#خاطره ❤️
#ایده_دهه_فجر 🌸
🍃
صبح ۲۱ بهمن بود. هر روز صبح خودم با نسرین (دختر همسایه) میرفتیم مدرسه اما اون روز مامان گفت "صبر کن با هم بریم" 🌱
سبد قرمز خریدش رو برداشت و چادرش رو سر کرد؛ نسرین رو صدا زدیم و راه افتادیم. 💐
وقتی رسیدیم، دوتایی دست همو گرفتیم و خداحافظیکنان دویدیم سمت مدرسه. 👋🏻👋🏻
مامان با لحن شیرینش گفت: "در پناه خدا" و با سبدش رفت سمت نانوایی... 🥞
ظهر که مدرسه تعطیل شد با نسرین مثل جت اومدم خونه! 🚀
زنگ زنگ...
- عه! نسرین در خونه ما بسته است؟
- شاید مامانت رفته بیرون... بیا خونه ما.
- نه دستت درد نکنه؛ وامیسم تا بیاد. 😿
* (زمان ما همسایهها در خونههاشونو نمیبستن. صبح که مردا میرفتن سر کار، خانمای محل میرفتن خونه همدیگه تا هم سری به هم بزنن و هم اگه کاری داشتن به هم کمک کنن) 🤝
دوبازه زززززننننگگگگگ
صدای یک جفت دمپایی به در نزدیک شد و تق!
در باز شد
مثل نیش من😅
قدسی خانم بود، همسایه روبرویی.
در رو که باز کرد با خنده گفت: "سلام دخترم؛ چه خبره؟ مگه سر آوردی!!"
سلام کردم و خندیدم...
-نسرین خدافظ
- خدافظ 👋🏻
از بودن قدسیخانم تعجب نکردم ولی فهمیدم خبرایی هست.
"وای خاله... چه بوی خوشمزهای میاد!!" 😍
پله ها رو دوتا دوتا دویدم بالا و رفتم سمت آشپزخونه. ⚡️
مامان نشسته بود رو زمین و داشت خمیرهای دایرهای شکلی رو روی سینیِ فِر میچید. ✨
* (اون موقعا کسی اجاقگاز فردار نداشت😔 ما هم اگه داشتیم صدقه سر شوهر خاله پولدارمون بود... از بندر خریده بودش)
- سلام مامانی، اینا چیه؟
- سلام مادر، شیرینی کشمشیه.
- آخ جوون.. برای خودمونه؟!
- برای همه است...
- منم میخوام کمک کنم...
و بدون اینکه منتظر نظر مامان باشم پریدم رفتم لباسامو عوض کردم و بدو بدو برگشتم تو آشپزخونه. 😃
قدسیخانم داشت ظرفای خمیری رو میشست و مامان قالبهای چوبیای که به شکل آرم الله ☫ بود - و نمیدونم از کجا آورد بود- رو فشار میداد روی شیرینیا. همین کار رو سپرد به من 😍
فقط قبلش گفت: "تا من از هوش نرفتم برو پاهاتو بشور که خفه شدم" 😅😅
قهقهه زنان دویدم سمت حیاط و دست و پامو با آب سرد و صابون لب حوض شستم و برگشتم.
نشستم کنار مامان و شروع کردم به کمک.
- آها...پس صبح که رفتی نونوایی برای این بود که آرد بخری؟ 🎯
- آره دخترم؛ آرد و خمیرترش و شیر و تخممرغ و کشمش... 🎖
ــــــــــــــــــــ
تا عصر ۳تا قابلمه بزرگ از شیرینی کشمشی پر شده بود. 🍪🍃
هی میرفتم دور قابلمهها و پشت شیشه فر به شیرینیا سرک میکشیدم. 😋
- دختر چقدر زاغسیاشون رو چوب میزنی؟!...بیا اینجا.
- خب چی کار کنم، خوشمزه است... بازم میخوام 😔
- تا حالا پنج شیشتا خوردی. بسِّتِه... کم میاد.
- آخه اینقدر زیاده که...
- باشه، در و همسایه هم زیادن!
ــــــــــــــــــــ
شب که شد بابا از سر کار اومد.
همه نشسته بودیم سر سفره و بابا داشت از دعوایی که امروز با سرکارگرش کرده بود میگفت. 😕‼️
مامان یه چشمش به بابا بود، یه چشمش به قابلمه و غذا رو ظرف میکرد. 🍜
قصه این بود که سرکارگر میگفته "فردا صبح زود باید بیاید سر ساختمون" ولی بابا گفته بوده من تا بعد از راهپیمایی نمیتونم بیام و سرکارگر یه حرف بدی به امام زده بوده و دعوا... 😨
غذا آبگوشت بود، چه آبگوشتی‼️
کلا یه ذره گوشتِ دنبهدار داشت که اونم ویژه بابا بود و ما فقط آب و نخود و سیبزمینیشو میخوردیم. 🥘
به بابا خیره شده بودم وقتی صحبتاش تموم شد گفتم: مامان پس کی شیرینیا رو میذاری بخوریم؟ 😢
- یکم دیگه صبر کن...چیزی نمونده ✅
بابا لقمه رو نجوییده قورت داد و گفت: بهبه؛ شیرینی؟! الحق که مادرتون کدبانوعه... خانم دستت طلا... چه شیرینیای پختی حالا؟
😍
مامان با یه شرم خاصی شروع کرد به توضیح دادن و بابا چشماش و اشتهاش هی بازتر و بازتر میشد. 🤩 😅
- پس ایشالله کی میاری بخوریم؟
- میخوام بدم همسایهها.
- عه! پس ما چی؟
- سهم شما که محفوظه ولی اصلش برای اینه که امشب بعد از تکبیر، بالای پشت بوم بین مردم پخش کنم.
- باریکلا خانم... باریکلا... رحمت به شیر مادرت. 💞
* (اون موقعا تو محل ما پشتبومها به هم راه داشت)
* (بابا بخاطر اینکه فردا عید بود و سر کار نمیرفت، گوشت رو گذاشت تو ظرف مادرم ولی مامان قایمکی بین من و دوتا داداشام تقسیمش کرد و خودش نخورد)🌹
ــــــــــــــــــــ
سرتونو درد نیارم
بالاخره انتظار به سر اومد و ساعت ۹ شد
جاتون خالی؛ چه شبی بود... 🌌
از بالای پشت بومها صدای تکبیر از همه طرف میومد. انگار دوباره انقلاب شده بود. 😍 بچهها زنها مردها همه داد میزدن "اللـــــه اکبـــــر" ✊🏻 و رنگای زیبای نورافشانی میتابید روی صورتامون. 🎆🎇
مادرم از شوق اشک میریخت و من و نسرین سینی شیرینی به دست بین همسایهها میچرخیدیم... 😍 😍
یادش بخیر 😌💕
#ادامه_دارد
💌 @hejabidea
ـــــــ
حالا من بعد از ۳۷ سال که خودم مادر سهتا بچه هستم هر سال شب ۲۲ بهمن با بچههام شیرینی کشمشی یا کیک میپزیم و بعد از الله اکبر بین همسایهها پخش میکنیم. 🍪🍃
اضافه هم نمیمونه که فردا تو راهپیمایی بدیم! همه میگن طعم شیرینیِ شب ۲۲ بهمن یه چیز دیگه است. اینو خودمم حس میکنم.😊
💌 @hejabidea | حجاب ایده 💌
ایده شماره 7⃣4⃣
#معرفی_کنید
یکی از کارهای رایج تو دورهمیها اینه که افراد، صفحات خوبی که دنبال میکنن رو به هم معرفی میکنن!
پیشنهاد ما:
عضو این صفحه بشید و توی دورهمیها به افراد دیگه معرفی کنید.
📱 Instagram.com/cheraahejab
و بدون هیچ هزینهای
آدما رو با حجاب آشنا کنید
💌 @hejabidea | حجاب ایده 💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده شماره 8⃣4⃣
#گیفت
پیج •دخترایبابا• برای دختر کوچولوهای حاضر تو راهپیمایی یه گیفت ناز ساخته... 😍👆🏻
برای کمک به تهیه یا خرید این گیفتای خوشگل، این پیجو ببینید:
🌸👇🏻
instagram.com/dokhtaraye_baba2
تا راهپیمایی فرصتی نمونده ⏱
💌 @hejabidea | حجاب ایده 💌
🏡 #خانهی_انقلاب
🔻 ایدههایی برای خاطرهانگیز کردن دهه فجر برای فرزندان 👦🏻🌷🧒🏻
1️⃣ باور کنید عید است!
رهبر گرانقدر انقلاب میفرمایند: «برگزاری دههی فجر، باید مثل برگزاری جشن نیمهی شعبان باشد. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱» ؛
با کمک فرزندان، خانه را با بادکنک و کاغذهای رنگی تزئین کنید. آنها حتما دلیل این تغییر خوشایند را از شما خواهند پرسید؛ پس با واژههای ساده، آنچه را که چهل و یک سال پیش اتفاق افتاده برایشان بگویید.
✊ تقدس قیام در برابر ظلم و آلودگی، و مبارزه برای به دست آوردن آزادی و استقلال را برایشان توصیف کنید. به نقش و ویژگیهای امام خمینی (ره) بپردازید و سعی کنید تصویر سادهای از ایران قبل از انقلاب به آنها بدهید.
2️⃣ شادی بیافرینید
تمام کارهایی را که سالها پیش، در ایام دههی فجر در مدرسه انجام میدادید، حالا میتوانید در خانه برای فرزندانتان اجرا کنید. با بچهها بساط روزنامهدیواری را دست و پا کنید. نتیجه هر چه که باشد، خوب است. روزنامهدیواری تکمیلشده را تا آخر دههی فجر به جایی در خانه آویزان کنید. مهم این است که در خلال تولید این روزنامهدیواری، با بچهها تعامل و تبادل نظر دارید.
👧👦 بچهها این بازیها را دوست دارند و از آنها اثر میپذیرند؛ خصوصاً اگر برای تولید یک اثر جایزه بگیرند، هرگز محتوای آن را از یاد نمیبرند.
3️⃣ پرچم را بالا ببرید!
در دههی فجر، با وسواس و طی مراسم جذابی، به همراهی بچهها پرچم ایران را بر سر در خانهتان برافرازید. عشق و احترام به پرچم کشور را در فرزندانتان پرورش دهید. به آنها بگویید هر کدام از رنگهای به کار رفته در پرچم چه مفهومی دارند. نام بردن از همین مفاهیم، پرسشهای زیادی در ذهنشان ایجاد میکند که با پاسخ دادن به این پرسشها میتوانید نکات تربیتی مهمی را به آنها انتقال دهید؛ البته متناسب با سن و درک خودشان. هرگز آنها را با واژههایی که برایشان پیچیده و نامفهوم است، تنها نگذارید. اگر میخواهید واژهی جدیدی به آنها بیاموزید، حتما توضیحات لازم و کافی را ضمیمهاش کنید. 🇮🇷
4️⃣ یک راهپیمایی خاطرهانگیز بسازید
قبل از رفتن به راهپیمایی 22 بهمن، با همکاری فرزندانتان پوستر و ماسک درست کنید. آنها حتماً این کار را دوست خواهند داشت و از انجامش در کنار شما لذت میبرند.
📍 سعی کنید مسیر را طوری انتخاب کنید که کمتر در ازدحام جمعیت یا ترافیک خودروها بمانید. صبر آنها از شما کمتر است و زودتر خسته میشوند.
عکس یادگاری را فراموش نکنید. لازم نیست در عکسها خیلی هم اتوکشیده باشید. کمی صمیمیتر، شوختر و کودکانهتر، برای بچهها دلنشینتر خواهد بود.
🎁 از قبل هدیهی کوچکی برای فرزندانتان بخرید و بعد از راهپیمایی، غافلگیرشان کنید. مطمئن باشید با اجرای چنین ایدههایی، آنها هرگز این دههی فجر را فراموش نخواهند کرد!
📝 #مهارتهای_زندگی
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تصویری 🎥
انسانها دلباخته خوبی و مهربونین 💖
خودتون ببینید 👆🏻
#چهارشنبههای_طلایی 🌟
حرکت کوچیکی که رشتههای مصی علینژاد رو پنبه کرده 🤲🏻💕
💌 @hejabidea | حجاب ایده 💌