🌱🌺🌱
سلام ما به مهربانترین مادر دو عالم
# حضرت_زهرا_س
امروزمون را
شروع می کنیم به نام خدا
ونگاه پر مهر #حضرت_زهرا_س
و در کنار مهدی فاطمه(عج)
@hedye110
✨﷽✨
میدانيد آخرين زنگ
زندگی تان کی ميخورد!؟
خدا ميداند، ولی... آن روز که آخرين
زنگ دنيا میخورد، ديگر نه ميشود
تقلب کرد و نه ميشود سر کسی کلاه گذاشت!
آن روز تازه می فهميم که دنيا با همه
بزرگی اش از يک جلسه امتحان مدرسه
هم کوچکتر بود؛ و آن روز تازه می فهميم
که زندگی عجب سوال سختی بود! سوالی
که بيش از يک بار نمی توان به آن پاسخ داد.
خدا کند آن روز که آخرين زنگ دنيا
ميخورد، روی تخته سياه قيامت،
اسم ما را جزءِ خوب ها بنويسند ...
خدا کند حواسمان بوده باشد که
زنگ های تفريح آنقدر در حياط نمانده
باشيم که ((حيات=زندگی)) را از ياد برده باشيم.
خدا کند که دفتر زند گی مان را زيبا جلد
کرده باشيم و سعی ما بر اين بوده باشد
که نيکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی
کنيم و بدانيم که دفتر دنيا، چک نويسی
بيش نيست؛ چرا که ترسيم عشق
حقيقی در دفتر ديگر است
🌹🌹🌹🌹🍃🍃
@hedye110
🌸🌸 انتظار فرج از نیمهی خرداد کشم
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل مارندی نیست
که برش شکوه برم داد ز بیداد کشم
شادیم داد غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم
عاشقم عاشق روی تو نه چیز دگری
بار هجران و وصالت بدل شاد کشم
مردم از زندگی بیتو که با من هستی
طرفه سری است که باید بر استاد کشم
سالها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
امام خمینی(ره)
🌴💥🍒🌷🌻
@@hedye110
📔#داستان_کوتاه_پندآموز
📕حکایت موی پیشانی گرگ
روزی روزگاری خانمی که از شرارت
شوهر به ستوه آمده بود به نزد رمال
رفت که چاره اندیشی کند.
رمال نیز با اخذ مبالغی گزاف و وعده
وعیدهای آنچنانی زن بیچاره را اغفال
کرد اما ثمری نبخشید.
روزی هنگامی که برای دوستش درد دل
می کرد دوست وی عنوان یک مردحکیم
ودانا را به وی داد.
زن بیچاره که به هر دری می زد که
شوهرش سازگار شود ناچار به نزد
حکیم دانا رفت.
ابتدا حکیم حرفهای و درد ودلهای زن را
خوب شنید سپس دستور داد این تنها
علاجش موی پیشانی گرگ زنده است!
زن بیچاره با خود اندیشید چون همه از
این حکیم دانا حرف شنوی دارند بهتر
است تا من هم امتحان کنم.
پس روی به صحرا نهاد و در صدد پیدا
کردن گرگی بود که ناگه آشیان گرگی
یافت که با توله هایش در آن زندگی
میکرد.
زن هر روز مقداری گوشت تازه را به کنار
لانه گرگ می برد و خودش دورتر می
نشست، ابتدا گرگ بسیار محتاطانه عمل
میکرد ولی با گذر زمان کم کم به وجود
انسانی در نزدیکی لانه اش عادت کرد
به ویژه اینکه هر روز یک ران گوسفند
نیز دریافت می نمود.
زن نیز هر روز سعی می کرد تا کمی به
آشیان نزدیک تر بشود تا اینکه پس از
گذشت چهل روز کم کم با توله هابازی
میکرد
و گرگ نیز کنارش لم میداد زن نیز با
دستش پشت گرگ و سر گرگ را نوازش
میداد
روزی حین نوازش تعدادی موی پیشانی
گرگ را چید و با خود به نزد حکیم برد!
حکیم ماجرا را از زن پرسید و زن نیز
سختی هایی که متحمل شده بود برای
حکیم توضیح داد.
حکیم تبسمی کرد و گفت ببین تو با
کوشش و نرمخویی توانستی بر درنده
ای غالب شوی که خیلی سخت هست
انسان بتواند به گرگی نزدیک شود
اما بدان که شوهر تو از جنس خود
توست و با کمی تحمل و و انعطاف
پذیری می توانی به مراد دلت برسی
زن از فکر و ذکاوت حکیم دانا تشکر کرد
و به خانه برگشت و سعی کرد دستورات
را مو به مو اجرا کند
این داستان خیلی از خانواده هاست
که فکر می کنند همسرشون از هرچیزی
بدتر هست _با خواندن داستان بالا کاملا
در می یابید که 👇👇
با محبت خارها گل می شوند
بی محبت مومها سنگ می شوند
🌻🌻🌻🌻🌻🍃🍃🍃🍃
@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 طلبه همهفن حریف چطور به جنگ بیکاری رفت؟
👈از برقکاری و زنبورداری و کارآفرینی با چوب گرفته تا تدریس و رسیدگی به کار طلاب
@hedye110
💢پلیسی که کوتاه نیامد
🔹نماز و روزهاش قضا نمیشد. از دهسالگی تمام واجباتش را انجام میداد حتی در سختترین شرایط. یک سال فصل برداشت گردو مصادف شده بود با ماه رمضان. ما هم کار کنترات گردو برداشته بودیم. باید هربار حدود 60 گونی گردو را جمعآوری میکردیم و از ارتفاعات و مناطق صعبالعبور، تا دم خانه صاحب باغ میبردیم.
🔹کار سختی بود. با زبان روزه خیلی دشوار بود. هر چه به یاسر اصرار کردم که: «یک امروز را روزه نگیر! میروی بالای درخت گردو، وقتی معدهات خالی باشد، سرت گیج میرود و زمین میخوری»، قبول نکرد. میگفت: «بابا! من روزهم رو میگیرم، کارم رو هم میکنم. وقتی که روزهم، سرحالترم. شما ناراحت نباشید. خدا فقط یک ماه از سال را برای روزه گرفتن و مهمانی خودش اختصاص داده.» بعدا متوجه شدیم آن روز سحری هم نخورده بود.
🔹شهید مدافع وطن #یاسر_افضلی
@hedye110
🔴خاموش باش!
✍ماشینت جوش می آورد. حرکت نمی کنی کنار زده و می ایستی و گر نه ماشین ممکن است آتش بگیرد. خودت هم همین طوری وقتی جوش می آوری، عصبی و عصبانی می شوی، تخت گاز نرو! بزن کنار! ساکت باش! و هیچ نگو! و گر نه آسیب می بینی. این نسخه ی شفا بخش پیامبر بزرگوار (ص) است که فرمود:
اذا غَضبت فَاسکُت؛ هرگاه عصبانی شدی سکوت کن.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💠 @hedye110
✨﷽✨
#تلنگر
تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟
اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون،بعد اون مته رو میگیره دستش...
بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه...
چرا نمیزنین تو گوشش؟
چرا داد و هوار نمی کنید؟
این همه درد رو تحمل کردید،این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و ...
خوب اعتراض کنید بهش!
چرا اعتراض نمی کنید؟
تازه کلی هم ازش تشکر میکنیم و میخوایم بیایم بیرون میگیم:آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟!
نمی خوای خدا رو اندازه یه"دندونپزشک" قبول داشته باشی...؟؟
به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه،میدونیم یه حکمتی داره،خوب خدا هم حکیمه...
اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم...
یعنی کارهای او از روی حکمت است.
وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد،ازش تشکر کنیم،بگیم نوبت بعدی کی هستش؟
رنج بعدی؟
به من بگو مدرک خدا رو قبول نداری؟؟؟
حتی قد یه"دندون پزشک"؟؟؟
یادت نره اون خیــلی وقته خداست...
🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃
@hedye110
22.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ دلم گریه میخواد
🔹شهید مدافع وطن #محمدامین_الله_دادی از کارکنان پلیس تکاوری کرمان پانزدهم خرداد ۹۸ در رودبارجنوب بر اثر درگیری با اشرار به شهادت رسید
@hedye110
👌 نکته 👌♥️
آیت الله بهجت (ره) یه حرفی میزنن خیلی قشنگه.
🌹 میفرمایند: بچّه یک لحظه هم به ذهنش خطور نمیکنه که مامان و بابا فردا غذاش رو ندن...
ولی ما مدام این سوءظن رو به خدا داریم....😓
چرا؟
⭕️ چون هنوز شیطان پایگاه های خودش رو در قلب بچه درست نکرده ولی در قلب های ما ....
🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃
@hedye110
25.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
4_270538606995571405.mp3
1.22M
#دعای_عهد
آغاز روز با دعای عهد👆
التماس دعا
🙏🙏🙏🙏🙏
https://eitaa.com/hebye110
ما را چه نیاز است به ایوان بهشت
ایوان طلای تو بهشت دل ماست
ألسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ
@hedye110
✨﷽✨
#مردعابدوزن_بدکار
✍زنی فاسد و هرزه گرد، با چند نفر از جوانان بنی اسرائیل روبرو شد. با قیافه زیبا و آرایش کرده خود آنها را فریفت. یکی از آن جوانان به دیگری گفت: «اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش خواهد شد.» زن آلوده چون این سخن را شنید گفت: «به خدا سوگند تا او را نفریبم به خانه برنمی گردم.»پس شب به خانه عابد رفت و درب را کوبید و گفت: «من زنی بی پناهم! امشب مرا در خانه خود جای بده.» ولی عابد امتناع ورزید.
زن گفت: «چند نفر جوان مرا تعقیب می کنند، اگر راهم ندهی، از چنگشان خلاصی نخواهم داشت.»عابد چون این حرف را شنید به او اجازه ورود داد. همین که آن زن داخل خانه شد لباسش را از تن خود بیرون آورد و قامت دلارای خویش را در مقابل او جلوه داد. چون چشم عابد به پیکر زیبا و اندام دلفریب او افتاد چنان تحت تأثیر غریزه جنسی واقع شد که بی اختیار دست خود را بر اندامش نهاد. در این موقع ناگهان به خودش آمد و متوجه شد که چه کاری از او سرزده است. به طرف دیگی که برای تهیه غذا زیر آن آتشی افروخته بود رفت و دست خود را در آتش گذاشت.
زن پرسید: «این چه کاری است که می کنی؟» او جواب داد: «دست من، خودسرانه کاری انجام داد، حالا دارم او را کیفر می دهم.» زن از دیدن این وضع طاقت نیاورد و از خانه او خارج شد. در بین راه به عده ای از بنی اسرائیل برخورد کرد و گفت: «فلان عابد را در یابید که خود را آتش زد.» و وقتی آنها رسیدند مقداری از دست او را سوخته یافتند.
📚بحارالانوارج۱۴
🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃
@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹صحبتها جالب وشیرین مرحوم علامه جعفری در مورد فردی که خیال میکرد مقامات معنوی بالا دارد 🌸🌸
@hedye110
✅ قرآن مثل دریاست
✍استاد قرائتی: حضرت امام علی علیه السلام میفرمایند : عجایب قرآن قابل شمارش نیست و کهنه نمی شود. قرآن مثل دریا است هم ساده و هم پیچیده. وقتی شما به دریا نگاه می کنید یک لذتی می برید، وقتی پایتان را در دریا می گذارید لذت دیگری دارد، وقتی قایقرانی می کنید لذت دیگری دارد. قرآن هم این طور است. صوت قرآن یک لذتی دارد، ترجمه ی قرآن لذت دیگری دارد، تفسیر و تدبر در قرآن لذت دیگری دارد.
امام خمینی (ره) در کتاب صحیفه ی نور می فرمایند : اینجانب بطور جد می گویم از گذران عمر خودم ناراحت هستم که چرا از اول به سراغ قرآن نرفتم.
@hedye110