فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دوشنبه ۹ آبان ماه
🍃🌸خوش آمدید 🍃🌸
الهـی 🙏
در پـناه پـروردگار
امروزتون بخیر و نیکی
حـال دلتون خـوب
وجـودتـون سلامت🍃🌸
روزتون پر ازحس خوب زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁یکی از روزهای هفته را به روزی
🍂خاطره انگیز و پر افتخار تبدیل کن
🍁امروز نمادی از کل زندگی توست
🍂از آن به بهترین شکل استفاده کن.
🍁اگر مصمم باشی،
🍂این اتفاق خواهـدافتاد.
🍁چون انسان های
🍂موفق همواره در حال حرکتند
🍁اشتباه میکنند
🍂اما تسلیم نمیشوند.
🍁پس امروز
🍂دو برابر همیشه تلاش کن
🍁مشکلات نشانه توقف نیست
🍂آنها راه را نشان می دهند.
🍁و چیزهای خوب به سمت
🍂کسانی میروند که صبر میکنند اما
🍁چیزهای بهتر به سمت
🍂کسانی میروند که تلاش میکنند...
🍁دوشنبه پاییزیتون
🍂پراز موفقیت و کامیابی
روزي دختري كه قصد ازدواج داشت، ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرو بحث می کردند.
عاقبت یک روز دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!
داروساز گفت : اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود، همه به او شک خواهند برد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر كرده و او را بکشد و بعد توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند.
دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر می ریخت و با مهربانی به او می داد.
هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت، به او گفت: آقای دکتر عزیز، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.
داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است
دل چو به مهر تو مصفا شود،
دیگر از آن کینه سراغی مباد!
•✾📚 @Dastan 📚✾•
روزي دختري كه قصد ازدواج داشت، ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرو بحث می کردند.
عاقبت یک روز دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!
داروساز گفت : اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود، همه به او شک خواهند برد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر كرده و او را بکشد و بعد توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند.
دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر می ریخت و با مهربانی به او می داد.
هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت، به او گفت: آقای دکتر عزیز، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.
داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است
دل چو به مهر تو مصفا شود،
دیگر از آن کینه سراغی مباد!
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
#ترک_گناه
گام اول در مسیر رستگاری گناه نکردن است. مرحوم آیت الله شیخ محمد بهاری دراین باره می نویسد:
«الاوّلُ: تَرک المَعاصِي و هذا هو الّذي بُني علیه قِوامُ التَّقوَی و اُسّسَ علیه اَساسُ الآخرةِ و الاُولی و ما تَقَرّبَ المُتَقرّبونَ بِشيء اَعلی و افضل منه .
ترجمه: گام اول ترک معاصی و این آن چیزی است که قوام و بنیان تقوا بر آن است و اساس آخرت و دنیا بر آن استوار و اهل تقرب به وسیله چیزی بهتر و بالاتر از آن به خدا تقرب نمی جویند.»
شعار تمام انبیاء: کلمه «لا اله الا الله» بود. گام اول انجام ندادن و نخواستن، یعنی «لا اله» است. هنگامی که انسان گناه و اشتباه را کنار بگذارد، «الا الله» در وجودش تجلّی پیدا می کند. اگر انسان از مرحله «لا اله» عبور نکند، بین او و خداوند حجابی وجود دارد که نمی تواند با خداوند ارتباط برقرار کند؛ اگرچه که خداوند همواره از انسان آگاه است.
هرگز نبری راه به سرمنزل الا
تا مرحله پیما نشوی وادی لا را
وحدت کرمانشاهی
و در شعری دیگر نیز می فرماید:
نفی من شد باعث اثبات من
خواجه در لای من الای من است
وحدت کرمانشاهی
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
🌼قانع کردن نفس با استدلال، راهی برای کنترل نفس
✍آیت الله شب زنده دار: یکی از راه هایی که انسان می تواند بواسطه آن تصمیم خود را تقویت کند تا در مقابل خواسته های نفس مقاومت کند روزه داری است، با روزه داری شخص اراده را قوت می بخشد و می تواند در مقابل خواسته ها مقاومت کند.
دومین راه کنترل نفس و رعایت تقوا را قانع کردن نفس با استدلال و برهان می باشد. یکی از راه های مسلط شدن بر خواسته های نفسانی این است که انسان نفس را قانع کند و راه را بر او ببندد و وقتی نفس راهی نیابد در برابر انسان خضوع می کند.
اگر شخصی تقوای الهی پیشه کند و در انجام کاری، از راه هایی که مورد رضایت خداوند نیست پیش نرود، خداوند آسانی کار را برای او قرار می دهد؛ « وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا » و همچنین اگر کسی تقوای الهی را پیشه کند، خداوند آلودگی های او را می پوشاند.
خداوند وعده داده است که در صورت تقوا پیشه کردن سیئات را می بخشم و توبه هم نیازی ندارد مگر اینکه بگوییم توبه از واجباتی است که تقوا اگر قرار باشد که حاصل شود باید توبه واجب هم باشد.
اثر خود تقوا مانند توبه است که بخشی از گناهان را می بخشد و خداوند متعال اجر باعظمت و بزرگی برای او قرار می دهد؛ در بیان امام جواد (ع) هست که ایشان بعد از دعوت به تقوا، توجه به آیه « إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا » می دهند؛ تقوا رستگاری است.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
امام صادق علیه السلام فرمود:
«ای سدیر! بچسب به خانهات و گلیمی از گلیمهای خانهات شو و تا زمانی که شب و روز (از صیحه آسمانی و خسف بیداء) ساکن هستند ساکن باش. پس هرگاه به تو خبر رسید که سفیانی خروج کرده آنگاه به سوی ما کوچ کن ولو با پای پیادهات.» (کافی، ج ۸، ص ۲۶۴)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «به زمین بچسبید و بر بلا صبر کنید و با دستان و شمشیرهایتان در هوای زبانتان (یعنی در پیروی از شعارهایتان) تحرّک (و شورش) نکنید و در آنچه خدا برایتان عجله نمیکند دنبال تعجیل نباشید. پس همانا هرکس با معرفتِ حقِ پروردگار و رسول و اهل بیتش بر روی رخت خوابش هم بمیرد، شهید مرده است و شایستهی پاداش آن عمل صالحی است که نیت کرده است و نیت او جای شمشیر کشیدنش را میگیرد. پس به راستی که برای هر چیزی مدت و اجلی است.» (نهج البلاغة ج ۱، ص ۲۸۱)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «برای سختیها غایتی است و برای آن غایات، نهایتی است پس صبر کنید تا به پایانش برسد. تحرک برای آن قبل از پایان، بر آن میافزاید.» (غرر الحکم ج ۱، ص ۲۳۸)
و نیز فرمود: «برای سختیها نهایتی است که باید به آن نهایت برسد، پس زمانی که بر یکی از شما بر مشکلی حکم شد پس آن را تحمل کند و صبور باشد تا اینکه از او بگذرد پس به راستی که چاره کردن، هنگام رسیدن مشکلها سختی آن را زیادتر میکند!» (بحار، ج ۶۸، ص ۹۵)
امام باقر علیه السلام فرمود: «گرد و خاک بر گردن کسی است که بلندش کرده! عجله کنندگان هلاک میشوند. ای ابامرهف! آیا میبینی قومی را که خود را به خاطر خدا (در خانه) حبس میکنند چون خدا برایشان فرجی قرار نداده؟ بله! به خدا قسم خداوند قطعاً برای آنها فرجی قرار میدهد.» (کافی ج ۸ ص ۲۷۳)
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام صبح خود
✨ را پر برکت و بیمه کنیم
🌸با ذکر شریف صلوات بر
✨حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ و خاندان مطهرش 🌸
(🌸)اللّهُمَّ
✨(🌸)صَلِّ
✨✨(🌸)عَلَی
✨✨✨(🌸)مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ
✨✨✨✨✨(🌸) مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ
✨✨✨(🌸)فَرَجَهُمْ
✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ
✨(🌸)اَعْدَائَهُمْ
(🌸)اَجْمَعِین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـ😊ــــلام✋
🌸🍃صبح سه شنبه تون بخیـر☕️😊🌸
امروزتون پر از موفقیت 🌸
❤️قلبتون مملو از عشق💕
زندگیتون سرشـار از نیکی🌸
الهی🙏
🌸🍃ساحل زندگیتون همیشه آرام
دلتون مثل دریا وسیع وبخشنده💞
💖و قلبتـون مثـل
آسمان آبی، پهناور و مهربان💖
شروع صبح پر برکتی براتون آرزومندم🌸🙏
سلام صبحتون زیبـا و ناب 🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜امیدوارم
🌸 روزی تون افزون
💜وجودتون شادی آفرین
🌸دستاتون روزی رسون
💜آرزوهاتون دست یافتنی
🌸و تن تون سالم وسلامت...
💜سه شنبه تون پر از برکت
داستان کوتاه📚
تو پارک نشسته بودم داشتم تو گوشی تلگراممو چک میکردم. یه پسر پنج شش ساله اومد گفت: «عمو یه آدامس میخری؟»
گفتم: «همرام پول کمه ولی میخای بشین کنارم، الان دوستم میاد میخرم.»
گفت: «باشه» و نشست کنارم.
بعد مدتی گفت: «عمو داری چیکار میکنی؟»
گفتم: «تو فضای مجازی میگردم.»
گفت: «اون دیگه چیه عمو؟»
خواستم جوابی بدم که قابل درک یه بچه پنج شش ساله باشه. گفتم: «عمو، فضای مجازی جاییه که نمیتونی چیزی لمس کنی ولی تمام رویاهاتو اونجا میسازی!»
گفت: «عمو فضای مجازیو دوس دارم. منم زیاد توش میگردم.»
گفتم: «مگه اینترنت داری؟!»
گفت: «نه عمو، بابام زندانه، نمیتونم لمسش کنم ولی دوسش دارم. مامانم صبح ساعت ۶ میره سر کار شب ساعت ۱۰ میاد که من میخابم، نمیتونم ببینمش ولی دوسش دارم. وقتی داداشی گریه میکنه نون میریزیم تو آب فک میکنیم سوپه، تاحالا سوپ نخوردم ولی دوسش دارم. من دوس دارم درس بخونم دکتر بشم ولی نمیتونم مدرسه برم باید کار کنم. مگه این دنیای مجازی نیست عمو؟»
اشکامو پاک کردم. نتونستم چیزی بگم. فقط گفتم: «آره عمو دنیای تو مجازی تر از دنیای منه.»
•✾📚 @Dastan 📚✾•