📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلیالله علیه وآله؛ ( ۲۵ #صفر المظفر ۱۱ ه ق)
🔹 حضرت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) در هنگام رحلت میخواستند مسئلهی #غدیر خم را به #وصیت کتبی تأیید کنند، با اینکه در حضور هفتاد هزار یا بیشتر #مسلمان در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود اینها میخواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آنجا #خلیفه_دوم اهل #سنت مخالفت کرد و کلمهای گفت که حالا مریدهایش میخواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفتهی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تبداری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه میگویند؟ هذیان میگویند!.
این یک مطلبی است که در هیچ کجای #تاریخ در هیچ #دینی فکر نمیکنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، #تاجر باشد، #زارع باشد، #صنعتگر باشد، سرمایهدار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر اینکه کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، میگویند حضرت فرمود تا اینکه من یک جملهای بنویسم که #امت را از خطر #انحراف باز دارد؛ مگر حضرت میتوانست بنویسد؟ این را عنوان میکنند در حالیکه این یک مغالطهای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچوقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بودهاند که منصوب بودهاند برای همین کار که نامهها را میگرفتند و جواب میدادند و خودشان ضبط و بایگانی میکردند، نه اینکه یک نفر بزرگ و صاحب یک #حزب مهم یا یک #مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامهنویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این #مغالطه است.
در جریان #مباهله هم وارد شده که نامهای است از حضرت #محمد پیامبر خدا، به #اسقف نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب میگویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب اینکه هیچوقت سران هیچ #دولتی نویسندهی فرمانها و نامهها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آنها تشکیل هست که آنها مینویسند، آنها جواب میگیرند، آنها میخوانند، آنها از رئیس امضا میگیرند.
الآن هم ما دیدهایم در همین #تلویزیون خیلی نشان میدهد که وزرایی که میخواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشستهاند و یک نفر هم همراه آنهاست که این مدارک را میگیرد و جلویشان میگذارد، میگوید امضا کنید، نه اینکه خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشیننویسی میکنند و مینویسند، در شکل یک دفتری که این باید #مدرک باشد، مدرک #دولتی باشد. بعد میآیند آن را جلوی #وزیر میگذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا میکند. آنوقت از دستش میگیرند.
بنابراین در قضیهی نامهنویسی، این مغلطه در آن است که بعضیها میگویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات #امت در آن باشد، مگر حضرت چیزی مینوشت؟ پس معلوم میشود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم میشود که شما در #انحراف هستید، و شما نمیتوانید وارد مطالب تحقیقی #اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما #مغرض هستید یا بسیار سادهاید که حرف مغرضین را قبول کردهاید.
۲۴ #ذی_الحجة الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶
☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
هدایت شده از سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ #ذی_الحجة الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ #آذر ۱۳۲۱ ش)
🔹 به تعبیر مرحوم علامه #طباطبایی در المیزان¹ از ثمرات #فطرت پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" میباشد.
بعضی طلبهها بودهاند که از زمان ورودشان به #حوزه، هر آنچه #سرمایه داشتهاند؛ باغ یا ملک یا کارخانهی پدری که به اینها #ارث رسیده بوده، در راه تعظیم #طلبگی، #درس، #کتابخانه ساختن، #مدرسه ساختن، طلبه قبول کردن، #تدریس کردن صرف کردهاند و آخرش میبینی که ورشکسته شدهاند! و هر چه داشتهاند خرج کردهاند، اما از شوقشان کاسته نشده.
شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ #محمد_حسین_اصفهانی، صاحب شرح بر #کفایه - و اینکه به ایشان میگویند #کمپانی، لابدّ پدرشان از تجار معتبر #اصفهان بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد #نجف اشرف میشود به قدری سرشار از امور #مالی بوده که یک روز در کوچههای نجف، تسبیح قیمتیای که دستشان بوده پاره میشود و میریزد و ایشان که داشته درس میرفته، زورش میآید که بنشیند و اینها را جمع کند!، حالا زمین گلآلود بوده یا هرچه.
خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزیفروشهای نجف که ما هم دیدهایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را میگذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایهها تمام خرج میشود، میآمده از اینها استفاده میکرده! و بعد یکبار در بین راه اینها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن میشود!. یک کسی به ایشان میرسد و میگوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان میگوید: من حالا داشتم میخندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیحام در کوچه پاره شد، زورم میآمد اینها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمیآید بگذرم و میخواهم جمع کنم.
این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن #معشوق_فطری است.
اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه #دانشجو، خواه #طلبه، خواه #اداری، خواه #وزیر، خواه #وکیل؛ خودش #کارمند خدا میشود و فعال میگردد و قهرمان خدمت به #اسلام میشود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده.
پس اینکه ما در #اجتماعی گیر کردهایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، میبینیم درد #مادیت او را گرفته، باید بفهمیم که فطرتهای سالم را #تربیت های ناسالم #استعماری، دستخورده و #بیمار کرده است؛ ولذا این #دولت #جمهوری_اسلامی باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرتها تغییر کرده!.
اینکه دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای #دینی ما را تحتالشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک #وزارتخانه مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمههای این بیماریها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال #کشور این مسائل را بگنجانند که هر #قانونی در هر جا اجرا میشود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت #فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی.
۸۱٫۷٫۱۵
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
_
۱) [ #المیزان ج ۱ ص ۴۵]
۲) [ #نهایة_الدرایة_فی_شرح_الکفایة ]
@seyedololama