🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
✨🌸✨🌸✨🌸
🌸✨🌸✨🌸
✨🌸✨🌸
🌸✨🌸
متن دعاے هفتم صحیفہ سجادیہ🌱
یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ.
ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ.
فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ.
أَنْتَ الْمَدْعُوُ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ
وَ قَدْنَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
وَ بِقُدْرَتک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی.
فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً.
وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک.
فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بی یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بی ذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
1_929340711.mp3
6.77M
✨🦋دعاے صحیفہ سجادیہ🦋✨
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
224.mp3
2.01M
✨🍂زیاࢪت عاشوࢪا🍂✨
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
🍃 خانطومان؛ میدانِ عشقبازی تو بود
آنجایی که آسمان روحت را به آغوش کشید و زمین بوریایی شد برای جسمِ اربا اربایت...💎
#شهیدرضاحاجیزاده
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
『•📒💛•』
پیشهرڪسمیروم
فوࢪاًجـٰوابممیکند ؛
توپنآھممیدهی :)
هـرچندبـےعارمحسین !
جانزَهراهیچوقت ؛
ازخانهبیرونممڪن :)
منڪهجاییراندارم . .
#اےڪسۅڪاࢪمحسین💔
️♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
هو العشق❤️
#پارت_پانزدهم
#رمان_خانم_خبرنگار_و_آقای_طلبه
ساعت ۵ عصره؛ بعد اونکه سید از حوزه اومد ناهار رو با خانوادش توی کوه خضر خوردیم.
و الان سوار ماشین سیدیم تا مارو به ترمینال برسونه.
تصمیم گرفتیم برگردیم کرمان؛علیم هنوز امتحان داره و باید برگرده تهران.
باید برای همیشه با اولین کسی که با نگاه عسلیش دلمو لرزوند خدافظی کنم!
سیدم حالش گرفته اس؛ مطمئنم بخاطر دیشبه. احمقانس که فکر کنم اونم مثل من!...
صدای آهنگ آخرین قدم حامدزمانی که محمدجواد گذاشته بود باعث میشد هر لحظه بیشتر بغض کنم.
این آخرین قدم برای دیدنت...!
این آخرین پله واسه رسیدنت...!
گوشی فاطمه زنگ خورد
فاطی: سلام بفرمایید.
فرد مجهول:_______
فاطی: عه نخیر من زن داداششونم شما شماره خودشونو یادداشت کنید:... ۰۹۱۰
عه! شماره منو گفت!
تلفنش که قطع شد رو کردم بهش و گفتم:
فاطمه کی بود؟ چرا شمارمو دادی؟
فاطی: از نشریه بود! تو شماره منو بجای شماره خودت دادی؟!
_عه چیزه یعنی خب... نمیخواستم با این نشریه کار کنم برای همینم...! خب ببخشید آجی!!
فاطی: غیر بخشیدن چیکار میتونم بکنم؟
دیگه حرفی بینمون رد و بدل نشد تا رسیدیم ترمینال.
علی من و بغل کرد؛ همه دلتتگیامو با اشک روی پیراهن سفیدش خالی کردم...
از بغل علی جدا شدم و با اشاره سر علی ازشون دور شدم سیدم پشت سرم اومد.
لعنتی حرف بزن؛ لعنتی نگام کن؛ نزار حسرت آخرین بار شنیدن صدات و دیدن چشات تا آخر عمر روی دلم بمونه...
(برای آخرین نفس بخون ترانه ای...
که باید از تو بگذرم به هر بهانه ای...) احساس کردم قدماشو تند کرد... احساسم درست بود اومد و دقیق جلوم وایساد.
سرشو گرفت بالا و چشمای قشنگشو تو نگاه خیسم دوخت.
سید: امیدوارم بخاطر همه حرفایی که زدم این مدت و ناراحت شدید ازش منو ببخشید... بابت اتفاق دیشبم فقط امیدوارم حلالم کنید... (مکث کرد، طولانی...)
نمیدونم اسمشو چی باید گذاشت... قسمت...، تقدیر...، اتفاق...، ولی هرچی بود تموم شد؛ راستی این هدیه مال شماست...! یاعلی!
یه جعبه کوچیک گذاشت توی دستمو رفت...
وقتی بازش کردم تصویر یه تسبیح آبی قلبمو شکست...
من و یه تسبیح و کلی حرف تنها گذاشت...
#ادامه_دارد...
نویسنده:فائزه وحی
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
#پارت_شانزدهم
#رمان_خانم_خبرنگار_و_آقای_طلبه
توی اتوبوس نشستم و سرمو به شیشه تکیه دادم. هنذفری توی گوشمه و آهنگ رسم همسفری حامد رو رو پلی کردم و آروم اشک میریزم.
این دو روز با همه خاطراتش گذشت...
و من کل قلبمو توی شهر قم روی صحن حرم بی بی بین دوتا چشم عسلی جا گذاشتم... حالا منی که دارم بر میگردم بی دلم... بی قلبم... مطمئنم تا آخر عمر دیگه نه میتونم دلمو برگردونم نه به کس دیگه بسپارمش.
همون لحظه های اول حرکت فاطمه از خستگی خوابش برد. منم چشمامو بستم از خستگی و بی خوابی دیشب خیلی سریع خوابم برد...
با تکونای دست فاطمه از خواب بلند شدم.
فاطی: فائزه جان پاشو رسیدیم.
_وای من چقدر خواب بودم مگه؟
فاطی: من کلا برای نمازم بیدارت نکردم دلم نیومد تا همین الانم عین خرس قطبی خواب بودی!!
_بی ادب!
ساعت ۴ صبحه مامان اینا با ماشین اومدن دنبالمون قرار شد فاطمه ام بیاد خونه ما!
بعد نماز صبح فاطمه خوابید.
دوربینمو برداشتم و گرفتم جلوم... _بخاطر تو بود که سید رو دیدم... تو باعث همه این اتفاقا شدی...
تسبیحی که محمدجواد بهم داد و دور دوربین بستم...
گذاشتم روی زمین و خودم دراز کشیدم ولی دیگه خوابم نمیومد... چشمامو بستم و اولین چیزی که جلوی چشمام نقش بست چهره ی محمدجواد بود... زنگ صدای قشنگش هنوز تو گوشمه...! چقدر قشنگ اسممو صدا زد...!
چقدر قشنگ!
خدایا خورشید داره طلوع میکنه... تو رو به همین لحظه مقدس که روز داره سر میزنه یا عشقی که تو دلم لونه کرده رو بیرون کن یا من و به محمدجواد برسون...
ای خدا...!
چقدر آرزوی محال میکنم...!
دیوونه شدم...!
#ادامه_دارد...
نویسنده:فائزه وحی
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
#پارت_هفدهم
#رمان_خانم_خبرنگار_و_آقای_طلبه
نمیدونم ساعت چند خوابم برد یا چقدر خوابیدم ولی ساعت ۱۲ با جیغ و داد فاطمه بیدار شدم! کش و قوصی به بدنم دادم و بلند گفتم : سلاااااام!!
فاطی: کوفت و سلام! زهر مار و سلام! دیروز که عین خرس تا صبح خواب بودی دوبارم خوابیدی تا الان؟!
_اوووه(خمیازه) حالا مگه (بازم خمیازه) چیشده(با اجازه تون!! خمیازه)
فاطی: ای بمیری الهی که من راحت شم از دستت! این قدر خوابیدی هنوز داری خمیازه میکشی؟!
_برو بابا!
بلند شدم و از اتاق بیرون رفتم.
_سلام مامانی.
مامان: سلام به روی ماه نشستت! خوب خوابیدی؟
_اوهوم. من برم دستشویی الان میام.
دست و رومو شستم صورتمو با آستین پیراهم پاک کردم.
_مامان معدم فکر کنم سوراخ شده؛ غذا مذا تو بساطتت نیس؟
مامان: عروس گلم وقتی شما خواب تشریف داشتی زحمت کشیده رفته ناهار درست کرده حالا برو بشین بخور!
فاطی: این چه حرفیه مامان زحمت چیه
_اییییش! خودشیرین!!
فاطمه کیک مرغ درست کرده بود و منم که عاشق کیک مرغ (به به دهنم آب افتاد) تا میتونستم از خجالت شکمم در اومدم.
فاطی: میمیری آخرش این قدر نخور!
_آدم از خوردن بمیره بهتر از اونه از نخوردن بمیره(سخنی از عمه نویسنده)
فاطی: اصلا بخور این قدر تا بترکی راحت شیم!
_ میای بریم رو حیاط کنار باغچه بشینیم؟
فاطی: باشه بریم.
تونیک مشکیم که از کمر به پایین کلوش میشد و توش گلای سفید کوچیک بود تنم بود یه شال سفید حریرم پوشیدم.
فاطی: چرا شال میپوشی آخه؟
_وقتی باد شالمو تکون میده لذت میبرم
فاطی: اییییش!!!
لب باغچه نشستم و آهنگ نفس تازه کنیم رو گذاشتم همین چند روز پیش برای ولادت، آقا حامد خونده بودش و من این آهنگو خیلی دوس دارم.
فاطمه اون ور حیاط رو زمین نشسته بود و نگام میکرد.
اهنگ شروع شد و منم سعی کردم صدامو کلف کنم تا به حامد برسه و همراهش شروع کردم به خوندن!.
_با خبر باش که هنگامه استقبال است...
۳۱۳ آیینه و یک تمثال است...
با خبر باش که هنگامه استقبال است
به صدام اوج دادم تا با حامد همراه شم
_خسته ای گفت که زاریم ز ما.... یهویی صدای آهنگ قطع شد و گوشیم زنگ خورد!
_عه فاطی مندله!(مهدیه دوست گرامی)
_سلااااااام عرض شد مندل بانو!
مندل: سلام فلفل جون(منو میگه ها)
_ای نامرد خوب مارو جا گذاشتی رفتی!
مندل: فائزه بخدا گمتون کردیم
_هی آدم رفیقشو گم میکنه؟!
مندل: حالا تو این دفه رو ببخش من جبران میکنم!!
_چجوری جبران میکنی؟!
مندل: با فاطی آماده شید با ماشین میام دنبالتون بریم کافی شاپ مهمون من!
_به به از هرچه بگذریم سخن خوردنی خوش تر است! ما آماده ایم بدو بیا
مندل: ۳۰ مین دیگه اونجام
#ادامه_دارد...
نویسنده:فائزه وحی
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•♥️✨•
•
روزشمارتاعیدغدیر 🌿
••••••••❥❁••••••••
💝⃟🌟↝| #امامعلـــعــۍ
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
°•🦋⃝⃡❥•°
ـــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ❥
اگه تو اینستاگرام هستید عکس هر کسی رو رو لایک نکنید . .
یه حدیث خوندم از امام جواد علیهالسلام که نوشته بود هر کی گناه کسی رو تایید و تحسین کنه تو اون گناه شریکه !
تایید گناه تو زمان امروز میشه یه لایک و فالو کردن تو اینستاگرام . .
#هواستوجمعکنمومن!
«💙»ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
°•🌸⃝⃡❥•°
ـــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ❥
جـٰاندادنسختاستامـٰابہاستنـٰادروایـٰات
شیعیـٰانامیرالمومنینهنگـٰامجـٰاندادن،
مثلزنـٰانیڪہمحوجمـٰالیوسفبودند
وانگشتـٰانخودرابریدند،جـٰانمیدهند
ومحوجمـٰالامیرالمومنینعلی«»؏هستند(:!'
-آیتاللھجـٰاودان...シ!
#غدیری_ام 💚
«💜🌸»ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
بِــسْــمِـ اَللهِ اَلْــرَحْــمــنْ اَلْــرَحـیــمْـ🌸
۱۴۰۰/۴/۴ روز ششم چله صلوات🌱
چله ے امروز صد صلوات به نیابت شهید محمدحسینمحمدخانی🍃
✨ࢪفیق جانمونے از چݪہ
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یڪے از اعماݪ غدیࢪ ڪہ حتے سفاࢪش شده قࢪض ڪنید و این ڪاࢪ ࢪا انجام دهید🌱...
#سخنرانے
#استاد_پناهیان
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
همواره تجسم قیام اسـت #حسین
در سینه عاشقان، پیام اسـت #حسین
در دفتر شعر ما، ردیف اسـت هنوز
دلچسبترین شعر کلام اسـت #حسین
#امامحسین
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
•⊰🦋💔⊱
ازهرچـہهستدوروبرمخستـہام
فقط،صحنوسراۍشاهِخراسانم
آرزوستـ!..シ
️♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
21.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿🌺 بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد
🌿🌺 دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
🍃♥️ اگه به دلت نشست دیگران را بی نصیب نذار ♥️🍃
الهـےعـَظُمَ البلاء و بَرحَالخفـاء..🖐🏻 و انڪشفَ الغطآء🍃
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
•{🦋🌙}
شما #نماز_شب نخونے
چپ نمیکنے بیفتے توی درّه
ولی سحرها یه چیزایی میدن🙃
○● که هیچوقتِ دیگھ نمیدن 😍●○
#استادپناهیان
#امتحانکن
#دلتآروممیگیره
••
#تصویرروبازکنبههمینسادگیهها✌️🌱
#نمازشب_بخون_رفیق ❤️
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
•°🌱
منطقهی مـحروم،
یعنی همین چشمان ما
که از دیدنِ کربلا محروم است!💔
کـاش خُـدا
محرومیت زدایی کند برای همیشه ..."💫
شـبـتـون حـسـیـنـی 🌙
اللهم ارزقنا کربلا به حق الحسین ؏
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈