eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌴🌠پروردگارا 🤲آگاهم که پیوسته با منی و هر جا که هستم محافظم تویی..... 🍃🌴🌠به راستی وقتی که تو اینقدر نزدیکی از چه بیم دارم وچگونه احساس تنهایی کنم... 🍃🌴🌠و چگونه راه را گم کنم... 🍃🌴🌠الهی 🤲بینایم گردان تا وجودم به درک حضورت نایل آید. 🍃💐🤲الهی آمین... 🍃🌴🌠شبتون آرام و در پناه خـــــداوند مهربان🌙 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام‌ دوست گشاییم دفتر صبح را بسم الله النور✨ روزمان را با نام زیبایت آغاز میکنیم در این روز به ما رحمت و برکت ببخش و کمک‌مان کن تا زیباترین روز را داشته باشیم الهی به امید تو 💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
شاید ان روز که سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید کرد،خبر از دل پر درد گل یاس نداشت… باید این گونه نوشت… هرگلی هم باشد چه شقایقچه گل پیچک و یاس… تا نیاید مهدی زندگی دشوار است… الهم عجل لولیک الفرج…. الهم صلی علی محمد و ال محمد 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🌿 🌿﷽🌿 داشتیم آماده رفتن به سالن می‌شدیم که عقده دل آسمان باز شد و بدون اینکه ببارد چند رعد و برق به‌جان ابرها افتاد سارا گفت مامان آمدیم اینجا که چی؟ وقتی بابا نیست جوابی ندادم یعنی جوابی نداشتم که بدهم آسمان دوباره صاعقه زد و توفان روی زمین خودی نشان داد و آن سوی دشت گرد بادی عظیم و چرخان ساخت که تنوره می کشید و مثل هیولا همه چیز را در خود می بلعید خودمان را جمع و جور کردیم و باز غبار تردید و این بار از زبان زهرا «مامان برگردیم تهران شاید بابا امشب بیاد» غمی تلنبار شده وجودم را چنگ می زد و بغضی گلوگیر داشت خفه ام میکرد امین به جای من جواب زهرا را داد اگه برگردیم خیلی بد میشه حالا که تا اینجا آمدیم امشب رو بمونیم فردا برگردیم تا آن روز به این اندازه خودم را مضطر و درمانده ندیده بودم نه دل رفتن به میهمانی داشتم و نه میل برگشتن به خانه ای که حسین در آن نبود بچه ها منتظر جوابم بودند نگاهی به ساعت انداختم از شش عصر گذشته بود عقربه ثانیه شمار انگار مثل نبض من می تپید و می‌ایستاد آمدم به دخترها بگویم که بابا اصرار داشته که بیاییم اینجا که رعد و برقی تند و تیز میان ابرها دوید و پشت بندش با غرش آسمان زلزله‌ای به جان زمین افتاد و بارش شلاقی باران به جای همه ما حرف زد چاره‌ای نداشتیم که آن شب را در شمال بمانیم مثل آدم‌های ماتمزده رفتیم یه گوشه سالن نشستیم میزبان هم فهمیده بود که دل ما آنجا نیست توی مراسم متوجه شدم که ما به نیابت از حسین در این عروسی شرکت کردیم اینجا بود که علت اصرار او برای حضور در مراسم عروسی را فهمیدم برادر داماد یکی از صدها جوانی بود که حسین با جاذبه شخصیتی خود او را به سوریه برده بود و می‌خواست با فرستادن ما به عروسی جای خالی خودش را پر کند شب به پیشنهاد میزبان برای استراحت به جایی رفتیم اما دلشوره و نگرانی بی قرارمان کرده بود دنبال بهانه‌ای بودیم که برگردیم تلفن امین زنگ خورد امین چند ثانیه گوش کرد و دستش را جلوی دهانش طوری که ما نشنویم گرفت کجکی ایستاد و یکی دو بار هم به من نگاه کرد قیافه نگران امین دلم را ریخت این قیافه نگران را یک بار هم وقتی که در مکه بودیم و خبر مرگ خواهرم ایران را به او دادند دیده بودم نخواست یا نمی‌توانست حرف بزند فقط رنگ از رخسارش پریده بود آمدم بپرسم کی بود؟ چی گفت؟ که گوشیش دوباره زنگ خورد چند قدم رفت و دورتر شد و مثل آدمهای قهر پشت به ما کرد میخواستم بدوم گوشی را بگیرم و از کسی که نمی‌دانستم کیست بپرسم چه اتفاقی افتاده؟ که گوشی خودم زنگ خورد یکی از دوستان حسین بود با صدای لرزان سلام داد زبانم از خشکی داشت به سقف دهانم می‌چسبید حتی نتوانستم جواب سلامش را بدهم بی مقدمه پرسید از حاج آقا چه خبر؟ ‌نیومده ایران؟ فقط توانستم بگویم نه او خداحافظی کرد و قلب من به کوبش درآمد سریع تر و بیشتر از ثانیه شمار شروع کرد به تپیدن چیزی از درونم مثل شعله زبانه کشید و بالا آمد و راه نفسم را بست احساس کردم لب‌هایم مثل کویری که سالیان سال طعم باران را نچشیده باشد قاچ و ترک خورده شده نمی توانستم خودم را برای خبری که حسین مقدماتش را سه روز پیش هنگام وداع داده بود آماده کنم حتی نمی‌توانستم به زهرا و سارا که کم‌کم از تماس‌های مشکوک امین و تغییر حال من حس بدی پیدا کرده بودند نگاه کنم فکر می‌کردم که اگر نگاه به نگاهشان بیاندازم بغض گلوگیرم باز می‌شود و آن وقت با گریه من قلب مهربان و بابایی آنها خواهد شکست کلافه و درمانده دنبال مفری بودم که از خودم رهایی پیدا کنم و حالم را طبیعی نشان بدهم همان را گفتم که آنها دوست داشتند بشنوند بهتره برگردیم تهران دخترها سکوت کردند و آماده رفتن شدند دلم برایشان سوخت بیشتر به خاطر سکوتشان و حتم داشتم علیرغم یک سینه سوال برای مراعات حال من سکوت کرده‌اند امین پشت فرمان نشست و هیچ اشاره‌ای به آن تماس‌های مشکوک پا روی گاز گذاشت و سکوتی گزنده و جانکاه میان ما حاکم شد هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح‌تان بخیر و شادی همچنین بخوانید: پیامک صبح بخیر ناب عاشقانه، رسمی، خاص و کوتاه و با انرژی مثبت 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
شرح دعای ندبه_38.mp3
11.64M
✨ فلسفه گریه و مویه در دعای ندبه، به معنی گریه‌ بر خواسته های کوچک دنیایی نیست؛ 💥 بلکه، ناشی از فقدان متخصص معصوم و قتل عام شدن میلیون ها انسان است که ابدیت آنها از دست رفته! ※ چه کنیم که این نوع ندبه را در قلبمان زنده کنیم؟ 🎤 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
انسان شناسی ۱۸٠.mp3
11.23M
مسیر "من" تا "الله" تنها مسیر حق در زندگی هر انسانی است! و این مسیر، راهی پیچ در پیچ است، و فتنه‌ها / انحرافات / آسیب‌ها و ...قطعاً به او روی می‌آورند! فقـــط یک راه برای درامان ماندن از این خطرات، و بسلامت رسیدن به مقصد وجود دارد! 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: اوّل باید در فكر مشكلات و آسایش همسایه و نزدیكان و سپس در فكر خویشتن بود.✨ 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: در تعریف از امام على (ع) فرمودند: او پیشوائى الهى و ربّانى است، تجسّم نور و روشنائى است، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گوینده‌اى حقگو و هدایتگر است، او مركز و محور امامت و رهبریّت است.✨ 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶