eitaa logo
اینجا با هم باشیم⚘️
314 دنبال‌کننده
896 عکس
445 ویدیو
19 فایل
سعی دارم در این صفحه ، مطالبی که مینویسم ، عکسهائی که میگیرم و ... را درج کنم تا بماند به یادگار⚘️ #سید_رضا_متولی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منصور دلها ♥️
منصور کیه؟ |سید رضا متولی اشک تو چشم های آنها حلقه زده بود. یکی گفت حاج آقا من اهل بروجردم، دیگری گفت من اهل همدانم و... هر کدام از شهری بودند. یکی از آنها ادامه داد: همه ما در یک خوابگاه ساکنیم، که ساختمانی چند طبقه و اجاره ای است. مالک خوابگاه چندین بار به دانشگاه اخطار داده بود که من این ساختمان را می خواهم، دانشگاه هم اهمیت نداده بود. روز چهار شنبه ای بود که صاحب خانه با حکم تخلیه و مأمور آمد خوابگاه و شروع کرد به سر و صدا کردن که زودتر باید اینجا را تخلیه کنید. ادامه دارد...
1_4762251958.mp3
8.14M
    یارب!چه فرخ طالعند...      آنانکه در بازار عشق...           دردی خریدند... و غم دنیای دون بفروختند...          ، کی خواهد فراق پایان پذیرد... @hatef10012 ‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 بروید سر قبر پدر و مادرتان آنها شما را می بینند و خوشحال می شوند 🎙شهیدشهیدآیت الله دستغیب رحمت الله علیه . @hatef10012
هدایت شده از منصور دلها ♥️
منصور کیه؟ |سید رضا متولی هرچه مسئول خوابگاه گفت این دخترها در این شهر غریبند، کسی را ندارند، حداقل تا شنبه صبر کنید زیر بار نمی رفت. همه پائین جمع شده بودیم، مسئول خوابگاه گفت: برید به خانواده هاتون خبر بدهید تا مدت باقی مانده تا ترم بعد فکری برای شما بکنند، الان وسط ترم است خوابگاه خالی نداریم، این آقا هم کوتاه نمی یاد! ما هم می زدیم تو سر خودمون، چون خانواده های ما همه کم درآمد هستند، اگر می فهمیدند خوابگاه نداریم مانع ادامه تحصیل ما می شدند. گذشت تا پنج شنبه. کلاس های صبح را که اصلاً نفهمیدیم چی شد و چه جور گذشت. ظهر که برای نماز رفتیم مسجد دانشگاه، دست به دامان پیش نماز شدیم که ریش گرو بگذارد تا خوابگاه را از ما نگیرند. دست رد به سینه ما زد و گفت کاری از دست من بر نمی آید. یک دفعه سر بلند کرد و گفت: شما سراغ شهدا رفتید؟ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنان دلتنگم که هیچ کجا غیراز حرمت این دلتنگی را پُرنمیکند.... حسین جان❤️ @hatef10012
اینجا با هم باشیم⚘️
چنان دلتنگم که هیچ کجا غیراز حرمت این دلتنگی را پُرنمیکند.... حسین جان❤️ @hatef10012
یاحسین دریاب این نوکرت را... این جامانده ی درمانده ات را... دارد کلافه میشود از این همه درد... درد بزرگش ، اربعین است که چه میشود... شکرخدا که در پناه حسینیم و بس🤲 تنها امیدم به نگاه شماست آقا که خدای بزرگ عنایت فرماید ، بحق خودت آقا😭😭😭😭 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @hatef10012
هدایت شده از منصور دلها ♥️
منصور کیه؟ | سید رضا متولی گفتیم: ما که اهل شیراز نیستیم. خندید و گفت: مگه باید اهل شیراز باشید. برید گلزار شهدا هم آرام می شوید هم انشاءالله مشکل شما به لطف خدا، با عنایت شهدا حل می شود! آدرس گلزار شهدا را نوشت داد دست ما. بعد از ناهار تکه تکه راه را پرسیدیم تا رسیدیم گلزار شهدا. همین جور در قبور شهدا می چرخیدیم که چشم ما افتاد به این قبر. هیبت مردانه و صورت زیبای این شهید، انگار از ما می پرسید کجا دارید می رید، مشکل شما چیه؟ ناخودآگاه همه با هم آمدیم و روی این صندلی کنار نشستیم و شروع کردیم به درد دل کردن با عکس شهید خادم صادق. یک ساعتی که نشستیم سبک شدیم و برگشتیم خوابگاه. صبح جمعه بود، اول صبح مسئول خوابگاه همه دانشجو ها را خواست پائین. با خودمان می گفتیم کار از کار گذشت، می خواهند همین امروز ما را از خوابگاه بیرون کنند. ما هم از نا امیدی شب قبل ساک ها را بسته و آماده کرده بودیم. پائین که جمع شدیم دیدیم مسئول خوابگاه دارد می خندد. گفت: بشینید می خواهم مطلب جالبی برای شما تعریف کنم. «ادامه دارد...»
هدایت شده از منصور دلها ♥️
منصور کیه؟ | سید رضا متولی ...دیشب ساعت 11 شب می خواستند پاشنه خانه ما را در بی آوردند از بس محکم به در می کوبیدند. با همسرم رفتیم دم در، دیدم مالک خوابگاه است. گفتم: حاج آقا چرا آمدی اینجا، نکنِ این وقت شب می خواهی دختر های مردم را آواره خیابان کنی؟ گفت: خانم من دیگه نمی خواهم خوابگاه را تخلیه کنم. یه کاغذ از جیبش در آورد و گفت: مگه این حکم تخلیه نیست. جلو چشم های من پاره پاره اش کرد و گفت: اصلاً ترم بعد هم اینجا بمونن، من پشیمون شدم. از بعد از ظهر تا حالا، تا چشمم روی هم می افتد، یک آقای پُر هیبتی می آید جلو رویم و می گوید من منصورم، نکند دختر های مردم را در این شهر غریب آوارده کنی؟ اگر این کار را کردی به این چند نفری که پشت سرم هستند می گویم! به آن پنج نفر که نگاه می کردم، از وحشت از خواب می پریدم. ادامه دارد...
یک تذکر :: وقتى از چيزى ناراحت هستيد حرف بزنيد؛ كنايه نزنيد ، پوزخند نزنيد و سرتون رو از آدم برنگردونيد! دوست داشتيد داد و فرياد هم بكنيد امّا سكوت نكنيد... 🥀🥀🥀
هدایت شده از منصور دلها ♥️
منصور کیه؟ | سید رضا متولی بعد هم ادامه داد: خانم تو را به خدا به آقا منصور بگویید من دیگر خوابگاه رو تخلیه نمی کنم! مسئول خوابگاه که جریان را تعریف می کرد ما چند نفر زدیم زیر گریه! علت را که پرسید؛ جریان را که تعریف کردیم. همه بچه ها زدن زیر گریه. از آن به بعد هر شب جمعه می آئیم سر مزار حاج منصور! بعد به من گفتند حالا شما بگید: حاج منصور کیه؟ با بغض و اشک گفتم: من دیگه چی بگم! شما خودتون منصور را بهتر از من شناختید! «پایان»
🖋 امضای شکایت از آقای حسن روحانی رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی ایران در کمیسیون اصل نود: 👇👇👇👇 Asle90.24on.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️میلاد باسعادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر بر همه شما عزیزان مبارک باد🌹 🔸️دختران پاک، فرشته‌های زمین هستند و خداوند به معصومیت آنها بر فرشتگان آسمان مباهات می‌کند.. @hatef10012
1_4799281501.mp3
3.58M
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند نای ما خاموش ولی این زهره شیطان هنوز با همان شور و نوا دارد شبانی می کند گر زمین دود هوا گردد همانا، آسمان با همین نخوت که دارد آسمانی می کند سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی می کند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران می رسد با من خزانی می کند طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی می کند "شهریارا" گو دل از ما مهربانان نشکنید ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند.. 🔹️🔸️🔹️🔸️ ای دنیا....! @hatef10012
2_1152921504621788152.mp3
11.88M
سردارشهید حاج عبدالله اسکندری راوی: سیّد رضا متولی @raviyanfarss
گفتگوی رادیویی در رابطه با فتح خرمشهر در دوم خرداد۱۳۹۸ .mp3
15.09M
گفتگوی رادیویی در رابطه با فتح خرمشهر در دوم خرداد۱۳۹۸ @hatef10012
1_4899772229.mp3
15.69M
بسم رب الشهدا مینویسم برای تو!!! برای تو که دلی به کوچکی دل گنجشک داری و قلبت به بزرگی هفت آسمان است‌. برای مظلومیتت که حتی از شهدای گمنام هم گمنام تری !!! هر گاه یادی از تو از ذهنم عبور می‌کند چشم‌هایم کربلا را ترسیم می‌کند ! دلم پَر میکشد و می‌نشیندبرروی خاک های داغ و سوزان خردادماه شلمچه! قلبم به تپش می افتد و گوش هایم سر از پا نمی شناسد برای شنیدن اولین وآخرین سلامت به حسین بن علی ع وچه زیبا مولا تو را خرید ! و سرت را به دامن گذاشت همچون علیِ اکبرش!!! و تو شدی علی اکبر حسین ع، با لب هایی خشک و بدنی اربا اربا!!! دلم که بهانه کربلا را میگیرد ،ناخداگاه زبانم نام تو را زمزمه میکند ! و تو دست به دامان حسین بن علی ع میشوی و من را مهمان سفره پربرکت ارباب میکنی! خوشا به سعادتت که مولا تو را در کنار خود جای داد و خوشا به حال من که تو را دارم !!! علی اکبر شهید ما را هم در این شب وصالت دعاکن تا حسین ع ما را همچون تو زیبا بخرد . سالرور شهادتت مبارک مهربان رفیقم❤️ @hatef10012
بعد از تو... دلتنگترینم، از دریا بپرس که اشکهایم را آنجا بیعانه داده اند... 🔸️🔹️ ۴ خرداد۱۳۶۷ شلمچه ساعت ۱۶/۳۰ لحظه عروج بزرگ سردار خستگی ناپذیر سپاه اسلام شهید حاج حسن حق نگهدار حق ، نگهدارت حاج حسن🤲 صلوات
39.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرانجام آن جان نثار آئین حق در دیار پر از نور شلمچه بسوی میعادگاه ابدی با همان مرکبی که سوار بود ، عاشقانه بال گشود و به دیدار حضرت دوست شتافت. و لندکروز بهشت ، بهشتی شد چراکه راکبش اهل بهشت بود... پیکر مطهر او ، آن سوی خط در گلستانی از اشک تنها ماند تا نام بلند او در دفتر سرخ شهادت برای همیشه ماندگار و جاودان بماند... نثار روح پر فتوح شهیدان صلوات @raviyanfarss