هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #اینڪ_شوڪران¹ ↯ #قسمت_سی_و_هفتم😍🍃 《فرشته هم نمی توانست ببخشد... هر چيزی که منوچهر
[• #قصه_دلبرے📚•]
#اینڪ_شوڪران¹ ↯
#قسمت_سی_و_هشتم😍🍃
منوچهر دوست نداشت ناله کنه،😩 راضی میشد به مرفین زدن.💉 و من دلم می گرفت این حرف ها رو کسی می زد که نمی دونست جبهه کجاست و جنگ💣 یعنی چی....
دلم می خواست با ماشین🚗 بزنم پاشو خورد کنم ببینه میتونه مسکن نخوره💊 و دردش رو تحمل کنه؟
ما دو سال تو خونه های سازمانی🏡 حکیمیه زندگی می کردیم.
از طرف نیروی زمینی یه طبقه رو بهمون دادن.
ماشین🚗 رو فروختیم، یه وام💵 از بنیاد گرفتیم و اونجا رو خریدیم.
دور و برمون پر از تپه و بیابون بود...🏞
هوای تمیزی داشت...🌫
منوچهر کمتر از اکسیژن استفاده می کرد...
بعدظهرا با هم می رفتیم توی تپه ها پیاده روی.🚶🚶♀
یه گاز سفری و یک اجاق کوچک و ماهیتابه ای🍳 که به اندازه ی دو تا نیمرو درست کردن جا داشت خریدیم.
با یه کتری و قوری کوچیک و یه قمقمه.🍶
دوتایی می رفتیم پارك قیطریه...🏞
مثل دوران نامزدی......💑
بعضی شبا چهارتایی👨👩👧👦 می رفتیم پارك قیطریه برای علی و هدی دوچرخه🚴 خریده بود.
پشت دوچرخه ی هدی🚴♀ رو می گرفت و آهسته می برد و هدی پا می زد تا دوچرخه سواری یاد گرفت.
اگه حالش بد می شد🤕 می موندیم چیکار کنیم...
زمستونای سردی داشت....🌨🌊آنقدر که گازوییل یخ می زد. سختمون بود.
پدرم خونه ای داشت🏚 که رو به
راهش کردیم و اومدیم یه طبقش نشستیم.
فریبا و جمشید طبقه ی دوم و ما طبقه ی سوم اون خونه....
منوچهر دوست داشت به پشت بوم نزدیک باشه. زیاد می رفت اون بالا...
《دستهایش را دور دست🙏 منوچهر که دوربین را جلوی چشمش گرفته بود و آسمان را تماشا می کرد،🔭 حلقه کرد...
گفت: من از این پشت بام متنفرم. ما را از هم جدا می کند.👥 بیا بروییم پایین.😔
نمی توانست ببیند آسمان☀️و پرواز چند پرنده🕊 منوچهر را بکشد بالا و ساعت ها نگهش دارد.
منوچهر گفت: "دلم می خواهد آسمان باز شود و من بالاتر را ببینم."😎
فرشته شانه هایش را بالا انداخت؛🙄 "همچین دوربینی وجود ندارد! "😳
منوچهر گفت: "چرا هست. باید دلم❤️ را بسازم، اما دلم ضعیف است."
فرشته دستش را کشید👋 و مثل بچه های بهانه گیر گفت:😩 "من این حرف ها سرم نمی شود. فقط می بینم اینجا تو را از من دور می کند، همین. بیا برویم پایین"😢
منوچهر دوربین🔭 را از جلوی چشمش👁 برداشت و دستش را روی گره دست فرشته گذاشت✋ و گفت: "هر وقت دلت برایم تنگ شد بیا اینجا. من آن بالا👆 هستم."》
•
•
ادامھ دارد...😉♥
•
•
🖊:نقل از همسر شهید
منوچهر مدق
#مذهبےهاعاشقترنـد😌🖐
⛔️⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...⛔️
[•📙•] @Heiyat_Majazi
[• #نوستالژے 📺 •]
.
.
و اینکـ 👇👇👇
داستان هاے ماندگار کودکے
ـ👆👆👆
#اعیاد_شعبانیه_مبارک✨
.
.
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
ڪلےشادابیجاتِـ باحالگونہ
از دهه شصتےها و اندڪے هفتاد😎👇
[•📻•] @Heiyat_majazi
[• #وقت_بندگے💕 •]
.
.
#نماز_شب_سوم_ماه_شعبان
#التماسِدعا
♡|ماه شعبان 🌙|♡
📙|منبع: اقبال الاعمال|📙
.
.
یڪ ـجُرعـہ آرامش😌👇
[•🍃⏰•] @heiyat_majazi
[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
🌹🍃✨🌹✨🍃🌹✨🍃🌹
°•|❤️|•°از حسیــــن ابن عــلے هر
چه بخــــواهے بدهد
تو زرنگــ باش و از او
نسل علے دوستــــ بخواه
🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃
خــدا رو احساس ڪن👇
[•🕊•] @Heiyat_Majazi
48.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
°| #خادمانه | #قائمانه | #عیدانه |°
بِأَبـے أَنتَ وَ أُمـے وَ مالے و أولادے
ای مهربان امام ، بر محضرت سلام✨
از ما علے الدوام، بر محضرت سلام✨
اے راه مستقیـــم، احســانڪ القدیم
🎧🎤 #حاج_مهدے_رسولے🌸🍃
#سرداران_کربلا
#ماه_شعبان
[♥️] @Asheghaneh_Halal
[🎉] @Heiyat_Majazi
[😍] @Rasad_Nama
•🍃•☝️•
هیئت مجازی 🚩
[• #خادم_مجازی 💭 • ] . . 🤩〰☺️〰😂〰🙃〰😋 سلام بر جمیع عزیــ🎊ــزان جــآن😃✋ 🎁امشب هم با ذڪرے
[• #خادم_مجازی 💭 • ]
°•💚•° بســم الله سربازای آقاجان.
⬇️ 📿ذڪر #یا_لطیف 🌸🍃
خدایاشڪرت↩️ 45313 ↪️
😇| @SadatBanoo_1995
ڪار بـــرای امام زمانم خستگـــے ندارد😍👇
♥️| @rasad_nama
[• #عمو_نـــوروز🎃 •]
.
.
سوپری محلمون "پوست پسته" میفروشه کیلویی ١٠هزار تومن😕
ازش پرسیدم پوست پسته چه صیغه ایه دیگه؟
میگه:
اینکه قاطی پسته ها کنی بزاری جلو مهمون که زیاد نشون بده😎
منم دیدم راس میگه ۵_۶ کیلو خریدم🤓
پ.ن: بد فکرے هم نیستا😂
صرفه جویی هم میشه
پول زیادی هم خرج نمیشه
درست نمیگم...😎
.
.
سـبزهها را گـره مےزنیـم😌👇
[🐠] @heiyat_majazi
610CC8CB-581C-432C-ADEB-6551282E5C2F.wav
475K
📱🍃
•[ #ڪد_عاشقــے☎️ ]•
💞🍃 نداره سختے
ملتے ڪہ حسیــــن رو داره . . .
قبلہ ے همہ فقط
به طرف ڪـــربـلا ست
همــراه اول ⬅️
ارسال کد 98752 به شماره ۸۹۸۹
ایراݩــسل⬅️
ارسال کد 44132256, 44132229 بہ شماره۷۵۷۵
📱🍃 @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #خادم_مجازی 💭 • ] °•💚•° بســم الله سربازای آقاجان. ⬇️ 📿ذڪر #یا_لطیف 🌸🍃 خدایاشڪرت↩️ 45313 ↪
[• #خادم_مجازی 💭 • ]
°•💚•° بســم الله سربازای آقاجان.
⬇️ 📿ذڪر #یا_لطیف 🌸🍃
خدایاشڪرت↩️ 48113 ↪️
😇| @SadatBanoo_1995
ڪار بـــرای امام زمانم خستگـــے ندارد😍👇
♥️| @rasad_nama
[🕋]ختم قران امروز
ارسال تعـداد #صفحات به آے دی☺️👇
•🙋♀• @F_Delaram_313
تعداد صفحات
• ۴۷۱ •
هر روز میزبان فرشته ها😇👇
[🌈🍃••] @Heiyat_majazi
[• #مغزبانے😎 •]
.
.
⭕️ پلیس آمریکا یک گاو را تحت تعقیب قرار داد
♦️روزنامه دیلیاستار نوشت: پلیس ایالت فلوریدا سه ماه است که در به دام انداختن یک گاو ناکام مانده است.
♦️پلیس میگوید، گاو مذکور با سرعتی بیشتر از گاوهای دیگر حرکت میکند و ماموران در به دام انداختنش ناتواناند.
♦️پلیس در اعلامیه تصویر این گاو قهوهای با سری سفید را هم چاپ و در سرتاسر ایالت پخش کرده است.
♦️در اعلامیه مزبور آمده است: «تحت تعقیب: گاوی نامشخص/ شکل ظاهری: گاو ماده، قهوهای با سری سفید که تندتر از حد معمول حرکت میکند/ اتهامها: نقض قانون و فرار از تعقیب پلیس.»
♦️آماندا کانویل سخنگوی پلیس اعلام کرد: ماموران پلیس و متخصصان دامداری تاکنون موفق نشدهاند این گاو چالاک را به دام بیندازند. یک یا 2 بار به این حیوان نزدیک شدند، اما وقتی به مناطق پرازدحام نزدیک شد از تعقیب آن دست کشیدند.
♦️او گفت که این گاو تبحر خاصی در پرش از روی دیوارها دارد و معمولاً در استخر خانهها آبتنی میکند./ اعتماد
.
.
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇
[•📡•] @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸
#عیدانه🤩
اے دل و دلدارم
دل و دلدارم
دل و دلدارم...😍
🎊تولدت مبارک آقاےمن🎊
#السلامعلیڪیااباعبداللهالحسین🍃
#السلامعلیڪیاقمربنےهاشم🍃
#السلامعلیڪیازینالعابدین🍃
#السلامعلیڪیابقیةالله🍃
ڪاربرایامامزمانمخستگــےندارد☺️👇
🌸| @Heiyat_Majazi
[• #ترکش_خنده 😂 •]
📻 ادعای جدید رادیو بی بی سی:
#کرونا از ایران شروع شد.😱
دلیل، یک ایرانی چند ران مرغ خرید
و برد خانه،
رانها را گربه برد و ایرانی دید
رونها نیست
وهی فریاد زد😱😱😱😱
کو...رونا، کورونا کورنا.
و اینطوری به همه سرایت کرد.
#ارسالی از " ح ق خ "
😂😂😂😂😂
سیاست طنز رو اینجا بخون😂👇
[•🎈•] @heiyat_majazi
#عیدانه
بوے|🍃
گلھاے بھشتے
|🌸ز فضــــا مے آید
عطر فردوسـ هم آغوشـ
صبامےآید،نوگل مصطفوے،|😌
زینت باغ علوے مظھر
|💚پنجـ تن آل عبا
مےآید
|😍 #عیدڪم_مبروڪ
|🎈 @HEIYAT_MAJAZI
هیئت مجازی 🚩
[• #خادم_مجازی 💭 • ] °•💚•° بســم الله سربازای آقاجان. ⬇️ 📿ذڪر #یا_لطیف 🌸🍃 خدایاشڪرت↩️ 48113 ↪
[• #خادم_مجازی 💭 • ]
°•💚•° بســم الله سربازای آقاجان.
⬇️ 📿ذڪر #یا_لطیف 🌸🍃
خدایاشڪرت↩️ 51,829 ↪️
😇| @SadatBanoo_1995
ڪار بـــرای امام زمانم خستگـــے ندارد😍👇
♥️| @rasad_nama
[• #منبر_مجازے📿 •]
💠 امیرالمؤمنین عليه السلام:
📛 هرگاه سرزنش كردى، جايى براى بازگشت باقى بگذار
📙 غررالحكم حدیث3977
پاتوق نخبگـــان😌👇
[•⏳•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #خادم_مجازی 💬 • ] ✍ بسمربالمهدےالزهرا بهنامنامےآقاجانمون. چندروزقبلازعید99باپیشنها
4_5994424132052190826.mp3
5.5M
[• #خادم_مجازی 💬 • ]
#پویش_ساحلنجات
✍ بسمربالمهدےالزهرا
بهنامنامےآقاجانمون.
چندروزقبلازعید99باپیشنهاد
یڪےازبزرگوارانپیشنهاد دادند
ختم بزاریم به نیت امام
موسے ڪاظمعلیهالسلام تا ان شاالله
سلامتے برای همه بزرگواران
حاصل بشه.
💚ڪم ڪم ڪه جلو رفتیم،
استقبال بزرگواران زیاد شده
تصمیم گرفتیم برای سلامتے
و ظهور آقاجانمون #سیزده
روزختم اذڪار مختلف رو
بذاریم تا امروز #چهار روز
از قرارمون گذشته.☺️
جمـــع بندی #اذڪار_مختلف
به شرح ذیل است:)
#پویش_ساحلنجات
📿 #یا_موسےبنجعفر🍃 8088
📿#عجل_لولیڪ 🍃 9390
📿#صلاللهعلیڪیارسولالله🍃 16881
📿#الهےالعفو 🍃 15888
📿#استغفراللهربےواتوبالیه🍃17530
📿#اللهمالرزقناشهادتفےسبیلڪ🍃16953
📿#یارئوف_یارحیم🍃 19182
📿#بسماللهالرحمنالرحیم🍃 19399
📿#یالطیف🍃 53700
✍خدا بهمــون ڪمڪ ڪنه توی
لشڪر آقاجانمون
#یڪهتازے ڪنیم.🍃
خدا شاهده این صوت
#حاجحسینیڪتا رو گوش دادم
اشڪ ریختم و از خدا خواستم
توی لشڪر آقامون باشم.
شما هم گوش بدید دلتون
شڪست هم خودتونو دعا
ڪنید هم خادمان مارو.به
خدا حیف ما تو لشڪر
آقاجانمون نباشیم،برای
همدیگه دعا ڪنیم، دعا
ڪنیم جزء برای
امام زمانمون قدم برنداریم.
✅ تعــدادنهـــایے= 177011 📿
#پویش_ساحل_نجات🍃
.
.
.
.
ڪار بـــرای امام زمانم خستگـــے ندارد😍👇
✍| @Heiyat_majazi
[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
#شهادت یک واژه و راهِ ...
#تمام_نشدنی است ...
و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند، آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل ، که حتما به آن دست خواهد یافت ...
و اما...هر آرزویی ... بهایی دارد ...
.
بعضی ها با پول به آرزوهایشان می رسند
و ما با #جان ...
و جان دادند ، #آدم_شدن میخواهد
خالص و مخلص شدن میخواهد ...
سختی و درد کشیدن می خواهد !
و همه ی اینها ...
#رفاقت با امام زمان را میخواهد!
و زیر قول ، نزدن هایمان را می خواهد !!
#با_امام_زمان_رفیق_بشویم؟!
.
و یک سال دیگر ...
#شهادت ، به #تعویق افتاد ...
و نشد ، که بنویسند ...
به سال نود و هشت ...
تاریخ شهادت را ...
و سال نود و نُه ...
چگونه خواهیم بود ؟!
چگونه خواهیم ماند؟!
چگونه #خواهیم_رفت ؟!
خــدا رو احساس ڪن👇
[•🕊•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #مغزبانے😎 •] . . 📸 روسیه بیشتر از ۵۰۰ شیر را در جـاده ها رها کرده، تا اطمینان حاصل کند که مردم در
براے صحت و سقم ایشون تشریف ببرید😎👇🏻
Eitaa.com/Rasad_Nama
[• #خادم_مجازی💭 • ]
.
.
[☺️سلام بہ همہ عزیزان☺️]
اعیاد شعبانیہ مبااارک•😍•
هرمشکلےازديدمنسهلاست،تاهست
مشکلگشاےمردمدنيا"اباالفضل"
ذکرتوسلهاےمندرخلوتايناست
🍃لاکاشفَالکربِالحُسَين،اِلّااباالفضل🍃
تولد عمو جانمون عباس هم کہ هست
و چہ زمانے بهتر از الان
کہ از ایشون عیدے بگیریم
و متوسل شیم بهشون...💚
و ذکر مشکل گشاے امشب
[••🌼 #یا_کاشف_الکرب_الحسین 🌼••]
هر چقدر توان دارے کہ توسل کنے بہ
"عموعباس" تشریف بیار اینجا و بگو😍
💕|•• @Alamdar_Hossein
از ۲۰:۲۰ امشب تا ۲۰:۲۰ فرداشب
بے دست کربلا دست منم بگیر...💔
حاجت روا ان شاالله
✨التماس دعاے فرج و شهادت✨
.
.
ڪار بـــرای امام زمانم خستگـــے ندارد😍👇
♥️| @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #اینڪ_شوڪران¹ ↯ #قسمت_سی_و_هشتم😍🍃 منوچهر دوست نداشت ناله کنه،😩 راضی میشد به مرفین
[• #قصه_دلبرے📚•]
#اینڪ_شوڪران¹ ↯
#قسمت_سی_و_نهم😍🍃
دلم که میگیره،😔 میرم پشت بوم...
از وقتی منوچهر رفت🚶 تا یه سال آرامش نشستن نداشتم.🙇♀ مدام راه می رفتم🚶♀ به محض اینکه می رفتم بالا کمی که راه می رفتم، می نشستم روی سکو و آروم می شدم،😌 همون که منوچهر روش می نشست...
روبروی قفس کبوترا🕊 می نشست، پاهاش رو دراز می کرد و دونه می ریخت و کبوترا میومدن روی پاش می نشستن و دونه بر می چیدن...
کبوترا سفید سفید بودن🕊 یا یه طوق گردنشون داشتن. از کبوترای سياه و قهوه ای خوشش نمیومد..😒
می گفتم: تو از چیه این پرنده ها خوشت میاد؟
میگفت: از پروازشون.🕊
چیزی که مثل مرگ دوست داشت لمسش کنه.
دوست نداشت توی خواب بمیره.
دوستش ساعد که شهید شد تا مدتها جرات نمی کرد شب🌙⭐️ بخوابه...
شهید ساعد جانباز بود. توی خواب نفسش گرفت😷 و تا برسه بیمارستان شهید شد.😔
چند شب متوجه شدم منوچهر خیلی تقلا می کنه. بیخوابه....
بدش میومد هوشیار نباشه و بره...
شبا بیدار می موندم تا صبح⛅️ که اون بخوابه.
برام سخت نبود با این که بعد از اذان صبح فقط دو سه ساعت می خوابیدم،😴 کسل نمی شدم.
شب اول منوچهر بیدار موند. دوتایی مناجات حضرت علی🙏 می خوندیم. تموم که می شد از اول می خوندیم، تا صبح.....🌤
شباي دیگه براش حمد می خوندم تا خوابش ببره.😴
مدتی بود هوایی شده بود.
یاد دوکوهه و بچه های جبهه🔫💣 افتاده بود به سرش. کلافه بود.
یه شب تلویزیون📺 فیلم🎥 جنگی🔫 داشت. یکی از فرمانده ها با شنیدن اسم رمز فریاد زد😲 «حمله کنید، بکشیدشون، نابودشون کنید »....✌️
یهو صدای منوچهر رفت بالا که «خاك بر سرتون با فیلم این ساختنتون!😑
کدوم فرمانده جنگ می گفت حمله کنید؟😠 مگه کشور گشایی بود؟ چرا همه چیزو ضایع می کنید؟....»
چشماشو بسته بود و بد و بیراه می گفت....😵
تا صبح☀️ بیدار بود فردا صبح زود رفت بیرون.🚶
باغ🌴🌲🌳 فیض نزدیک خونمون بود.
دوتا امام زاده داره.
می رفت اونجا. وقتی برمی گشت چشم هاش پف کرده بود....🤕
نون بربری🍕 خریده بود. حالش رو پرسیدم گفت: خوبم، خستم، دلم می خواد بمیرم...☠
به شوخی گفتم: آدمی که میخواد بمیره نون نمی خره!😉
خندش گرفت.....!🙂
گفت: یه بار شد من حرف بزنم تو شوخی نگیری؟!🤗
اما اون روز هر کاری کردم سر حال نشد.
خواب بچه ها رو دیده بود. نگفت چه خوابی.
•
•
ادامھ دارد...😉♥
•
•
🖊:نقل از همسر شهید
منوچهر مدق
#مذهبےهاعاشقترنـد😌🖐
⛔️⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...⛔️
[•📙•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #اینڪ_شوڪران¹ ↯ #قسمت_سی_و_نهم😍🍃 دلم که میگیره،😔 میرم پشت بوم... از وقتی منوچهر ر
[• #قصه_دلبرے📚•]
#اینڪ_شوڪران¹ ↯
#قسمت_چهلم😍🍃
《 گاهی از نمازش می فهمید دلتنگ است.😥
دلتنگ که می شد، نماز خواندنش زیاد میشد و طولانی.🙏 دوست داشت مثل او باشد، مثل او فکر کند، مثل او ببیند، مثل او فقط خوبی ها را ببیند.
اما چه طوری؟
منوچهر می گفت «اگر دلت با خدا صاف باشد،😊 خوردنت،🍔 خوابیدنت،🛌 خنده ها😁 و گریه هات😭 برای خدا باشد، اگر حتی برای او عاشق شوی،❤️ آن وقت بد نمی بینی، بدی هم نمیکنی، همه چیز زیبا می شود »😍
و او همه ی زیبایی ها را در منوچهر می دید.👀
با او می خندید😃 و با او گریه می کرد.😭
با او تکرار می کرد.....😲
☝️"نردبان این جهان ما و منی ست
👌عاقبت این نردبان بشکستنی ست
👆لیک آن کس که بالاتر نشست
✌️استخوانش سخت تر خواهد شکست"
چرا این را می خواند؟📖 او که با کسی کاری نداشت.
پرسید گفت: "برای نفسم می خوانم"》😔
اما من نفسانیات نمی دیدم.👁 اصلا خودش رو نمی دید... یادمه یه بار وصیت کرد📝 "وقتی من رو گذاشتید توی قبر، یه مشت خاك بپاش به صورتم ."😔
پرسیدم "چرا؟"🤔
گفت "برای اينکه به خودم بیام.👤 ببینم دنیایی که بهش دلبسته بودم و به خاطرش معصیت می کردم یعنی همین "
گفتم "مگه تو چه قدر گناه کردی؟"⁉️
گفت "خدا دوست نداره بنده هاش رو رسوا کنه.😣 خودم میدونم چی کاره ام "😫
حال منوچهر روز به روز وخیم تر می شد.🤕 با مرفین💉 و مسکن💊 دردش رو آروم می کردن.
دی ماه حال خوشی نداشت.🤒 نفساش به خس خس افتاده بود. گفتم ولش کن امسال برای علی جشن تولد🍰🎉 نمی گیریم...
راضی نشد....😐
گفت "ما که برای بچه ها👫 کاری نمی کنیم. نه مهمونی رفتنشون👗👕 معلومه نه گردش و تفریحشون.⛰
بیشترین تفریحشون اینه که بیان بیمارستان🏥 عیادت من ."
خودش سفارش کیک بزرگی داد🎂 که شکل پیانو بود. چند نفر رو هم دعوت کردیم...
•
•
ادامھ دارد...😉♥
•
•
🖊:نقل از همسر شهید
منوچهر مدق
#مذهبےهاعاشقترنـد😌🖐
⛔️⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...⛔️
[•📙•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #اینڪ_شوڪران¹ ↯ #قسمت_چهلم😍🍃 《 گاهی از نمازش می فهمید دلتنگ است.😥 دلتنگ که می شد،
.
.
منوچهر مےگفت:
«اگر دلت با خدا صاف باشه، خوردنت،خوابیدنت،خندههات
و گریههات،براے خدا باشه، اگه
حتے براے او عاشق بشے اون
وقت بد نمےبینے،بدے هم نمیڪنے و همه چیز زیبا مےشه برات!☺️🍃
.
.