eitaa logo
•﴿هَـۆاےِ حُـݭِــ❤ــێْنْ﴾•
891 دنبال‌کننده
11هزار عکس
5.9هزار ویدیو
93 فایل
﴾﷽﴿ ♡•• دَرسـَرت‌دار؎اگرسُودا؎ِعشق‌وعاشِقۍ؛ عشق‌شیرین‌است‌اگرمَعشوقہ‌توباشۍحسین:)!❤ ڪپے ازمطاݪب ڪاناڵ آزاد✨ اࢪتباط باماوشرایط🌸 https://eitaa.com/havayehosin ارتباط با ما🕊🌱⇩ @Nistamm
مشاهده در ایتا
دانلود
∞♥∞ ماکه‌هنوزعاشق‌خُـدا‌نشده‌ایم‌؟ یک مدت از سرِ احـترام خدا کارهایت را بھ خاطر خُـدا انجام بده؛ کم‌کم عاشقش می‌شوے...! وقتی عاشق‌خدا شـدی، یک زندگیِ عالی خواهی داشت کھ از هر لحـظه‌اش لذت‌ها می‌بری ...🌱 | ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
224.mp3
2.01M
✨🍂زیاࢪت عاشوࢪا🍂✨ ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
••♥️🍒''↯ ‌شھادت‌‌شوخۍنیست‌رفیق🙂🍓" قلبت‌ُبومیڪنھ اگـہ‌بوۍِدنیادادوِلِت‌میڪنہ(:🖐🏼-! ‹‌‌^^ 💔⃟¦⇢ ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
〖💭🥀〗 و حسیــن آغـۅش گــࢪم خداست تا نوڪࢪانـش ࢪا از گࢪداب طـۅفانے دنیـا بہ ساحـݪ آرامـش ڪࢪبلا ࢪسانـد...( : ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
به وقت رمان ❤️
بعد نیم ساعت مهدیه اومد دنبالمون. بعد سلام و احوال پرسی و این حرفا حالا سوار ماشین شدیم و داریم میریم مهمون مهدیه کافی شاپ. مطمئنم الان میخواد بره کافه پیانو(یه کافی شاپ عالی توی خیابون ولفجر شمالی کرمان تازه بالاشهر هس دلتون بسوزه) _مهدیه مندل:جونم _نمیخواد اون قدر راه تو دور کنی بری بالا مالا ها! بیا بریم همین بستنی حمید (به به! یه بستنی فروشی توی خیابون سرباز کرمان) هم نزدیکه هم ارزون و از همه مهمتر خوشمزه! فاطی: آره ارواح عمت تو بخاطر مهدیه داری این قدر دلسوزی میکنی یا چون عموت اونجا مغازه داره و راحت نیستی. _بدبخت من بخاطر تو دارم میگم صب عموم نمیره به علی بگه این زنت همش تو این کافی شاپس مندل: اوه بابا تورو خدا دعوا نکنید باشه میریم بستنی حمید فاصله بستی فروشی حمید تا خونمون تقریبا ۱۰ مین بود. وقتی رسیدیم همه پیاده شدیم از ماشین و رفتیم داخل مغازه روی یه میز و صندلی ۴ نفره نشستیم. بعد سفارش دادن بستنیا مشغول صحبت شدیم. من و فاطی از سیر تا پیازه ماجرای این دو روز تعریف کردیم و لا به لای اینا فاطیم همش متلک میگفت که فائزه همش به پسره نخ میداده. مندل: سادات جان من بگو چجوری نخ میدادی؟ نکنه عاشق شدی در یک نگاه؟؟ _خیلی بیشعورید ها! مگه دیوونم عاشق اون پسره بی ادب و غد بشم؟! (آره ارواح عمه کوچیکه معلم ریاضی سال دوممون!) فاطی: عه به دوست آقای ما بی احترامی نکن!! _دوست آقات و آقات دوتایی بخورن تو سرت!! فاطی: اگه به علی نگفتم! _برو بگو. مندل: اه بابا دو دقه اومدیم بیرون حالمون عوض شه خواهشا عین تام و جری نیوفتید بجون هم. فاطی: تقصیر این گامبوعه خواهر شوهر بازی در میاره!! _ بیشعور گامبو خودتی! من فقط تپلم! مندل: ای خدا این دوتا منو دق میدن! ... نویسنده:فائزه وحی ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
‍ ‍ هو العشق❤️ امروز ۱۵ تیره و دقیقا یک ماه از اولین دیدار من و محمدجواد میگذره... توی این یک ماه برای فراموش کردنش هرکاری کردم... ولی نشد! از سرگرم کردن خودم با کارای خونه و هر روز بیرون رفتن با مهدیه و عضو شدن توی گروه حلال احمر بگیر تا کلاسای مبانی خبرنگاری که هفته ای دو روز میرفتم... تازه ماه رمضونم هست و بیشتر وقتم رو مسجدم... ولی.... نشد.... بخدا نشد... نه تنها فراموشش نکردم که عشقم ده برابر روز اول شده... دلم براش تنگ شده... یعنی اون اصلا منو یادش هست؟؟ صدای آهنگ صبح امید حامد قطع شد و گوشیم زنگ خورد! شماره ناشناس بود اشکامو پاک کردم و تماس رو وصل کردم! _الو بفرمایید؟؟ ناشناس: خانم زمانی؟ _بله بفرمایید امرتون؟؟ ناشناس: عه ببخشید فکر کنم اشتباه گرفتم. خدافظ _وا!! الووووو الووووو تماس قطع شد! وا این دیوونه دیگه کی بود؟! دختر بود ولی صداش اصلا آشنا نبود!! از اونجایی حوصله نداشتم پیگیرش نشدم فقط شمارشو سیو کردم تا مشخصات تلگرامش رو ببینم. *خادم بی بی* اسم پروفایلش و حرم حضرت معصومه عکس پروفایلش بود. این دیگه کیه؟! راستی علی امتحاناش تموم شده و برگشته کرمان(فاطمه خانومم دیگه کلا خونه ما تلپ بیرون نمیره!!) علی به طرفم اومد و کنارم نشست. علی: آبجی گلی خوبی؟ _از احوال پرسیای شما!! علی: متلک میگی آبجی خانوم؟! _متلک نیست عزیزم حقیقته مگه شما غیر خانووومتون کسی رو هم میبینید؟! علی: امشب افطار پیتزا دعوتت میکنم شهربازیم میبرمت که ببینی داداشت به فکرته!! _عه جان من؟! به به بریم!!(حالا مدیونید فکر کنید تا همین یه دقه پیش میخواستم قورتش بدم ها!! من اصلا اسم خوردنی میاد روحیه میگیرم) علی: راستی سادات یادم رفت بهت بگم! _چیوووو؟؟؟! علی: سیدجواد رو یادته؟ خونشون بودیم ۲ روز تو قم! _خب خب اره چیشده مگه اتفاقی افتاده براش؟! علی: وا چرا همچین میکنی؟! میخوان بعد عید فطر با خانودش بیان کرمان به مامان گفتم دعوتشون کنه خونه از خجالتشون در بیایم. جاااااانم؟! آخ قلبم خدایا دمت گرم!! با خوشحالی رفتم توی اتاقو درو بستم و آهنگ عشق پاک حامد رو پلی کردم و رفتم توی فکر... _یعنی قراره چند روز دیگه ببینمش؟؟ ... نویسنده:فائزه وحی ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
ماه رمضون با همه خوبی هاش تموم شد و من دل توی دلم نبود برای اتفاقی که قراره یک روز بعد عیدفطر بیوفته و فقط ۲۴ ساعت باهاش فاصله دارم! امروز عید فطره و من و خانواده برا نماز عید اومدیم مصلی امام علی (مصلی کرمان)، بعد زیارت معراج شهدا حالا کنار مزار مادر بزرگم نشستیم! چه قدر دلم برا خودش و حرفاش تنگ شده... چقدر دوسش دارم و میدونم دوسم داره... فاطی: علی میای باهم بریم قدم بزنیم؟! علی: آره عزیزدلم بریم خانومی!! فاطی: تو نمیای فائزه؟ _نه برید خوش بگذره!! مامان: فائزه بنظرت برای فردا ظهر چی غذا درست کنم؟! _اووووم نمیدونم. من فسنجون دوس دارم مامان: فسنجون خالی که نمیشه. باید یه چیز دیگم کنارش باشه مادر! _باشه بابا مگه من چیکار دارم مادر من؟! بلند شدم و افتادم دنبال سوژه برای عکاسی... عکاسی آرومم میکنه! چند تا عکس توپ گرفتم و پیش مامان اینا برگشتم. علی و فاطیم اومده بودن! باهم رفتیم اول بستنی گرفتیم خوردیم بعدم رفتیم خونه تا جم و جور کنیم برای فردا. خیلی استرس داشتم... خدایا یعنی قراره فردا دوباره اون چشمای عسلی رو ببینم...؟! شب تا صبح نخوابیدم و به فردایی فکر کردم که قرار بود محمدجواد رو بعد یکی دو ماه ببینم... خدایا شکرت! نماز خوندم... دعا کردم... قران خوندم... آهنگای حامدو گوش دادم... بالاخره اون شب رو گذروندم و پا به روزی گذاشتم که ۱۵ روزه منتظرشم... خدایا خودت میدونی چقدر دوسش دارم... کمکم کن... فقط تویی که میتونی من و به وصال یارم برسونی... ... نویسنده:فائزه وحی ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•💖• • روزشمارتاعیدغدیر ✨ ذاتِ هر کس در قیامت نقشِ پیشانی اوست نقشِ پیشانیِ ما باشد : ✨ ••••••••❥❁•••••••• 💝⃟🌟↝| 💝⃟🌟↝| ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
بِــسْــمِـ اَللهِ اَلْــرَحْــمــنْ اَلْــرَحـیــمْـ🌸 ۱۴۰۰/۴/۵ روز هفتم چله صلوات🌱 چله ے امروز صد صلوات به نیابت شهید مصطفے صدࢪزاده🍃 ✨ࢪفیق جانمونے از چݪہ ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
~•°|😁🙃|°•~ 😅 : الهےڪہ↓ همـہ‌پسرا‌مزدوج‌بـشن💍 جمعـیت: الهےآمین🤲🏻 : نگاشـون‌ڪن‌عینِ‌این‌دخترایےڪہ خواستـگارندارن‌میگن‌الهےآمین😑 +خندھ‌حـضار 😂 : پسـرابایدعیـن‌م‍ـردبرن خواستگارۍنہ‌این‌ڪہ‌ بشیـنن‌توخونـہ‌دعاڪنن خواسـتگاربراشـون‌بیاد!🤨😂 •|🐣⚡️|• ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱 اگࢪ مےخواهید غࢪبت امام حسین ࢪا بࢪ طࢪف ڪنید الان وقتشہ🌸 ✨ ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
السلام علیک یا حسین شهید . . . ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
•💖‌• • بہ‌دلِ‌نوڪرٺ این‌حال وهوا می‌چسبد دمِ‌عشق‌اسٺ‌وفقط‌ڪوی‌شما می‌چسبد 💝⃟🌟↝| 💝⃟🌟↝| ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
✨🌸معرفے شهید🌸✨ نام و نام خانوادگی: سردارعبدالرسول زرین تاریخ تولد: ۱۳۲۰ محل تولد:کهگیلویه و بویراحمد وضعیت‌تاهل: متاهل محل دفن: تخت فولاد، اصفهان ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
•﴿هَـۆاےِ حُـݭِــ❤ــێْنْ﴾•
✨🌸معرفے شهید🌸✨ نام و نام خانوادگی: سردارعبدالرسول زرین تاریخ تولد: ۱۳۲۰ محل تولد:کهگیلویه و بویرا
✨🌸زندگے نامه🌸✨ عبدالرسول زرین در سال ۱۳۲۰ در اطراف دهدشت به دنیا آمد. در ۴ سالگی پدر و در ۶ سالگی مادرش را از دست داد و تحت سرپرستی دایی‌اش قرار گرفت. در نوجوانی توانست خویشاوندان پدری خود را در اصفهان پیدا کند و برای کار و زندگی، در کنار آنان مستقر شود. عبدالرسول سرانجام با کار کردن توانست مغازه لباس‌فروشی در حوالی «مسجد باباعلی‌عسگر» اصفهان تهیه کرده و خانواده تشکیل بدهد. زرین در ۲۰ سالگی در اصفهان تشکیل خانواده داد و صاحب ۷ فرزند شد. به دلیل علاقه به خواندن نماز اول وقت و جماعت، منزل و مغازه‌ای را در حوالی مسجد باباعلی عسگر اصفهان تهیه کرد. شغلش در آن مقطع لباس فروشی بود. ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
♡°| سپاه‌اسلام: سردآر‌شهیدعبدالرسول‌زرین |°♡ ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
•﴿هَـۆاےِ حُـݭِــ❤ــێْنْ﴾•
سلـام‌عـطࢪ‌حــرمے‌ها🌿♥️` 😍 شما‌میتونید‌توے‌فضای‌مجازی‌‌فعالیت‌داشته‌باشید چطوری؟؟😳 الان‌میگم‌براتون😉
•°♥️💨°• میدونی خادم شهدا شدن دعوتیه؟!!!☺️ آخه هرکسی این سعادت رو نداره که بشه😃 اگ میخوای خادم شهدا بشی فقط کافیه به آیدی زیر پیام بدی😳 تعجب نکن پیام بده و اگ شرایطشو داشتی بیا خادم‌شهدا شو😍 ارتباط با خادم👇🏻🍃 🆔@Ya_Zahre2
🦋 دعای‌ فرج 🦋 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ ✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین. 🦋 دعای غریق🦋 « یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک َ» برای ظهور امام مهربان و هم چنین رهایی از بیماری کرونا و شفای بیماران دعا میکنیم🤲 الهی آمین💓 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
•{🦋🌙} شما نخونے چپ نمیکنے بیفتے توی درّه ولی سحرها یه چیزایی میدن🙃 ○● که هیچوقتِ دیگھ نمیدن 😍●○ •• ✌️🌱 ❤️ ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
عزیزان همراه وضو یادتون نرهــ 🦋 حلالمون کنید 🤲 دعامون کنید 🥺🙏 شبتون کربلایی❤️ روزیتون کربلا🍃 یاعلی 👋
۱۲شبـ‌تامحرم‌الـحرام🖤•• ...シ💔👀••