eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض سالن را زیر پا میگذارم و کالفه با دست هایم خودم را بغل میگیرم. میخواهم نترسم اما نمیشود.... میخواهم محکم باشم،اما نمیشود.. دوست دارم وانمود کنم اتفاق خاصی نیفتاده اما نمیشود... به تندی پریدن شاپرک از روی دست،به سرعت برق و باد،به طرفة العینی رفت... نمیدانم چه شد،اما آشفته رفت... با سرهم کردن چند جمله ی بی سر و ته،بدون خداحافظی رفت... روی مبل مینشینم،نگاهم را به امید بازگشتش به در میدوزم. قبلا تنها مانده بودم،وقت هایی که مجرد بودم... آه... نگاهم روی حلقه ام ثابت میماند... تأهلم،کجایی؟ * با صدای موبایل از خواب میپرم. نگاهی به اطراف میاندازم. ِ خانه را میشناسم مبلمان و وسایل سالن . چند لحظه میگذرد تا به یاد بیاورم اینجا چه میکنم... دیشب... مسیح.. آه... خم میشوم و موبایل را از روی میز برمیدارم. قبل از اینکه موبایل به دستم برسد،تماس قطع میشود. "مامان" بوده. نگاهی به ساعت میاندازم. باورم نمیشود.. عقربه ی کوچک بین عدد ده و یازده! دیشب تا دیروقت بیدار بودم،اصلا نفهمیدم چطور خوابم برد... مشت حسرت را روی پیشانی ام میکوبم. نماز صبحم قضا شد... باورم نمیشود.. در این سه سال و اندی،مراقب نمازهای پنج گانه ام بوده ام.. حالا به همین راحتی،نماز صبحم قضا شد... ذهنم به سمت مسیح پرواز میکند.. بلند میشوم و دستی به لباس هایم میکشم.. به امید اینکه مسیح قبل از بیدارشدن من،برگشته باشد،به طرف اتاق ها میروم. اتاق مشترک،درست نیمه باز است.. نمیدانم چرا،اما آهی میکشم،نگاهم را از در و قفل میگیرم در مقابل اتاق مسیح میایستم. در بسته است.. نگاهی به اطراف میاندازم.. برای کاری که قصد کرده ام، مردّدم.. گوشم را روی در میگذارم،هیچ صدایی به گوش نمیرسد.. آرام صدایش میزنم:پسرعمو؟ جوابم را سکو ِت مضحک خانه میدهد.. آرام،چند تقه روی در میزنم.. خبری نیست... دوست دارم وارد اتاقش شوم. باز هم اطراف را با نگاهم میکاوم. انگار میترسم کسی اینجا باشد. دست میبرم و یکباره دستگیره را پایین میکشم. خبری نیست،اتاقش خالی از سکنه است. یأس،همه ی وجودم را دربرمیگیرد. چشم میچرخانم و نگاهم روی پیراهن کرمش که روی تخت افتاده خشک میشود .. میخواهم وارد اتاق شوم که باز هم صدای موبایلم میآید. در را میبندم و با عجله به طرف سالن میروم. ذوقی کودکانه همه ی وجودم را میگیرد "شاید مسیح باشد" موبایل را برمیدارم،نگاهم روی نام . مخاطب خیره میماند و جواب میدهم با دست راست موبایل را کنار صورتم میگیرم و با دست چپ چشم هایم را میمالم. :_الو...سلام مامان :+سلام نیکی جان،خوبی مامان؟ گوش هایم چند سالیست با این صدای پر از عشق و محبت غریبه اند.. انگار ازدواج با مسیح،خیلی چیزها را تغییر داده است... به یاد گذشته بغض میکنم. دلم برای مامان و بابا تنگ شده.. حس غربت از هرطرف به بی پناهی ام هجوم میآورد :_ممنون شما خوبین؟ سعی میکنم صدایم نلرزد. :_دلم براتون تنگ شده... صدای مامان،رنگ غم میگیرد. :+منم همینطور دخترم... زنگ زدم بگم واسه نهار بیاین اینجا،با مسیح... 🌹به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
سلام فرمانده - ابوذر روحی.mp3
7.39M
☑️روحی 💠سلام فرمانده ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hedye110
📝 به گزارش سایت پرتال امام خمینی (س) : آیت الله مهدی هادوی تهرانی از اساتید عالی حوزه علمیه پیش از آغاز درس خارج اصول خویش بحثی را پیرامون اهمیت انس با قرآن مطرح کرده است که بخشی از متن آن به شرح ذیل است : حضرت امام خمینی ـ رضوان الله علیه ـ دنبال این بودند که خدمت آیت الله نخودکی ـ رضوان الله علیه ـ برسند و از ایشان علم کیمیا را یاد بگیرند. وقتی خدمت ایشان می رسند و ظاهراً هم با بعضی از آقایان بودند، نخودکی ـ رضوان الله علیه ـ به ایشان که یک طلبه جوان بود، می گوید : معلوم نیست علم کیمیا به درد شما بخورد و فایده ای برایتان داشته باشد؛ ولی من چیزی به شما یاد می دهم که برایتان فایده دارد. بعد بیانی دارند که به دو شکل نقل شده است: یکی اینکه ایشان فرموده اند بعد از نماز واجب سه بار قل هو الله بخوانید و سه بار صلوات بفرستید و سپس این آیات سورهٔ الطلاق: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً » را بخوانید. نقل دیگر این است که ایشان فرمودند مثلاً آیة الکرسی یا تسبیحات فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ را بخوانید و سه بار قل هو الله و سه تا صلوات و بعد این آیات. حضرت امام ـ رضوان الله علیه ـ فرموده بودند : من بعد از آن روزی که آقای نخودکی ـ رضوان الله علیه ـ این را به من گفت، این ذکر را ترک نکردم و در طول زندگیم هم هیچ وقت مشکلی پیدا نکردم؛ یعنی با خواندن این آیه و این ذکر و با این ترتیب، روزی ام همیشه فراهم بود             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
❗️به اجداد طاهرینم قسم؛ برای هر نگاه به نامحرم، انسان را دو هزار سال نگه می‌دارند!             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👳‍♂استاد پناهیان: چرا اینقدر توی زندگی اذیت می شیم؟(از دست ندین!!)             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
17.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های فرزند استاد فاطمی نیا در مراسم وداع با پیکر ایشون، دانشگاه امام صادق             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🥀امروز پنج شنبه ای دیگر است 💐ودلخوشند به این پنج شنبه ها 💫عزیزان سفر کرده 🕯آنان که روزی عزیزدل بودند 🌱و امروز تنها خاطره اند در ذهن 💔حسرتی بزرگ بر دل ما 🌻و تصویری بر قاب 📿شادی روح درگذشتگان فاتحه و صلوات 🥀🕯یاد عزیزان رفته بخیر🕯🥀 ‌‌‎‎‎‎‎‎‌‌ ‌‌‎‎
‏به یاد شهدای عالیمقام
مردم شام از خواب بيدار شده اند. آنها وقتى به يكديگر مى رسند يزيد را لعنت مى كنند. آنها فهميده اند كه يزيد دين ندارد و بنى اُميه يك عمر آنها را فريب داده اند. اينك آنها مى دانند كه چرا امام حسين(ع) با يزيد بيعت نكرد. اگر او نيز، در مقابل يزيد سكوت مى كرد، ديگر اثرى از اسلام باقى نمى ماند. به يزيد خبر مى رسد كه شام در آستانه انفجارى بزرگ است. مردم، دسته دسته كنار خرابه شام مى روند و از امام سجّاد(ع) و ديگر اسيران عذر خواهى مى كنند. مأموران حفاظتى خرابه، نمى توانند هجوم مردم را كنترل كنند. يزيد تصميم مى گيرد اسيران را از مردم دور كند. او به بهانه نامناسب بودن فضاى خرابه آنها را به قصر مى برد. مردم شام مى بينند كه اسيران را به سوى قصر مى برند تا آنها را در بهترين اتاق هاى قصر منزل دهند. اين حيله اى است تا ديگر كسى نتواند با اسيران تماس داشته باشد. ناگهان صداى شيون و ناله از داخل قصر بلند مى شود؟ حالا ديگر چه خبر است؟ اين صداى هنده، زنِ يزيد، است. او وقتى به صورت هاى سوخته در آفتاب و لباس هاى پاره حضرت زينب(س) و دختران رسول خدا نگاه مى كند، فرياد و ناله اش بلند مى شود. نگاه كن! خود يزيد به همسرش هنده مى گويد كه براى امام حسين(ع) گريه كند و ناله سر بدهد! آيا شما از تصميم دوم يزيد با خبريد؟ او مى خواهد كارى كند كه مردم باورشان شود كه اين ابن زياد بوده كه حسين را كشته و او هرگز به اين كار راضى نبوده است. هنوز نامه يزيد در دست ابن زياد است كه به او فرمان قتل امام حسين(ع) را داده است، امّا اهل شام از آن بى خبراند و يزيد مى تواند واقعيت را تحريف كند. يزيد همواره در ميان مردم اين سخن را مى گويد: "خدا ابن زياد را لعنت كند! من به بيعت مردم عراق بدون كشتن حسين راضى بودم. خدا حسين را رحمت كند، اين ابن زياد بود كه او را كشت. اگر حسين نزد من مى آمد، او را به قصر خود مى بردم و به او در حكومت خود مقامى بزرگ مى دادم". نگاه كن كه چگونه واقعيت را تحريف مى كنند! يزيد كه ديروز دستور قتل امام حسين(ع) را داده بود، اكنون خود را فدايى حسين معرّفى مى كند. او تصميم گرفته است تا براى امام حسين(ع) مجلس عزايى بر پا كند و به همين مناسبت سه روز در قصر يزيد عزا اعلام مى شود. همه جا گريه است و عزادارى! عجيب است كه مجلس عزا در قصر يزيد بر پا مى شود و خود يزيد هم در اين عزا شركت مى كند. زنان بنى اُميه شيون مى كنند و بر سر و سينه مى زنند. در همه مجلس ها، ابن زياد لعنت مى شود. فرياد "واى حسين كشته شد"، در همه جاى قصر يزيد بلند است. يزيدى كه تا ديروز شادى مى كرد و مى رقصيد، امروز در گوشه اى نشسته و عزادار است. او به همه مى گويد كه خواست خدا اين بود كه حسين به فيض شهادت برسد، خدا ابن زياد را لعنت كند. مردم! نگاه كنيد، كه يزيد، هميشه ابن زياد را لعنت مى كند! يزيد براى امام حسين()مجلس عزا گرفته است و همه زنان بنى اُميّه در عزاى او بر سر و سينه مى زنند. يزيد چقدر با خاندان پيامبر مهربان شده است! تا امام سجّاد(ع) نيايد، يزيد لب به غذا نمى زند. مردم، ببينيد يزيد چقدر به فرزند رسول خدا(صلى الله عليه وآله) احترام مى گذارد. كه بدون او لب به غذا نمى زند. آيا مردم شام بار ديگر خام خواهند شد؟ آيا آنها دوباره فريب يزيد را خواهند خورد؟ به هر حال، اكنون زينب و ديگر زنان، اجازه دارند تا براى شهداى خود گريه كنند. در طول اين سفر هر گاه مى خواستند گريه كنند، سربازان به آنها تازيانه مى زدند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا آیت الله بهجت نماز شب را ترک کردند؟! 🔺به مناسبت سالروز وفات عارف، زاهد و مرجع تقلید، آیت الله محمدتقی بهجت (ره)             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸