Hadadian Shab 21 Ramezan 98-02.mp3
5.63M
|⇦• #سینه_زنی زیبا ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام و شب قدر با نوایِ حاج سعید حدادیان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
مُعاویه میگفت: #خلافت از مردم
علی(ع) میگفت: #ولایت بر مردم
#جمل، #صفین و #نهروان هم
میشود فرقِ "خلافت با ولایت"...
#از #بر #با
#مظلوم_تاریخ
#بصیرت
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
👆👆
حالا که شرمنده ای ، عبدِ رو سیاهِ من
لیلة القدر اومدی ، بیا در پناهِ من
تو لیلة القدر دیگه ، میگذرم از همه ولی
فقط به عشقِ فاطمه ، فقط به خاطرِ علی
السلام علی
حضرتِ شیرِ خدا
شافعِ روزِ جزا ، مولا مولا ..
بیا به درگاهِ من ، با ناله و زمرمه
بیا به درگاهِ من ، با علی و فاطمه
تو روزگارِ بی کسی بیا که تنهایی بسه
به جز علی کس دیگه به دادِ تو نمیرسه
السلام علی
حضرتِ شیرِ خدا
شافعِ روزِ جزا ، مولا مولا ..
اهالیِ آسمون ، به مولا دل سپردن
پشتِ در این خونه ، یتیما شیر آوردن
کبوتر ماذنه ها بال و پرش خوب نمیشه
بابای این همه یتیم زخم سرش خوب نمیشه
السلام علی
حضرتِ شیرِ خدا
شافعِ روزِ جزا ، مولا مولا ..
وعدۀ ملاقتِ ، یارِ دلخسته اومد
از آسمون بانویِ پهلو شکسته اومد
دخترِ قهرمان من ، این نفسایِ آخرِ
مادرت از راه اومده میخواد بابا رو ببره
السلام علی
حضرتِ شیرِ خدا
شافعِ روزِ جزا ، مولا مولا ..
شکسته بال و پرت بیا بالُ پر بگیر
بیا با عشقِ حسین ، براتِ سفر بگیر
اگه میخوای که لایقِ محبتِ خدا بشی
باید برایِ اربعین ، زائر کربلا بشی
السلام علی
خامس آل عبا
ساکن کربُبلا ابی عبدالله ..
ضیافت الله یعنی رحمتِ عام حسین
سفرۀ امسالِ ما خورده به نام حسین
تو این شبا یه جور دیگه، صدایِ ماتمش میاد
ماه رمضون که میرسه بویِ محرمش میاد
السلام علی
خامس آل عبا
ساکن کربُبلا ابی عبدالله ..
ندیدم آقایی ، که عینِ تو باشه
باید هم اربابم حسینِ تو باشه
کنج ایوون طلا معراجم
به هوایِ نجف محتاجم
امسال هم اربعین تو راهِ کربلا
تیرِ صد و دهم باشه قرارِ ما
جانم ، علی علی ..
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
Hanif Taheri Shab 21 Ramezan 98-03.mp3
4.05M
|⇦• #روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج حنیف طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#ولایت_علی_بن_ابی_طالب(ع)؛
اصلِ دعوای اُموی و عَلَوی است!
#خود_تحریمی
زمانی شروع شد که
حکومت و ولایتِ علی(ع) را
به خلافتِ غیرِ علی ترجیح دادند!
#مظلوم_تاریخ
#بصیرت
🆔 @hedye110
👆👆
بابا ..
از تو سَرُ ز مادرِ من سینه ای شکست
تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم
جدم که نیست در بر تو ، مادرم که نیست
دارم برایِ چند نفر سینه میزنم
من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت
زخمی که شد عمیق مداوا نمیشود
گر چند ضربه هم زده بودند باز هم
پیشانی تو بیش از این وا نمی شود
*وصیت هاشُ کرد ، دخترِ دیگه .. باباییِ .. با عجله اومد کنارِ بستر بابا .. بابا اُمِّ أیمَن یه حرفایی به من زده ، میخوام از زبانِ خودت بشنوم .. چی گفته دخترم؟!..*
گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند
میخواهم از بیانِ خودت بشنوم ، بگو
گفتند گفته ای که تماشام می کنند
میخواهم از زبانِ خودت بشنوم ، بگو
بابا خودت بگو سر بازار میروم؟!!!
بابا خودت بگو که گرفتار می شوم
بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنن
بابا بگو بدونِ علمدار میشوم
*فرمود اُمِّ أیمَن درست گفته .. یه روزی تو رو میارن تو این کوفه .. ولی به عنوان یه شاه بانو دیگه نمیارنت .. با زن و بچه ی اسیر میای تو این کوفه ..
سال ها گذشت ، تا آوردنش تو کوفه داشت حرف میزد و خطبه میخواند ، یه وقت دید یه صدایِ آشنا داره میاد ، سر و از محمل بیرون آورد دید سرِ ابی عبدالله رویِ نیزه ...
صدا زد ای هلالِ یک شبۀ زینب .. بابام گفته بود منو اسیر میکنن ، سر از بدنِ تو جدا میکنن ما رو شهر به شهر میگردنن .. ولی دیگه کسی نگفته بود سر تو رو به نیزه ها میزنن ... *
ای جانِ من، به نیزۀ اعدا چه می کنی؟!
آغوش توست جانِ من ، آنجا چه میکنی؟
حسین ...
🏴🏴🏴🏴
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
shalbafan.mp3
5.81M
|⇦• #سینه_زنی زیبا ویژۀ شب لیلة القدر با نوایِ حاج حسن شالبافان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دستشان را که
از #سفره_انقلابِ پیامبر کوتاه کرد،
گفتند "علی" #دیکتاتور است!
#افساد_طلب های کوفه اما
#جنگ_داخلی را به ولیِّ خدا تحمیل کردند
#جمل #صفین #نهروان
#مظلوم_تاریخ
#بصیرت
🏴🏴🏴🏴🏴
🆔#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
🖤🖤👆
شبِ اشک و دعا ، لیلة القدر
و ما ادراک ما لیلة القدر ..
قرارِ ما همه سالِ دیگه
ان شاالله کربلا لیلة القدر ..
یه شب از هزار ماه بیشتر
میشه گریه کرد برا تو
یه شب از هزار ماه بیشتر
میشه سینه زد برا تو ..
این سینه زدن عبادتِ محض حسین جان
روضه ت به خدا بهشتِ هر لحظه حسین جان
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
میگم قرآن به سر ، شاهِ بی سر
میگم با چشم تر ، شاه بی سر
جلو چشمِ همه تویِ گودال
شدی بی بال و پر ..
یه شب از هزار ماه بیشتر
میشه تویِ قتلگاه بود
یه شب از هزار ماه بیشتر
میشه روضۀ تو رو خوند ..
با هر نفسی که میکشی میمیره زینب
واسه بدنِ بی کفنت میمیره زینب
🏴🏴🏴🏴🏴
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
Pooyanfar Shab 21 Ramezan 98-01.mp3
7.28M
|⇦• #روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ کربلایی محمد حسین پویانفر •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
از بیعت در غدیر تا کُشتار در کربلا
به قدر یک #جنگ_نرم فاصله بود!
#رسانه های دشـمن با بمباران اعتقـادی مردم،
حامیان علی را به دشمنان حسین مُبدّل کردند
#مظلوم_تاریخ
#بصیرت
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
🖤🖤👆👆
آفریده شدم برایِ علی
تا بیفتم به دست و پای علی
این که ما از چه آفریده شدیم
علتش هست خاک پای علی
جانِ ما بندگان ندارد بها
جان پیغمبران فدای علی
صد هزار آفتاب می ریزد
با تکان خوردن عبای علی
هم علی می شود علیِ خدا
هم خدا می شود خدایِ علی
هم صدای علی صدای خدا؟
هم صدای خدا صدای علی؟
هم نشسته علی به جای خدا
هم نشسته خدا به جای علی
هر کسی که شود گدای حسین
میشود شامل دعایِ علی
حاجتم بود فقط هوایِ نجف
قبله ام گنبدِ طلای علی
عالم و آدم و همه ذرات
ای فدایِ نخ عبای علی
کل خلقت فداییِ زهرا
میشود فاطمه فدای علی
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
سی سال میشود که فقط آه میکشم
با مشک اشکِ چشم خود از چاه میکشم
سی سال میشود که مرا پیر کرده اند
از زندگی و جان و جهان سیر کرده اند
سی سال میشود که دلم غم گرفته است
بعد از فراق فاطمه ماتم گرفته است
آری ، سی سال میشود که عزادار مانده ام
آری ، سیاه پوشِ غم یار مانده ام
سی سال استخوان به گلو گریه کرده ام
با چشم خار رفته فرو گریه کرده ام
سی سال این نگاه مرا تیره کرده اند
چشم مرا له راهِ اجل خیره کرده اند
سی سال رنگِ خواب خوشی را ندیده ام
آبی نخورده ام مگر آبِ دو دیده ام
سی سال مثلِ شمع سحر آب میشوم
در روضه های فاطمه از تاب رفته ام
سی سال یاد آن گل صد برگ کرده ام
هر لحظه از خدا طلبِ مرگ کرده ام
سی سال وقت گریه ی بر روضه ی فدک
بر زخم بی کسی خودم ریختم نمک
سی سال روضه خوانِ غروب مدینه ام
گریه کن قدیمی بازو و سینه ام
سی سال پیش ، یار مرا بی هوا زدند
در پیش هر غریبه و هر آشنا زدند
آن روزها که دست مرا صبر بسته بود
در بین کوچه بازوی یارم شکسته بود
غم همین بس که مغیره به علی میخندد
آن غلافی که به تو زد به کمر میبندد ..
چشمایِ نیمه جانشُ باز کرد ، با همون جوهرِ کم صداش فرمود به غیرِ بچه های فاطمه کسی تو حجره نمونه .. همه آروم آروم بیرون رفتن ، دید عباس داره میره صدا زد باباجان تو بمان .. اونی که از همه بیشتر گریه میکنه زینبِ .. اونی که از همه بی تاب ترِ زینبِ .. اونی که برادرا دورش جمع شدن تا تاب بیاره زینبِ .. اونی که علی هم نگرانشِ زینبِ ..
گفت بابا داری میری منو به که میسپاری ؟! گفت عزیزِ دلم برادرهات هستن ، عرضه داشت نه همه ی اینا سایه ی سرِ من ، اما منِ زینب کفیل میخوام ..
دو تا دستایِ نیمه جانشُ بالا آورد ، دستِ زینبش رو تو دستایِ عباس گذاشت ..
بریم کربلا ؟! .. شب جمعه ست .. یه ساعتی رسید همین زینب صدا زد :*
منی که سایه ام را مردم کوچه نمیدیدند
منی که شش برادر داشتم حالا نظر خوردم
به نانِ کوچه و خرمایِ مردم لب نزد زینب
میانِ کوفه هرچه خوردم از دست پدر خوردم
نمی دانم تو می بینی که جایی را نمی بینم؟
غروبی داشتم میرفتم از خانه به در خوردم
منه پیرده نشین را محملِ بی پرده ای دادن
به هرجا که گذر کردم چقدر از رهگذر خوردم
تو و پیراهن پاره ، من و این چادر پاره
تو سنگ از صد نفر خوردى ، من از صدها نفر خوردم
ببین این روزها پیراهنم هم رنگ عوض کرده
فقط گرما نخورده بودم آنهم آنقدر خوردم
هر جا هستی صدای منو میشنوی بلند و یک صدا ناله بزن ، ای حسین
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_شب_جمعه
#ماه_مبارک_رمضان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110