eitaa logo
باشگاه تربیتی ( شوق پرواز )
76 دنبال‌کننده
476 عکس
341 ویدیو
34 فایل
ارتباط با ادمینHaj_Qasem99@
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت بانوی سه ساله حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها تسلیت باد.التماس دعا @hamyar_amer_tamadonsaz
وصال دختر و بابا رسیده س امشب... شهادت دردانه امام حسین علیه السلام تسلیت باد.انشاءالله خداوند بحق مظلومیت این بانوی بزرگوار فرج حضرت مهدی(عج) را تعجیل بفرماید. التماس دعا @hamyar_amer_tamadonsaz
جلسه فرایند تشکیلات کانون اصل هشتم در تاریخ یکم مهرماه با حضور اساتید و مربیان عزیز در حسینیه برج نرگس برگزار شد. از حضور همه عزیزان ممنون هستیم. @hamyar_amer_tamadonsaz
درد دل (ع) به صورت شعر با زبون کودکانه با کوچولوهامون: آی قصه قصه قصه، ای بچه های قشنگ برای قصه گفتن، دلم شده خیلی تنگ من حضرت رقیه، یه دختر سه ساله م همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م گل های دامن من، سرخ و سفید و زردن همیشه پروانه ها، دور سرم میگردن از این شهر و ازون شهر آدمای زیادی میان به دیدن من، تو گریه و تو شادی هر کسی مشکل داره، میزنه زیر گریه مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه خلاصه ای بچه ها، اسم بابام حسینه به یادتون میمونه؟ بابام امام حسینه پدربزرگ خوبم، امیر مؤمنینه اون اولین امامه، ماه روی زمینه تو دخترای بابام، از همشون ریزترم خیلی منو دوست داره، از همه عزیزترم مثل رنگین کمون بود النگوهای دستم گردنبند ستاره به گردنم می بستم یه روزی از مدینه، سواره و پیاده راه افتادیم و رفتیم همراه خانواده به سوی مکه رفتیم، تو روز و تو تاریکی تا خونه ی خدا رو ببینینم از نزدیکی چند روزی توی مکه، موندیم و بعد از اونجا راه افتادیم و رفتیم به صحرای کربلا به کربلا رسیدیم، اونجا که دریا داره اونجا که آسمونش پر شده از ستاره تو کربلا بچه ها! سن و سالی نداشتم بچه کبوتر بودم، پر و بالی نداشتم همیشه عمه زینب میگفت دورت بگردم به حرفای قشنگش همیشه گوش میکردم تو صحرای کربلا ما با غولا جنگیدیدم با اینکه تنها شدیم ولی نمیترسیدیم تو کربلا زخمی شد چند جایی از تن من سبد سبد گل سرخ ریخت روی دامن من بزرگا که جنگیدند با غولای بد و زشت ما توی خیمه موندیم، بزرگا رفتن بهشت گلهای دامن من، از تشنگی میسوختن به گریه کردن من چشماشونو میدوختن تحمل تشنگی راس راسی خیلی سخته مخصوصاً اونجایی که خشکه و بی درخته دامنم آتیش گرفت، مثل گلای تشنه به سوی عمه زینب، دویدم پا برهنه خواستم که صورتم رو با چادرم بپوشم خوردم زمین در اومد گوشواره از تو گوشم غولا منو گرفتن، دست و پاهامو بستن خیلی اذیت شدم، قلب منو شکستن خلاصه ای بچه ها تو صحرای کربلا وقت غروب خورشید، شدیم اسیر غولا پیاده و پیاده همراه عمه زینب راه افتادیم و رفتیم، از صبح زود تا به شب تا اینکه ما رسیدیم به کشور سوریه از کربلا تا اونجا راه خیلی دوریه توی خرابه شام ما رو زندونی کردن با ما که بچه بودیم نامهربونی کردن فریاد زدم: «آی مردم، عموی من عباسه بابام امام حسینه، کیه اونو نشناسه؟» سر غولا داد زدیم، اونا رو رسوا کردیم تو قلب مردم شهر خودمونو جا کردیم بابام یه شب به خوابم اومد توی خرابه گفت که: بابا حسینت میخواد پیشت بخوابه دست انداختم گردنش، تو بغلش خوابیدم خیلی شب خوبی بود، خوابای رنگی دیدم صبح که بلند شدم من، دیدم که یک فرشته م مثل داداش اصغرم، منم توی بهشتم 🆔 @hamyar_amer_tamadonsaz 〰〰〰〰〰〰〰
وجود بچه‌ها در هر خانه‌ای به معنی وجود انبوه خرده‌ریز در آن خانه است. بچه‌ها و پدر و مادرها باید بسیار حواس‌جمع باشند تا وسایل و لوازم‌شان گم نشود! برای اجتناب از شلوغی، مرتب و دسته‌بندی کردن اسباب و لوازم‌ بچه‌ها را به خودشان بسپارید و آنها را تشویق کنید اسباب‌بازی‌های قدیمی‌شان را به دیگران ببخشند. ✅ برای نگه‌ داشتن یا دور انداختن لوازم گوناگون با هم تصمیم بگیرید. برای هر یک از فرزندانتان جعبه یا صندوقچه‌ای مخصوص برای کارهای دستی و هنری‌اش در نظر بگیرید. می‌توانید کارت‌ها، نامه‌ها یا یادگاری‌های دیگر را هم در این جعبه نگهداری کنید.  ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @hamyar_amer_tamadonsaz
🔺فرزندم مرا عصبانی نمی‌کند، او فقط درون مرا آشکار می‌کند. 🔸این جمله را وقتی فهمیدم که زمان‌هایی که داشتم، سرم درد می‌کرد، از دست کسی یا چیزی عصبانی بودم، یا هزار تا کار داشتم و نمی‌دانستم کدام‌شان را اول انجام دهم، وقتی توی ترافیک مانده بودم و ماشین‌ها بی‌هوا جلویم می‌پیچیدند، توی هر رفتار بچه و هر کلمه‌ای که از دهانش خارج می‌شد، چیزی بود که مرا از کوره در ببرد. برای هر حرکت نابجایش یک و توی هوا ول می‌دادم و مدام این سؤال توی سرم وول می‌خورد که این بچه چرا این‌قدر یک دنده‌ست؟ چرا اینقدر حرف می‌زنه؟ چرا این قدر یواش راه می‌ره؟ چرا….؟ ↩️ اما او فرقی نکرده بود، من کم حوصله بودم . ✨وقت‌هایی که سرحال بودم، خبر خوشی شنیده بودم، وقتم آزاد بود، همه چیز آرام بود و من خوشبخت بودم، برای همان کارها و همان کلمات دلم غنج می‌زد و ذوق می‌کردم که چقدر این بچه شیرین است، چه خوب حرف می‌زند، چقدر اعتماد به نفس دارد، چه پشتکاری دارد و … مونا ابراهيم نظری ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @hamyar_amer_tamadonsaz
نوع برخورد با فرزندی که در مورد نماز کاهل است؛ ❓ پرسش: من یک دختر دوازده ساله دارم که ایشان خیلی در نماز خواندن کاهلی می کند. وقتی با محبّت به او می گویم که نمازت را بخوان، به من می گوید: من چطور می توانم در برابر خدایی که نمی بینم، بایستم و نماز بخوانم؟ حوصله ام سر می رود! همچنین من یک پسر هفت ساله دارم و این ها خیلی با هم ناسازگار هستند و زیاد درگیر می شوند. دختر من هم خیلی حساس و عاطفی است و چون رابطه ی عاطفی او با پدرش کم است، من نمی توانم خیلی این خلا را جبران کنم. می خواستم من را راهنمایی کنید. ⬇️ پاسخ استاد تراشیون: اگر به من اجازه بفرمایید، من در اینجا بحثی را با عنوان خدا داشته باشم. این مورد را که عرض می کنم، خاصّ بچّه های نه، ده سال به بالا است؛ یعنی این سفارش را برای بچّه های زیر این سنین صلاح نمی دانم که والدین اجرایی کنند. ↩️ اوّلین نکته ای که در باب باید به بچّه ها یاد بدهیم، این است که خدا موجودی شبیه ما انسان ها نیست؛ لذا خیلی از کارشناسان معتقد هستند که ما باید آن تصویر غلطی که از خدا در ذهن بچّه وجود دارد را پاک کنیم؛ آن وقت چطور؟ می گویند: گاهی وقت ها ما باید به فرزندان این طور بگوییم که خدا مثل ما آدم ها سر ندارد، مثل ما آدم ها دست ندارد، مثل ما آدم ها پا ندارد و این طور نیست که مثل ما آدم هم گوش و چشم داشته باشد؛ یعنی اوّل تصویری را که بچّه ها در ذهن خود ساخته اند، [باید پاک شود]. [آن ها تصوّر می کنند] که خدا موجودی است شبیه انسان ها؛ پس حالا که نمی بینیم، نمی توانیم با او صحبت کنیم. [نه این تصوّر درست نیست و] ما باید این فکر را از ذهن بچه ها پاک کنیم. پژوهشی در کشور ما انجام شد که عدّه ای در همین مراکز پیش دبستانی رفتند و از یک گروه از نوآموزان و مقطع سنّی خاصّی پرسیدند که شما خدا را چطور می بینید؟ دیدند که همه بچّه ها یک تصویر را برای خدا بیان کردند؛ مثلا گفتند: خدا آدمی است که از پدر من بزرگتر است یا عموی من خیلی بزرگ است، ولی می گویند که خدا از او بزرگتر است، دستش بزرگ است، سرش بزرگ است، قدش بلند است؛ یعنی بچّه ها تصویری که از خدا در ذهن خود قرار می دهند، تصویرهای انسانی است. بعد که به این سنین می رسند، چون این تصویر هنوز از ذهن آنها پاک نشده است، به دنبال موجودی می گردند که او را ببینند تا با او صحبت کنند. لذا اوّل باید این تصویری را که در ذهن بچّه ها ایجاد شده است، پاک کنیم. 🔴 آن وقت خدا را برای آن ها چطور معرفی کنیم؟ خود این دوباره یک بحث جدیدی است؛ یعنی چطور آن خدایی را که مثل انسان نیست، جایگزین کنیم. این بحث یک مقداری سخت تر است. اگر اجازه بفرمایید فعلا به این موضوع راه پیدا نکنیم؛ چون می دانم که زمان زیادی را از ما می گیرد. بعدا در این باره صحبت خواهیم کرد، ولی فعلا باید از ذهن این بچّه آن تصویر را پاک کنیم و بعد مفهوم نماز را به فرزندانمان یاد بدهیم. اگر بچّه ها مفاهیم کلماتی را که می گویند متوجّه نشوند، خود این آسیب می رساند. یک وقت در کشور ما قاری قرآنی را آورند که خیلی ناراحت شد. [از دلیل ناراحتی او سوال کردند]، گفت: من وقتی جاهایی از قرآن را تلاوت می کنم، همه “الله“ می گویند؛ در صورتی که آنجا جای الله گفتن نیست؛ چون با معنی هیچ سنخیتی ندارد. اصلا مرسوم نیست که وقتی آیه ی عذاب تلاوت می شود، الله گفته شود. ولی چون مخاطب همین صدای قشنگ را شنیده و مفهوم را متوجّه نشده است و بدون مناسبت کلمه ای را می گوید. دقیقا در بچّه های ما نیز همین طور است؛ چون در حال نماز خواندن، مفهوم نماز را نمی دانند، زیرا حتی ترجمه ی لفظی کلماتی را که بیان می کنند نمی دانند، می بینیم که بی انگیزه می شوند. یعنی مدام بهانه می گیرند که چرا من باید یک سری الفاظ تکراری را بیان کنم؟ ولی وقتی مفهوم شکرگذاری و سپاسگذاری و تمجید الهی را در نماز متوجّه شوند و بدانند که چه چیزی می گویند، خود او هم از خواندن نماز و عباراتی که در نماز وجود دارد، چه در سوره حمد، چه در سوره توحید، چه در رکوع و سجود، [لذّت می برد]. 📣 باور کنید خیلی از بچّه ها نمی دانند که  همین عبارت “ربّنا آتنا“ در قنوت یعنی چه؛ ولی وقتی مفهوم را بفهمند، توجّه آن ها به قنوت افزایش پیدا می کند. انگار که یک گوش شنوای در پس این جملات هست که تک تک این جملات را می شنود و دریافت می کند. خب این اوّلین نکته در رابطه با دختر خانم ایشان بود؛ البته من در ضمن این نکته دو مطلب را خدمت شما عرض کردم؛ 👈 یکی آن که ذهنیّت [نادرست آنها درباره ی] خدا را پاک کنند. 👈 دوّم اینکه مفاهیم نماز را برای او بیان کنند. همچنین نکاتی را که در برنامه های قبل در باره ی انگیزه ی کم بچّه ها نسبت به نماز بیان شد، رعایت کنند؛ مثلا فضای عاطفی خانه و ارتباط عاطفی خانواده [را بیشتر کنند]. @hamyar_amer_tamadonsaz
🍃 پدرها خیلی سعی می کنند بچه ها در رفاه بزرگ بشن، خودشون سختی بکشن، نه بچه ها. خودشون نون میگیرن نه بچه ها. بعد به پدر میگیم این کارو نکن چرا این کارو می کنی با بچه ات؟ میگه من خودم سختی کشیدم تو زندگیم تو کودکیم، نمی خوام بچه ام سختی بکشه. 🔸 من می خوام بگم پدر عزیز! سرنوشتی که تو در جامعه داری حاصل این سختی است که تو در کودکی کشیدی. چرا این رو از بچه‌ها مضایقه می‌کنیم. اینکه ما سختی رو از بچه ها مضایقه کنیم، جفا کردیم در حقشون، خوبی نکردیم، به رشد شخصیتشون آسیب زدیم. مادرها یه مقدار اهل رأفت و مهربانی اند خیلی نمیتونن، "البته مادر هم باید بتونه" ولی پدر ها موظفند که این شرایط را برای بچه ها ایجاد کنند. 👌 وقتی میرید خرید بگذارید فرزندتون دو تا کیسه بلند کنه سختی بکشه به نفس نفس بیفته پیاده بیاد. چرا باید ماشین بیاد. تا بدونه پدر چی کشیده. فرزند هر وقت غذا خواسته جلو بوده ،اصلا نمیدونه از کجا آمده و چطور تهیه شده. ما فکر میکنیم که لطف می کنیم در حالی که اینطور نیست. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @hamyar_amer_tamadonsaz
ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟!! ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻡ؟ ﺑﺎ همسرم ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ؟ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ، ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﯽ! ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺕ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﺮﻭﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺩﻭﺭﯼ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ... ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﯿﻢ. ✍ دکتر الهی قمشه ای ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @hamyar_amer_tamadonsaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ بزرگان آغازی درست دارند ❤️ ✳️ دیگر نگران تربیت فرزند دلبند خود نباشید🌹 مهد و پیش دبستانی گل نرگس افتخار دارد برای سال تحصیلی ۱۳۹۹ - ۱۴۰۰ پذیرای فرزندان عزیز شما باشد 👌 کادر مجرب محیطی کاملا بهداشتی و سالم فضایی مفرّح و شاد و برنامه های ویژه و دوست داشتنی شامل 👇😍👇 حفظ قرآن فهم قرآن سبک های جدید در آموزش مهارت های زندگی عروسک گردانی قصه و شعر و مسابقه سفالگری آموزش نقاشی بازی ریاضی کاردستی اوریگامی و.... در مهد و پیش دبستانی گل نرگس🤩 آدرس : سرافرازان ۹ - برج تجاری مسکونی نرگس🌸 @aslhashtom @hamyar_amer_tamadonsaz
🏴بسته ویژه 🌹 (ع) ✅مشخصات امام حسن مجتبی(ع) 💠نام:حسن(ع) 💠لقب:مجتبی(ع) 💠کنیه:ابومحمد 💠نام پدر:علی(ع) 💠نام مادر:فاطمه(س) 💠تاریخ ولادت:15رمضان 💠سال ولادت:سوم هجری 💠محل ولادت:مدینه 💠مدت امامت:.10سال 💠مدت عمرشریف:47 سال 💠تاریخ شهادت:7صفر برخی روایات 28صفر 💠سال شهادت:50هجری 💠محل شهادت:مدینه منوره 💠سبب شهادت : به تحریک معاویه توسط همسرش جعده 💠محل دفن :مدینه قبرستان بقیع 💠تعداد فرزندان:8پسرو7دختر 💠خلیفه زمان شهادت:معاویه 📌منبع:کتابک عترت/ محمد حسین قاسمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 🌸داستان حیوان گرسنه 🌼(ع) در مکانی نشسته بودند و غذا میل میفرمودند. در این موقع، سگی جلو آمد و پیش روی حضرت ایستاد. 🌸در این هنگام امام حسن(ع) یک لقمه غذا میخوردند و یک لقمه هم به سگ میدادند. 🍃یکی از دوستان حضرت گفت: اجازه بدهید این سگ را از اینجا دور کنم. 🌷امام(ع)به او فرمود: نه! هرگز این کار را نکن! چون دوست ندارم درحالی که غذا میخورم جانداری به من نگاه کند و چیزی به او ندهم. بگذار باشد، وقتی که سیر شد خودش میرود. 🎍منبع:مجموعه داستان دوستان
📣 : 🌹 🌸داستان 🌼یکی از شبهای جمعه (ع) بیدار شدند و مادر بزرگوارشان (س) را دیدند که در حال نماز می باشند و برای همه همسایه ها با ذکر نام دعا می فرمایند. 🌷امام حسن(ع) از مادرشان پرسیدند: مادر جان چرا برای خود دعا نمی فرمایید؟ 💐حضرت زهرا(س) فرمودند: . 🎍منبع:داستانهای بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح مان را با گریه بر امام حسین علیه السلام شروع کنیم... التماس دعا @hamyar_amer_tamadonsaz
نصیحت به فرزندش: اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست؛ اگربسیار کار کند، می گویند احمق است. اگر کم کار کند، می گویند تنبل است. اگر بخشش کند، می گویند افراط ميکند. اگر ثروت اندوزی کند، می گویند بخیل است. اگر ساکت و خاموش باشد، می گویند لال است. اگر زبان آوری کند، می گویند وراج و پرروست. ✅ پس فرزندم نباید به حمد و ثنای مردم اعتنا کرد و جز از خداوند نباید از کسی ترسید... ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @hamyar_amer_tamadonsaz