eitaa logo
به هوای سیل
86 دنبال‌کننده
1هزار عکس
203 ویدیو
41 فایل
سفر به پلدختر و چیزهای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
عِمران واقفی: ماییم و نوای بی نوایی سه تام واسه ما بگیر اگه میری نانوایی دلم را در باتلاق شستشو دادم که پاک شود. نمی دانستم باتلاق جای شستشو نیست. هفته بعد می روم دلم را در مرداب بشویم. ماست سفید است و راست سفید. دوغ سفید است و دروغ. مومن سفید است و منافق. چقدر همه‌چیز شبیه هم است. سلام بر متابعینا الصندوق میوه الاین است. المیوه رأی این...نه رأی میوه النیست... الببخشید...صندوق رأی سفیده اس...اون چوبیه صندوق میوه...آره بناتی ها کسی دست نزنه...همین یک دونه رو از ایران فرستاند برای نمونه...توی الکشور خودمون النداریم از الاینا. دلم کتک می‌خواهد. دلم کتلت می‌خواهد. دلم کته ماست می‌خواهد. دلم کتیبه می‌خواهد. دلم کت می‌خواهد. سردش است. جهنم. اصلا دلم کتوبیم می‌خواهد. اصلا فرقان و نور و توراه می‌خواهد. شبیه مریم؟ شبیه آسیه و ساره. شبیه حورا... شبیه زنان بهشتی که نیستی🧐 بریم سراغ زنان جهنمی...زن ابوجهل؟ زن لوط؟ زن نوح؟ بالاخره می‌فهمم شبیه کی هستی؟ مریم عضدانلو...مریم رجوی...قاتل دم انتخابات که می‌شود عده ای از سطل های زباله سرشان را بیرون می‌کنند و نظراتشان را توئیت می‌کنند. خداقوت بازیافتی. کفرم که بالا می‌آید ایمانم پایین می‌رود. از پله های مرمر پایین رفتم. یکهو ضریح ارباب مثل هجوم نور پاشید به چشمانم. هنوز که هنوز است عینک دودی می‌زنم تا نور ارباب از درون چشمانم خارج نشود. در عالم معنا نان خالی می‌خورم. در عالم ماده مرغ سوخاری. در عالم ناسوت دلستر استوایی. در عالم جبروت جغور بغور. در عالم ملکوت کتلت. در عالم لاهوت نور و نور و نور.... تو کجایی؟ چه می‌خوری؟ توی بشقاب غذایم مو دیدم. مو سرش را بلند کرد و گفت: تو همان کسی هستی که روزی روی سرت پادشاهی می‌کردم و امروز مرا اینچنین متعفن می‌پنداری...انداختمش‌ دور موی پرحرفِ کثیفِ چندش...چه لفظ قلم هم صحبت می‌کرد ایکبیری. هواپیما عاشق ماه شده بود. ماه گفت اگر بتوانی بی صدا به سمتم پرواز کنی به کابین تو در می‌آیم. هنوز که هنوز است این بدبخت ما موتور خاموش می‌خواهد به سمت ماه پرواز کند....هواپیما نمی‌داند که ماه اسکولش کرده.😐 ماه پیر شده بود. کمرش خمیده شده بود. اما هنوز دست از عادت زشت اسکول کردن اشیا برنداشته است. ماه حیا کن. ماه به همتی گفت بیا کاندیدا شو ازت حمایت می‌کنم. تو بهترینی. تو مدیریت بلدی. تو کلا خیلی خوبی. همتی نمی دانست که ماه همان عادت بدش را هنوز دارد. دلم کربلا می‌خواهد. کنار جاده نجف به کوفه بایستم. یک ون کنارم بایستد. تویش پر از رفقا....پر از پفک...پر از خاویار...پر از سانتافه...پر از قلم نوری....پر از حوری های بهشتی....پر از آنتالیا....پر از لاس و گاس....🤔 صبر کنید یه لحظه...اینا مال یه جای دیگه بود... پ.ن کلا یه زیارت برم کربلا و برگردم بقیه اش مال همینجا باشه😐 تو نماز بخوان و دلت را با خدا صاف کن. آنوقت ببین چند تا بولدوزر و غلتک و گریدِر و تراکتور و باب‌کت و فرغون برایت می‌فرستد تا راهت را برای رسیدن به اهدافت صاف کنی....