فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی اونائی که شبا خواب راحت دارید امنیتتون رو مدیون این عزیزان هستید
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
🌹🌹🍃🍃
#احسان
5- يوسف عليه السلام و برادران
بعد از آنكه برادران با حيله يوسف عليه السلام را به بيرون شهر بردند و او را زدند و درون چاه انداختند؛ و پدر را در غم يوسف به حزن و گريه دائمى وادار كردند... سالها گذشت تا فهميدند برادرشان پادشاه مصر شد و بالاخره با پدر و برادران نزدش رسيدند.
يوسف ع نخستين جمله اى را كه گفت اين بود: (خداى من ! به من احسان كرد كه مرا از زندان بيرون آورد.)
اينكه از گرفتارى چاه و به دنبالش بردگى خود نامى به زبان نياورد، ظاهرا از روى جوانمردى بود كه نخواست برادران را خجالت زده كند و آزارهائى را كه از آنها ديده بود اظهار كند و آن خاطرات تلخ را تجديد نمايد.
بعد فرمود: اين شيطان بود كه برادرانم را وادار كرد تا آن اعمال نابجا را نسبت به من انجام دهند و مرا به چاه افكنند و پدر را به فراق من مبتلا كنند؛ اما خداى سبحان اين احسان را فرمود: كه همان رفتار نابجاى آنها را مقدمه عزت و بزرگى ما خاندان قرار داد!
اين هم از بزرگوارى يوسف ع بود كه رفتار ظالمانه برادران را نسبت به خود به شيطان منسوب داشت و او را مقصر اصلى دانست تا برادران شرمنده نشوند و راه عذرى براى كارهاى خويشتن داشته باشند.
فرمود: (امروز بر شما ملامتى نيست ) و از جانب من آسوده خاطر باشيد كه شما را عفو كردم و گذشته ها را ناديده مى گيرم و از طرف خداى تعالى نيز مى توانم اين نويد را به شما بدهم و از وى بخواهم كه (خدا نيز از گناه شما درگذرد زيرا او مهربانترين مهربانان است .)
(آرى بدون شك هر كس تقوا و صبر پيشه سازد(24) خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نمى كند.) (25)
درسى كه حضرت يوسف عليه السلام نسبت به بديهاى برادران به همگان داد، احسان نيك در مقابل بدى كردار آنان بود كه انشاء الله ما هم بتوانيم نسبت به برادران دينى اين چنين باشيم
🌹🌹🌹🍃🍃🍃
🌹🌹 #کمال_بندگی
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
صد بار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت
یـک جـمـله شـکـایت بـه نـگارم بـنگارم
#کمال_بندگی
@hedye110
چارهاینیست،بهجزسوختنازآتشعشق
آتشیدهکهبیوفتدبهدلوپانشود ..
#روحاللهخمینی(ره)
#سرداردلها
🆔 @hedye110
4_270538606995571405.mp3
1.22M
#دعای_عهد
آغاز روز با دعای عهد👆
التماس دعا
🙏🙏🙏🙏🙏
https://eitaa.com/hebye110
صبح آمد
دفتر این زندگی را باز کن
زیستن را با سلام تازهای آغاز کن
سلام صبح بخیر
💞🌸💞🌸
@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام اولی صبحی یه دعوت ویژه دارم
اصلا فکرشم نمیکنی کجا میخوام ببرمت
فقط قول بده منو دعا کنی
🌹🌹🌹🍃🍃🍃
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
🌹🌹🍃🍃
@hedye110
اگرخواستی صدقه بدهی؛ همین طوری صدقه نده؛ زرنگ باش؛ حواست جمع باشد. صدقه را از طرف امام رضا علیه السلام برای سلامتی آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بده. برای دو معصوم است؛ دو معصوم که خدا آنها را دوست دارد. ممکن نیست که خداوند این صدقه را رد کند. تو هم اینجا واسطه گری ات را میکنی. تو واسطه ای و همین واسطه گری است که اجازه می دهد تو به مراحل خاص برسی. ثواب پخش این کلام گهربار هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
آقا شاید این نزدیکی باشی و چشمانم تو را پیدا نمی کنند ..
شاید لابه لای همین آدم ها در حال رفت و آمد هستی و از بس محو ِ این جماعت شدم تو را نمی بینم
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
السّلام علیک یا بقیّه الله فی اَرضِه
با نیامدنت
«آن کتاب»
بیتأویل و تفسیر ماند که هیچ
مهجور شد
زینت کتابخانهها و طاقچهها و سفرههای عقد و هفتسین...
نمیخواستم بگویم
اما
تو که دیدی
صفحههاش را هم به آتش...
آه
یعنی میآید آن روز که
بیایی و بالای آن منبر بنشینی و تفسیر بگویی برایمان؟!
ای که آمدنت، ظهورت، قیامت، انقلابت، حضورت، ولایتت، تأویلِ «آن کتاب» است!
اَینَ المؤمّل لاِحیاء الکِتاب؟!
🌹🌹🌹🍃🍃🍃
======👇======
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای شیطون...! | تقدیم به رد صلاحیت شده های مدعی!
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
لیله القدری بنام فاطمه_5.mp3
11.68M
#لیله_القدری_بنام_فاطمه ۵
خود را در رحمِ ربوبیِ حضرت زهرا هم
قرار بدهی؛
باز هیچ کجای زندگیات بدردت نمیخورد،
مگــر اینکه .....
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
#کتاب_هفت_شهر_عشق
#قسمت_صد_پنج...
شمر نزد عمرسعد مى رود و با او سخن مى گويد: "اى عمرسعد! اين گونه كه حسين مى جنگد تا ساعتى ديگر، همه ما را خواهد كشت".
تاريخ هيچ گاه اين سخن شمر را فراموش نخواهد كرد. حسينى كه جگرش از تشنگى مى سوزد و داغ عزيزانش را به دل دارد، طورى مى جنگد كه ترس وجودِ همه فرماندهان را فرا گرفته است. عمرسعد رو به شمر مى كند:
ــ اى شمر! به نظر تو چه بايد بكنيم؟
ــ بايد به لشكر دستور بدهى تا همه يكباره به سوى او هجوم آورند. تيراندازان را بگو تيربارانش كنند، نيزه داران نيزه بزنند و بقيّه سپاه هم سنگ بارانش كنند.
عمرسعد نظر او را مى پسندد و دستور صادر مى شود.
امام سوار بر اسب خويش در ميدان مى رزمد كه ناگهان، باران تير و سنگ و نيزه باريدن مى گيرد.
نگاه كن! امام، تك و تنها در ميدان ايستاده است. به خدا، هيچ كس نمى تواند غربت اين لحظه را روايت كند.
بيا، بيا تا ما به ياريش برويم. آن طرف خيمه ها، اشك ها، سوزها، زنان بى پناه، تشنگى! اين طرف باران سنگ و تير و نيزه! و مولاى تو در وسط ميدان، تنها ايستاده است.
بر روى اسب، شمشير به دست، گاه نگاهى به خيمه ها مى كند، گاه نگاهى به مردم كوفه. اين مردم، ميزبانان او هستند، امّا اكنون مهمان نوازى به اوج خود رسيده است!
سنگ باران، تير باران!
تيرها بر بدن امام اصابت مى كند. تمام بدن امام از تير پر شده است.
واى، خدايا! چه مى بينم! سنگى به پيشانى امام اصابت مى كند و خون از پيشانى او جارى مى شود.
امام لحظه اى صبر مى كند، امّا دشمن امان نمى دهد و اين بار تيرى زهر آلود بر آن حضرت مى نشيند.
نمى دانم چه كسى اين تير را مى زند، امّا اين تير براى امام حسين(ع) از همه تيرها سخت تر است. صداى امام در دشت كربلا پيچيده است: "بسم الله و بالله و على ملّة رسول الله، من به رضاى خدا راضى هستم".
تو در اين كارزار چه مى بينى كه در ميان اين همه سختى ها، اين گونه با خداى خويش سخن مى گويى؟
تير به سختى در سينه امام فرو رفته است. چاره اى نيست بايد تير را بيرون بياورد. امام به زحمت، تير را بيرون مى آورد و خون مى جوشد.
امام خون ها را جمع مى كند و به سوى آسمان مى پاشد و مى گويد: "بار خدايا! همه اين بلاها در راه تو چيزى نيست".
فرشتگان همه در تعجّب اند. اين حسين(ع) كيست كه با خدا اين گونه سخن مى گويد. قطره اى از آن خون به زمين بر نمى گردد. آسمان سرخ مى شود.
تاكنون هيچ كس آسمان را اين گونه نديده است. اين سرخى خون امام حسين(ع)است كه در آسمانِ غروب، مانده است.
امام بار ديگر خون در دست خود مى گيرد و اين بار صورت خود را با آن رنگين مى كند. آرى! امام مى خواهد به ديار خدا برود، پس چهره خود را خون آلود مى كند و مى فرمايد: "مى خواهم جدّم رسول خدا مرا در اين حالت ببيند".
خونى كه از بدن امام رفته است، باعث ضعف او مى شود. دشمن فرصت را غنيمت مى شمارد و از هر طرف با شمشيرها مى آيند و هفتاد و دو ضربه شمشير بر بدن آن حضرت مى نشيند.
خداى من! امام از روى اسب با صورت به زير مى آيد، گويا عرش خدا بر روى زمين مى افتد.
اكنون امام با صورت به روى خاك گرم كربلا مى افتد.
آرى! اين سجده آخر امام حسين(ع) است كه ركوعى ندارد.
🌹🌹🍃🍃🏴🏴
🌹🌹 #کمال_بندگی
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
#ایام_فاطمیه
⭕️اخلاق فاطمه(س) و علی(ع) در خانه
🔻روزی حضرت محمد (ص) به خانه حضرت فاطمه زهرا (س) آمدند و مشاهده نمودند که امیرالمومنین علی(ع) در حال پاک کردن عدس هستند.
رسول الله به امام علی فرمودند:
🔻«مردی که در امور #منزل به همسرش کمک کند، خداوند به او پاداش یک سال عبادتی می دهد که روزهایش را روزه گرفته باشد و شب هایش را شب زنده داری کرده باشد. همچنین پاداش صابرانی مثل #یعقوب و داوود و عیسی به او عنایت می کند.
هر مردی که در خانه در خدمت عیال باشد و کار منزل را ننگ و عار نداند، خداوند متعال نام او را در دیوان شهیدان قرار می دهد و #پاداش هزار شهید را نصیبش می کند.»
📚جامع الاخبار ، صفحه ۱۰۲
🌹🌹 #کاانال_کمال_بندگی
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕آرامگاه فضه خادم حضرت زهرا سلام الله علیها
#جمعه #امام_زمان
🌹🌹 #کاانال_کمال_بندگی
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110ک
🍃❤️🇮🇷ایرانِ زیبا🇮🇷❤️🍃
🍃🌸 عکس زیبایی از بارش برف در کویر مرنجاب؛
🍃❤️طبیعت شهرستان آران و بیدگل کاشان
استان اصفهان
🌹🌹 #کمال_بندگی
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
🔅امام على عليه السلام:
🔺 آنچه را نمى دانى مگو، كه دربيان چيزهايى كه مى دانى ، متّهم[به دروغگويى] مى شوى
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
#حوادث_فاطمیه
#صفحه_5⃣1⃣
69 ـ توهين ابوبكر به خاندان عصمت!
مسجد پر از جمعيّت شده است، ابوبكر بالاى منبر مى رود و چنين مى گويد: "او روباهى است كه شاهدش دم اوست. او همانند امّ طِحال است، همان زنى كه دوست داشت نزديكان او دامن آلوده باشند. ببينيد او چگونه فتنه انگيزى مى كند. نگاه كنيد او چگونه ديگران را به يارى خود دعوت مى كند".
منظور ابوبكر از اين سخن ها كيست؟ يعنى او چه كسى را روباه مى داند، چه كسى دم روباه است؟
منظور ابوبكر اين است: "فاطمه(س) براى برپا نمودن فتنه، على(ع)را جلو انداخته است و او را شاهد خود قرار داده است".
به راستى امّ طِحال چه كسى بوده است؟ او زن بدكاره اى بود كه در روزگار جاهليّت به فسق و فجور مشهور بود، او زنان فاميل خود را به زنا تشويق مى كرد، اكنون ابوبكر، چه كسى را به آن زن تشبيه مى كند؟
70 ـ اعتراض اُمّ سَلَمه
اُمّ سَلَمه (همسر پيامبر) فرياد برمى آورد: "اى ابوبكر! آيا تو به فاطمه چنين طعنه مى زنى؟ مگر نمى دانى فاطمه، همچون جانِ پيامبر و پاره تن اوست؟...چرا فراموش كرده ايد كه شما در حضور پيامبر هستيد و او شما را مى بيند؟ واى بر شما، به زودى سزاى كارهاى خود را خواهيد ديد".
ابوبكر دستور مى دهد تا حقوق يك سال ام سلمه را قطع كنند.
71 ـ اذان بلال
يك روز، فاطمه(س) به ياد روزگار پدر و اذان بلال مى افتد. بلال با خود عهد كرده است كه بعد از وفات پيامبر، ديگر اذان نگويد، به بلال خبر مى دهند كه فاطمه(س)دوست دارد صداى اذان تو را بشنود.
بلال به مسجد مى آيد و آماده است تا موقع اذان شود و براى شادى دل فاطمه(س)اذان بگويد:
"الله أكبر، الله أكبر"، اين صداى بلال است كه به گوش مى رسد. صداى ناله فاطمه(س) بلند مى شود.... وقتى كه بلال مى گويد: "أشهد أنّ محمّداً رسول الله". فاطمه(س)ضجّه مى زند و بى هوش بر روى زمين مى افتد، به بلال مى گويند: "ديگر اذان نگو كه فاطمه(س)ديگر طاقت ندارد"، بلال اذان خود را قطع مى كند.
72 ـ ياد پدر مهربان
فاطمه(س)هميشه دستمال بر سر خود بسته است. هر وقت كه او حسن و حسين (عليهما السلام) را مى بيند اشكش جارى مى شود، زيرا با ديدن آنها، خاطراتى براى او زنده مى شود.
فاطمه(س) چنين مى گويد: "حسن جانم! حسين جانم! آيا به ياد داريد چگونه پيامبر شما را در آغوش مى گرفت و مى بوسيد؟ او كه شما را خيلى دوست داشت كجا رفت؟ چرا او به اينجا نمى آيد و شما را در آغوش نمى گيرد؟".
💞💞💞💞🍃🍃🍃
🌹🌹 #کمال_بندگی
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
Moghadam.1393.F2.Shab4.1.mp3
10.71M
#پست_ویژه_ایام_فاطمیه
[ از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی - زمینه ] فوق العاده سوزناک 🖤🖤
- کربلایی جواد مقدم
🏴🏴🏴
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
هر معاشرتی که موجب کمال نشود،
موجب انحطاط خواهد بود.
پس بدانیم با چه کسانی
معاشرت میکنیم!
#سخنحکیمانه
🆔️ @hedye110
به نام خدای مهربانی
چونکه صبح آمد وچشمم باز شد
خلقـتم بـا خـالقم همـراز شد
دوستان مهـربانم سلام
💞💞🍃🍃
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
تلنگری آرام
خدایا
اگر فراموش کردم
که خدای بزرگی دارم
توفراموش نکن که بنده
کوچکی داری
بانوازشی
یاشاید تلنگری آرام
وجودت را
مهربانی وبزرگیت را
به من یادآوری کن
💞💞🍃🍃
@hedye110
#کتاب_هفت_شهر_عشق
#قسمت_صد_شش..
صداى مناجات امام به گوش مى رسد: "در راه تو بر همه اين سختى ها صبر مى كنم".
امام حسين(ع) آينه صبر خداست. در اوج قلّه بلا ايستاده و شعار توحيد و خداپرستى سر مى دهد.
خون امام درخت دين و خداپرستى را آبيارى مى كند. امام به ذكر خدا مشغول است.
نگاه كن! ذو الجناح، اسب امام، چگونه يال خود را به خون امام رنگين مى كند و به سوى خيمه ها مى رود. همه اهل خيمه، صداىِ ذو الجناح را مى شنوند و از خيمه بيرون مى آيند.
زينب(س) در حالى كه بر سر و سينه مى زند به سوى قتلگاه مى دود. حسينش را در خاك و خون مى بيند در حالى كه دشمنان، دور او را محاصره كرده اند.
او فرياد مى زند: "واى برادرم!".
عمرسعد هم براى ديدن امام از راه مى رسد. زينب به او رو مى كند و با لحنى غمناك مى گويد: "واى بر تو! برادرم را مى كشند و تو نگاه مى كنى".
صداى زينب(س) اشك عمرسعد را جارى مى كند، امّا او نمى تواند كارى كند و فقط گريه مى كند. ولى اين گريه چه فايده اى دارد.
عمرسعد رويش را از زينب(س) برمى گرداند. زينب رو به سپاه كوفه مى كند: "آيا در ميان شما يك مسلمان نيست؟".
هيچ كس جواب زينب(س) را نمى دهد.
* * *
همه هستى تو، عموى تو، تنهاى تنهاست. او ديگر هيچ يار و ياور ندارد.
دشمنان همه صف كشيده اند تا جانش را بگيرند.
عبدالله! اى پسر امام حسن(ع)! نگاه كن! عموى تو تنهاست!
درست است كه تو يازده سال بيشتر ندارى، امّا بايد ياريش كنى. خوب نگاه كن! دشمنان عموى تو را محاصره كرده اند.
صداى عمو به گوش مى رسد. تو به سوى عمو مى شتابى. و زينب به دنبال تو، صدايت مى زند: "يادگارِ برادرم! برگرد!".
تو تصميم گرفته اى كه عمو را يارى كنى. شتابان مى آيى و به گودال مى رسى و عمو را مى بينى كه در خاك ها آرميده است.
اَبْجَر شمشير كشيده است تا عمويت را شهيد كند. شمشير او بالا مى رود، امّا تو كه شمشير ندارى، پس چه خواهى كرد؟
دست خود را سپر مى كنى و فرياد مى زنى: "واى بر تو، آيا مى خواهى عموى مرا بكشى؟".
شمشير پايين مى آيد و دو دست تو را قطع مى كند.
از دست هاى تو خون مى جوشد. چه كسى را به يارى مى طلبى، عمويى را كه به خاك افتاده است و توان يارى تو را ندارد و يا پدرت امام حسن(ع) را كه در بهشت منتظر توست؟ فريادت بلند مى شود: "مادر!" و آن گاه روى سينه عمو مى افتى.
عمو تو را در آغوش مى كشد. چه آغوش گرم و مهربانى! و به تو مى گويد: "پسر برادرم صبور باش كه به ديدار پدر مى روى".
تو آرام مى شوى.
حَرْمَله، تير در كمان مى نهد. خداى من! او كجا را نشانه گرفته است؟
تير به گلوى تو مى نشيند و تو روى سينه عمو پر مى كشى و مى روى.
آرى! تو از آغوش عمو به آغوش پدر، پرواز مى كنى
🌻🌻🌻🌻🍃🍃🍃🍃🏴🏴
🌹🌹 #کمال_بندگی
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوش کنیدولذت ببرید
یاران مهربان
❇️#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
#اخلاص
قال الله الحكيم : (فاعبد الله مخلصا له الدين
: خداى را پرستش كن و دين را براى او خالص گردان .)
قال على عليه السلام : اخلص يجز منه القليل
: عمل را با اخلاص بجا بياور كه اندك آن تو را كفايت مى كند.
شرح كوتاه :
قبولى همه اعمال كليدش اخلاص است . هر كس خدا عملش را قبول كند اگر چه حدش كم باشد مخلص است ؛ و آنكس كه عملش زياد باشد و خدا قبول نكند مخلص نيست .
مخلص با مجاهدات روح خود را از رذائل ذوب مى كند و خون خود را در نيت و عمل بذل مى كند تا حق تعالى از او بپذيرد.
مراحل نيت و علم و عمل به تزكيه و تصفيه وابستگى دارد، اگر مخلص مراعات باطن را نمود به توحيد رسيده است . كمترين حد اخلاص آنست عبد آنچه در توان دارد بذل كند، و براى كارش اجر و ارزشى نبيند
🌻🌻🍃🍃
🌹🌹 #کمال_بندگی
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110