#گزارش
#بینالملل
🦮بروز پدیده ی انسان های سگ نما
💰مرد ژاپنی ۱۲۰۰۰ پوند هزینه کرد تا خودش را به صورت یک سگ واقعی دربیاورد
🔻او از این که بالاخره موفق شده رویای کودکیش را محقق کند بسیار خوشحال است و برای اولین بار به شکل یک سگ از خانه بیرون آمده
📌به پوچی رسیدن یعنی اینکه نه تنها در پذیرش جنسیت خودشون درمانده شدن حالا به جایی رسیدن که انسانیت خودشون رو هم قبول ندارن
🌐منبع:https://www.mirror.co.uk/news/weird-news/man-who-spent-12000-become-30573449
#تولیدی
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔰 #خاطرات_آمرین
امروز با دخترم بودم.
نشسته بودیم تو سالن رادیولوژی.
منتظر بودیم اسممونو صدا کنند.
فقط من و دخترم چادری بودیم و یک خانوم و دختر کوچولوش، بقیه ی خانوما اکثراً بی حجاب بودند و چند تا بدحجاب.
یهو یه آقایی وارد شد با تیشرت و کلاهِ قرمز و شلوارِ جین؛ (تیپی که ظاهراً مذهبی نبود)، یه نگاهی به جمع انداخت و رفت سمتِ سوپر مارکتِ روبروی سالن خرید کرد و برگشت.
اومد سمتِ دخترم و یه شکلاتِ تک تک بهش داد و با صدای بلندی که همه بشنون، گفت :
بیا دخترِ خوب !
این بابتِ حجابِ قشنگ و متانتت.😊
همین جمله رو به اون دختر کوچولوی محجبه هم گفت و شکلات داد و نشست.
سالن، چند لحظه هنگ بود.
دو سه نفر شالشونو کشیدن رو سرشون،
بقیه سرشونو انداختن پایین.
خیلی حرکت جالبی بود مخصوصاً برای آقایون که یه امر به معروفِ غیرِ مستقیم و دوستانه بود.👏
🌺قشنگتر از اون، حسِ افتخار و زیبا بودن و اعتماد به نفسی بود که این دو تا بچه با چادرِ مشکی (بین اون همه زنِ رنگارنگِ ظاهراً زیبا) به دست آوردند.🌺
#واجب_فراموش_شده
┄┅─┅═༅𖣔❀ @hejabuni
سلام به دانشگاه حجابیهای عزیز
🌞عصر گرم مردادیتون بخیر 🌞
میگم موافقید درد دل و مطالبه یکی از اعضای بزرگوار کانال رو خدمتتون ارسال کنم؟🤔
🌱بفرمایید 👇👇👇
✍کاربر مهران
با سلام و عرض خسته نباشید
🔹 با توجه به اینکه رسانه های مذهبی و فعال در عرصه عفاف وحجاب موارد متنوعی را از جمله برخورد با قانون شکنان و یا درخواست از دولتمردان برای تصویب قانون یا اجرای برخی موارد را دنبال می کنند و رسانه مفید مجموعه شما نیز در این زمینه فعال است ولیکن آنچه شاید به نظر بنده مورد غفلت قرار گرفته است و آن آموزش در نسل های بعدی که چند سال دیگر به سنین نوجوانی و جوانی و دوران به اصطلاح بحرانی می رسند چندان به چشم نمی آید،
🔸 خانواده ها کم و بیش متأثر از سبک زندگی غربی ترویج شده از رسانه های داخلی یا خارجی و اجتماع که گوشه ای از آن حجاب هست، آنطور که باید جدی نگرفته و با چشم اجبار به آن نگاه میکنند و حتی برخی مقیّدین به این امردر امر فرزندان دختر خود اکتفا به این می کنند که ما چون مجبور بودیم و اگر حجاب نکنیم گناه است یا در برخی موارد به دلیل عرف حاکم بر محل زندگی که گرفتار نگاه های مردم نشویم مجبوری حجاب کنیم ولی در مورد فرزندانشان چون دیگر این امر حاکم نبوده و به دلیل سطحی نگری به این موضوع حتی برخی آرزو دارند نداشتن پوشش را حداقل در نسل خود ببینند و از این به اصطلاح ظلمی که در حق خودشان شده بی نصیب نمانند.
🔹 فارغ از این موضوع : نبود آموزش در مورد دلیل حجاب از همان اوان کودکی در خانواده ها و نپرداختن به آن در مدرسه کار را به جایی میرساند که فقط در سنین بحرانی مجبور به استفاده از قانون سلبی برای مقابله با آن و عوامل موجود است.
🔸 آیا نمیشود حجاب و نماز را مثل رقص ، نقاشی ، بازی های کودکانه ، خاله بازی و سایر مهارتهای زندگی که احساس می کنیم بچه ها باید راحت باشند نمیشود به کودکان آموخت تا هزینه اجرای قانون و التهابهای در پی آن در جامعه کاهش یابد.
🔹 آیا ارزش آن را ندارد در دوره ای سازمان یافته و با برنامه ای منظم به سوره ای مثل نور که زندگی ما را می سازد و سلامت دنیا و آخرت ما را در این مسائل تضمین می کند به صورت عملی پرداخت شود.
🔹 تبلیغات مثبتی که در مورد حجاب به عمل می آید مستقیم عاداتی را نشانه گرفته است که فردی که خلاف آن عمل میکند حداقل 15-16 سال از عمر خویش را زیر بمباران آن سپری کرده است و اکنون با قانونی موجه است که شاکله شکل یافته اش را در طول سالها نشانه گرفته است به نظر شما اگر این شاکله اگر درست تنظیم میشد کار به اینجا می کشید.
🔸مگر امکان دارد کسی که میگه دوست دارم اینجوری بگردم" به یک تَشَر " بگوید الان دوست دارم حجاب کنم" مگر دوست داشتن به یک لحظه است " دوست داشتن فرآیند تدریجی است که در شخصیت او نهفته است و شکل گرفته هنوز این فرد قانع نشده است که چرا باید حجاب کند" از ترس این کار را کرده است . " من خودم بانویی را میشناسم که مسئولیت در امر ترویج حجاب و عفاف را دارد ولیکن هنوز نتوانسته است دختران خودش را عملا به این امر ترغیب کند"
✍ کاربر مهران
اکنون ضمن عذرخواهی از بابت اطاله کلام از کانال مقدس شما به عنوان تریبونی برای مطالبه گری عاجزانه خواستارم به عنوان کسی که دغدغه مند در این موضوعات است :
انشاء الله به عنوان مطالبه جدی بین مسئولین ذیربط مطرح گردد تا انشاء الله به ثمر نشسته و لذت ایمان را در بین مردم عزیز درک کنیم:
پیگیری برنامه های مدون برای چرایی و چگونگی حل مسائل زیر نظر متخصصین امر
«چون اگر کار تخصصی نباشد یا زیر نظر متخصص امر نباشد »
مثل این همه هزینه هایی خواهد بود که توسط دوستان دلسوز ولی جاهل تا کنون به ثمری قابل توجه ننشسته است در مقابل جبهه ای که همه کارهایش را با تخصص در خلاف جهت آرمانها انجام می دهد.
ضمن ارج نهادن به تلاشهای بی شائبه کانال ، از صمیم قلب آرزوی موفقیت کرده و انشاء الله مورد تأیید حق تعالی باشید.
✍ مهران
❤️ تجلیل رهبر انقلاب از صبر و تحمل خانوادههای ناوگروه ۸۶: من تصویر خانوادهها را وقتی که ناوگروه به ایران بازگشت دیدم؛ این احساس افتخار شما به همسرانتان انگیزه میدهد
✏️ رهبر انقلاب ساعتی پیش در دیدار ناوگروه ۸۶ ارتش و خانوادههای آنان: یک مسئلهی دیگر در این کار شما، نقش خانوادههاست؛ عزیز شما روی آب در دریا، هشت ماه نگرانی، دلهره، دلواپسی، دلتنگی، جواب بچهها را دادن، پدرمادرها یکجور، همسرها یکجور، اینها صبر کردند، تحمل کردند. احساس افتخار کردند من تصویر خانوادهها را ــ وقتی که ناوگروه آمدند به ساحل ما رسیدند وارد شدند ــ دیدم فیلمش را آدم احساس میکند که خانمها همسران، پدرها مادرها، احساس افتخار میکنند به جوانشان که این کار بزرگ را انجام داده این احساس افتخار خیلی مهم است. این احساس افتخار است که انگیزه میدهد هم به خود شما هم به دیگران که این کارهای بزرگ را انجام بدهند.
۱۴۰۲/۵/۱۵
💻 Farsi.Khamenei.ir
دانشگاه حجاب
❤️ تجلیل رهبر انقلاب از صبر و تحمل خانوادههای ناوگروه ۸۶: من تصویر خانوادهها را وقتی که ناوگروه به
.
مصاحبه ای که صداوسیما همون موقع
با خانوادههای ناوگروه ۸۶ ارتش ،انجام
داده بود رو چند قسمتیشو دیدهبودم
تو ۸ ماه دوری، بعضیا عزیزشون رو از
دست دادند، بعضیا فرزندشون تو این
مدت متولد شد و نبودن کنار خانواده
چقدر تحمل کردند و صبر داشتند ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شماها چرا گناه میکنید
👤حجت الاسلام و المسلمین دانشمند
@hejabuni
┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
#داستانک #داستان_کوتاه
♥️ بـا من بمان ...
✨ #پارت_اول.....
*
🕙حالا سه سال از اون روز میگذره....
امیررضا تو حیاط حرمِ صاحب نام اش، مشغول بازیه....
ولی به من بگی، میگم دیروز بود...
همین قدر تازه.... همین قدر نزدیک....
*
.
🗓 بیست و پنج روز گذشته بود....
اصلا زود گذشته بود یا دیر؟؟خواب بودم یا بیدار؟چرا هیچ چی سر جاش نبود؟
☀️ الان باید آفتاب افتاده باشه وسط خونه...آوین تو تخت اش خواب باشه...
همون تختی که برای خریدنش کل شهر رو زیر پا گذاشتم.آخرم رفتم ترکیه...
مارک پراگ رو گرفتم....بهترین و لاکچریترین اش ...
↪️ کاش زمان به عقب برمیگشت...
کاش هیچی نداشتیم...
کاش امروز دکتر میگفت جواب آزمایش ها خوبه و مرخص میشه....
خودمم به ساده لوحی ام خندیدم...
"سحر....حاضر شدی؟"
⚡️به خودم اومدم؛ حوله رو از دور سرم باز کردم و سریع با سشوار موهامُ خشک کردم و حالت دادم.
رفتم جلوی کمد... مانتو کتی ،شال حریرِ ستِ کتم و شلوار لی زاپدارم رو برداشتم....
💄غرورم اجازه نمیداد که بد تیپ باشم. عادت کرده بودم به ظاهرم برسم ....
کرمپودر ... ریمل ... رژ جیغ ...
از در اتاق بیرون رفتم.
مادر امیر نگاهی به من و تیپم انداخت و بعد به امیر....
" بیا صبحانه بخور سحرجان...رنگ به رخ نداری "
خودم رو به نشنیدن زدم...
"امیر! بریم...مامانم منتظره.خداحافظ"
سرم رو انداختم پایینُ از خونه خارج شدم ...
✍️نویسنده : مریم حقگو
⬅️ادامه دارد...
#داستان #تولیدی
❤️✨ @hejabuni ✨❤️