┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
@hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#سلام_امام_زمانم
حیدری وار بیا حیدر کرار زمان؛
جمکران منتظر منبر مردانه توست ..
پرده بردار از این مصلحت طولانی؛
که جهان معبد و منزلگه شاهانه توست ..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#خاکهاينرمکوشک🪴
#قسمتچهلم🪴
🌿﷽🌿
مسیرمان از تو یک شیار بود. به زحمت زیاد، خط دشمن را رد کردیم.از آن
جا به بعد کار سخت تر شد. ولی تا برسیم پاي همین تپه، مشکل حادي پیش نیامد.سنگینی کار از وقتی بود که
نزدیک این جا مستقر شدیم. به بچه ها اشاره کردم:«بخوابین.»
همه دراز کشیدن رو زمین.اگر این جا بودي، صداي نفس کسی را نمی شنیدي. شش دنگ حواسم به اطراف بود.
لحظه ها انگار سخت می گذشتند و کند. هر آن منتظر بلند شدن صداي بیسیم بودم و منتظر دستور حمله.
چند دقیقه گذشت و خبري نشد. بیشتر از همه من حرص و جوش می زدم. کنترل نیرو تو آن شرایط، کار سختی
بود.درست بالا سربچه ها، تیربارهاي دشمن منتظر کوچکترین صدایی بودند.دور تا دور مقرّ فرماندهی لشگر را سیم
خاردار حلقوي کشیده بودند، و کیسه گونی هاي پر از خاك و شن، و موانع دیگر هم سر راه.
دشمن آن جا را مستقل از خطوط درست کرده بود، جوري که اگر خطش شکست، حداقل فرماندهی بتواندمقاومت
کند.قدم به قدم مرکز را دژبان گذتشته بودند.یک بار که بلند شدم سر و گوشی آب بدهم، هفت، هشت تا جیپ
فرماندهی را خودم شمردم.
چند دقیقه ي دیگر گذشت و باز خبري نشد.ناراحتی ام هر لحظه بیشتر می شد.کافی بود کوچکترین صدایی از
یکی در بیاید.آن وقت، هم از روبرو می زدنمان، هم از پشت سر.
زیاد غصه ي این را نمی خوردم. گردان ما فدایی بود و بچه ها اصلاً آمده بودند که برنگردند. حرص و جوشم، لو
رفتن عملیات بود.اگر ما لو می رفتیم، کلک عملیات کنده می شد.
چند دقیقه ي دیگر هم گذشت.وقتی دیدم خبري نشد، ذکر و توسل را شروع کردم. متول شدم به معصومین
(علیهم السلام). از همان اول صورتم خیش اشک شد. ازشان می خواستم کمک کنند که بچه ها همین طور ساکت
بمانند؛ سرفه اي اگر می خواهند بکنند تو دلشان خفه بشود، خداي نکرده اسلحه اي چیزي به هم نخورد، تیري
شلیک نشود.بیشتر از همه هم می خواستم هرچی زودتر دستور عملیات را بدهند.
دعاي توسل را داشتم می خواندم، همین طوري از حضرت رسول االله (صلی االله علیه و اله) شروع کردم تا خود
حضرت صاحب الامر (سلام االله علیه).دیدم خبري نشد.حضرت فاطمه ي زهرا(سلام االله علیها) را خطاب
کردم و به شوخی گفتم:«مادرجان ما همه رو یاد کردیم، خبري نشد.دیگه کسی نموند، حالا چیکار کنیم؟!»
انگار بی بی عنایت کرد و راه دیگري را نشانم داد.یکدفعه یاد حضرت رقیه افتادم.توسل کردم و گفتم:«اومدم در
خونه ي شما که با اون دستهاي کوچیکتون بالاخره دست به کار بشین و کمکمون کنید.»
مشغول حرف زدن با حضرت رقیه (سلام االله علیها)شدم.اشکهام دوباره شروع کرد به ریختن.زیاد نگذشت، یکدفعه
سنگینی دستی را رو شانه ام احساس کردم.بیسیم چی بود.گوشی را دراز کرد طرفم.نفهمیدم چطور از دستش
قاپیدم.فرمانده بود.خیلی آهسته حرف می زد.گفت: «توکل بر خدا شروع کنید.»
عبدالحسین، حرفهاش که به این جا رسید، ساکت شد.صورتش سرخ شده بود و داشت گریه می کرد.خیره ي دور
دستها بود.انگار همان صحنه ها را داشت می دید.کمی بعد دنبال حرفش را گرفت:
حضرت رقیه عجب عنایتی به ما کردند! من اصلاً نفهمیدم چه شد. وقتی به خودم آمدم، دیدیم با بیسیم چی تنها
هستیم.همه رفته بودند! از سیم خاردار ها و موانع چطور رد شدند را دیگر نمی دانم.فقط می دانم تو مدت کمی،
سنگرها و همه چی را منهدم کردند و مقر را گرفتند.همین دشمن را فلج کرد. وقتی که فرمانده بالا سرشان بود،
شکست می خوردند، چه برسد بدون فرمانده.
بچه ها از محورهاي دیگر عملیات را شروع کرده بودند.بیچارگی دشمن هر لحظه بیشتر می شد.همان شب تمام
منطقه افتاد دست ما.
تو مقر فرماندهی دشمن چند تا زن بودند که به زبان فارسی تسلط داشتند، کارشان شنود بیسیمهاي ما بود.
بچه ها اسیرشان کردند.می گفتند:«ما فقط یکهو دیدیم نیروهاي شما
رسیدن و سنگرها، یکی بعد دیگري تصرّف می شد.»
صبح عملیات، یکی از فرماندهان آمد سراغم.مرا بغل کرد و همین طور پشت سرهم می بوسید.می گفت:«تو چکار
کردي که تونستی تو کمترین فرصت، این مقر رو از بین ببري؟!اصلاً نمی دونی چی شد، خط دشمن از هم پاشید،
گیج و سردرگم شد، آخه خیلی حرفه، فرمانده اش، پشت سرش نابود شده بود.»
بنده ي خدا انتظار نداشت که ما تو عرض چند دقیقه آن جا را بگیریم. می گفت:«از وقتی که دستور عملیات رو
دادیم، هنوز داشتیم حساب می کردیم که تا از معبر رد بشین، بعدش برسین به مقر و اون جا رو بزنین، خیلی طول
می کشه؛ ولی یکدفعه دیدیم سنگر فرماندهی، بیسیم هاش قاطی شد و همه چی شون ریخت به هم.»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جریان فلسطین و اسرائیل، خیلی سریع و صریح
در پخش زنده تلویزیون!
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
□■□■□
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥برطرف شدن مشکل شدید
🎙حجت الاسلام والمسلمین #عالی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
□■□■□
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 اعلام همبستگی فراقارهای با فلسطین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
□■□■□
انسان شناسی 329.mp3
11.47M
#انسان_شناسی ۳۲۹
من میدونم به من حسادت میکنه!
من میدونم جلوی من الکی احترام میذاره ولی پشت سرم غیبت میکنه!
من میدونم به شکست من راضیه ولی ادای خیرخواهی درمیاره!
باید باهاش چجوری برخورد کنم؟
#رهبری| #استاد_شجاعی
@hedye110
4_5857065369914577393.mp3
7.93M
#رهبری | #استاد_عالی
#استاد_شجاعی
✘ کسانی که میخواهند به دولت کریمهی امامشان برسند و آمادهی خدمت در رکاب امامشان باشند: گوش کنند!
استقامتِ این روزها، اراده قوی لازم دارد!
اراده ای قوی تر از همیشه برای فتح قله.
#تلنگری
@hedye110
انسان شناسی ۳۳۰.mp3
10.72M
#انسان_شناسی ۳۳۰
قرآن خطابهای مختلفی برای انسانها دارد؛
ناس / مسلمین / مؤمنین و ...
• همه انسانهایی که اهل ادیان الهیاند ،
• یا حتی همه کسانی که مسلمانند،
• حتماً نمیتوان واژه مؤمن را درمورد آنها بکار برد.
✘ چه ویژگیها و نشانههایی در مؤمن هست که او را از بقیه متمایز میکند؟
#استاد_شجاعی
@ostad_shojae
@Allah_Almighty
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
عیب های مردم را نباید بازگو کنید ،
بلکه باید آنها را بپوشانید ...
و حتی اگر از کسی عیبی یا لغزشی دیدید ،
نباید اظهار خوشحالی کنید ...
️هرچند آن شخص با تو رفتار خوبی نداشته است ...
حضرت أمیرالمؤمنین علی (ع) در این باره می فرمایند : از زمین خوردن کسی خوشحال نشو ، زیرا تو نمی دانی که روزگار با تو چه خواهد کرد ...
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
□■□■□
❣کمال بندگی❣
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): عیب
اگه به کسی تهمتی زدیم
اون تهمت فقط و فقط به دستان خودت قابل حل وجبرانه،
حتی خود خدا و اهل بیت ع هم واسه اون تهمت ناحقت ،نمیتونن کاری برات انجام بدن
حق الناس عجیب و بزرگی مرتکب شدی.
حواسمون به پرحرفی هامون باشه .
حواسمون به #مرگ که در کمینمونه بیشتر باشه.
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
﷽ 🌸 ختم دعای فرج 👇
جهت بیروزی حق علیه باطل
و تعجیل در ظهور حضرت ولیعصر ، مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف
برای ثبت بر روی لینک زیر بزنید❤️
https://EitaaBot.ir/counter/3kz
.