eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 💫سلام بر ماه رجب … ماه بارش باران مهر و محبت الهي،🌱🌱🌱 و ماه اُنس شب زنده دارانِ هميشه بيدار با محبوب و معبود بي همتا.🌱🌱🌱 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
💫🌟💫🌟💫🌟💫 ✨ 🔸 و علیهما السلام در یکی از عید ها به منزل جدّ بزرگوارشان رفتند و عرض کردند: یا رسول الله ! امروز است و فرزندان اعراب با های زیبا و قشنگ خود را زینت کرده اند ؛ ولی ما هیچ لباس زیبایی نداریم و اکنون نزد شما مشرّف شده ایم تا از شما بگیریم و هیچ عیدی از شما نمی خواهیم مگر لباس های زیبا و رنگارنگ، تا ما هم مانند بچه های اعراب خود را کنیم. 🔹آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله کردند ، زیرا لباسی که شایسته ی این دو بزرگوار باشد نداشتند و نخواستند که دل آنها را بشکنند؛ از این رو به درگاه خداوند کردند و فرمودند : خدایا این دو بزرگوار را مسرور بگردان ، در همان لحظه نازل شد در حالیکه دو لباس سفید با خود از آورده بود. رسول خدا با دیدن آن دو لباس خیلی خوشحال شدند و لباس ها را از جبرئیل گرفتند و به حسن و حسین علیهما السلام دادند و فرمودند : لباس هایتان را بگیرید . وقتی آن دو بزرگوار لباس های خود را پوشیدند به رسول خدا عرض کردند : یا رسول الله! این لباس ها سفید است در حالیکه لباس پسران اعراب رنگارنگ است، ما نیز لباس رنگی میخواهیم . پس پیامبر ساعتی درباره ی حرف های آن دو بزرگوار فکر کردند . جبرئیل عرض کرد: یا رسول الله! ناراحت نباش، کسی که این لباس ها را فرستاده است، میتواند آنها را به هر رنگی که این دو بزرگوار میخواهند درآورد. پس رسول خدا دستور داد که یک تشت و یک آفتابه پر از آب بیاورند . آنگاه جبرئیل به رسول خدا عرض کرد: یا رسول الله! من آب می ریزم و شما چنگ بزنید، آنگاه این به هر رنگی که این دو بزرگوار میخواهند در می آید. رسول خدا صلی الله علیه و آله لباس امام حسن علیه السلام را داخل تشت گذاشتند و فرمودند: ای حسنم! تو چه رنگی را دوست داری ؟ امام حسن علیه السلام عرض کرد : من رنگ را دوست دارم. آنگاه جبرئیل آب ریخت و پیامبر لباس را چنگ زدند و به اذن خدای تبارک و تعالی لباس سفید مانند به رنگ سبز تبدیل شد، رسول خدا آن پیراهن را به امام حسن دادند و فرمودند: ای نور چشمم! لباست را بگیر و امام حسن علیه السلام لباس را از جدّ بزرگوارشان گرفتند و بر تن کردند. سپس لباس امام حسین علیه السلام را داخل تشت گذاشتند و فرمودند: ای حسینم! چه رنگی را دوست داری؟ عرض کرد یا رسول الله ! من رنگ را دوست دارم . پس جبرئیل آب می ریخت و پیامبر چنگ میزدند و به اذن خدا آن لباس سفید مانند یاقوت به رنگ قرمز تبدیل شد، آنگاه رسول خدا آن لباس را به امام حسین علیه السلام دادند و فرمودند : ای نور چشمم! لباست را بگیر و بپوش. امام حسین علیه السلام نیز لباسشان را از جدّ بزرگوارشان گرفتند و پوشیدند و تشکر کردند و خیلی خوشحال شدند، سپس آن دو بزرگوار با خوشحالی نزد برگشتند. ◽️رسول خدا از جبرئیل پرسیدند ای برادرم ! چرا میکنی در حالیکه دو مسرور هستند ؟ جبرئیل امین عرض کرد : یا رسول الله! همانا امام حسن علیه السلام می شود و از شدّت ، سبز میشود و حسین علیه السلام نیز به می رسد و مبارکش از تن جدا میشود و محاسنش از رنگین میشود و بدنش از خونش قرمز خواهد شد . سپس پیامبر خدا نیز گریه کردند و ناراحتی و حُزنشان از این خبر جبرئیل بیشتر شد . 📚 بحارالأنوار ، ج ۴۴ ، ص ۲۴۵ 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
✍آیت‌ الله بهجت (ره) : 🔺از دین دست برداشتیم تا دنیای ما بیشتر و بهتر شود، علاوه بر اینکه از معنویات پایین آمدیم، به ضرر دنیای ما تمام شد و همه‌ی خیرات از دست ما رفت، غافل از اینکه سرچشمه‌ی همه خیرات اوست، و از ناحیه‌ی او باید به ما برسد... می‌خواستیم با کناره‌گیری از معنویات و دوری از دین در مادیات پیشرفت و ترقی کنیم، بدتر در مادیات هم عقب ماندیم، غافل از اینکه شرط رسیدن به مادیات، بی‌دینی نیست، وگرنه هر فرد بی‌دینی باید متمول و ثروتمند می‌بود. پس سعی کنیم خود را به حرام نیندازیم. بزرگان ما از حلال اجتناب می‌کردند، حداقل ما از حرام اجتناب کنیم!! 📚در محضر بهجت ، ج ٢ ، ص ۴٠٠ . 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
در هر شب ماه رجب ، دو رکعت، بعد از حمد سه مرتبه سوره کافرون و یک مرتبه سوره توحید خوانده شود و چون سلام دهد دستها را بلند کند و بگوید: «لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حیّ لا یموت بیده الخیر و هو علی کلّ شیء قدیر و الیه المصیر و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم صلّ علی محمد النّبیّ الامّیّ و آله» و بکشد دستها را به صورت خود. از حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) مروی است که کسی که این عمل را به جا آورد، حق تعالی دعای او را مستجاب گرداند و ثواب شصت حج و شصت عمره به او عطا فرماید.  التماس دعای برج و دعای خیر فراوان🌷♥🙏🌺 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مایا صباغ، فعال لبنانی: ویدیوی من در خصوص ایران موجب خشم و عصبانیت مزدوارن و منافقان شد 🔸ویدیوی من باعث برملا شدن دروغ‌های سه ماه گذشته کمپین سعودی‌ در خصوص ایران بود 🔸من مهمان کنفرانس زنان تاثیرگذار نبودم، اما برایم باعث افتخار است اگر در سال‌های بعد به آن دعوت شوم 🔸شخصا به ایران آمدم تا به چشمان خودم وضعیت ایران را ببینم 🔸به زودی برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد خواهم رفت. 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
📝 💢 دیشب حال خوشی نداشتم😞 گذرم افتاد به ♦️از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم. خیابان هر قدمش کوچه ایی داشت 🌾 اولین کوچه، به نام محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین، نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام اخلاص بود! چه کردی⁉️⁉️ جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم😔 🌾 دومین کوچه شهید پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار مادر همین جا بود... عبدالحسین آمد👤 صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت حدود خدا... چه کردی⁉️ جوابی نداشتم و از شرم از کوچه گذشتم😔 🌾 به سومین کوچه رسیدم! شهید به صدایی ملایم اما محکم مرا خواند! گفت: قرآن و نهج البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد⁉️ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد سر به گریبان؛ گذشتم. 🌾 چهارمین کوچه! شهید آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها ! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم مطالعه کردی⁉️ برای بصیرت خودت چه کردی!؟ برای دفاع از ⁉️ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم💕 و حرفی برای گفتن نداشتم. 🌾 پنجمین کوچه و شهید صدای نجوا و مناجات شهید می آمد! صدای اشک و ناله😭 در درگاه پروردگار حضورم را متوجه اش نکردم🚫 شرمنده شدم، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم😔 🌾 ششمین کوچه و شهید هیبت خاصی داشت. مشغول تدریس بود! مبارزه با هوای نفس، نگهبانی دل💝 کم آوردم...گذشتم... 🌾 هفتمین کوچه انگار کانال بود! بله شهید انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در دنیا خطر لغزش و غفلت تهدیدشان میکرد! ایثارش را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم😔 🌾 هشتمین کوچه؛ رسیدم به انگار شهید پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوستداران شهدا را تفحص میکردند! آنها که اهل عمل به وصیت شهدا📜 بودند شهید محمودوند پرونده شان را به می سپرد! برای ارسال نزد ارباب 🌾 پرونده های باقیمانده روی زمین🗞 دیدم وساطت میکردند، برایشان اسم من هم بود!😭 وساطت فایده نداشت❌ ⇜از حرف ⇜تا عمل! فاصله زیاد بود. دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم...خودم دیدم که با حالم چه کردم!😭😭 تمام شد...تمام⛔️ از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدانمی توان گذشت❌ 🌹🍃🌹🍃 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
1401.10.20-Panahian-Jamkaran-AhamiatTavajoBeTafavotha-32k.mp3
8.82M
🔉 اهمیت توجه به تفاوت‌های بین انسان‌ها در دین 🌹🌹🌹🌹🌹 گوش دادن این فایل برای همه انسان های کره زمین واجب و ضروری هست هر کسی با هر تفکری که هست اگه اینو گوش بده کلی توی زندگیش جلو میفته و خیلی از ناراحتی ها رو نخواهد داشت 🌹🌹🌹 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🍃🌠🕊اندیشه خیال... 🍃🌠🕊 جرعه‌ای از رویا... 🍃🌠🕊 شبتون زیباترین... ⭐️✨💫🌟🌙 @hedye110
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
ای امیـــر دو جهان یوسف زهرا؛ مهدی حاجتی غیر ظهورت به خدا نیست که نیست 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🌿 🌿﷽🌿 همان جمعی بودیم که دفعه قبل از فرودگاه امام به دمشق رفتیم زهرا، سارا، حسین من به اضافه برادر حسین اصغر آقا و خانمش چهار روز مانده به اربعین سوار پرواز تهران نجف شدیم حسین اسم این سفر با حضور در راهپیمایی را «تمام کردن ماموریت ناتمام» گذاشته بود شب به نجف رسیدیم به زیارت آقا امیرالمومنین علی علیه السلام رفتیم چه صفایی داشت من که در زینبیه در مسیر حرم به صدای تیر عادت کرده بودم احساس کردم در امن ترین نقطه روی زمین ایستاده‌ام شب منزل یک طلبه عراقی خوابیدیم که رسما میزبانی را با اخلاق و ادب و حسن خلق تمام کرد صبح کوله هایمان را برداشتیم تازه فهمیدیم که چه خبطی کردیم توی کوله من فقط ۵ کیلو آجیل بود سارا و زهرا هم بار اضافی آورده بودند حسین وسایل غیرضروری را کنار گذاشت و وسایل مورد نیاز ما سه نفر را توی کوله خودش جا کرد و کوله تقریباً نصف قد خودش شد ماندیم که این کوله بلند و سنگین را چگونه می‌کشد مقداری از بار را اصغر آقا با اصرار ازش گرفت حرکت کردیم همه کفش کتانی پوشیده بودیم فقط حسین دمپایی به پا داشت گفتم مگه میشه نود کیلومتر را با دمپایی رفت گفت نگاه کن به این پیرمردها و پیر زنها و بچه های عرب بیشترشون دمپایی پاشونه اگه ما از نجف شروع کردیم اونا از بصره راه افتادن یعنی ۷۰۰ کیلومتر راه میرن فقط به عشق حضرت زینب جلوتر از ما حرکت می‌کرد که گم نشویم شال بلند و سیاهی روی سرش انداخته بود که کسی او را نشناسد با این حال گاهی صید نگاه دوستانش می شد دعا می خواندیم و راه می رفتیم و هر از گاهی به نیت یکی از رفتگان گام می‌زدیم سیل جمعیت میلیونی و حرکت روان آنها رو به کربلا خستگی را از پاها به در می برد هر طرف که نگاه میکردی دیدنی بود زنی را دیدم که دختربچه‌اش را توی جعبه میوه گذاشته بود و با طناب روی زمین می‌کشید پیرمردی که با دو پای قطع شده چهار دست و پا روی زمین راه می رفت کاروان جانبازانی که از ایران آمده بودند و با ویلچر این مسیر طولانی را طی می‌کردند جوانان پرشور عراقی و لبنانی که با بیرق های بلند شعر حماسی می‌خواندند و هروله کنان صف مردم را می‌شکافتند تا به کربلا برسند روی بیشتر عمودها عکس شهدای عراقی مدافع حرم بود و عده ای از بسیجیان ایرانی روی کوله پشتی هایشان عکس حاج قاسم سلیمانی را زده بودند دیدن این همه شور و شعور هر زائری را به عمق تاریخ می‌برد و با کاروان اسیران کربلا همراه می‌کرد خسته که می شدیم کنار هر موکبی می‌خواستیم می‌ایستادیم و از هر نوع غذایی که دوست داشتیم می خوردیم حسین جمعمان میکرد و می گفت فکر کنید که زینب کبری و کاروان اسرای شام تو این مسیرها چه کشیدند؟ چه تازیانه هایی خوردن چه توهین‌هایی شنیدن چه تلخی هایی چشیدن اما زینب کبری مثل کوه مقاوم و محکم تا آخر ماند تا پیام برادرش را به گوش تاریخ برساند حسین که حرف می زد خودم را در زینبیه و دمشق می دیدم کنار او و همپای او اصلاً ما را آورده بود که مفهوم رسالت زینبی را با گوشت و پوست و استخوان مان احساس کنیم دمدمای غروب بیشتر مردم به داخل موکب ها می رفتند تا شب را صبح کنند کمی دیر شده بود و اکثر جاهای مسقف پر بود ناچار شدیم روی موکت در محوطه باز بخوابیم هوا کمی سرد بود حسین برایمان چند پتو از گوشه و کنار جمع کرد و سر و سامانمان داد خودش و برادرش هم به قسمت مردها رفتند خوابم نمی برد حس پنهانی به من می‌گفت که این اولین و آخرین سفر اربعین با حسین است خوب تماشایش کن نصف شب روی دخترها را کشیدم از دور به قسمت مردان که حسین میانشان بود نگاه کردم نخوابیده بود زل زدم به او که اصلاً *با خواب بیگانه بود و نماز شب را برای خودش مثل نماز واجب می دانست* زل زدم تا این لحظه های بی تکرار را خوب در خاطرم ثبت کنم ‌بعد از نماز صبح همان جا خوابش برد زیر و رویش چند تکه کارتون انداخته بود آفتاب که زد چند جوان با دوربین فیلمبرداری بالای سرش ایستادند برایشان سوژه خوبی بود نزدیکشان یکی شان حسین را شناخت و با تعجب گفت اِ نیگا کن سردار همدانی هستن حسین کارتون بزرگی را که رویش انداخته بود کنار زد و گفت چه سرداری سردار کارتون خواب عکسش را گرفتند و برای مصاحبه اصرار‌کردند حسین رفت وضو گرفت و راه افتادیم در حال راه رفتن مصاحبه می‌کرد صدایش را نمی شنیدم اما می‌توانستم حدس بزنم که باز از حضرت زینب می‌گوید و از رنج هایی که کشید هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ جوان و جوانمرد در قرآن (2⃣) ✅💐 خدمتگزار و همراه حضرت موسی (ع) 💐✨ براساس نظر مفسرین، بکار برده شدن کلمه جوان در آیه 60 سوره کهف، به جاى غلام و پسر، نشانه‌ ادب، مهربانى و نام نیک است. مراد از کلمه «فتاه» در این آيه، «يوشع ‌بن نون» است كه مصاحب و ملازم حضرت موسى در آن سفر بوده است: 💐💫 وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا (آیه 60 سوره کهف) و [یاد کن] هنگامی را که موسی به جوان [خدمت گزار] خود گفت: همواره می‌روم تا به محل برخورد آن دو دریا برسم [چه اینکه زود برسم] یا روزگاری طولانی به سفرم ادامه دهم، [در هر حال می‌روم تا برای تحصیل دانش بیشتر، عبد صالح حق را بیابم.] ✅💐 بعضى مجمع البحرين را تلاقى دو درياى نبوّت (موسى و خضر) دانسته‌اند؛ موسى درياى حكمت ظاهرى و خضر، درياى حكمت باطنى است. ✅💐 طالب علم بايد سراغ عالم برود، نه آنكه به انتظار عالم بنشيند. ✅💐 همسفر جوانمرد كسى است كه تا پايان سفر همراه انسان باشد. 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
4_5895298614732786643.mp3
12.76M
✨ ▪️امروز و در شرایط حساس آخرالزمانی، وظایف اصلی منتظر در دو امر مهم خلاصه می شود؛ - مشارکت در تمدن سازی - مشارکت در زمینه سازی ظهور ▪️ فردی می‌تواند برنده آزمون بندگی باشد که میزان مشارکت او در این دو گام بیشتر باشد. چگونه می‌توانیم میزان مشارکتمان را افزایش دهیم؟ 🎤 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تظاهرات هزاران انگلیسی در مقابل ساختمان بی بی س باشعار " بی بی سی پادشاه دروغگویان" 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️اعتراف یهودیان به حقانیت اسلام❗️ فیلمی که انتشارش یهودیان را عصبانی می‌کند و می‌خواهند آن را از بین ببرند! 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
📌 وحشت جاسوسان بعدی از اعدام راز آشفتگی و عصبانیت دولت انگلیس 🔸علت واکنش شدید و کم‌سابقه دولت انگلیس به اعدام علیرضا اکبری، آسیب دیدن سرمایه‌گذاری تاریخی انگلیس روی جاسوسان خود می‌باشد؛ مبنی بر اینکه از آنها در هر شرایطی حمایت می‌کند و مانع مجازات‌شان در صورت شناسایی‌شدن می‌شود. «موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی» در تحلیلی نوشت: واکنش شدید مسئولین رسمی دولت انگلستان در حد نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه به اعدام جاسوسی به نام علیرضا اکبری شاید در نگاه اول برای خیلی‌ها عجیب باشد. بی‌بی‌سی فارسی هم که ارگان زیرمجموعه وزارت امورخارجه این کشور است در مطالب متعددی سعی کرد اصل جاسوس بودن و روند برخورد با او را مشکوک و مبهم جلوه دهد. چرا دولت انگلیس در برابر برخورد جمهوری اسلامی با یک جاسوس خود، اینچنین شدید واکنش نشان می‌دهد؟ واقعیت این است که «وفاداری به جاسوسان» یکی از موضوعاتی است که دولت انگلیس سال‌های سال است روی آن خیلی سرمایه‌گذاری و تبلیغ کرده و در مواقع لازم آن را عملا نشان داده است. اقداماتی مثل پشتیبانی و حفظ حفاظت از جاسوس در طول دوران همکاری و حمایت‌های مهم و حیاتی از او و حتی خانواده‌اش بعد از لو رفتن، درب باغ سبزی است که می‌تواند خیلی‌ها را به همکاری با سرویس اطلاعاتی انگلیس ترغیب کند. مرحوم آیت‌الله خالصی‌زاده از علمای مبارز عراق و ایران بود که از او خاطراتی دستنویس برجای‌ مانده است. او در بخشی از این خاطرات، متن نامه یکی از صاحب‌منصبان فوج رضاخان به خود را آورده که به شرح ماجرای انتخاب رضاخان توسط انگلیس می‌پردازد. در بخشی از این نامه خاطره‌ای نقل شده که به همین موضوع اشاره دارد: «درباره زندانی شدن خزعل در تهران، از کنسول انگلیس پرسیدم: «مگر وی دوستدار انگلیس نبوده و مگر آن همه جانفشانی در فرمانبری از انگلیس نکرده است؟» گفت: «بلی چنین بوده اما فرق میان دوستداران ما و دوستداران روس‌ها آن است که دوستداران روس‌ها به دار آویخته می‌شوند آن‌طور که سردار معزز بجنوردی و پنج برادرش و مرتبطان وی در خراسان همگی حلق آویز شدند. اما دوستداران ما با کمال عزت و احترام زندگی می‌کنند مانند شیخ خزعل و پسرانش در تهران که هیچ‌کس زهره ندارد به آنان نگاه چپ کند.» یکی از مهم‌ترین نتایج مجازات علیرضا اکبری با سخت‌‌ترین مجازات یعنی «اعدام»، آسیب‌دیدن همین سرمایه‌گذاری تاریخی انگلیس است. «احساس ناامنی از اکنون و آینده»، دقیقا نقطه مقابل آن درب باغ سبز است و می‌تواند جاسوسان را در ادامه همکاری‌شان با دولت انگلیس مردد و حتی تبدیل به همکاری دوجانبه برای نهادهای اطلاعاتی ایران کند. وقتی کسی در حد علیرضا اکبری که تابعیت دولت انگلستان را داشته، از نظر مالی حمایت‌های فراوانی شده، همسرش هم ساکن انگلستان است و دولت انگلستان هم در این سال‌ها تلاش زیادی برای حفاظت او کرده، دستگیر و نهایتا اعدام شده است، افرادی که الان مشغول همکاری با سرویس اطلاعاتی انگلستان هستند و آن سابقه مسئولیتی او را ندارند هم، با خود فکر می‌کنند که چنین سرنوشتی (اعدام؛ و نه حبس و نهایتا مبادله) در انتظار ما هم می‌تواند باشد. «لو رفتن» بد‌ترین اتفاقی است که می‌تواند برای یک جاسوس بیفتد، پس از آن نوبت دستگیری و مجازات است. اعدام اکبری جایی تاثیرش را نشان می‌دهد که جاسوسانی مثل او ببینند دیگر قرار نیست، محکوم به حبس شده و پس از چندسال دولتی که برایش جاسوسی کرده‌اند، معامله و تبادلی کند و آزادشان کند و بروند انگلستان زندگی کنند. به‌خصوص اگر مثل اکبری مشغول جاسوسی از حیطه‌های مهم و استراتژیک جمهوری اسلامی باشند.... 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
✍پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : ✅ چهار چيز است چنانچه يكى از آنها وارد خانه ای شود ‌آن خانه را طورى خراب كند حتّى با بركت نيز آباد نگردد: ① خيانت ② دزدى ③ شرابخوارى ④ و زنا 📚‍ امالی صدوق ص۳۸۹ 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ|يا مَن أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ... 🤲 ⭕️همخوانی دعای هر روز ماه رجب 🤲یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ... 📌کاری از: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ این‌قدر این ویدیو تاثیرگذار بود که دارم لباسامو می‌پوشم برم ازدواج کنم! | ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
1_2734460880.mp3
487.7K
❌🔊 آیا رهبر انقلاب درمورد کنترل جمعیت اشتباه کردند!! روایت دکتر مرندی از درخواستی که از رهبر انقلاب داشتند! ❗️ حضرت آقا گفتند: آقای مرندی من مخالفم با این..! من دست های انگلستان،صهیونیست و یهودیت را پشت این قضیه می‌بینم! 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🛑گردو فروش ﻓﺮﺩﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ،ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ . بعد گفت : ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﺍﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻼﺧﺮﻩ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ . ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﮐﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺯﺭﻧﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﮑﯽ، ﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﯽ. ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺳﻤﺞ ﮔﻔﺖ : ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻢ ﻋﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺵ، ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ،ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ ﻧﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ، ﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻟﺬﺕ ببرید... 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶