eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️فدراسیون بین المللی هندبال زنان در اثر انتقادات قوانین پوششی خودش رو تغییر داد 🔻این فدراسیون در پاسخ به انتقاداتی که از فرم پوشش تیم ملی هندبال زنان صورت گرفته بود تاپ نیم تنه و بیکینی را با تاپ بلند و شلوارک جایگزین کرد 🔻انتقادها از زمانی شروع شد که فدراسیون هندبال اروپا تیم هندبال ساحلی زنان نروژ را بخاطر پوشیدن شلوارک جریمه کرد این تصمیم بخاطر فعالیت های "تالیتا استون" بود که ۶۱۰۰۰ امضا برای مبارزه با جنسیت زدگی و تغییر لباس ورزشکاران زن جمع آوری کرد 🔻"تالیتا" امیدواره این حرکت نقطه شروعی باشه برای پایان جنسیت زدگی و استفاده ابزاری از دختران و زنان ورزشکار و بتونن آزادانه در رقابت های ورزشی شرکت کنند بدون اینکه ترس از آزار جنسی داشته باشن 📌هرچند معمولا اخبار ناراحت کننده در زمینه حجاب و عفاف می شنویم از اون طرف شاهد بیداری و آگاهی یافتن زنان در سراسر دنیا هستیم که انگیزه رو برای فعالیت بیشتر تقویت می کنه 🌐منبع:https://www.theguardian.com/sport/2021/nov/01/handball-federation-changes-uniform-rules-after-pressure-over-sexist-bikini-rule 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
#رمان_مسیحا #قسمت_اول ﷽ ایلیا: هرجور بود باید این ترم درسم تمام میشد. استاد صادقی معروف بود به سختگ
﷽ ایلیا: خودش بود، تنهای تنها! با سری خیس و لبخند آرامی بر لب. فرصت نشد حتی فایلی را که باز کرده بودم ببندم. از پشت میز آمدم طرفش و با دقت به بیرون نگاه کردم اما کسی همراهش نبود. از کشوی آهنی پشت در، یک چفیه مشکی بیرون آورد و آن را طور خاصی دور سرش پیچید و گفت: خب چی میخواستی بگی؟ زبان منطقم به لکنت افتاده بود. هنوز چیزی نگفته بودم که آمد روی صندلی چوبی کنارم نشست و گفت: میدونم اومدی درمورد پروژه حرف بزنی یه ربع دیگه کلاس شروع میشه بگو. منهم نشستم. و نگاهم را از چشمان قهوه ای اش دور کردم. لبی تر کردم و گفتم:خب استاد صادقی گفتش که باید بریم کر... تازه داشتم از کارم احساس شرمندگی میکردم که گفت: +آره پیشنهاد من بود که پروژه رو کرمانشاه برداریم... 🙃 _چی؟؟؟ 🤯 +گفتم بعد از زلزله بر...😊 _بیخود گفتی. اول باید با گروه مشورت میکردی😤 دستی به ریش مرتبش که تا پایین گردنش میرسید، کشید و گفت: بله درست میگی باید با همه اعضای گروه مشورت میکردم🤔 هرچند انتظار چنین پاسخی را نداشتم اما از عصبانیتم کم نشد. آرامش نگاهش را در نگاه برافروخته ام ریخت و پرسید: خب حالا پیشنهاد شما چیه برادر؟ 😊 وای این برادر گفتن هایش  از صد فحش برایم بدتر بود.😬 اینطور نمیشد. باید حالش را اساسی جا می آوردم. سری تکان دادم و گفتم: حالا که هرچی نباید میشد شده، منم مجبورم باشم دیگه. 🙄 از جایش بلند شد و گفت:پس من برم دوتا لیوان چایی بیارم☕ گفتم: نمیخواد الان استاد میره سر کلاس. ✋ به طرف میز رفت و گفت: فلاسک همینجاست. بعد در حالی که خم میشد ادامه داد: زود دوتا چایی میریزم میارم البته اگه باز دستت خط نخوره.😐 پوزخندی زدم و چیزی نگفتم. دوباره چشمم افتاد به آن پلاک که روی میز گذاشته بودم،  پرسیدم: منظورتون از نوشتن  جمله ی روی این پلاکه  چیه؟ یعنی چی ؛ اگر برای خداست؟!!! لیوان چای را دستم داد و بعد یک نگاه به پلاک روی میز انداخت و یک نگاه به بالای سرمان، ولی قبل از آنکه چیزی بگوید، موبایلش زنگ خورد. بی آنکه جواب بدهد به صفحه نگاه کرد و گفت: استاد اومد. لیوان چای را داغ داغ یک نفس سرکشیدم و نگاه پیروزمندانه ای به او انداختم. با هم از دفتر بیرون رفتیم. در را که قفل میکرد، گفتم: حالا چرا شیش قفله اش میکنی؟ میترسی تا کلاس تموم میشه دشمن بیاد شبیخون بزنه؟ 😏 جوابی نداد آنقدر ظاهر آرامی داشت که فکرش را هم نمی کردم چه نقشه هایی برایم دارد! 😶 باهم سر کلاس رفتیم. استاد توضیحات کلی داد و تاکید کرد بخاطر نزدیکی امتحان های ترم تابستان باید پروژه را  از هفته آینده شروع کنیم. نگاهش کردم با خیال راحت و رضایت کامل به تابلو خیره شده بود. در دلم به او بد و بیراه گفتم. هنوز اسمش را هم نمی دانستم. سرم را جلو بردم و در گوشش پرسیدم: اسمت چیه برادر؟ 😐 بی آنکه نگاهم کند همانطور خیره به جلو آهسته  گفت:طاها. استاد که گفت خسته نباشید، درِ کلاس نیمه باز شد و حورا  با خوشحالی برایم دستی تکان داد. نیم نگاهی به طاها انداختم، دیدم بلند شد و رو به من چرخید. از روی صندلی بلند نشدم و بی توجهی کردم اما او  خم شد و دستم را محکم گرفت. پیش خودم گفتم: الانه که امربه معروفم کنه😒 به قلم؛ سین. کاف. غفاری 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part07_خون دلی که لعل شد.mp3
11.28M
کتاب صوتی ( 7) "خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" 💚 بسیار شنیدی وجذاب 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
✳️توشه‌ی مؤمن ✍️امام صادق (ع) می‌فرمایند، یک مؤمن چهار چیز باید داشته باشد: ⭕خانه وسیع، ⭕ سواری خوب، ⭕ لباس زیبا، ⭕چراغ پر نور. واااا پس چرا هِی اینا میگن حجاب حجاب،،،تازه حجاب یعنی جلب توجه نکردن با لباس‼️‼️‼️آخه از امام صادق بالاترند؟😕 _نه بالاتر نیستن،،،بیا حدیث رو کامل بخونیم. بقیه ی حدیث👇 شخصی پرسید ما که نداریم چه کنیم⁉️ حضرت فرمودند: این حدیث باطن هم دارد: منظور از ⭕خانه وسیع، صبر است که بیانگر روح بزرگ است؛ ⭕مرکب خوب، عقل است؛ ⭕ لباس زیبا، حیا است؛ ⭕چراغ پر نور، علم است که ثمره آن بندگی است. 🌼پس خوشگل‌ترین پوشش ، هست، هم واسه مرد، هم زن ☺️ 📚منبع: کافی، جلد6 | ‌| 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴جرم سنگین این دختر چیست؟ 🔹دختر جوانی که ظاهرا یک جرم سنگین مرتکب شده! 🔺باید بیایی سرصف تا عبرت بقیه بچه هابشی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
✅ بهشت زیرپای مادران است 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی: همه تحت تأثیر مادران هستند. آن که بهشتی می‌شود، پایه‌ی بهشتی شدنش از مادر است؛ که «الجنة تحت اقدام الأمهات» . ➡️ ۱۳۸۴/۰۵/۰۵ @Khamenei_Reyhaneh 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
29.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗⃟🌸 نمےخوام‌مایہ‌ےعـــــذابٺ باشمـــــ.... ﴿سه‌شنبه‌هاے مهدوے﴾ | 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
❣نظر چند تا از مخاطبین فعال کانال که لطف کردند و پاسخ سوال داستانکمون رو فرستادن👌 ☺️ان شالله به مر
📝نظر چند تن از دوستان بزرگوار دیگر در رابطه با سوال داستانک🌸 ممنونم از مشارکتتون ❤️ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
#رمان_مسیحا #قسمت_دوم ﷽ ایلیا: خودش بود، تنهای تنها! با سری خیس و لبخند آرامی بر لب. فرصت نشد حتی ف
﷽ ایلیا: پیش خودم گفتم: الانه که امربه معروفم کنه😒اون وقت منم بهش میگم که حورا دخترعمومه و جلو جمع ضایع میشه😏 ولی او فقط به یک "خداحافظ" ساده اکتفا کرد و چیزی را در دستم فشرد. سرش را پایین انداخت و از کنار حورا رد شد. حورا خودش را کنار کشید و پشت پلکی نازک کرد بعد فورا سمت من آمد و باحالت خاصی پرسید: این دیگه کی بود؟ 🙄 چیزی که طاها در دستم گذاشته بود را نگاه کردم. همان پلاک بود. رویش نوشته شده بود؛ "بگذار گمنام بمانم." به آن طرف پلاک نگاه کردم و هردو جمله را در ذهنم کنار هم گذاشتم. حالا معنی اش را فهمیدم؛ "اگر برای خداست، بگذار گمنام بمانم" حورا دستش را جلوی صورتم تکان داد. بعد سرش را کج کرد و پرسید: خوبی؟ شانه ای بالا انداختم و گفتم: +آره _میری خونه عزیزجون یا خونه خودتون؟ +تو رو که رسوندم یه سر میرم پیش عزیز _هوا خیلی گرمه +اوهوم _بریم یه بستنی بخوریم؟ +باشه با هم از دانشگاه بیرون رفتیم. برایش بستنی و آب انار خریدم و او هم با شوخی و خنده هایش حالم را حسابی عوض کرد. وقتی رساندمش انگار میخواست چیزی بگوید اما حرفش را نزد. ذهنم مشغول پروژه بود. اصرار نکردم که بگوید. از ماشین که پیاده  شد پرسید: _اگه شب آنلاین شدی🙃... یه پیام بده چت کنیم😊 + فکر کن یه شب صبح بشه و من با تو چت نکنم... اصلا همه چی به کنار، اونوقت جیرجیرکا چی میگن؟! 😂 _همش یه  بار از جیرجیرک  ترسیدم ها😑 اونم بخاطر این بود که یهو پرید طرفم +خب پس الان آروم باش تا از رو شونه ات برش دارم🤫 _چیو؟ جیرجیرکه؟ 😬 +نه... یه دقیقه وایسا😮 _سوسکه؟ 😱 +نه مگس بود😁 _زهرماررر نصفه عمر شدم😫 +پس نتیجه میگیریم ملاقات با یک سوسک هم میتونه به اندازه یه جیرجیرک خطرناک باشه🤣 با ناراحتی در ماشین را بست و رفت طرف خانه. بوقی زدم و شیشه را پایین کشیدم. توجهی نکرد. خنده ای کردم و صدا بلند کردم: فعلا🖐️ پایم را روی پدال گاز فشردم که موبایلم زنگ خورد. جواب دادم: _سلام میثم جون +سلام بر پسر عموی بی معرفتم _جونِ داداش حال ندارم بگو ببینم چه خبره که زنگ زدی؟ +بچه شر فامیل چرا حال نداره اونوقت؟ _بچه خودتی +باشه باباپیری بگو بینم چیشده؟ _این یارو رییس بسیج دانشگاه باهام افتاده تو گروه درسی باید یه ماه تحملش کنم اونم تاکرمانشاه +عه! _تازه بدتر اینکه دوستاش هم هستن ولی من کسیو ندارم اونجا +حلش میکنم داداش _چطوری؟ +بمون تا خودش بهت بزنگه این را گفت و قطع کرد. باخودم فکر کردم بلوف میزند اما به نیم ساعت نکشید که یک شماره ناشناس به موبایلم زنگ زد. با شک جواب دادم: _بله؟ 🤔 +سلام علیکم😊 _عه تویی برادر طاها😐 +خوبید ان شاالله😊 _تا الان که بودم😒 +پسرعموتون اومد دفتر _مگه الان دانشگاهه؟ 😲 +فکر کردم میدونید🤔 _آهان بله خب؟ +نمیدونستم اهل اینجورکاراست _چه کاری؟ +مگه بهتون نگفته میخواد بیاد اردو جهادی؟! _میثم؟!!! 😲😂 +چیز خنده داری گفتم؟ 🤨 _خیر  خیلی هم خوووووب. خدمت میرسیم😎 +پس یاعلی(ع) ✋ _باشه بای👋 +چی؟ 😐 _همون یاعلی(ع) 😶 تلفن را قطع کردم و با لبخندی به پهنای صورت، زیرلب گفتم: حالا ببین برات چه نقشه ها دارم برادر طاها😏 به قلم؛ سین. کاف. غفاری 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 توآسمون شهرری، نور هل اتی ایی 🌺مسافر شهرنبی پور مجتبی ایی 🌺 ولادت حضرت عبدالعظیم علیه السلام را با تقدیم پنج صلوات محضر ایشان تبریک عرض می نماییم 🌺🌺اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین 🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹🌹 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
بانو !چه عزتی به تو داده است، خدا 😌 👑خداوند به "تو"لیاقت گذاشتن تاج مادری به سر داده است ...😇 مگر کم چیزیست که سلو‌ل‌های یک انسان؛اشرف مخلوقات در وجود تو جان گیرد؟ 😊 مگر کم چیزی است گوشت و استخوان و پوست بنده‌ای از بندگان خداوند در وجود تو پرورش یابد؟☺️ مگر کم چیزی است میزبانی از هدیه‌ی خدا ؟ 😌 مگر کم چیزی است توفیق امانت داری از بنده خدا؟ 😍 چه عزتی خدا داده است به تو بانو ... 😊 قدر خودت را بدان 😊 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺گفتاشیخامن انچه گفتی، هستم 🔺آیاتوانچه می نمایی هستی؟؟ 🌸دل متعلق به این جبهه است ،رَدِش کنیم؟؟ اعضاء محترم کانال 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
✖️ به دختر خانمها میگیم حجاب ! ➖ میگن خب پسرا نگاه نکنن!!! ✖️ به آقا پسرها میگیم نــــــــــگاه ! ➖ میگن خب دخترا اینجوری نگردن!!! من اگر برخیزم ... تو اگر برخیزی ... ✅ همه بر میخیزند من اگر بنشینم ... تو اگر بنشینی ... ⁉️ چه کسی برخیزد؟؟؟ ┘◀️ تغییر رو از خودمون شروع کنیم ➡️ ✍ میشه گفت غالب مشکلات حال حاضر جامعه اینه که همگی ما حل مشکلات رو میندازیم گردن یکی دیگه نه اینکه خودمون دست بکار بشیم تو هر جایگاهی که هستیم... محصل،مدرس،کارگر،کارمند ،مادر،پدر،فرزند وووو 💠«إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»﴿۱۱/رعد﴾ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
- به سلامتی! کجا بودی؟ - کربلا 😇 - وای! زیارت قبول! شما که خیلی خوش به حالته. بالاخره شهرری زندگی می‌کنی؛ راحت می‌تونی تند و تند ثواب زیارت کربلا ببری. کافیه بری زیارت حضرت عبدالعظیم. - آره، تو زیارت نامه‌شون اومده، اما گفته امید است ثواب زیارت رو داشته باشه، اما کربلا نمی‌شه که...😕 . 👈اما فقط امید نیست، وقتی مولایمان امام هادی -علیه‌السلام- به یکی از اصحابش فرمود: اما انك لو زرت قبر عبدالعظيم لكنت كمن زار قبر الحسين -عليه السّلام- حتی امام نمی‌گوید ثواب زیارت را دارد، می‌فرماید مثل زائرِ حسین است. باورکردنش سخت است، خیلی سخت... اما شاید چون حضرت حق می‌دانسته دل شیعیان ایران، برای حرم دردانه‌اش خیلی تنگ می‌شود، حرم او را در قلب ایران گذاشته است. محمدباقر موسوي خوانساری، روضات الجنات، ج ۴، ص ۲۱۱. 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
❓چه ارتباطی بین رعایت حجاب اسلامی و پیشرفت کشور وجود داره؟ ⚖کلمه قانونمندی رو که می شنویم یاد کشور ژاپن میوفتیم.قدیم ترا راننده تاکسیا از ژاپن زیاد تعریف می کردن و به عنوان کشوری قانون مند و منظم می ستودنش 🚕اصلا می‌دونی چرا راننده تاکسیا زیاد بحث می کنن درمورد قانون و سیاست و دولت چون اونا دارن هر روز کف خیابون تغییر و تحولات رو لمس می کنن و بیشتر از هرکس با مردم سرو کار دارن 🇯🇵خب بگذریم از بحث تاکسی و راننده تاکسی،خدا حفظشون کنه که مردم رو به مقصد می رسونن.بریم سراغ کشور ژاپن،چه ارتباطی بین پایبندی ژاپنی ها به قانون و پیشرفت کشورشون وجود داره؟ ⁉️ تمامی قوانین الزام آور کشور ژاپن باب میل مردمش هست؟مسلما نه، سلیقه ها متفاوته و همه مردم میل به رعایت قانون ندارن ㊗️یکی از قوانین عجیب مدارس ژاپن اینه که رنگ موی دانش آموزان باید مشکی باشه و مجعد هم نباشه تا‌حواس دانش‌آموزان پرت نشه و روی‌درس تمرکز کنن.حتی یک دانش آموزی که موی خیلی مشکی‌نداشته رو اخراج کردن و دادگاه هم حق رو به مدرسه داده* 📌پایبندی به قوانین کشور موجب پیشرفت کشور می شه.همه قوانین مورد علاقه تمام مردم نیستن اما ملزم به رعایت اونها هستیم. قانون کشور ماست اگر به درستی رعایت بشه نشون دهنده حمایت مردم از نظام هست که این مسئله نقش مهمی در جلوگیری از نفوذ و اخلال دشمنان در کشور ایفا می کنه.وقتی دشمن حساب کار دستش بیاد تحریم هارو هم مجبور میشه برداره 🖇*https://www.barkhat.news/plus/161755200388/the-most-interesting-rules-and-re 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
❓آیا چیزی که مدل ها و اینفلوئنسر ها نمایش می دهند واقعیت زندگی شان است؟ 🔻 مانکن مشهور آمریکایی درباره سلامت روانش صحبت کرده و افسردگی‌اش را "قطار وحشتی" خوانده که بالا و پایین می‌رود اما در نهایت قرار است به نقطه پایان برسد. 🔻او برای مخاطبان میلیونی‌اش در اینستاگرام که بیش از ۴۷ میلیون نفر هستند، گفته شبکه‌های اجتماعی واقعی نیستند و آدم‌ها برای سلامت روانشان باید به خودشان مراجعه کنند و مدتی با خود تنها باشند تا نقاط ضعف و اضطراب‌هایشان را بشناسند. 🔻 "شبکه‌‌های اجتماعی واقعی نیستند. همه افرادی که در عذاب هستند لطفا این را به یاد داشته باشند." 🔻"من آنقدر شکست و فرسودگی داشتم که بدانم: اگر به اندازه کافی سخت روی خودتان کار کنید، با خودتان تنها وقت بگذرانید که ترس‌ها و تحریک‌کننده‌های ذهنی، و لذت‌هایتان را بشناسید، و نظم داشته باشید 🔻موسسه خیریه "مایند" یا "ذهن" در بریتانیا که ویژه افراد دارای اختلالات روانی است می‌گوید در این کشور از هر شش نفر یک نفر با یکی از اختلال‌های رایج مثل اضطراب، افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند. 🔻او ژانویه گذشته اعلام کرد که مدتی از شبکه‌های اجتماعی مرخصی می‌گیرد تا به سلامت روانش برسد. 🔻بسیاری از چهره‌های مشهور جهانی گاهی از شبکه‌های اجتماعی فاصله می‌گیرند. اخیرا یکی از کارمندان سابق فیسبوک که اکنون نامش متا است، اعلام کرد شبکه اجتماعی اینستاگرام از سایر شبکه‌های اجتماعی زیر نظر شرکت متا "خطرناک‌تر" است. 🌐منبع:https://www.bbc.com/news/newsbeat-59231156 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓