مقصود از عفو در ارتباط با خداوند پوشاندن گناه نیست. پوشاندن معادل با غُفران است و با صفت غفور حضرت حق مرتبط است. در هنگامهٔ عفو، حضرت حق نهتنها خطا و زشتی را ندیده میگیرد و میپوشاند، بلکه اثر آن را هم از میان برمیدارد. عفو بهرهای فراتر از این نیز در پی دارد و آن جایگزین کردن حسنه به جای سیئه است: «فَأُوْلئِكَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» (پس ایشان، خداوند بدیهایشان را به نیکی تبدیل میکند.)
در حکایتی خواندنی از حضرت ابراهیم(ع) چنین نقل شده است:
جبرئیل شنید که ابراهیم خلیل الرحمن میگوید: ای آنکه کریمانه عفو میکنی.(جبرئیل) گفت: آیا میدانی چه چیزی عفو خداوند را کریمانه ساخته است؟ (ابراهیم) گفت: نه، ای جبرئیل.(جبرئیل) گفت: هرگاه گناهی را عفو کند (و ببخشد به جای آن) حسنهای خواهد نوشت.
حال که این نکتهٔ نغز را دانستیم، چه نیکوست لذت راز و نیازمان را با این ذکر آکنده سازیم که:«یَا کَریمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ» (ای خدایی که کریمانه عفو میکنی و ای نیکو درگذرنده)
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، صص ۲۳۴-۲۳۵
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
نعمتهای بهشتی كه در قرآن با وصف حور و باغ و چشمه و مانند آن آمده، تنها در سطحی گفته شده كه در حدّ فهم بشر باشد. انسانها چيزهايی چون خوردنیها، پوشيدنیها، گشت و گذار در دشت و دمن و همسر و فرزندان نيكو را لذت میشمرند؛ اما حتی در همين سطح نيز بايد دانست كه آنها فناپذيرند؛ باغش میپژمرد و نعمتش میرود و ثروت و جاه و جلالش پايان میپذيرد.
اما نعمتهای اخروی چنين نيستند و از جنس و سطحی بسيار فراتر از دنيا هستند؛ زيبايی و شكوهشان هميشگی و ماندگار است.
سطحی از نعمتهای بهشتی جان و روح را پرورش میدهند. در اين دنيا چه رنجهای بسياری كه از سخنان لغو و ياوه، بر قلب مینشيند و آدمی چه بسيار كه از تيغ تيز سخنان ديگران زخم برمیدارد؛ اما در بهشت هيچ لغو و دروغ و سخن خلاف فطرتی نيست.
سطح فراتر از نعمتهای جسمی و روحی، سطحی است كه برای بشر تصورپذير نيست و در آیهای از قرآن کریم از آن سخن رفته است:«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ» (پس هيچكس نمىداند از روشنىبخش ديدگان، چه چيز براى آنان نهان شده است).
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، صص ۲۵۴-۲۵۶
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
معمولاً در میان عامۀ مسلمانان، دو واژۀ امر و نهی یادآور ثواب و عقاب است؛ حال آنكه حقیقتِ نهفته در ورای امر و نهیهای خداوندی فراتر و عمیقتر از باورهای عامیانه است. هر آنچه ذات حق آدمیان را به آن فراخوانده، همگی اسبابها و ابزارهای شكوفا شدن و به بار نشستن توانمندیها، استعدادها و ظرفیتهایی است كه خداوند به انسانها موهبت كرده است.
حضرت حق سرمایههای بیشماری را در وجود آدمی گذاشته است، كه این سرمایهها جز با تن دادن به فرمانهای خداوند و پذیرش اوامر او و عمل كردن مطابق خواست او، بهره نمیدهد و به سود نمینشیند.
دربرابر، آنچه خداوند آدمیان را از ارتكاب آنها نهی فرموده، همگی ورطههای هلاكت ایشاناند. رو كردن به نواهی، استعدادهای نهفته و ظرفیتهای نهانی وجود را نامكشوف و ناشكوفا وامینهد و انسان در رسیدن به غایت و مقصد خلقت ناكام میماند.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، صص ۲۸۷-۲۸۸.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
هريك از ما بارها از مسير طاعت الهی خارج شدهايم؛ اما هرگز چنان نبوده كه خداوند سبحان به محض دست آلودنمان به جرم، مجازاتمان كند. او هر بار فرصتها داده تا بلكه متوجهانه و متنبّهانه به خود آييم و وجودمان را از ناپاكی معاصی، به آب توبه و طاعت بشوييم و از بيراهه، به راه درآييم.
امام صادق(ع) در زيباسخنی فرموده است:
هیچ مؤمنی نيست كه گناهی را مرتكب شود، مگر آنكه خداوند عزوجل او را هفت ساعت از روز مهلت دهد، پس اگر توبه كرد چيزی بر او نوشته نشود و اگر توبه نكرد خداوند يك گناه بر او خواهد نوشت.
فرشتگانی كه مأمور ثبت و ضبط جزءجزء اعمال و رفتار ما هستند، به فرمان خداوند متعال تا چندين ساعت پس از ارتكاب گناه، دست به قلم نمیبرند، شايد بندۀ خطاكار به خود آيد و از عمق جان بگويد كه «أَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ». در اين حالت، نه فرشتگان، نه شهود اعمال و نه اوليای الهی از گناه بنده باخبر نمیشوند و حضرت حق به آن، چون گناهِ ناكرده مینگرد.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، صص ۲۹۵-۲۹۷.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
میان صفات انسان و صفات حضرت حق تفاوت وجود دارد.
🔹اولین تفاوت این است كه صفات آدمی عَرَضی است و ذاتی نیست؛ اما صفات حضرت حق ذاتی است؛ یعنی علم، قدرت، حكمت، جمال و تمام صفات خداوند، در ذات حضرت اوست.
انسان نخست جهل دارد و آنگاه علم بر وجودش عارض میشود. قوّت و قدرت او امروز هست و فردا از كَفَش میرود. روزی از شدت زیبایی، شهرآشوب است؛ اما روزی دیگر طراوت و نیكویی رخسار و اعتدال قامت بهتمامی از او رخت برمیبندد و حتی شاید نشود به آن چهره نگاه انداخت.
🔹تفاوت دوم اینكه صفات انسانی محدودند و صفات الهی مطلق. معنای حقیقی قدرت و علم دربارۀ خداوند تبارك و تعالی صادق است؛ اما در انسان هر صفتی، بهرهای بسیار اندك از اوصاف گسترده و نامحدود الهی است. برای نمونه خداوند متعال خُردَكجرعهای از علم بیكران خود را در وجود ریخته است و آدمیان همه در این ذره علم، با هم شریك شدهاند.
بنا به تفاوتهای اوصاف انسانی با اوصاف الهی باید گفت که والاترین حمدها شایسته خداوند متعال است.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، ص ۳۲۹.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
هر یک از ما ممکن بود در امتهای گذشته زندگی کنیم، در عصر موسی کلیم اللّه(ع)، عیسی روح اللّه(ع)، ابراهیم خلیل الرحمن(ع) یا نوح(ع) پای به هستی بگذاریم و از نعمت هدایت و نبوت وحیانی برخوردار شویم؛ اما نعمت نفس کشیدن در هوای خوش اکمال دین و اتمام نعمت را نیابیم؛ نعمتی که به واسطهٔ سیر تکامل ادیان به اوج خود میرسد:
«أَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ علَیْکُمْ نِعْمَتِی»
(امروز، دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم.)
آری، اگر در زمان هر یک از انبیای پیشین، راه ایشان را در پیش میگرفتیم و پیروی صدیق بودیم، از زمرهٔ صالحان به شمار میآمدیم؛ اما از امکان رشد و شکوفایی و ظرفیت رشدی محروم میماندیم که در امت پیامبر خاتم(ص) بسیار بیش از اعصار گذشته فراهم است.
پس حال که فرصت یافتهایم تا آیین رسول حق را برگزینیم و دین او را که در سیر ادیان الهی کاملترین و جامعترین است، سرمشق کار خود قرار دهیم، باید بر این نعمت نیکو خداوند متعال را حمد گوییم.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، ص ۳۷۶.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
پیامبر اکرم(ص) از نخستین روز رسالت خود، كاملاً هدف را مشخص كرد و در تمام ۲۳ سال رسالتِ خود، میدانست كه میخواهد به كجا برسد و تعالیم الهی را چگونه در حیات بشری جاری سازد. او بادقت تمام كار خود را انجام داد و تمام قدمها را با برنامهریزی درست و عمیق، برمیداشت. به عبارتی حضرت رسول(ص) به تمام معنا مدیر و مدبِّر بود.
اما سؤال اینجاست كه ایشان چه تدبیری دربارۀ دوستان خدا اندیشیده بود؟
پاسخ، رساندن مؤمنان به رستگاری است.
پیامبر(ص) میكوشید تا مؤمنان را به نهایت كمال نفسانی و قلههای بلند ایمان و مكارم اخلاق برساند.
تدبیر خردمندانۀ ایشان است كه از راهزن قبیلۀ بنیغفار، ابوذری میسازد كه دربارهاش بگوید:
آسمان بر صادقتر از ابوذر سایه نیفكنده است؛
یا از آتشپرست دیار پارس، سلمانی میسازد كه وصفش از زبان خود ایشان چنین است:
«سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ».
(سلمان از ما اهل بیت است).
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، صص ۴۴۶-۴۴۷.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
شفاعت پیامبر(ص) در قیامت سه سطح دارد.
🔹سطح اول، در حق كسانی است كه در بهشت صاحب مقام و جایگاه والا شدهاند و با شفاعت حضرت رسول(ص) به مراتب برتر دست مییابند؛ پس مؤمنان والامقام و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از این سطح شفاعت بهرهمند میشوند.
🔹سطح دوم، به موحّدانی تعلق میگیرد كه برای درآمدن به بهشت موانعی پیش روی خود دارند. شفاعت پیامبر(ص) باعث زدوده شدن موانع و راهیابی آنان به بهشت برین الهی و جاودانگی در آن میگردد.
🔹اما سطح سوم، از آنِ دوزخیانی است كه وعدۀ خلود در جهنم ندارند. شفاعت پیامبر(ص) خنكنسیم رحمتی است كه بر آنان میوزد و آتش قهر الهی را از ایشان دور میسازد. البته سازوكار این سطح شفاعت پوشیده است؛ اما بنا بر روایات متقن، زمانی میرسد كه به اذن الهی و با شفاعت پیامبر اسلام(ص) کسانی از آتش دوزخ رهایی مییابند و در سایهسار باغهای بهشتی سُكنا میگزینند.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، صص ۴۶۶-۴۶۷.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
یكی از اجزای عالم غیب، فرشتگاناند. باور به فرشتگان از اجزای جدی و ضروری ایمان است و اگر كسی این آفریدگان را انكار كند، ایمانی ناقص خواهد داشت.
در روایت آمده است كه از رسول خدا(ص) دربارۀ ایمان سؤال شد. ایشان فرمود:
(ایمان) این است كه به خداوند و روز قیامت و فرشتگان و قرآن و پیامبران و برانگیخته شدن بعد از مرگ ایمان بیاوری.
البته از آنجا كه فرشتگان به نهانخانۀ غیب الهی تعلق دارند، شناختشان بر ما مشكل است. برای آشنایی با این جزء از ایمانِ قرارگرفته در پردۀ غیب، راهی نیست جز آنكه در كوی معرفت غیبآگاهان پای بگذاریم.
در این راه، نخستین منبع ما كلام وحی است كه در بعضی از آیاتش سخن از فرشتگان الهی رفته است. همچنین سخنان معصومان(ع) منابعی بس نیكو در این بارهاند. برای نمونه سخنان امیرالمؤمنین(ع) در خطبۀ نخستینِ نهجالبلاغه و خطبۀ اشباح و نیز كلام امام سجاد(ع) در دعای سوم صحیفۀ سجادیه، بیانگر حقایقی ناب دربارۀ فرشتگان است.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، صص ۴۷۷-۴۷۹.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
ابتلا از مهمترین سنّتهای جاری خداوند متعال است و همۀ انسانها را شامل میشود؛ زیرا بنای خداوند تربیت انسان با نازپروردگی نیست:
نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوۀ رندان بلاكش باشد
اساساً تربیتهایی كه با مهرورزیهای افراطی توأم است، راه به جایی نمیبرد. حضرت حق به گونهای انسان را تربیت میكند كه زمین بخورد و بلند شود؛ هم طعم سختی را بچشد و هم رفاه را؛ هم غم و ناخوشی را ببیند و هم شادی و خوشی را.
به همین دلیل میفرماید:
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَمْوَالِ وَ الأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
و قطعاً شما را به چیزى از (قبیلِ) ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم و مژده ده شكیبایان را.
در روایات آمده است كه اگر كسی زندگی بدون مشكلی داشت و مدت زیادی در رفاه و آسودگی به سر برد، باید در خود تأمل كند و ببیند كجای زندگی را اشتباه آمده كه به واسطۀ آن، از ابتلاء الهی دور شده است.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، ص ۶۳۰.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
دروغگویی، ظلم، ربا و مانند آن، با محبت علی(ع) و فرزندان بزرگوار ایشان همخوانی ندارد و كسی كه به معصیت خداوند روی بیاورد، از محبت ایشان گریزان شده است.
این محبت با تمام عمق و گستردگیاش، زمانی صادقانه و حقیقی و مؤثر است كه با طاعت الهی همراه باشد؛ و الّا پوستهای میانتهی بیش نیست و ارزشی ندارد.
برای فهمیدن ملاك واقعی بودن محبت، سخنی از امام باقر(ع) راهگشاست. ایشان به یكی از یاران نزدیك خود به نام جابر جُعفی فرمود:
ای جابر، از جانب من به شیعیانم سلام برسان و به آنان اعلام كن كه بین ما و خداوند، هیچ گونه خویشاوندیای وجود ندارد و در پیشگاه خدا كسی مقرب نمیشود مگر با اطاعت از او. ای جابر، هركس خدا را اطاعت كند و ما را هم دوست بدارد، او دوست (حقیقی) ماست؛ اما كسی كه خدا را نافرمانی كند، دوستی و محبت ما هرگز برای او سودی نخواهد داشت.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، ص ۶۴۸.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor
فردی كه به امور و افراد بیاعتبار امید و طمع میبندد، از یك سو وقتی نمیتواند طمع خود را پاسخ گوید، ناكام و شكستخورده، از هم فرومیپاشد. اما از سوی دیگر اگر به آنچه حریص است برسد، باز طمع بعدی در او سر برمیافرازد؛
زیرا انسان حس میكند چیزی كه بِدان رسیده، آنی نیست كه دنبالش بوده و اِغنای نفس خود را از آن میطلبیده است. او هربار تشنهتر و حریصتر از پیش به دنبال فرونشاندن آتش حرص خود میرود؛ غافل از آنكه این آتش را خاموشیای نیست و تشنگیاش سیرابیای ندارد.
اما آنكه به ریسمانهای لایزال الهی درآویزد و به دریای بیكران فضلِ خداوندی طمع ورزد، ثبات و قرار، جانش را فرامیگیرد. طمع به خداوند و آنچه نزد اوست احساس كاستی و كمبود را از وجود انسان میزداید؛ زیرا اولاً دل به كرم خدا بسته است و میداند كرم او بیپایان است و خزائنش را نهایتی نیست، ثانیاً باور دارد كه كرم پروردگار با عدالت و حكمتش توأم است.
او چون دلبستۀ حكمت و عدالت الهی است، چه به مقصود خود برسد و چه نرسد، آرامش و قرار بر جانش حاكم است.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۱، صص ۶۸۸-۶۸۹.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد1
@Hedayatnoor