهالسلام) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند و از آن حضرت سوال میکردند و از احکام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا (علیه الصلاة و السلام) پاسخ آنها را میدادند
در این میان، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و سلام کرد و به امام هشتم(علیه السلام) عرض نمود: "من از دوستان شما و دوستان پدر و اجدادِ پاک شما هستم، در سفر حج پولم تمام شد و خرجیِ راه ندارم تا به وطن برسم، اگر امکان دارد خرجی راه را به من بده تا به وطن برسم، خداوند مرا از نعمت هایش برخوردار نموده است وقتی به وطن رسیدم آنچه به من دادهای معادل آن از جانب شما صدقه می دهم چون خودم مستحق صدقه نیستم"
🔹امام رضا(علیه السلام) به او فرمود: "بنشین خداوند به تو لطف کند"
سپس امام(علیه السلام) رو به مردم کرده و به پاسخ سوالهای آنها ادامه دادند...
پس از مدتی مردم همه رفتند و تنها آن مرد مسافر و من و سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم
امام فرمودند اجازه می دهید به خانه اندرون بروم؟
سلیمان عرض کرد خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدّم داشته است...
حضرت برخاستند و وارد حجره شدند و پس از چند دقیقه بازگشتند و از پشت در فرمودند: "آن مرد مسافر خراسانی کجاست؟"
خراسانی برخاست و گفت: "اینجا هستم"
🔹امام(علیه السلام) از بالای در دستشان را به سوی مسافر دراز کردند و فرمودند: "این مقدار دینار را بگیر و خرج راه خود را با آن تأمین کن و این مبلغ، مال خودت باشد و لازم نیست از ناحیه من معادل آن را صدقه بدهی، برو که نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم!"
🔹مسافر خراسانی پول را گرفت و رفت...
سلیمان به امام رضا(علیه السلام) عرض کرد: "فدایت گردم که عطا کردی و مهربانی فرمودی، ولی چرا هنگام پول دادن به مسافر خود را نشان ندادی و پشت در، خود را مستور نمودی؟!"
امام رضا(علیه السلام) در پاسخ فرمودند: "مَخَافَةَ أنْ أرَىٰ ذُلّ السُّؤالِ في وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَه" [از آن ترسیدم که شرمندگی سوال و درخواست را در چهره او بنگرم، از این رو که حاجتش را برآوردَم...!!]
https://eitaa.com/zandahlm1357
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
😍 #گزارش_تصویری
ایستگاه عشق هشتم!...
ریلها همه به تو ختم میشوند، تنها ایستگاه زمینی که به آسمانها مسافر داری!
🍃🌺🍃حال و هوای بهشت
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📌چه قدر این نامه آشناست!
📜طلبکارها روزگارش را سیاه کرده بودند.
با این که خجالت می کشید اما چاره ای نبود جز این که از امام رضا علیه السلام کمک بگیرد.
نمی خواست طلب پول کند اما اگر امام نزد طلبکارانش وساطت می کردند، آنها حتما مهلت بیشتری به او می دادند.
شرم و حیا دو دلش کرده بود اما به خوبی می دانست یک لحظه دیدار امام، تمام بار غم را از دوشش بر می دارد.
پس به شوق دیدار به راه افتاد. در محضر امام هشتم، هم محو نگاه گرم و کلام دلنشین ایشان بود و هم شرم داشت از سوال!
حاجتش را بازگو نکرد و تصمیم گرفت برخیزد.
ناگاه امام علیه السلام اشاره کردند که زیر سجّاده ای که در اتاق بود را نگاه کند.
کیسه ای پول بود و یک نامه:
ما تو را از یاد نبرده ایم، با این پول قرضت را بپرداز! باقی نیز خرج خانواده ات ...
📚 بحار الانوار، ج 49
✨چه قدر آن نامه برایم آشناست!
خوب که میگردم انگار در میان صفحه های دلم، دستخط ظریف و خوش نقش مولایم امام زمان علیه السلام را می یابم که فرمودند:
"انّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم وَ لا ناسینَ لِذِکرِکُم ..."
ما در رسیدگی به امور شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را فراموش نمی کنیم.
📚 بخشی از توقیع امام زمان علیه السلام به شیخ مفید
فدای دستتان که قلم را چنین به جوشش مهر آورده:
"من" همیشه در یاد "شما" هستم.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🎬 سخنرانی آیت الله بهجت(ره)
💠 خاطرهی آیتالله بهجت از شخصی که جواب سلام امام رضا (علیهالسلام) را شنیده بود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🌿 امام رضا (علیه السلام) :
🍀 احفظ لسانک تعز
🍁 زبانت را نگهدار ، عزیز می شوی .
📙 اصول کافی جلد 2 صفحه 113
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خواب امام رضا - @Maddahionlin.mp3
1.33M
♨️خواب امام رضا(علیه السلام)
👌#سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #قرائتی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔴https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔅امام رضا (علیهالسلام):
🦋ايـمان چهار ركن است:
۱-توڪل بر خدا
۲-رضا به قضـاى خدا
۳-تسليـم به امرخدا
۴-واگذاشتـن كار به خدا
📚 تحف العقول ، ص ۴۶۹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
قسمتم نیست اگر زائرِ مشهد بشوم
بگذارید پَری گوشه ی گُنبد بشوم
کاش یک کاسهی گندم بشوم دستِ کسی
تا که از بابِ جوادت بشود رَد بشوم
عقل و احساسِ من اُفتاده به پایِ حرمت
تا به هر گوشه ی این خانه مُقیّد بشوم
تا کنارِ تو به آرامشِ کامل برسم
تا ابد دست به دامانِ تو باید بشوم
میشود ضامنِ من هم بشوی آقاجان؟!
بگذارند پَری گوشه ی گُنبد بشوم؟
📸 مصطفی محمدزاده
#سلام_آقا
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
من از همه در راندهام، من راندهای واماندهام
یا خوانده یا ناخوانده ام اکنون منم مهمانِ تو
پای من از ره خسته شد،بال و پَرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد جُز درگه احسانِ تو
گفتم مَنم در می زَنَم،گفتی به تو سر می زنم
من هم مُکرّر می زنم کو عهد و کو پیمانِ تو؟
سوی تو رو آورده ام ای خُم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام کو لُطفِ بی پایانِ تو؟
🔺علی انسانی
#سلام_آقا
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
part18_salam bar ebrahim.mp3
11.92M
.......:
در قسمت هجدهم میشنویم:
🔹 دعوت خواهر
🔹 ماجرای دیدن ابراهیم در خواب
🔹 ابراهیم واسطه فیض امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💢امام رئوف و برخورد با سیاهان
حالا که مردمِ دنیای مدرن و بی روح ما خشمگین از تبعیض نژادی مجسمههای تاجران #برده_داری در اروپا و آمریکا را به زمینمیکشند و نفرت خود از بردگی گرفتن سیاهان را ابراز میکنند بهتر است به هزار و چهارصد سال قبل بازگردیم و مستندا ببینیم امام رضا(ع) چگونه با سیاهان برخورد میکردند
.
مردى از #اهل_بلخ مي گويد: من در سفرى كه حضرت رضا عليه السلام به خراسان آمد، در ركاب آن حضرت بودم، روزى سفره ي غذا خواست و همه غلامان #سياه_پوست و غير آنها را بر سر سفره گرد آورد [تا با ايشان غذا بخورند] من گفتم: قربانت شوم، بهتر است براى اينها سفره اى جدا گانه بيندازيد. حضرت فرمودند: ساکت باش، زيرا پروردگار تبارك و تعالى يكى است [و همه بنده يك خدائيم] و مادر [ما همه] هم يكى است، و پدرمان هم يكى است، و پاداش ما هم در برابر كردار و اعمال است
🔹الكافي، ج٨، ص٢٣٠
🌤اللـهُمــّ عَجّـلــْ لـِوَلیـّڪـَ الفـَرجــْ 🌤
→ https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#عظمت_ایت_الله_میلانی_
✨ آیت الله اراکی نقل می کند:
جمعه شبی در حرم مطهر امام رضا به حضرت التماس کردم که یکی از اولیای خودت را به من معرفی کن!
آمدم منزل و خوابیدم. در خواب به من گفتند :بلند شو که یکی از اولیای الهی
می آید. برخاستم، دیدم خانم سماور را روشن کرده و می گوید: در خواب به من گفتند پاشو سماور را روشن کن که یکی از اولیای الهی می آید!
در همین حال در زدند. وقتی در را گشودم، دیدم آیت الله میلانی است.✨