#سیاحت_ݟرب
#آقانجفی_قوچانی
#قسمت_سیهشتم
گفت :من تربیت شده درمدینه شریفه بوده ام واین کوه های سبز وخرم وباروح وریحان از ییلاقات پست آنجا است .
🌟قال رسول الله (ص)، (ابوفاطمة): «أنا مدینة العلم و عليٌّ بابها؛ من شهر علم هستم و علی (ع) هم درب آن است.»
من تربیت شدهی دست فاطمه (س)، دختر پیغمبرم که او نیز چون پدرش: «مدینة الحکمة و العصمة و عليٌّ بابها؛ شهر حکمت و عصمت است و علی درب آن شهر است»
و اوست لیلهی مبارکه و لیلة القدر، و اوست بهتر از هزار ماه، و او است که علوم قرآن بر او نازل شده است که: «فیهايُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍحَکیمٍ؛ در آن شب هر امری براساس حکمت، تدبیر و جدا میگردد. / سوره دخان،4»🌟
و اوست شجره زیتونه، «لاشَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَکادُ زَيْتُها يُضی ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ؛ نه شرقی است و نه غربی، نزدیک است بدون تماسّ با آتش شعله ور شود / سوره نور، 35»
🌟و اوست که «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ؛ فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای تقدیر هرکاری نازل میشوند. / سوره قدر،4»
و این نوشته زهرا (سلام الله علیها) است که هادی به من رسانید، به این مضمون که: «یکی از اولاد من به تو وارد میشود، از او پذیرایی کن که او صاحب تو است.»😍
☺️گفتم: من میخواهم در میان این باغها و خیام و پستی بلندیها و کنار رودخانهها گردش کنم و از کمّ و کیف اینجا باخبر باشم و شاید آشنایی از بنی نوع (اقوام) خود را در اینجا ببینم.
گفت: در اینجا آزادی، آنچه دلت بخواهد حاضر است.
ولی در داخل شدن خیمه، اجازه و سلام لازم است و هنگامی که من وارد اینجا شدم، خیمهی دختر بزرگ شما را دیدم و به لحاظ آشنایی با شما، بر او وارد شدم و او را دوست گرفتم و اگر میخواهید به آنجا بروید، من هم همراه شما خواهم آمد.
👌گفتم: البتّه میروم.
برخاستم با او رفتم.
در نزدیکی خیمه سلام کردم. او صدای مرا شناخت، با خدمهی خود بیرون دویدند. پس از زیارت یکدیگر و حمد خدا از نعمت و رحمتهای بیپایان او، وارد خیمه شدیم. به روی تختهای جواهرآگین نشستیم. او و رفقایش در یک صف و من و همراهانم در یک صف. «مُتَّكِئینَ عَلَيْها مُتَقابِلینَ؛ در حالی که بر آن تکیه زده و روبروی یکدیگرند. /سوره واقعه 16»
رو به رو بودن بِه از پهلو بود.