در هامبورگ استاد دانشگاهی در حاشيه ی نشستی علمی به من گفت👇
«گمان نکنيد ايران را #کار و #تدبير شماها حفظ کرده است؛ #وجود اين مرد را که #سکاندار_کشتی_انقلاب شماست و هوشمندانه اين کشتی را در اقيانوسهای پرتلاطم هدايت می کند، دست کم نگيريد!»
~~~🔹🍃 🔵 🍃🔹~~~
🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/malakut
#شغل_امامان
❔از انفاق ها و بخشش های ائمه برایمان زیاد گفته شده است ❗️خواستم بدانم #شغل و #کار ائمه در زمان حیاتشان چه بوده است و آن ها از چه طریقی امرار معاش می کردند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌ائمه گرامی ما همواره مشغول به کسب و کار و باغداری و کشاورزی بودند و از #دسترنج خودشان مایحتاج زندگی را فراهم می کردند .
🔶امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« امیر المومنین بیل می زد و زمین را برای کشت آماده می کرد و پیامبر خدا هسته خرما را با دهان خویش می مکید و می کاشت ، و همان هنگام خرما بن شکوفه بر می آورد ، و هر آینه امیر مومنان هزار بنده را از مال و دسترنج خویش آزاد فرمود »
📚الکافی ج5 ص74
👌و فرمود ؛
« علی علیه السلام هزار بنده را با اصل مال خود آزاد فرمود و در این راه #دستانش سخت در کار شد و پیشانی اش به عرق نشست تا خشنودی خدا را طلب کند »
📚بحار الانوار ج41 ص130
👌در نقل دیگر آمده است ؛
« امیر مومنان هرگاه از جهاد #فراغت می جست به آموزش مردم و داوری میان آنها روی می آورد و چون از این کارها هم فارغ می شد در بستانی از آن خویش با دست خود به کار می پرداخت »
📚ارشاد القلوب ص218
❕در کتاب شرح #نهج البلاغه هم آمده است ؛
« علی با دست خودش کار می کرد و زمین را شخم می زد ، آب بر می کشید و خرمابن می کاشت »
📚شرح نهج البلاغه ج15 ص147
❕در روایت دیگری آمده است که ابن محمد منکدر می گوید ؛
« در هوایی سوزان به پیرامون مدینه رفتم و امام باقر را دیدم که مشغول کار کردن است و غرق #عرق شده بود »
📚الارشاد ج2 ص161
❕اسماعیل بن جابر می گوید ؛
« نزد امام صادق رفتم در حالی که بیل در دست در #بستانی بود و راه آب می گشود »
📚الکافی ج5 ص76
👌و فرمود ؛
« همانا دوست دارم که در طلب معیشت به #گرمای آفتاب آزار ببینم »
📚الفقیه ج3 ص163
👌علی بن حمزه می گوید ؛
« امام کاظم را دیدم که در زمینی کار می کرد و گام هایش در عرق خیس شده بود ، به من فرمود ؛
« آن کس که از من و بهترم بود در زمین خویش و با دست خود کار می کرد » سوال کردم او که بود ؟
👌فرمود ؛ پیامبر خدا و امیر مومنان و همه پدران من با دست خود #کار می کردند ، و این کردار پیامبران و رسولان و جانشینان ایشان و شایستگان است »
📚الکافی ج5 ص 75
📚بحار الانوار ج48 ص115
~~~🔹🍃🌺🍃🔹~~~
🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/malakut
💠
🍃
🌺🍃
🍃🌸🍃
💠🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃💠
✨﷽✨
💠 پرسش و پاسخ از حضرت آیت الله خوشوقت ره
🌸سالروز میلاد امام حسن عسکری مبارک باد🌸
✳️س: منظور از روایت #امام - حسن عسکری علیه السلام که فرمودند: «چقدر زشت است برای #مؤمن رغبتی که او را #ذلیل کند»، چیست؟
✅ج: خُب بعضی از اینهایی که برای انتخاب شدن (در انتخابات) تبلیغات میکنند، #کار - ذلیلانه میکنند. یک کاری میکنند که از هر #برّ و فاجر، از هر#بد و خوب رأی بگیرند، او را از خود راضی کنند.
این رغبتی است که آدم را به #ذلت میکشد، با تودهای، با بیدین، با بادین، با زن بیحجاب، با همه کنار میآید. اینها رغبتی است که آدم را #ذلیل میکند.
┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
تمثیلی جالب از دانستن قدر خود و پرهیز از خود حقیر پنداری
🍃🍂روزی، #سنگتراشی که از #کار خود ناراضی بود و #احساس_حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران #بازرگان را دید و به حال خود #غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد.
در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه #قوی تر می شدم!
در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است.
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند.
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد.
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با #غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است!
🦋🦋هیچ گاه خود را #دست_کم نگیرید
┈••🍃🍂🍃••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🍂
🍃
🍂🍃
🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃