eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
180 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
هواداران کتاب سلام :) با توجه به درخواست مکرر هواداران کتاب عزیز و به مناسبت هفته کتاب و کتاب‌خوانی باشگاه هواداران در پیام‌رسان ایتا نیز آغاز به فعالیت کرد.😊 @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ 👇🏻‌‌ ‌ ، یا برایت فرقی نداشت. چشمانت نذر کسی دیگر بود. چقدر حضرت‌ برایت نزدیک و در دسترس بود. ما گاهی به و عجل فرجهم‌های صلوات‌هایمان هم بی‌باوریم! نمی‌خواهی تعریف کنی؟ بالاخره با آن چشمان باحیا چه کسی را دیدی؟ شاید چون در غربت و دور از مادر زمین خوردی، مادر سادات سرت را روی زانو گرفت. سری که نداشتی... *** ، ! پسری جوان و شیطون، و پرشور، و سالم، زیبا و خوش‌پوش و ... هرچه از این القاب برایش بنویسی جا دارد. همانی است که با آه حسرت از دل‌های خستۀ دهۀ چهلی‌ها، پنجاهی‌ها و شصتی‌ها بلند شد و شوری عجیب در دل دهه هفتادی‌ها ایجاد کرد. همانی که به شهید دهه هفتادی معروف شد و مصداقی عینی برای سخنان امامش شد که فرمود: «جوان‌های امروز ما و كسانی كه دل در گرو دارند، كه نه را دیدند، نه انقلاب را درك كردند، نه دوران را دیدند، انگیزه‌شان، همتشان از دورۀ دفاع‌مقدس بیشتر نباشد، كمتر نیست؛ این را بنده از روی علم و اطلاع عرض می‌كنم؛ تحلیل و حدس نیست.» کتاب "یک روز بعد از حیرانی" یک دورهمی دوستانه بین خانواده و اطرافیان محمدرضا است که در آن هر فرد خاطره‌هایش با محمدرضا را مرور می‌کند. اگر دل به قلم فاطمه سلیمانی بدهی و قدم به قدم با قلمش همراه شوی، حس می‌کنی سال‌هاست محمدرضا را می‌شناسی و حتی گاهی می‌توانی در خلوت‌هایت او را برادر خطاب کنی. خوانندۀ "یک روز بعد از حیرانی" لحظاتی بانشاط و الهام‌بخش را تجربه می‌کند که حتما از این لحظات لذت خواهد برد. @havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab
‌‌باران هیچوقت به اراده ما نمی‌بارد. هر قدر هم به آسمان التماس کنی گاهی نمی‌بارد که نمی‌بارد. خوش اقبال باشیم گاهی در معرضش قرار می‌گیریم و از بارشش بهره‌ای می‌بریم. کتاب اما آسمانی کریم است. آنقدر کریم که کافی‌ست درش را باز کنی تا ببارد. کلمات است که بر ذهنت می‌بارد و‌ معناست که بدون منت از خاکش می‌جوشد. عجیب انسان‌هایی که می‌بینی تشنه در کویر نشسته‌اند و درب آسمان را نمی‌گشایند. ‌ برخیزید و درهای این آسمان را بگشایید و به کم قانع نباشید. شنیده شده گاهی هوای آلوده، بارانی کثیف و اسیدی هم به بار آورده است. بخوانید و زیاد بخوانید اما دقت کنید از آسمان وجود کدام انسان باران طلب می‌کنید. نشود که جای چشمه‌ای جوشان در چاهی متعفن را بگشایید و جان قدسی این امانت الهی را با کلمات زهردار بیازارید. "علیکم بطلب المطر من النفوس المعطرة" ‌ ‌‌ 👌🏻📚‌ https://eitaa.com/havadaran_ketab
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ کتاب به قلم انتشارات 👇🏻‌‌ سوفی بعد از بازکردن درِ حیاط نگاهی به صندوق پست انداخت. معمولاً تویش کلی مجله و پاکت‌های بزرگ برای بود. گه‌گاهی برای هم از بانک نامه می‌رسید. امروز فقط یک پاکت کوچک در صندوق بود،برای . پشت پاکت نوشته شده بود: سوفی آموندسن،خیابان کلوا،پلاک سوم. فرستنده نامه هم مشخص نبود.حتی تمبری هم روی پاکت نچسبانده بودند. سوفی به‌محض اینکه در حیاط را بست پاکت را بازکرد. تنها چیزی که پیدا کرد کاغذِ کوچکی بود به اندازه خود پاکت. روی تکه کاغذ نوشته شده بود: تو کی هستی؟ *** من کیستم؟ و چرا به‌دنیا آمده‌ام؟ اصلا چه کسی مرا آفریده و با چه هدفی؟؟؟ اینها سوالاتی است که در طول ممکن است برای هرکسی پیش بیاد. درواقع، با مطرح شدن این‌گونه مسائل آغاز شد و به‌وجود آمد. ، استاد دانشگاه و معروف نروژی است که سالها به تدریس فلسفه مشغول بوده است و همین امر موجب می‌شود تا درصدد آن برآید که مفاهیم فلسفه و حکمت غرب را به زبان ساده و روان در قالب یک داستان بیان کند. کتاب داستان یک نوجوان است که در آستانه تولد ۱۵ سالگی‌‌اش ماجراهای عجیبی برایش اتفاق می‌افتد و همین اتفاقات باعث می‌شود تا ذهن او درگیر ابعاد فلسفی زندگی شود. تفاوت و جذابیت این کتاب با کتب فلسفی دیگر در این است که نویسنده با زیرکی خاص، تمام فلسفه و را از آغاز پیدایش آن تا عصر حاضر، در قالب یک ساده و روان به مخاطب عرضه کرده است. را به نوجوانان خود هدیه بدهید🌹 @havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ کتاب به قلم انتشارات 👇🏻‌‌ کفر است به لب‌های تو هنگام مناجات یک شهر جدا مانده‌ای از مقصد آیات بهتر که نگاهم به نگاهت نمی‌افتد چشمان تو کبریت و من انبار مهمات لبخند تو نغز است و چنین نقض نموده‌ست هر حکم که دور از نظرت کرده‌ام اثبات در پیچ و خم راه اگر گم شده‌ بودیم قرآن که گشودیم رسیدیم به مناجات در کشور آغوشت اگر رهگذری هست هرگز نبرد کاش زلبخند تو سوغات صد مرتبه از این همه احساس گذشتی من مانده‌ام و حسرت یک پلک مراعات *** «»، معناگرای «نفیسه‌سادات موسوی» با مضامین است که توسط «سورۀ‌مهر»، به بازار نشر عرضه شد. نقطۀ عطف زندگی «نفیسه‌سادات موسوی»، از شب تشییع پیکرهای پاک 175 شهید غواص شروع می‌شود. شبی که بی‌هوا این مطلع را می‌سراید « نصف عمر عاشقی آب است» و فردا وقتی از خواب، بیدار می‌شود می‌بیند گویا همین مصرع اول غزلی که سروده است و در صفحۀ مجازی‌اش منتشر کرده، با دل‌های بسیاری گره خورده و مکرراً درحال منتشر شدن و مایۀ ادای احترام کاربران مجازی به شده است. بعد از آن شب استعداد بیشتر کشف می‌شود و وارد فضای جدی کشور می‌شود و به‌سرعت رشد می‌کند. گاهی تک‌بیت‌های زیبای موسوی در کنار اشعار سایر پرآوازۀ در بین مردم شنیده می‌شود. نصف عمر عاشقی آب است قصه‌هایی عمیق و پراحساس... بیان «موسوی»، لطیف، رندانه و گاهی طنزآمیز است. موضوعات عمدۀ غزلیاتش نیز هجران، گلایه از معشوق، زن، بدعهدی و... است. «موسوی» شاعری جوان، خوش‌ذوق و خوش‌طبع است. طرفدارانش بیشتر از آنکه او را با نام «نفیسه‌سادات موسوی» بشناسند، او را با نام «شاعر غواص‌ها» می‌شناسند. @havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab