eitaa logo
حیات طیبه
410 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ 🍃 داشتن در را متوقف کنید. ، روح بزرگ شما را نشان و حس بهتری به‌ زندگی‌تان می‌ بخشد. ~~~🔹🍃🌸🍃🔹~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut
✨﷽✨ ترجمه و شرح حکمت 46 نهج البلاغه: و ، آفت حسنات نهج البلاغه ( نسخه صبحی صالح ) وَ قَالَ (علیه السلام): سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ، خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ‏. و فرمود (ع): گناهى كه اندوهگينت سازد، در نزد خدا بهتر است از كار نيكى كه به خودپسنديت وادارد. شرح بلاى عُجب: امام(علیه السلام) در این سخن کوتاه و پرمحتوا به نکته مهمى اشاره مى فرماید که در سیر و سلوک انسان به سوى خدا بسیار تأثیرگذار است. مى فرماید: «کار بدى که تو را ناراحت (و پشیمان) مى سازد نزد خدا بهتر است از کار نیکى که تو را مغرور مى کند»; (سَیِّئَةٌ تَسُوءُکَ خَیْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَة تُعْجِبُکَ). دلیل آن روشن است، زیرا انسان معصیت کارى که از عمل زشت خود ناراحت مى شود به سوى پشیمانى و توبه و جبران آن گام بر مى دارد حال آنکه آن کس که از کار نیک خود مغرور مى گردد گامى به سوى ریاکارى بر مى دارد. توبه آثار شوم آن معصیت را مى شوید در حالى که غرور عُجب و ریا از کارهاى نیک، انسان را به پرتگاه گناهان کبیره مى کشاند. در حدیثى از پیغمبر اکرم مى خوانیم: «مَنْ رَأى أنَّهُ مُسىءٌ فَهُوَ مُحْسِنٌ; کسى که خود را بدکار مى داند او نیکوکار است».(1) به گفته مرحوم مغنیه در فى ظلال نهج البلاغه عکس این مطلب نیز صادق است و آن اینکه گفته شود «مَنْ رَاى إنَّهُ مُحْسِنٌ فَهُوَ مَسىءٌ; کسى که خود را نیکوکار بداند بدکار است» زیرا عُجب و غرور احسانش را تباه کرده و چه بسا سخنانى که ایمان را نیز از اساس متزلزل سازد.(2) در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «خداوند متعال به داود وحى فرستاد: «بَشِّرِ الْمُذْنِبینَ وَانْذُرِ الصِّدیقینَ; گنهگاران را بشارت ده و صدیقین (والا مقام) را بیم ده» (داود تعجب کرد و) عرض کرد: اى پروردگار چگونه چنین چیزى ممکن است؟ خداوند فرمود: گنهکاران (پشیمان و نادم) را بشارت ده که من توبه آنها را مى پذیرم و از گناهانشان صرف نظر مى کنم و صدیقین را بیم ده که از اعمالشان عُجب به خود راه ندهند».(3) در حدیث دیگرى از آن حضرت چنین آمده است که مى فرماید: دو نفر وارد مسجد شدند یکى عابد بود و دیگرى فاسق اما هنگامى که از مسجد خارج مى شدند فاسق، جزء صدیقان شده بود و عابد از فاسقان. سپس فرمود: این بدان رو است که چون عابد وارد مسجد شد به عبادت خود مى بالید و در این فکر بود و فاسق هنگامى که وارد شد فکرش در پشیمانى بود و پیوسته از گناهان خویش استغفار مى کرد.(4) این سخن را با حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم: خداوند به آن حضرت وحى فرستاد که بعضى از بندگان من در مسیر عبادت تلاش مى کند و شب از خواب خوش و بستر لذت بخش بر مى خیزد و مشغول عبادت مى شود و خود را در عبادت من به سختى و تعب مى اندازد. گاه من او را یک شب یا دو شب گرفتار خواب مى کنم تا در مسیر صحیح گام بردارد، زیرا هنگامى که به خواب مى رود و صبح بیدار مى شود نسبت به خود خشمگین است و خود را سرزنش مى کند و اگر او را در آنچه از عبادت من مى خواهد آزاد بگذارم، چه بسا عُجب و خودپسندى به او عارض شود و از این راه حالتى به او دست دهد که هلاکش در آن است(5). (6) ***** 📚پی نوشت: (1). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 20، ص 317، ح 641. (2). فى ظلال، ج 4، ص 245. (3). کافى، ج 2، ص 314، ح 8. (4). همان، ح 6. (5). همان، ص 60، ح 4. (6). سند گفتار حکیمانه: این جمله نورانى را صاحب کتاب عقد الفرید و همچنین سبط بن جوزى در تذکره آورده اند. ابن ابى الحدید نیز در الحکم المنثورة آن را با تفاوتى ذکر کرده (که نشان مى دهد آن را از منبع دیگرى گرفته است). (مصادر نهج البلاغه، ج 4 ص، 46). در کتاب تمام نهج البلاغه این جمله با جمله هاى پرمعناى مشابه دیگرى به عنوان جزیى از وصیت نامه امام(علیه السلام) به فرزندش امام مجتبى آمده است. (تمام نهج البلاغه، ص 973). ┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 💠 🍃 🌺🍃 🍃🌸🍃 💠🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃💠
💎یکی از روحانیون می گفت: پشت سر مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مسجد گوهرشاد نماز می خواندم، نماز اوّل را که خواند از مسجد بیرون رفت و هرچه نشستم نیامد. پس از مدتی از ایشان پرسیدم: آقا! چرا آن روز شما یک نماز را اقامه کردید و رفتید؟ فرمود: در نماز اوّل چون جمعیت زیاد بود وقتی به رکوع رفتم یک نفر از عقب جمعیت گفت: یااللَّه. .. چنان یااللَّه گفت که من به ذهنم خطور کرد جمعیت بسیاری پشت سرم ایستاده، دیدم غرور مرا گرفت. با خود گفتم: آدمی که دارد به درد پیشنمازی نمی خورد و پس از پایان نماز، مسجد را ترک کردم. 📙خاطرات حجت الاسلام قرائتى،ج ‏۲، ص ۵۱ ┈••🍃🌼🍃••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌼 🍃 🌼🍃 🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
-کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود، -ثروتمندی مغرور به او رسید و با تکبر گفت: -بکار، که از تو کاشتن است و از ما خوردن!😎 -کشاورز نگاه معنا داری ب او انداخت و گفت: -دارم یونجه میکارم!!! 😂😁😂 🌱🌿 -در یک روز گرم بهاری، شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. به دنبال ان برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. 🍃 -شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد، تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد. -برگی سبز و درشت و زیبا 🌿به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان از افتادن مقاومت می کرد. -در این حین باغبان تبر 🔨به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی🌳 که می رسید آن را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد. -وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنهابرگ سبز آن🌿، از قطع کردنش صرف نظر کرد. -بعد از رفتن باغبان، دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین بار خودش را تکاند، -تا این که به ناچاربرگ🌿 با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین افتاد. -باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، و برگ سبزی برآن ندید یقین پیدا کرد که خشڪ شده و بی درنگ با یک ضربه 🔨آن را از بیخ کند.. -امامـــــ علی ؏ میفرمایند:  -مبادا هرگز دچار خودپسندى گردى و به خوبیهاى خود اطمینان کنى -ڪه از بهترین فرصتهاى شیطان براى هجوم آوردن به توستـــــ. 📚نهج البلاغھ.نامه ۵۳ ┈••🍃🍂🍃••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🍂 🍃 🍂🍃 🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
‌ تمثیلی جالب از دانستن قدر خود و پرهیز از خود حقیر پنداری 🍃🍂روزی، که از خود ناراضی بود و می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران را دید و به حال خود خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد. در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه تر می شدم! در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است. او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند. پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد. کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد. همان طور که با ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است! 🦋🦋هیچ گاه خود را نگیرید ┈••🍃🍂🍃••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🍂 🍃 🍂🍃 🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
✨﷽✨ ✳️ نعمت یادآوری گناه ✍ آیت‌الله جوادی آملی: مشکل ما در نقص و نرسیدن به کمال، است که از بدترین مصیبت‌های ماست. کار خوبی را که انجام می‌‌دهیم، فراموش نمی‌‌کنیم. چون آن را بارها بازگو کرده و به آن علاقه‌مندیم؛ ولی چون مرتکب شده را پنهان می‌‌کنیم، کم‌کم از یادمان می‌‌رود. و در صدد جبران آن هم نیستیم؛ زیرا انسان آنگاه در صدد جبران نقص است که متذکر آن نقیصه باشد. 🔸 از این رو به ما گفته‌اند: اگر کار خیری کردید، آن را فراموش کنید و اگر از شما اشتباهی سر زد، به یاد آن باشید؛ زیرا تذکر خطا وسیله‌ی و سبب انفعال است ولی یادآوری کار خیر، زمینه‌ی را فراهم می‌‌کند. گاهی انسان آن‌قدر کار خیر را بازگو می‌‌کند که کار خیرش پژمرده می‌‌شود. 🔺 در بعضی از روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) آمده است که اگر شما کار خیری را انجام دادید، لازم نیست آن را برای کسی بازگو کنید؛ مثل اینکه، شما گلی را از بوستان بکنید و چند بار به آن دست بزنید. طبیعی است که پژمرده می‌‌شود و عطر و زیبایی آن از بین می‌‌رود. کار خیر نیز وقتی زیبا و معطر است که پنهان بماند یا اگر درِ شیشه‌ی عطری را باز کنیم، عطر از آن می‌‌پرد. ولی کار شر مثل بوی بد است، درِ شیشه‌https://eitaa.com/hayat_tayyebeی آن را بردارید بگذارید زود بویش برود، یعنی به یاد آن باشید. وقتی به یاد بودید، با توبه آن را جبران می‌‌کنید. 📚 مبادی اخلاق در قرآن صفحات 55 و 56 ┈••✾•🍃🌷🍃•✾••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🍃 🌷 🍃🌷 🌷🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
یکی تعریف می‌کرد وقتی از نماز جماعت صبح بر می‌گشتم جماعتی را دیدم که بزور قصد سوار کردن گاو نری را در ماشین داشتند. گاو مقاومت می‌کرد و حاضر نبود سوار ماشین بشود، من رفتم دستی به پیشانی گاو کشیدم؛ گاو مطیع شد و سوار شد. من مغرور شدم و پیش خودم گفتم؛ «این از برکت نماز صبح است.» وقتی رسیدم خانه دیدم مادرم گریه و زاری می‌کند، علت را که جویا شدم گفت «گاومان را دزدیدند!» گاو مرا شناخته بود ولی من او را نشناختم. ┈••✾😅😃😅✾••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛ به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 😅 😃 😅😃 😀😅😃 😅😃😅😃😅😃😅