شرمنده در مصیبت تو کم گریستم... #عاصی_خراسانی در شام شهادت حضرت سلطان به نیابت از همه حضرت‌قلبی‌ها امین‌الله قرائت شد. شام‌غریبان‌سلطان

از‌دست‌‌میدی هرازگاهی‌یاد‌میکنی،نه‌حتما‌سالگرد؛ من‌اونی‌که‌فکر‌میکنی‌نیستم … ولی‌الان‌یاد‌میکنم میگم‌محسنیه چارتا‌قطره‌اشک‌و‌حال‌خرابی‌م ازم‌چیزی‌نمیبره .. ‌ربیع‌هم‌مبارک❤️

وقتی‌یه‌داغ‌میخوره‌به‌قلب‌آدم گذرِایام‌نمیتونه‌درمانش‌کنه #درد‌بی‌درمون‌من

مردم دنبال اینن ببینن کی بهتر حرف میزنه باهات. اگه حرفاش تموم شه نمیمونن. #تو‌اینجوری‌نباش بزار ایندفعه چشمامون بفهمن داستان چیه

همه‌چی‌تموم‌شد همه‌رفتن توموندی‌اونجایی‌که‌نباید.. 💔 @hazrat_ghalb

اگه‌میشد اونچه‌ک‌تو‌سرم‌هست‌رو‌بنویسم دریارو‌آتیش‌میزدم .. بخدا‌قسم؛

یه‌وقتی‌نشونی‌منم‌بهت‌میرسه ‌‌شاید‌دیر‌برسی؛فدای‌سرت..

اسمت‌‌به‌لبم‌نمیرسه تو‌گلوم‌گیر‌میکنه تو‌میشنوی؟

“…اون لحظه که نقطه روشنی دیگه نیست ، ترس میاد پرچمشو تو قلبت فرو میکنه ، چشمات دریا میشن گوشات سوت میزنن .. دستات زمستون میشن .. اون لحظه یعنی هیچکس نیست دیگه . اون لحظه ، لحظه‌ی حرکتِ تنها امید تو رگ‌هاته..” #پادکست بعدی: #لحظه‌‌ی‌حسین🤍 زمان انتشار : نامعلوم @hazrat_ghalb

@hazrat_ghalb💔

“.. آشفتگی تموم شدنی نبود . اثرش تموم نشد . چون کلمه نچیدم کنار هم که بخوام چیزیو باهاش توضیح بدم . نتیجه ترجمه تحت الفظی و بهم ریخته ی یه بغض بود . بزار بهت بگم؛ پروانه سوخت. خبری ندارم ازش. ولی تصویرش فراموش شدنی نیس. اینجای زندگی ، آخرای رودخونه ی گلیِ منه . جریان به دریا میرسه . ظاهرش آرومه و دلش آشوب‌پریش..” #پادکست بعدی: #لحظه‌ی‌حسین 🤍 @hazrat_ghalb

آسمون‌ما‌نمیای‌بارون؟