eitaa logo
هر روز با امام رضا (ع)
21 دنبال‌کننده
413 عکس
455 ویدیو
10 فایل
آرشیو پستهای امام رضایی تقدیم به حضور ملک آستان حضرت سلطان گذر تک تک ثانیه های عمرم به قدیمی شدن نوکریت می ارزد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹در مجلس حضرت رضا(علیه‌السلام) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند و از آن حضرت سوال می‌کردند و از احکام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا (علیه الصلاة و السلام) پاسخ آنها را می‌دادند در این میان، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و سلام کرد و به امام هشتم(علیه السلام) عرض نمود: "من از دوستان شما و دوستان پدر و اجدادِ پاک شما هستم، در سفر حج پولم تمام شد و خرجیِ راه ندارم تا به وطن برسم، اگر امکان دارد خرجی راه را به من بده تا به وطن برسم، خداوند مرا از نعمت هایش برخوردار نموده است وقتی به وطن رسیدم آنچه به من داده‌ای معادل آن از جانب شما صدقه می دهم چون خودم مستحق صدقه نیستم" 🔹امام رضا(علیه السلام) به او فرمود: "بنشین خداوند به تو لطف کند" سپس امام(علیه السلام) رو به مردم کرده و به پاسخ سوالهای آنها ادامه دادند... پس از مدتی مردم همه رفتند و تنها آن مرد مسافر و من و سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم امام فرمودند اجازه می دهید به خانه اندرون بروم؟ سلیمان عرض کرد خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدّم داشته است... حضرت برخاستند و وارد حجره شدند و پس از چند دقیقه بازگشتند و از پشت در فرمودند: "آن مرد مسافر خراسانی کجاست؟" خراسانی برخاست و گفت: "اینجا هستم" 🔹امام(علیه السلام) از بالای در دستشان را به سوی مسافر دراز کردند و فرمودند: "این مقدار دینار را بگیر و خرج راه خود را با آن تأمین کن و این مبلغ، مال خودت باشد و لازم نیست از ناحیه من معادل آن را صدقه بدهی، برو که نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم!" 🔹مسافر خراسانی پول را گرفت و رفت... سلیمان به امام رضا(علیه السلام) عرض کرد: "فدایت گردم که عطا کردی و مهربانی فرمودی، ولی چرا هنگام پول دادن به مسافر خود را نشان ندادی و پشت در، خود را مستور نمودی؟!" امام رضا(علیه السلام) در پاسخ فرمودند: "مَخَافَةَ أنْ أرَىٰ ذُلّ السُّؤالِ في وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَه" [از آن ترسیدم که شرمندگی سوال و درخواست را در چهره او بنگرم، از این رو که حاجتش را برآوردَم...!!] https://eitaa.com/zandahlm1357 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
😍 ایستگاه عشق هشتم!... ریل‌ها همه به تو ختم می‌شوند، تنها ایستگاه زمینی که به آسمان‌ها مسافر داری! 🍃🌺🍃حال و هوای بهشت https://eitaa.com/zandahlm1357
📌چه قدر این نامه آشناست! 📜طلبکارها روزگارش را سیاه کرده بودند. با این که خجالت می‏ کشید اما چاره‏ ای نبود جز این که از امام رضا علیه السلام کمک بگیرد. نمی‏ خواست طلب پول کند اما اگر امام نزد طلبکارانش وساطت می‏ کردند، آنها حتما مهلت بیشتری به او می‏ دادند. شرم و حیا دو دلش کرده بود اما به خوبی می‏ دانست یک لحظه دیدار امام، تمام بار غم را از دوشش بر می‏ دارد. پس به شوق دیدار به راه افتاد. در محضر امام هشتم، هم محو نگاه گرم و کلام دلنشین ایشان بود و هم شرم داشت از سوال! حاجتش را بازگو نکرد و تصمیم گرفت برخیزد. ناگاه امام علیه السلام اشاره کردند که زیر سجّاده‏ ای که در اتاق بود را نگاه کند. کیسه‏ ای پول بود و یک نامه: ما تو را از یاد نبرده‏ ایم، با این پول قرضت را بپرداز! باقی نیز خرج خانواده‏ ات ... 📚 بحار الانوار، ج 49 ✨چه قدر آن نامه برایم آشناست! خوب که می‏گردم انگار در میان صفحه‏ های دلم، دست‏خط ظریف و خوش نقش مولایم امام زمان علیه السلام را می‏ یابم که فرمودند: "انّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم وَ لا ناسینَ لِذِکرِکُم ..." ما در رسیدگی به امور شما کوتاهی نمی‏کنیم و یاد شما را فراموش نمی‏ کنیم. 📚 بخشی از توقیع امام زمان علیه السلام به شیخ مفید فدای دستتان که قلم را چنین به جوشش مهر آورده: "من" همیشه در یاد "شما" هستم. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 سخنرانی آیت الله بهجت(ره) 💠 خاطره‌ی آیت‌الله بهجت از شخصی که جواب سلام امام رضا (علیه‌السلام) را شنیده بود. https://eitaa.com/zandahlm1357
🌿 امام رضا (علیه السلام) : 🍀 احفظ لسانک تعز 🍁 زبانت را نگهدار ، عزیز می شوی . 📙 اصول کافی جلد 2 صفحه 113 https://eitaa.com/zandahlm1357
خواب امام رضا - @Maddahionlin.mp3
1.33M
♨️خواب امام رضا(علیه السلام) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴https://eitaa.com/zandahlm1357
🔅امام رضا (علیه‌السلام): 🦋ايـمان‌ چهار ركن‌ است‌: ۱-توڪل‌ بر خدا ۲-رضا به‌ قضـاى‌ خدا ۳-تسليـم‌ به‌ امرخدا ۴-واگذاشتـن‌ كار به‌ خدا 📚 تحف‌ العقول‌ ، ص‌ ۴۶۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
قسمتم نیست اگر زائرِ مشهد بشوم بگذارید پَری گوشه ‌ی گُنبد بشوم کاش یک کاسه‌ی گندم بشوم دستِ کسی تا که از بابِ جوادت بشود رَد بشوم عقل و احساسِ من اُفتاده به پایِ حرمت تا به هر گوشه ی این خانه مُقیّد بشوم تا کنارِ تو به آرامشِ کامل برسم تا ابد دست به دامانِ تو باید بشوم می‌شود ضامنِ من هم بشوی آقاجان؟! بگذارند پَری گوشه ی گُنبد بشوم؟ 📸 مصطفی محمدزاده
من از همه در رانده‌ام، من رانده‌ای وامانده‌ام یا خوانده یا ناخوانده ام اکنون منم مهمانِ تو پای من از ره خسته شد،بال و پَرم بشکسته شد هر در به رویم بسته شد جُز درگه احسانِ تو گفتم مَنم در می زَنَم،گفتی به تو سر می زنم من هم مُکرّر می زنم کو عهد و کو پیمانِ تو؟ سوی تو رو آورده ام ای خُم سبو آورده ام من آبرو آورده ام کو لُطفِ بی پایانِ تو؟ 🔺علی انسانی
part18_salam bar ebrahim.mp3
11.92M
.......: در قسمت هجدهم میشنویم: 🔹 دعوت خواهر 🔹 ماجرای دیدن ابراهیم در خواب 🔹 ابراهیم واسطه فیض امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
💢امام رئوف و برخورد با سیاهان حالا که مردمِ دنیای مدرن و بی روح ما خشمگین از تبعیض نژادی مجسمه‌های تاجران در اروپا و آمریکا را به زمین‌می‌کشند و نفرت خود از بردگی گرفتن سیاهان را ابراز می‌کنند بهتر است به هزار و چهارصد سال قبل بازگردیم و مستندا ببینیم امام رضا(ع) چگونه با سیاهان برخورد می‌کردند . مردى از مي گويد: من در سفرى كه حضرت رضا عليه السلام به خراسان آمد، در ركاب آن حضرت بودم، روزى سفره ي غذا خواست و همه غلامان و غير آنها را بر سر سفره گرد آورد [تا با ايشان غذا بخورند] من گفتم: قربانت شوم، بهتر است براى اينها سفره اى جدا گانه بيندازيد. حضرت فرمودند: ساکت باش، زيرا پروردگار تبارك و تعالى يكى است [و همه بنده يك خدائيم] و مادر [ما همه] هم يكى است، و پدرمان هم يكى است، و پاداش ما هم در برابر كردار و اعمال است 🔹الكافي، ج٨، ص٢٣٠ 🌤اللـهُمــّ عَجّـلــْ لـِوَلیـّڪـَ الفـَرجــْ 🌤 → https://eitaa.com/zandahlm1357
✨ آیت الله اراکی نقل می کند: جمعه شبی در حرم مطهر امام رضا به حضرت التماس کردم که یکی از اولیای خودت را به من معرفی کن! آمدم منزل و خوابیدم. در خواب به من گفتند :بلند شو که یکی از اولیای الهی می آید. برخاستم، دیدم خانم سماور را روشن کرده و می گوید: در خواب به من گفتند پاشو سماور را روشن کن که یکی از اولیای الهی می آید! در همین حال در زدند. وقتی در را گشودم، دیدم آیت الله میلانی است.✨