eitaa logo
دفتر حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس بابل
312 دنبال‌کننده
28.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
98 فایل
واحد فرهنگی دفتر حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس بابل ارتباط با ادمین @Meysamb
مشاهده در ایتا
دانلود
📩 .▫️ از سردار صادق کوهستانی ( قائم مقام لشکر ویژه ۲۵ #شهادت : دی ۱۳۶۵ عملیات پنج ) : . 💌مگر اسلام هنوز غریب نیست؟ مظلومیت امروز اسلام در دنیا بی نظیر است. اگر آن روز حسین در زیر سم ستوران جنازه اش خرد شد، امروز پیکراسلام در زیر زنجیر های تانک اسرائیل له می شود و اگر آن روز زینب به اسارت رفت ، امروز اسرائیل هزاران زن حامله ی مسلمان را شکم می درد؛ کدامین درد بزرگتر از این و کدامین اندوه سنگین تر از این است؟ای امّت شریف بگسلید زنجیرهای علایق دنیا را! بکشید این بار سنگین مسئولیت را، تا به صاحب اصلیش تحویل نمایید. . 💠 https://eitaa.com/hefzeasardefae
💢 . ▫️حاج حسين بصير هم يک فرد بسيار سخت كوش و پر تلاش بود. شايد می توان گفت كه از نظر سخت كوشی در بين فرماندهان جبهه ايران جزء آن دو سه نفر اول است. اصلاً ادعا نداشت، خيلی خاكی و عادی زندگی می كرد كه بعضی وقتها با رزمنده ای عادی او را اشتباه می گرفتند يعنی اگر وقتی می آمد توی جلسه ای از بس بی ادعا بود شايد فكر می كردند كه يک آدم خيلی ساده اصلاً يک تكاور بيشتر نيست، يک سرباز عادی يا يک بسيجی ساده است.كم ادعا بود و پر تلاش و هم در تأ سيس لشکر ویژه 25 كربلا و هم در اداره لشکر نقش بسيار تعیین كننده ای داشت. نسبت به مسائل دنيایی خيلی بی خيال بود حتی نسبت به رفتن به خانه خدا. چند نفر به او گفتند: حالا نوبت شما شده بيایید برويد، نمی رفت. ماندن در جبهه را ترجيح می داد. بالاخره رفت.حاج بصیر مدتی قائم مقام لشکر ویژه 25 كربلا شدند و اداره لشکر را در حقيقت به عهده داشتند. . 💠 https://eitaa.com/hefzeasardefae
💢 🎙 بروایت جانباز و آزاده نورالله فردوسی . ▫️یکی از لحظاتی که هیچ وقت از یادم نمی رود وقتی بود که «سیدعلیرضا موسوی» یکی از بچه های شوخ و بامرام قائم شهری را دیدم که مشغول نوشتن متنی روی پیراهنش است: «اینجانب سیدعلیرضا موسوی، متولد سال... از قائمشهر می باشم! اگر دیدید سرم از بدنم جدا شد، بدانید وصیت نامه ام در فلان جا هست.» . ▫️بعد رو به یکی از بچه ها کرد و گفت: «اخوی پشت لباسم بنویس: این عاشق و مسافر کربلاست.»وقتی دلیل این کارش را از او پرسیدم؛ گفت: «دوست دارم همانند جدم «امام حسین(ع) شهید شوم!»بعد از عملیات وقتی برای جمع آوری شهدا رفته بودیم، سر علیرضا را دیدم که از تنش جدا شده بود و در گوشه ای افتاده بود! او به آرزویش رسیده بود! جنازه تمام شهدا را جمع کردیم و آنها را به مسجدی در خرمال بردیم؛ مسجدی که عراق آنجا را بمباران شیمیایی کرده بود و همه شهدا شیمیایی شده بودند. .شادی روح هر دو عزیز صلوات🌷🌷🇮🇷 . https://eitaa.com/hefzeasardefae
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 . 🏷رفقا، دیدین تو این جلسات و مراسمات و برنامه ها ، یه سریا واسه صدر مجلس نشستن و ردیف اول نشستن و تو چشم بودن ، مورد توجه قرار گرفتن ؛ خودشون و به آب و آتیش میزنن !!!▫️ما مورد داشتیم سال ۹۷ یه ژنرالی اومده بود استان ما ، تو جمع فرماندهان و پاسداران لشکر ویژه ۲۵ کربلا که تو سالن جلسات سپاه بابل برگزار شد ، براش یه صندلی بزرگ گذاشته بودن ، هر کاری کردن رو اون صندلی متفاوت ننشست و چند ماه بعد هم همین اخلاص و خاکی بودنش کار دست ما داد و شهید شد...آره حاجی ، بقول خودش تا کسی شهید نباشه ، شهید نمیشه ، شرط شهید شدن شهید بودنه....والسلام ( 📝احمدی اتویی) . 💠 @hafttapeh
دید در معرض تهدید دل و دینش را رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را 📸 تصویر حسین علی مددپور ، اهل نکا مازندران متولد۱۳۳۹شهادت ۱۴ آبان ۶۱ش ،کارگری میکرد و اموراتش را می‌گذراند.رفت جبهه ، تو عملیات محرم سال ۱۳۶۱ هم بشهادت رسید. سالروز شهادتش بود ، اما کسی از او یادی نکرد...ما را ببخش بزرگ مرد کوچیک.( شادی روحش صلوات🇮🇷) . @sangareshohadababol
🌹 ؛ بی‌سر و صدا رفتند و ما مانده‌ایم و یک ادعا بدون عمل ... 📷 آخرین وداع رزمندگان دلاور گردان حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا با رفیق شهیدشان ( # طلبه شهید_رضا_حق_شناس از حاجی کلا محمودآباد شهادت ۲۸ اسفند ۶۶ش) در سه راهی دوجیله ، عملیات والفجر ده، اسفند۱۳۶۶...🌷 . @sangareshohadababol
💢 سردار شهید ابراهیم نجات بخش.متولد ۱۳۳۴ روستای دابو-ازباران-فریدونکنار.پدرش مغازه دار بود.دیپلم برق را که گرفت سال ۵۹ عازم جبهه و جنگ شد. طی 7مرحله ـ 20/11/59 تا 4/10/65 از سپاه بابلسر ـ لشکر 25 کربلا با عضویت بسیجی به منطقه غرب و جنوب اعزام شد .تک تیرانداز ـ تیربارچی ـ فرمانده گروهان.ایشان از فرماندهان توانا بود  در یک عملیات همه به ستون بودند که یک دفعه دید یک نفر مشکوک است گفت شما ؟ جوابی نداد از صف او را اورد بیرون دیدیم عراقی است  چون موقع عملیات بود او را بازداشت کرد . این ی ویژه ۲۵ در ۴ ۱۳۶۵ در ام الرصاص رسید... . @sangareshohadababol
💢 خیلی شهدای لشکر ما ( لشکر ویژه ۲۵ کربلا ) غریب وسالهاست که رضا شده ؛ نه کسی اسمی ازش شنیده نه عکسی ازش دیده.حتی بچه مذهبی های شهر خودش ( ) هم شاید نشناسنش. ۱۲ ۱۳۴۶ بدنیا اومد و سال ۱۳۶۷ تو بشهادت رسید و هنوز ... .در ۲۶ تیر ۶۷ش در رودخانه کارون بشهادت رسید.🌷 @sangareshohadababol
هدایت شده از سنگر شهدا
🏷 . ▫️از چادرنشینان هفت تپه بودند. اهل فریدونکنار ، عضو گردان یا رسول لشکر ویژه ۲۵ کربلا...تو کربلای ۴ ؛ مهدی و داداشش عسگری هر دو غواص بودند.شب عملیات عسگری شهید میشه اول ، مهدی میگه من بدون برادرم برنمیگردم مازندران ، میره که پیکرش و بیاره عقب اونم شهید میشه ، با برادرش تو یک روز برمیگردن فریدونکنار.داداش بزرگترشون هم علی آقا ده ماه قبل تو والفجر هشت شهید شده بود. . ▫️دو سال پیش رفته بودیم خدمت مادر شهیدان.همون مادری که روز تشییع دوتا پسرش کاغذی رو بدست گرفت که نوشته بود : قسم به خون پاکتان ، علی ، مهدی ، عسگری راهتان ادامه دارد.شیر زنی بود.میگفت : وقتی اومدن خبر شهادت مهدی و عسگری رو بهم بدن ، گفتم دوتا ؟؟؟ گفتن آره ...سکوت کردم و هیچی نگفتم و خدارو شکر کردم...( رفقا مادر هم چند وقت پیش رفت بهشت پیش پسراش...شادی روحشان صلوات🦋) . @sangareshohadababol
🏷 ▫️آخرین بار که میخواست بره جبهه مادرش بهش گفت: پسرم کی برمی گردی؟ گفت: «مامان تا زمانی که جبهه و جنگ هست، من در منطقه هستیم و تا تکلیف جنگ مشخص نشد، من در جبهه میمانم. » ▫️  مدیریت داخلی پایگاه شهید بهشتی اهواز، مدیریت داخلی لشکر 25 کربلا و فرماندهی گردان ، مسئول ستاد محور از مهمترین خدمات بارز این فرمانده ی ۲۳ ساله تنکابنی بود‌.📩تو وصیت نامه ش نوشت :« انقلاب اسلامی ، زمینه ساز حکومت حضرت مهدی (عج) است. اکنون بی تفاوتی و کاهلی در امور اسلام و سرگرم کارهای دنیوی خود شدن و غفلت از مسایلی که در این مملکت جاری می شود ، همان هدف آمریکاست که از اولیای شیطان است و خیانت به خون هایی که در این انقلاب ریخته شد.» @sangareshohadababol
💢 حجت اله حیدری ( آمل) هفده سال_ ۴ دی ۱۳۶۵ ام الرصاص: ▪️پدر شهید : زمانی که مدرسه تعطیل شد حجت با برادرش علی رضا نزد من می آمدند توی باغ و کار می کردند و من هفته ای 10 تومان به آن ها می دادم زمانی که من به نماز جمعه می رفتم این دو برادر همیشه همراه من بودند و می گفتند این پول هایی را که شما به مادادی را می خواهیم برای رزمندگان جبهه بفرستیم من به آن ها 20 تومان دادم . این های نامه ای به حضرت علامه حسن زاده آملی نوشتند که ما هفته پیش پیش پدرم کار کردیم و این مزد را به مادادند و ناقابل است می خواهیم برای رزمندگان جبهه بفرستیم حضرت علامه در آن زمان امام جمعه بودند . ایشان بسیار شهید و برادرش را تشویق کردند  و آقا در نماز جمعه اعلام کردند که آقایان پول حجت ها و علیرضا ها  هست که این جبهه را نگه می دارد . @sangareshohadababol
💢 حجت اله حیدری مرزس ( آمل) # هفده سال_ ۴ دی ۱۳۶۵ ام الرصاص:▪️پدر شهید : زمانی که مدرسه تعطیل شد حجت با برادرش علی رضا نزد من می آمدند توی باغ و کار می کردند و من هفته ای 10 تومان به آن ها می دادم زمانی که من به نماز جمعه می رفتم این دو برادر همیشه همراه من بودند و می گفتند این پول هایی را که شما به مادادی را می خواهیم برای رزمندگان جبهه بفرستیم من به آن ها 20 تومان دادم . این های نامه ای به حضرت علامه حسن زاده آملی نوشتند که ما هفته پیش پیش پدرم کار کردیم و این مزد را به مادادند و ناقابل است می خواهیم برای رزمندگان جبهه بفرستیم حضرت علامه در آن زمان امام جمعه بودند . ایشان بسیار شهید و برادرش را تشویق کردند  و آقا در نماز جمعه اعلام کردند که آقایان پول حجت ها و علیرضا ها  هست که این جبهه را نگه می دارد . @sangareshohadababol