عید غدیر مبارک
عید سعید غدیر عید اخوت و برادری، دوستی و محبت و ولایت اهل بیت (ع) مبارک باد.
پنجشنبه روز عید غدیر مصادف است با شب ولادت دوست با محبت و عزیز شهید "مصطفی کاظم زاده" که روز 9 شهریور 1344 در تهران به دنیا آمد.
به یادش سر مزارش گل می افشانیم، عید ولایت را گرامی میداریم و شادمانی می کنیم که خدا این طفل عزیز را هدیه کرد.
سالروز تولد مصطفی بر خانواده محترمش مبارک باد
@hdavodabadi
عقد اخوت
يکشنبه 18 مهر 1361 جبهه سومار
بعد از ظهر، مصطفي گير داد و اصرار کرد باهم عقد اخوت ببنديم. البته در تهران باهم دست برادري داده بوديم، ولي بهتر ديديم که صيغه برادري هم بخوانيم.
ما که فکر ميکرديم صيغه برادري را حتما بايد یک روحاني بخواند و آداب خاصي دارد، رفتيم پهلوي روحاني گردان و از او خواستيم تا بين ما دونفر عقد اخوت بخواند، ولي او گفت:
- خواندن عقد اخوت فقط در روز عيدغدير ممکن است که چندروز از آن گذشته. ان شاءالله صبر کنيد تا سال بعد.
بدجوري خورد توي ذوقمان. مصطفي همهاش ميگفت: چرا ما که اينقدر باهم رفيقيم، اصلا يادمون نبود باهم عقد اخوت ببنديم؟
ولي در ادامه، باخنده گفت: حالا عيبي نداره که. قرار نيست با خوندن صيغه برادري، به هم محرم بشيم يا مثلا الان نامحرميم.
دستش را آورد جلو و گفت: بزن قدش. مهم دلمونه که باهم برادريم. بذار عقد نخونده باشيم.
دوباره دست برادري را تجديد کرديم. همديگر را در بغل گرفتيم و روبوسي کرديم. در آن بين قول داديم که به هيچوجه همديگر را تنها نگذاريم و هرکدام زودتر شهيد شد، دم در بهشت منتظر ديگري بماند تا آنیکی هم خودش را برساند.
بعدها فهمیدم آن روحانی اشتباه کرده و فقط کافی بود خودمان در کتاب "مفاتیح الجنان" در بخش آداب عیدغدیر، عقد اخوت را میخواندیم و برادر صیغهای میشدیم. اصلا هم نیازی نبود که حتما یک روحانی و آن هم فقط در روز عیدغدیر آن را بخواند. این مسئله بعد از شهادت مصطفی که متوجهش شدم، تا امروز عذابم میدهد.
نقل از کتاب "دیدم که جانم میرود"
@hdavodabadi
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
http://tn.ai/1813755
یک رفاقت واقعی!
همزمان با ایام عید سعید غدیر و تولد شهیدکاظم زاده، چاپ شانزدهم کتاب «دیدم که جانم میرود» توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
0253784844
خرید اینترنتی:
http://b2n.ir/45988
عقد اخوت با مصطفی
می آیم
پنجشنبه
روز عید غدیر
عید ولایت
عید برادری پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع)
من می خوانم:
وَاَخَیْتُکَ فِی اللَّهِ وَ صَافَیْتُکَ فِی اللَّهِ وَ صَافَحْتُکَ فِی اللَّهِ وَ عَاهَدْتُ اللَّهَ وَ مَلَائِکَتَهُ وَ کُتُبَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ الْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومِینَ (ع) عَلَى أَنِّی إِنْ کُنْتُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الشَّفَاعَةِ وَ أُذِنَ لِی بِأَنْ أَدْخُلَ الْجَنَّةَ لَا أَدْخُلُهَا إِلَّا وَ أَنْتَ مَعِی
به خاطر خدا با تو برادری و صفا (یکرنگی) میورزم به خاطر خدا دستم را در دستت قرار میدهم؛ و در پیشگاه خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگان او عهد میکنم که اگر از اهل بهشت و شفاعت باشم و اجازه ورود در بهشت را یابم، بدون تو وارد بهشت نشوم.
و مصطفی می خندد و می گوید:
قَبِلْتُ
قبول کردم
و من ادامه می دهم:
أَسْقَطْتُ عَنْکَ جَمِیعَ حُقُوقِ الْأُخُوَّةِ مَا خَلَا الشَّفَاعَةَ وَ الدُّعَاءَ وَ الزِّیَارَة
تمام حقوق برادری به جز حق شفاعت و دعا و دید و بازدید را از تو ساقط کردم.
و بر سنگ مزارش که نه، بر روح عاشقش بوسه می زنم.
عیدت مبارک برادر عزیز و عاشقم مصطفی
تولدت مبارک
و چه زیبا عهد برادری ما در این روز قشنگ می بندیم
عید دوستی و برادری
حمید داودآبادی
7 تیر 1397
@hdavodabadi
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
http://tn.ai/1813755
یک رفاقت واقعی!
همزمان با ایام عید سعید غدیر و تولد شهیدکاظم زاده، چاپ شانزدهم کتاب «دیدم که جانم میرود» توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
0253784844
خرید اینترنتی:
http://b2n.ir/45988
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دیدم_که_جانم_میرود
وقتی دو رفیق با هم بزرگ میشوند، با هم میخندند، با هم به جبهه میروند، ولی یکی برای دیگری گریه میکند.
#مصطفی_کاظم_زاده
0253784844
خرید اینترنتی:
http://b2n.ir/45988
عشق بازی کار هر شیاد نیست
عکس: حمید داودآبادی – جلال مهدی آبادی – شهید مصطفی کاظم زاده
تهران – تابستان 1361
عکاس: حسن مرادی
عشق بازی کار هر شیاد نیست
این شکار دام هر صیاد نیست
عاشقی را قابلیت لازم است
طالب حق را حقیقت لازم است
عشق از معشوق اول سر زند
تا به عاشق جلوه ی دیگر کند
تا به حدی که بَرَد هستی از او
سر زند صد شورش و مستی از او
شعر از ناصرالدین شاه در وصف عاشورا و حسین بن علی (ع)
@hdavodabadi
سیاسی کاری دوپهلو؟!
آبان 1358
گروهی به نام "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام" برنامه داشتند تا در راهپیمایی روز 13 آبان، به سفارت آمریکا حمله کنند و آن جا را بگیرند. در جلسه نهایی قرار بر این شد که نظر حضرت امام خمینی را جویا شوند. حجت الاسلام موسوی خوئینی ها گفت من می روم و نظر امام را درباره فتح سفارت آمریکا می گیرم.
موسوی خوئینی ها رفت خدمت امام و بازگشت، وقتی در جمع دانشجویان حاضر شد، بدون هر مقدمه ای گفت:
"برادران، بسم الله. برویم سفارت آمریکا را بگیریم."
و دانشجویان تصورشان این بود که موسوی خوئینی از حضرت امام مجوز حمله به سفارت را گرفته است!
درحالی که آن روز، موسوی خوئینی ها در دیدار با امام خمینی، اصلا ماجرای حمله به سفارت آمریکا را مطرح نکرده بود!
دی ماه 1358
"سیدابوالحسن بنی صدر" داشت برای دیدار با حضرت امام خمینی می رفت. خبرنگاران از او سوال کردند:
"آیا شما کاندید ریاست جمهوری خواهید شد؟"
بنی صدر با گفت:
"اگر حضرت امام بفرمایند که بشوم، بله می شوم."
ساعتی بعد که بنی صدر خارج شد، خبرنگاران همان سوال را تکرار کردند که آیا کاندید ریاست جمهوری می شوید؟ او با لبخند گفت:
"بله می شوم."
آنها که پاسخ ساعتی قبل او را در ذهن داشتند، این گونه برداشت کردند که امام خمینی به بنی صدر فرموده است تا کاندید ریاست جمهوری شود!
درحالی که آن روز، اصلا بنی صدر درباره کاندیداتوری خود صحبتی نکرد و امام هم هیچی چیز در این رابطه نفرمود، ولی او طوری وانمود کرد که انگار امام فرموده است کاندید شود!
خرداد 1361
سخنان مهم مقام معظم رهبری درباره اعزام نیرو به لبنان
در قضیّه حرکت به سوریه براى جنگیدن با رژیم اشغالگر قدس که خوشحال بودند جوان هاى ما - دو نفرشان هم پیش من آمدند که هر دو الان جزو شهداى عالىمقام ما هستند - که می خواهند بروند بجنگند.
امام مطّلع نبودند؛ بعد که مطّلع شدند، گفتند که راه مبارزه با اسرائیل از عراق می گذرد؛ جلوى آن را گرفتند و آنهایى که رفته بودند برگشتند.
بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین
پنجشنبه 6/9/1393
اعزام نیرو به لبنان، در آن زمان بر اساس مصوبه شورای عالی دفاع بود ولی بعد متوجه شدیم که حضرت امام (ره) راضی نبودند که این کار صورت گیرد و من در جلسه بعدی شورای عالی دفاع به عنوان فرمانده سپاه به طور رسمی عذرخواهی کردم که ما نمیدانستیم حضرت امام(ره) راضی نیستند.
سردار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران
@hdavodabadi